سيرى در آيات حجاب(1،2)

سيرى در آيات حجاب(1،2)

كندوكاو در آيات حجاب, آن هم يك جا و همه سونگرانه, براى اهل نظر و فقه پژوهان, مى تواند ره گشا و پرفايده باشد و آنان را در دستيابى به زواياى گوناگون اين گزاره مهم اجتماعى, رهنمون سازد.

كنار هم گذاردن آيات حجاب و درنگ بر روى آنها و توجه به آغاز و پايان نشانه هاى پيوسته و ناپيوسته هر يك از آيات, بسيار روشن گر خواهد بود و ره گشا,كه در ضمن بحث,به اين نكته اشاره خواهد شد.

نكته شايان توجه اين كه:در كنار هم و به ترتيب نزول آوردن آيات و دقت و درنگ روى آنها, نشان خواهد داد كه حكم حجاب,يك باره اعلام نشده,بلكه كم كم و با گذشت زمان و آماده شدن زمينه و… بر قلب مبارك پيامبر(صلي الله عليه و آله) نازل شده است.

ابتدا, در روزهاى پايانى سال پنجم هجرى, در جريان وليمه ازدواج پيامبر(صلي الله عليه و آله) با زينب بنت جحش(همسر طلاق داده شده زيدابن حارثه) آيه حجاب همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) بر آن حضرت نازل شد.

همه مردان برابر دستور اين آيه شريفه مى بايست از پس پرده با همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) سخن بگويند.

در مرحله دوم, خويشاوندان نسبى از دايره اين حكم بيرون شدند و آنان اجازه يافتند با همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) بى آن كه پرده اى در بين باشد, سخن بگويند.

در مرحله سوم, جلباب (چادر) به عنوان حقى براى همسران و دختران پيامبر(صلي الله عليه و آله) و زنان مؤمن قرار داده شد.

در مرحله چهارم, آيات سوره نور احكام حجاب بانوان را روشن ساخت.

در مرحله پنجم, اجازه گرفتن براى ورود به محل استراحت بانوان محرم, مطرح شد.

چند نكته از اين بررسى به دست مى آيد:

1.در نگاه به بانوان مَحْرَم و اندازه پوشش آنان در برابر مَحْرَمان, بين خويشاوندان نسبى و سببى فرق است;يعنى هيچ گاه پوشش مادر نزد فرزند, همانند پوشش مادرزن در نزد داماد نيست.

2. اين كه گفته مى شود محرمان, چه سببى و چه نسبى, مى توانند به همه جاى بدن يكديگر نظر بيفكنند, به جز عورت و شرمگاه, سخنى است بى دليل.اين بخش از بحث مقدارى به درازا كشيد كه چاره اى نبود;زيرا فقيهان روزگار ما, آن گونه كه از حاشيه هاى عروةالوثقى بر مى آيد, همه,برخلاف اين نظر دارند;از اين روى بايسته بود كه دليلهاى اين مسأله بيش تر به بوته بررسى گذاشته شود.

3.روايات رسيده از معصومان در اين موضوع,سخن جديدى,غير از آنچه از آيه هاى حجاب فهميده مى شود, بيان نكرده اند.

4.از ملاكها و معيارهاى به دست آمده از بحث و كندوكاو در آيات شريف, در گزاره هاى جديد و مسائل نوپيدا بهره برديم و آنها را به گونه استدلالى, شرح داديم.در مثل فرق بين عكس و صاحب عكس و فيلم شخص و خود شخص بيان شده است.

ترتيب نزول آيات حجاب

نخستين مرحله:

تا پيش از سال پنجم هجرى, بر زنان مسلمان, واجب نشده بود كه حجاب داشته باشند.آنان با همان لباس معمول و مرسوم آن زمان, در جامعه حاضر مى شدند,با مردان سخن مى گفتند و حتى با آنان بر سر يك سفره مى نشستند و از يك ظرف غذا مى خوردند;تا اين كه در سال پنجم هجرى, پس از ازدواج پيامبر(صلي الله عليه و آله) با زينب بنت جحش,خداوند حجاب را بر زنان حضرت قرار داد و به مؤمنان دستور داد, هرگاه از همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) چيزى خواستيد, از پشت پرده بخواهيد:

(واذا سألتموهن متاعاً فاسئلوهن من وراء حجاب.)

سپس دليل اين دستور را چنين بيان مى فرمايد:

(ذلكم اطهر لقلوبكم و قلوبهن.)(احزاب/53)

نكته: پيش از نازل شدن آيه حجاب,در همين سوره شريف, آيات ديگرى نازل شده كه در آنها, شأن همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) در صورت نگهداشت تقواى الهى, از شأن ديگر زنان برتر دانسته شده است و به همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) دستور داده شده كه از حجره ها,مگر براى كارهاى ضرورى,خارج نشوند و با ناز و كرشمه,با مردان سخن نگويند و بسان دوران جاهليت نخستين, خود را نيارايند:

