سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

 

از زمانی که با لطف و احسان خدا، سخنرانی ها را شروع کردم، توفیق یک بحث جامع معنوی درباره عید فطر نداشتم.

 

اگر پروردگار عالم لطف کند از عهده بربیایم و مطالبی را در رابطه با عید فطر برایتان عرض می کنم.

 

بعضی از شما بزرگواران کلمه عید را یادتان هست، خداوند در قرآن مجید در سوره مبارکه مائده ذکر کرده، حال به چه مناسبت ذکر شده؟ تربیت شدگان حضرت مسیح، حواریون اهل ایمان و درستکاران، از حضرت درخواست کردند که از پروردگار مهربان عالم بخواهد از پیش خود سفره ای را نازل کند که این سفره در ارتباط با زمین نباشد چون سفره زمینی را که می شود فراهم کرد، اما آنان سفره ای می خواستند که صددرصد الهی باشد، از آیه شریفه استفاده می شود، سفره ای که آمد تجلی ربوبیت پروردگار بود، وقتی که این کلمه را در رابطه با پروردگار عالم به کار می گیریم، بدین معنی است که مسیح از مالک اصلی و مدبر زندگی و کارگردان حیات ما خواسته یک سفره پر از نعمت برای ما نازل کند در حقیقت عیسی ابن مریم درخواست چند مومن را پذیرفت و چقدر زیبا از خدا خواسته است.

 

انبیاء آگاهان عالمند، چقدر عالی است که زندگی، اخلاق، رفتار و منش انسان، با این آگاهان پیوند داشته باشد، آنگاه زندگی، زندگی آگاهانه، عالمنه و حکیمانه و در نهایت بهترین زندگی می شود.

 

دعای انبیاء، تربیت شدگان انبیاء هم مستجاب است؛ این امر دیگر دلیل علمی نمی خواهد، تجربه حیات بشر این حقیقت را ثابت کرده است؛ ربنا را بخوانید یا بشنوید دعا را با چه نامی از نام های خدا شروع کرد، ربنا یعنی این صدای مملوک و عبد توست و این صدای نیازمند به توست، این زیباترین صدایی است که از گلوی بشر درمی آید، زشت ترین صدایی هم که از گلوی بشر درمی آید و در قرآن چند بار بیان شده این است که این نعمت ها، علم، قدر و ثروت محصول زرنگی و خوش فکری خودم است.

 

در طول تاریخ اگر این نعمات محصول زرنگی و خوش فکریتان بود چرا روزی که می خواست این نعمات را از شما بگیرد، مانع نشدید که از دستتان نرود، آنجا هم می خواستید زرنگیتان را به بازار بیاورید چرا نیاوردید؟ علمش را نداشتید؟ ابزارش را نداشتید؟ قدرتش را نداشتید؟!

 

وقتی سونامی اندونزی از دریا بلند شد و از سقف تمام هتل های برج مانند آنجا، بالاتر رفت، وقتی هم سونامی فروکش کرد بعد از کمتر از 10 دقیقه تمام هتل ها را آب خورد و اثری از آثار آن نبود، دویست هزار نفر را هم درجا نابود کرد، چرا مانع آن نشدید؟ شما که در گذشته تاریخ سینه سپر کردید، اکنون هم سینه سپر  کنید؛ چرا وقتی دهان بلا باز می شود، دهان بلا را نمی بندید؟ معلوم می شود، هیچ کاره و پوچ و پوک هستید.

 

این بدترین صداست، حکومت من، قدرت من، نیروی من، همین هایی که دائم می شنوید، بد صدایی است، اما زیباترین صدا همین است که یک نمونه آن این آیه است که از گلوی حضرت مسیح درآمد "ربنا" یعنی مالک ما، مدبر ما، خالق ما، همه کاره ما که ما نسبت به ربوبیت تو مربوب، مملوک، ندار و دست خالی هستیم، "انزل علینا مائدة من السماء" یک سفره پر نعمتی از عالم بالا یعنی از عالم علم، اراده و محبت خودت برای ما فرستادی، این سفره که برای ما فرستادی را "عیدا، لاولنا و آخرنا" مایه شادی و خوشحالی برای نسل امروز و نسل آینده ما قرار بده، یعنی برکات مائده الهی گسترده به تاریخ است؛ حال اگر این سفره را گیرندگان عید قرار ندهند چه می شود؟ عزا می شود یعنی به غفلت می خورند و می برند، و با این نعمت مستی و طغیان می کنند و بعد هم سر از دوزخ درمی آورند، این سفره دیگر عید نیست بلکه سفره ای عید است که تبدیل به یک مرکب الهی شود.

