علی (ع) کنار قبر زهرا (س)

علی (ع) کنار قبر زهرا (س) امام علی (علیه السلام) نماز ظهر را در مسجد خواند، و پس از نماز برخاست که به سوی خانه بیاید، ناگهان با بانوانی (مثل فضّه و اسماء و بنت عمیس) ربرو شد که بسیار اندوهگین بودند و گریه می کردند، فرمود: «چه خبر است؟ چرا شما را گریان می بینم؟!»
عرض کردند: «ای امیر مؤمنان! دختر عمویت حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ را دریاب، گمان نداریم که او را در حال زنده بودن دریابی؟».
امیرمؤمنان با شتاب به خانه آمد. وقتی وارد اطاق شد، ناگهان دید که حضرت زهرا  (سلام الله علیها ) روی بستر افتاده و به طرف راست و چپ می پیچد ... امام، سر حضرت زهرا  (علیها السلام)  را به دامن گرفت و صدا زد: «ای زهراء!»، پاسخی از او نشنید، صدا زد ای دختر رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم )! پاسخی از او نشنید. صدا زد ای دختر کسی که به گوشه های عبایش، زکات را به تهیدستان می رساند، صائی از او نشنید، صدایی زد: ای دختر کسی که فرشتگان گروه گروه در آسمان با او نماز خواندند، پاسخی از او نشنید، صدا زد: ای فاطمه! با من سخن بگو، من پسر عموی تو علی بن ابیطالب هستم.
در این هنگام حضرت زهرا (علیها السلام ) چشم هایش را گشود، همین که به چهره علی (علیه السلام) نگاه کرد گریه او را گرفت، علی (علیه السلام) نیز گریه کرد.
امام علی (علیه السلام) فرمود: چرا تو را این چنین می نگرم، چه حادثه ای رخ داده است؟! من پسر عموی تو علی هستم.
زهرا (علیها السلام ) فرمود: ای پسر عمو، من مرگ را ـ که همه ناگزیرند به آن تن در دهند ـ در خودم می یابم، و می دانم که تو بعد از من ازدواج خواهی کرد، وقتی با زنی ازدواج کردی، روز و شب را تقسیم کن یک روز و شب را برای او قرار بده و یک روز و شب را برای فرزندانم، و در برابر فرزندانم، حسن و حسین ـ علیهما السلام ـ بلند، سخن نگو، آن ها دو یتیم و دو غریب دل شکسته اند، چند روزی بیشتر نیست که جدّ خود، رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم)را از دست داده اند و امروز هم مادرشان را از دست می دهند، وای بر امتی که آن ها را بکشند و با آن ها دشمنی نمایند... .
سپس زهرا ـ علیها السلام ـ وصیت های خود را کرد، با وضعی جانسوز از دنیا رفت، علی (علیه السلام) طبق وصیت زهرا (سلام الله علیها ) شبانه او را غسل داد و کفن کرد و نماز بر او خواند و او را به خاک سپرد، وقتی که قبر را با خاک پوشاند هاج به الحزن...: اندوه آن حضرت را فرا گرفت، قطرات اشک های چشمش به گونه هایش می ریخت در این حال روی خود را به طرف قبر رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم)کرد و چنین گفت:[1]
«السلام علیک یا رسول الله عنّی، و عن ابنتک النّازله فی جوارک، و السّریعه اللّحاق بک، قلّ یا رسول الله عن صفیتک صبری، ورقّ عنها تجلّدی الاّ انّ فی التأسّی لی بعظیم فرقتک و فادح مصیبتک موضع تعزّ...؛ سلام بر تو ای رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) از جانب خودم و دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و به سرعت به تو پیوسته است، ای پیامبر خدا! صبرم از فراق دختر برگزیده ات، کم شده و طاقتم از دست رفته است، ولی پس از روبرو شدن با فاجعه عظیم رحلت تو، هر مصیبتی به من برسد، کوچک است، یادم نمی رود که با دست خود، پیکرت را در قبر گذاشتم و هنگام رحلت، سرت بر سینه ام بود که روح تو پرواز کرد انّا لله و انّا الیه راجعون
ای پیامبر، امانتی که به من سپرده بودی، به تو برگردانده شد، اما اندوه من همیشگی است، و شبهایم را با بیداری بسر می برم، تا این که به تو بپیوندم، بزودی دخترت تو را آگاه خواهد کرد، که امّت تو به ستم کردن، هم رأی شدند، چگونگی حال را از وی بپرس ... سلام من بر هر دو شما سلام وداع کننده، نه سلام کسی که خشنود یا خسته دل باشد، و اگر در کنار قبرت بمانم، نه از آن جهت است که به وعده خداوند در مورد پاداش صابران سوء ظن داشته باشم».[2]
[1] . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج13، ص26ـ27 و 37.
[2] . نگاه کنید به خطبه 202 نهج البلاغه.
منبع :محمد محمدي اشتهاردي ؛داستان هاي نهج البلاغه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
اعلام آماده باش

اعلام آماده باش

در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

پر بازدیدترین ها

معنی ایمان

معنی ایمان

یقین نیز دارای چهار شعبه است: 1. بینش درهوشیاری 2. رسیدن به دقائق حکمت 3. پند گرفتن از حکمتها 4. توجّه به روش پیشینیان. عدالت، نیز چهار شعبه دارد: 1. دقت در فهم 2. غور در علم و دانش 3. قضاوت صحیح 4. حلم استوار و ثابت. جهاد، نیز چهار شعبه دارد: 1. امر به معروف 2. نهی ازمنکر 3. صدق و راستی در جبهه جنگ 4. کینه و دشمنی با فاسقان...
No image

ویژگیهای برادر و دوست علی (ع)

فعلیکم بهذه الخلائق فالزموها و تنافسوا فیها، فان لم تستطیعوها فاعلموا انّ اخذ القلیل خیرٌ من ترک الکثیر: بر شما باد به داشتن این گونه اخلاق نیک و در داشتن این ویژگی ها از همدیگر سبقت بگیرید و اگر قدرت اجرای همه آنها را ندارید، بدانید که انجام اندکی از آنها بهتر از ترک بسیار است
یا دین یا غیرت؟!

یا دین یا غیرت؟!

تنها عدی بن حاتم، پاسخ مثبت به علی (علیه السلام) داد با هزار نفر از قبیله «طیّ» اظهار آمادگی کرد. امام به او فرمود به که لشکرگاه نخیله بروند تا فرمان حرکت صادر شود، که نامه دوم مالک رسید، علی (علیه السلام) خشنود شد و نامه را برای مردم کوفه خواند و از درگاه خدا سپاسگزاری نمود.
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
علی (ع) کنار قبر زهرا (س)

علی (ع) کنار قبر زهرا (س)

زهرا (علیها السلام ) فرمود: ای پسر عمو، من مرگ را ـ که همه ناگزیرند به آن تن در دهند ـ در خودم می یابم، و می دانم که تو بعد از من ازدواج خواهی کرد، وقتی با زنی ازدواج کردی، روز و شب را تقسیم کن یک روز و شب را برای او قرار بده و یک روز و شب را برای فرزندانم، و در برابر فرزندانم، حسن و حسین علیهما السلام بلند، سخن نگو، آن ها دو یتیم و دو غریب دل شکسته اند... .
Powered by TayaCMS