(يا نساء النبى لستن كاحد من النساء ان اتّقيتنّ فلا تخضعن بالقول فيطمع الّذى فى قلبه مرض وقلن قولاً معروفا. وقرن فى بيوتكن ولا تبّرجن تبّرج الجاهلية الاولى.)(احزاب/32و33)

دومين مرحله:

در پى نازل شدن حكم حجاب درباره همسران رسول خدا(صلي الله عليه و آله) و بازداشته شدن مردان از مستقيم سخن گفتن با آنان و دستور به نگاه نكردن به ايشان, كه گويا اين حكم,همه, حتى پدران, برادران و خويشان همسران رسول خدا را در بر مى گرفت, اين پرسشها مطرح شد:

آيا پدران همسران رسول خدا(صلي الله عليه و آله) از ديدن دختر خود بازداشته شده اند؟

آيا برادران همسران رسول خدا(صلي الله عليه و آله) حق ديدن خواهران خود را ندارند؟

آيا پسران همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه از شوى پيشين خود داشتند, ديگر اجازه ندارند مادران خود را ببينند؟

آيا زنان مؤمن,بسان مردان مؤمن بايد از پس پرده با همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) سخن بگويند؟(تفسير (مجمع البيان), امين الاسلام طبرسى, ج7 ـ 368/8.)

ييعنى آيا همان گونه كه (يا ايها الذين آمنوا) زنان و مردان با ايمان را در بر مى گيرد و تنها از بابِ (تغليب)ضميرها مذكر آمده است, در (اذا سألتموهن)ضمير مخاطب از باب (تغليب)به صورت مذكر آمده است;ولى در واقع زنان را هم در بر مى گيرد و برابر اين حكم زنان مؤمن نيز بايد از پَس پرده با همسران رسول خدا(صلي الله عليه و آله) سخن بگويند; يا خير, اين حكم ويژه مردان است؟

در پى اين پرسشهاى گوناگون و شبهه ها, اين آيه شريفه بر قلب مبارك رسول خدا(صلي الله عليه و آله) فرود آمد:

(لاجناح عليهنّ فى آبائهنّ ولاابنائهن ّولااخوانهنّ ولاابناء اخوانهنّ ولاابناءاخواتهنّ ولانسائهنّ ولاماملكت ايمانهنّ واتقين اللّه انّ اللّه كان على كلّ شىء شهيدا.)(احزاب/55)

چند نكته

الف.پنج گروه نخست از گروههاى نامبرده شده, همانانى هستند كه به محرمان نسبى نامبردارند.بنابراين, حكم حجاب براى زنان پيامبر(صلي الله عليه و آله) بدين منظور نبوده كه آنان خود را از تيررس چشم محرمان نسبى به دور نگهدارند.و به ديگر سخن, همسران رسول خدا وظيفه ندارند كه با محرمان نسبى خود نيز از پس پرده سخن بگويند.آنان, همان گونه كه پيش از اين اجازه داشته اند و بر آنان روا بوده بدون حجاب و پرده با محرمان نسبى خود سخن بگويند, اكنون كه به همسرى پيامبر(صلي الله عليه و آله) درآمده اند نيز مى توانند, با محرمان نسبى بى پرده سخن بگويند.

ب. تكليف در پَسِ پرده قرار گرفتن, متوجه همسران رسول خداست, نه مردان. و به ديگر سخن, همسران آن حضرت بايد خود را در پَسِ پرده نگه بدارند, نه اين كه مردان وظيفه داشته باشند نگاه نكنند; از اين روى, به جاى (لاجناح على آبائهن) كه كوتاه تر و آسان تر بود, عبارتِ : (لاجناح عليهنّ فى آبائهنّ) آمد, تا نشان دهد آن گاه كه گناهى هست, آن گناه بر زنان است.

در جمله آخر, خداوند خطاب به زنان فرمود: (واتقين اللّه) شما زنان بايد تقواى الهى را پيشه كنيد و خود را در پس پرده قرار دهيد. و نفرمود: (واتقوا اللّه) شما مردان, يا شما مردان و زنان, بايد تقواى الهى را پيشه كنيد و چشم ندوزيد.

بنابراين, روايتهايى كه برابر آنها رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به همسران خود فرمود: از ابن مكتوم نابينا روى بگيرند و خود را در پَسِ پرده حجاب نگهدارند, از همين باب است. نه اين كه از آن احاديث بتوان تنقيح مناط كرد و دستور كلى به واجب, يا مستحب براى تمامى زنان استفاده كرد; زيرا تنقيح مناط در جايى است كه احتمال ويژگى براى مورد وجود نداشته باشد, در حالى كه اين جا, احتمال ويژه بودن مورد, بسيار قوى است.

اكنون براى روشن تر شدن بحث, روايات واقعه ديدار ابن مكتوم را از پيامبر(صلي الله عليه و آله) بازگو مى كنيم:

(استأذن ابن مكتوم على النبى(صلي الله عليه و آله) و عنده عائشة وحفصة.

فقال لهما: قوما فادخلا البيت.

فقالتا: أنّه اعمى.