 

در جمعه آخر ماه شعبان وجود مبارک رسول خدا در منبر به مردم فرمودند: "دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند، سفره را استفاده و سپاسگزاری می کند، اخلاق به خرج می دهد، عمل به خرج می دهد از انرژی آن سفره بهره برداری می کند و این عید می شود مایه خوشحالی، تا ابد.

 

"و ابشروا بالجنة التی کنتم توعدون؛ بر شما بشارت باد به بهشتی که به شما وعده دادم" چرا بر شما بشارت باد؟ چون شما در دنیا که بودید "قالوا ربنا الله ثم استقاموا" اعلام کردید ما اهل خدا هستیم و بر این اعلام تان هم تا دم مرگتان ایستادگی کردید، هر چی خوردید و پوشیدید برای خدا بود، ازدواج کردید برای خدا بود، کاسبی کردید برای خدا بود.

 

آن بهشت از دل همین خوراکی ها و پوشاک درآمد که هزینه عبادت الله و خدمت به خلق الله شد. این کلام پیغمبر که مردم امت من، "دعیتم الی ضیافت الله"، شما یک ماه مهماندارتان نسبت به شما مهماندار ویژه می شود، مهماندار عام هست چون در یازده ماه و این یک ماه گاو و خر و شتر و مرغ و ماهی و خرس و خوک و پرنده و چرنده و هر زنده ای را  به شما مائده می دهد، مائده آن عام است، ولی این ضیافت ویژه است و مهمانداری آن اختصاصی می شود یعنی در این مهمانی غیر از مهمانی دوازده ماهه که همه کسی و همه چیز در آن مهمانی راه دارد.

 

در آن دوازده ماه، همه می توانند از سفره و مائده مادی استفاده کنند، اما یک ماه رمضان ضیافت ویژه می شود یعنی تعداد مهمان ها در هفت میلیارد کره زمین کم می شوند. کارت دعوت برای اهل ایمان است، اگر کفار و مشرکین و منافقین هم دعوت داشتند آنها هم مثل من و شما سی روز را روزه می گرفتند، شبها را عبادت می کردند و احیاها را تا صبح گریه می کردند، معلوم می شود دعوت نداشتند، لایق این دعوت هم نبودند، بالاجبار خدا اینها را از این مهمانی بیرون کرده؟ خیر، هیچ اجباری در کار نبوده، یک روز قبل از ماه رمضان کافر می آمد، مومن می شد؛ منافق می آمد، مومن می شد، مشرک می آمد، مومن می شد، او هم جزو مهمانان پروردگار می شد، در این مهمانی ویژه و خصوصی راه پیدا می کرد.

 

مهماندار شما خداست، شما مردم مومن مهمان او هستید، مائده آن چیست، مائده مسیح پیغمبر اولوالعزم چهارم سفره خوراکی بود، حال ما نمی دانیم چه چیزی بر سر آن سفره بود، شکمی بود، با شکمی بودن سفره مسیح درخواست کرد این را برای ما عید قرار بده یعنی خوردن از این سفره ما را جهنمی نکند، مایه شادی ما باشد، در دنیایمان دم مردنمان، برزخمان، قیامت مان سفره مادی که از جانب حق آمده این آثار را دارد حالا ماه رمضان که میزبان مهمانی خصوصی دارد. فقط رفیق هایش، عاشق هایش، اهل معرفت، اهل ایمان به تناسب گنجایش وجودیشان در این مهمانی دعوت شدند.

