اهل خیر
في حديثِ المِعراجِ: يا أحمدُ، :
إنَّ أهلَ الخَيرِ وأهلَ الآخِرَةِ رَقيقَةٌ وُجوهُهم، كثيرٌحَياؤهُم، قليلٌ حُمْقُهُم، كثيرٌ نَفْعُهُم، قليلٌ مَكْرُهُم، النّاسُ مِنْهم في راحَةٍ، وأنفسُهُم مِنْهم في تَعَبٍ، كلامُهُم مَوْزونٌ، مُحاسِبينَ لأنفُسِهِم مُتْعِبينَ لَها، تَنامُ أعيُنُهم ولا تَنامُ قلوبُهُم، أعينُهُم باكِيَةٌ، وقُلوبُهُم ذاكِرَةٌ. إذا كُتِبَ النّاسُ مِن الغافِلينَ كُتِبوا مِن الذّاكِرينَ ... لا يَشْغَلُهُم عَنِ اللَّهِ شَيءٌ طَرْفَةَ عَينٍ، ولا يُريدونَ كَثْرَةَ الطَّعامِ، ولا كَثرةَ الكلامِ، ولا كَثرةَ اللِّباسِ النّاسُ عِندَهُم مَوْتى، واللَّهُ عِندَهُم حيٌّ قَيّومٌ.
[1]
: در حديث معراج آمده است: اى احمد! همانا اهل خير واهل آخرت مردمانى كمرو و پر شرم هستند، نادانيشان اندك است و سودشان بسيار و مكرشان اندك، مردم از دست آنان آسودهاند و خودشان از خويشتن در رنجند، سخنشان سنجيده است، از نفسهاى خود حساب مىكشند و آن را سرزنش مىكنند، چشمانشان مىخوابد اما دلهايشان نمىخوابد، ديدگانشان گريان است، دلهايشان به ياد خداست، آن گاه كه مردم در غفلت به سر مىبرند آنان در زمره ذاكرين هستند ... هيچ چيز لحظهاى آنان را از خدا باز نمىدارد، نه خواهان خوراك زيادند و نه خواستار پر گويى و نه خواهان پوشاك زياد، مردم نزد آنان مردگانند و خدا در نظرشان زنده و قيّوم.
منابع:
- بحار الأنوار: 77/ 24/ 6.