فقال: ان لم يَرَكما فانّكما تَريانه.)(کافی ،ج5،ص534)

ابن مكتوم از محضر پيامبر(صلي الله عليه و آله) اجازه ورود گرفت. اين در حالى بود كه عائشه و حفصه نزد پيامبر بودند. پيامبر(صلي الله عليه و آله) به آن دو فرمود: برخيزيد و داخل اتاق شويد.

آن دو گفتند: او نابيناست.

حضرت فرمود: اگر او شما را نمى بيند, شما او را مى بينيد.

از ام سلمه روايت شده كه گفته است:

(كنتُ عند رسول اللّه(صلي الله عليه و آله) و عنده ميمونة. فاقبل ابن ام مكتوم.

وذلك بعد ان امر بالحجاب.

فقال: احتجبا.

فقلنا: يارسول اللّه اليس اعمى لايبصرنا؟

قال: افعميا وان انتما الستما تبصرانه؟)(وسایل الشیعه ،ج20،ص232)

من و ميمونه نزد رسول خدا(صلي الله عليه و آله) بوديم كه ابن مكتوم وارد شد. اين حادثه پس از دستور به حجاب بود. پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: در پَسِ پرده حجاب رويد.

گفتيم: اى رسول خدا! آيا او نابينايى كه ما را نبيند, نيست؟

فرمود: آيا شما نيز نابيناييد؟ آيا شما او را نمى بينيد؟

همان گونه كه پيش از اين يادآور شديم, اين روايات, ويژه همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) است و به هيچ روى ديگر زنان مسلمان را در برنمى گيرد و تنقيح مناط و سريان دادن حكم به تمامى زنان مسلمان, دليل مى خواهد.

ج. در مراد از (نسائهن) اختلاف است. در مجمع البيان, دو قول نقل شده است:

1. مراد زنان هم كيش; يعنى زنان مؤمن است, نه زنان يهودى و نصارى; زيرا آنان زنان مؤمن را مى بينند و براى شوهران خود وصف مى كنند: اين قول از ابن عباس است.

2. مراد, همه زنان است.(تفسير (مجمع البيان), ج7 ـ 368/8.)

از روح المعانى نيز دو قول به دست مى آيد:

1. قول ابن عباس; يعنى زنان هم كيش.

2. زنان خويشاوند و وابستگان و پيوسته هاى به آنان:

(وفى البحر: دخل فى (نسائهنّ) (الامهات و الاخوات و ساير القربات و من يتصل بهن من المتصرفات لهن و القائمات بخدمتهنّ.)(تفسير (روح المعانى), آلوسى بغدادى, ج12 ص107)

مادران, خواهران و ديگر خويشاوندان و زنانى كه براى آنان كار مى كنند و به خدمت آنان و خدمتگزار آنان هستند, داخل در (نسائهن) اند.

 

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
مرحوم حاج عباسعلی حسینی

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
حاج شیخ حسن حجتی واعظ

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

سید عبد الحسین موسوی لاری

شكيل حكومت آن هم در يك منطقه از كشور كه دولت قاجار بر آن حكمراني مي كرد و تكيه بر استعمار انگليس داشت كار آساني نبود، به همين جهت وقتي ميرزاي شيرازي از اقدامات اعجاب انگيز او مطلع شد به منظور تاييد خدمات ارزنده وي به سپاسگذاري از اين حركت بزرگ نامه اي براي ايشان فرستاد و نهايت خوشحالي و قدرداني خود را اعلام نمود.
No image

تبلیغ سبز از افق مدینه تا کرانه های خزر

ناصر كبير يا ناصر الحق، سومين علوي بود كه در طبرستان حكمراني داشته است و دومين نفر از علويان به شمار مي رود كه وارد خاك ديلميان شد و به مدت 14 سال به تبليغ و ارشاد پرداخت و دين مقدس اسلام را در اين بلاد رواج داد.
آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)2

روزی درخدمت آقای مجتهدی بودم ایشان در حالی که بسیار منقلب بودند، تعریف کردند:چند سال پیش که در قم بسر می بردم روز عاشورا به شدت مریض بودم و به طوری درد سراسر وجودم را فرا گرفته بود که نمی توانستم از رختخواب برخیزم.طبق معمول همه ساله در آن روز هم مراسم عزاداری در منزل برپا بود. در همان هنگام با حال سختی که داشتم متوسل به حضرت علی اصغر (علیه السلام) شدم و حالتی به خصوص برایم پیدا شد و صحنه هایی را مشاهده کردم.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)7

یک سال به اتفاق همسر و دختر چهار ساله ام عازم مشهد مقدس شده بودیم. در همان روز ورود به مشهد بلافاصله پس از عتبه بوسی حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا – علیها آلاف التحیه و الثنا – توفیق زیارت آقای مجتهدی را پیدا کردیم.دخترم لباس عربی چین داری به تن داشت و درحیاط خانه سرگرم بازی بود. آقای مجتهدی رو به من و همسرم کرده، فرمودند: چرا در حق این کودک معصوم ظلم می کنید؟شنیدن جمله عتاب آمیز آن مرد خدا برای ما بسیار سنگین آمد!
Powered by TayaCMS