 

سفره اش چیست؟ آن مائده اش چیست؟

 

مائده آن روزه، یعنی از شما مهمانان ویژه اش با روزه پذیرایی می کند، مائده خود روزه است، اگر بخواهم از روزه بگویم، باید 10 کتاب بیاورم تا روایات مربوط به ماه رمضان و روزه داری را برایتان توضیح بدهم. مهماندار مهمانی اش و مهمانداری اش ویژه یک ماه می شود، پذیرایی هم با روزه است، اگر شما سر سفره عیسی بودید "ربنا انزل علینا مائدة" چقدر گیرتان می آمد؟ اندک، اما از این سفره یعنی پذیرایی با روزه، چقدر گیرتان می آید، اگر در 24 ساعت شبانه روز نقل کنم باز هم روایت هست، پیغمبر می فرماید: نفس که می کشید عبادت است، خسته که می شوید حال در مسجد یا در جلسه یا در خانه خوابتان می برد به فرشتگان می گوید خوابش را در پرونده اش تبدیل به عبادت کن، "و نومکم فیه عباده"، اول افطار که می شود، پیغمبر می فرماید بوی دهان روزه دار ملکوت را عطراگین می کند، خدا از او بوی دهان خوشش می آید و اول افطار آمرزشش را نصیب شما می کند.

 

 به جابر ابن عبدالله می گوید: روزه داران شب عید از روزه که بیرون می آیند، در پاک شدن مانند کسی می شوند که از رمضان بیرون می روند یعنی از گناهانشان قالبی بیرون می روند، فردای قیامت یکی از درهای بهشت ریان است یعنی خدا به محشر نگاه می کند، می گوید این را برای کسی گذاشتم که در ماه رمضان های دوره عمرش، تشنگی به او فشار آورده است، این افراد از این دَر به بهشت بروند، حواریون مسیح از مائده مادی بیشتر گیرشان آمد یا شما بیشتر گیرتان آمده؟ اصلا آنچه گیر شما آمده با آنچه گیر آنها آمده قابل مقایسه نیست باید آن را مستقل سر جای خودش بگذاریم و درباره این ضیافت مستقل صحبت کنیم. کسانی که گیر حواریون آمده، یک مشت هستند و کسانی  که گیر شما در سی روز ماه رمضان و سی شب آمده، یک جهان است، آنها یک روز برایشان مائده آمد، خدا برای شما سی روز مائده پهن کرد.

 

غذایی که این مهماندار به شما می دهد، روزه است، خواب این غذا عبادت است، نفس آن تسبیح است، اول غروب آن مغفرت است، اول افطار بوی عطر آن تا ملکوت می رود.

 

بچه های ایران 10 تا 12 روز به پایین روز اول فروردین، بسیار شاد و خوشحال هستند، چرا؟ چون کفش ها، جوراب ها و لباس هایشان نو است، اینها را که می بینند، می گویند عید است، شاد هستند؛ امشب عید فطر، عید عبادت است، عید عبادتی که امت ها نداشتند فقط انبیاء روزه می گرفتند، امت ها تکلیف روزه برایشان صادر نشد چون لیاقتش را نداشتند، روزه را خدا به شما به احترام پیغمبرتان داد، این سفره و مهمانی خصوصی جای دیگری نبوده است، در عرض یک ماه آنقدر برای دنیا و آخرتتان توشه نصیب تان شده که پروردگار اعلام عید کرده است؛ در آن آیه مسیح می گوید: من تقاضا می کنم عید قرار بده.

 

شما در پنج قنوت نماز عید فطر می خوانید "الذی جعلته للمسلمین عیدا؛ تو عید قرار دادی نه زمینیان" اگرچه پس از یک ماه به لطف خدا جیب روح و عقل و برزخ و قیامت و دنیا و ایمان و اخلاقمان پر شده، اما یک سفارش هم به ما کردند و گفتند: "گرفته ها را نگه دارید" با آتش گناه گرفته ها را نسوزانید، بگذارید برایتان بماند.

 

حال مهماندار ما کیست؟ همه ما می گوییم خدا؛ اما حقتان هست که او را با چشم دل ببینید؛ مهماندارتان کسی است که حدود دویست و هشتاد بار در قرآن اعلام کرده بندگانم، من رحمت واسعه هستم، هیچکدام شما از این سفره رحمت من بیرون نمی مانید چون کوچک نیست، سفره ای نیست که اگر مثلا دو میلیون نفر بنشینند، دیگر جا نداشته باشد، سفره ام رحمت من است، و رحمت من هم واسعه است و بر خشم من پیشی دارد یعنی هیچ وقت نسبت به شما خشمم را به کار نمیگیرم و تا می شود رحمتم را به کار می گیرم؛ مثلا تو 10 بار گناه  کردی و من هنوز از دست تو خشمگین نشدم، من رحمتم را بدرقه تو می کنم، خشمم را جلو نمی اندازم، لطف، مهربانی و رحمت من مقدم است، رحمتم هم گنجایش دارد و فراگیر به کل عالم است، به گونه ای نیست که به کسی بگویند دیر آمدی و دیگر جایی نیست، آمرزیده و پاک می شوید، دَر جهنم را به رویت می بندند.

 

مهماندار شما کسی است که در دعای جوشن کبیر با هزار صفت خود را معرفی کرده، همین امشب در مفاتیح دقت کنید، در این هزار تا، سه اسم که بوی خشم بدهد، پیدا نمی کنید، در حالی که می توانست در هر بند جوشن کبیر دو تا از اوصاف جلال خود را بگوید، نمی خواست بگوید چون می دانست اگر بخواهد زیاد خشم خود را نشان دهد، بنده هایش دلگیر، ناامید و بیمار می شوند و مشکل پیدا می کنند. پروردگار مدام رحمت نشان داده است.

 

مهماندار شما کسی است که نماینده او معصوم هست چون ما ارتباط مستقیم با این مهماندار نداریم، همه حرفهایش را از متصلین به خودش می گیریم، کسی است که امام صادق(ع) می فرماید: روز قیامت پرونده هفتاد ساله افراد را می بینند، پرونده شکست خورده و ورشکسته است، اما در این پرونده اگر در هفتاد سال دو رکعت نماز قابل قبول دیده شود، خدا می فرماید: از کل پرونده به خاطر این دو رکعت گذشتم.

 

"ربنا انزل علینا مائدة تکون لنا عیدا " با تحلیلی که کردم، کجا نمونه این مائده  وجود دارد؟! شما سی شبانه روز مهمان خدا بودید، مهمان خصوصی هم بودید، مهماندار شما هم کریم و رحیم و رحمان و ودود و غفور بوده، و خود آن را عید نامیده است تا شاد و خوشحال باشید، از چه چیزی شاد باشید؟ یکی اینکه شما را جهنم نمی برم، دوم اینکه روزه هایتان را قبول کردم، پاداش روزه تان در دنیا چیز دیگر بود، نفستان تسبیح و خوابتان عبادت، به طور کلی ثواب قیامت تان قابل مقایسه با دنیایتان نیست.

 

شاد باشید بندگانم امشب به اندازه کل ماه رمضان گنهکار می بخشم، شما کم می آورید، اما منِ خدا کم نمی آورم، خزائن من کم نمی شود.

 

برای عید فطر بسیار حرف داشتم، اما نشد، محدود هستیم و زمان مان هم محدود است.

 

     بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدا آورم 

 

    ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جا آورد
تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی هفدهم

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

گل سر سبد انبیاء

گل سر سبد انبیاء

هر گلستانی، چه مادی و چه معنوی گلی دارد که از قدیم از آن گل به گل سرسبد تعبیر می کردند؛ کنایه از اینکه این گل ویژه است،در گلستان معنوی هم همینطور است، امام صادق(ع) بیان فرموده 124 هزار، "فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ"؛ روی مصلحت و ظرفیت رسولان، می فرماید: عده ای از آنها بر دیگران که سایر انبیاء هستند، برتری دارند، یعنی در این گلستان نبوت پنج تا گل سرسبد
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد،
قلعه استوار برای پناه بردن

قلعه استوار برای پناه بردن

در سوره های قرآن از حمد تا الناس یعنی میان اولین و آخرین سوره، کلمه "رب" بسیار آمده، در تفسیر این کلمه، انسان می فهمد که چرا پروردگار در گفتن این "رب" در قرآن این همه اصرار دارد و جالب این است که وقتی در این آیات قرآن به دشمنان سرسخت خود می رسد و می خواهد خود را مطرح کند، می فرماید: «ربهم؛ پروردگارشان»، یعنی من در ربوبیتم اصلا از آنها جدا نیستم که این هم سرّی دارد؛

پر بازدیدترین ها

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
No image

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان خصلت های نیک زنان

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان خصلت های نیک زنان در رابطه با موضوع اجتماعی در این قسمت قرار دارد.
No image

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در رابطه با موضوع اهل بیت در این قسمت قرار دارد.
Powered by TayaCMS