سیدجواد حسینی
در سال دهم هجرت، بعد از انجام حج (حجة الوداع) توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و حدود 120 هزار نفر از مسلمانان، در روز هجدهم ذی حجّه، در «غدیر خم» آیه تبلیغ نازل شد که «یا اَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»؛ 1
«ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً [به مردم] برسان و اگر نرسانی رسالت خدای را انجام نداده ای.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، بعد از نزول آیه فوق، فرمودند: «ای مردم! من و شما کنار حوض کوثر یکدیگر را خواهیم دید، هشیار باشید که پس از من با دو گوهر گرانبها چگونه رفتارخواهید نمود؟ عرض کردند، آن دو چیست؟ فرمود: کتاب خدا، و اهل بیت من. خدا به من خبر داده است که این دو از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر به من برسند... از آن دو پیشی نگیرید که هلاک خواهید شد و از آن دو عقب نمانید که باز موجب هلاکت است.»
در این هنگام دست علی بن ابی طالب علیهما السلام را بالا برد، تا مردم او را ببینند. آن گاه فرمود: «ای مردم! چه کسی به مؤمنان از ایشان سزاوارتر است و بر آنان ولایت و سرپرستی دارد؟ گفتند: خدا و پیامبرش داناترند. فرمود: خدا بر من ولایت دارد، و من بر مؤمنان و مسلمانان ولایت دارم. سپس فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ؛ 2هر کس من پیشوای اویم، علی سرپرست و ولی اوست.» و این جمله را سه یا چهار بار تکرار نمود.
آیه فوق را همراه حدیث مذکور، حدود 110 نفر از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بدون واسطه و هشتاد و چهار نفر از تابعین با واسطه نقل کرده اند. 3 از علمای اهل سنت عده زیادی آیه و حدیث فوق را که مربوط به ولایت و امامت امیرالمؤمنین علیه السلام می شود نقل کرده اند. 4
بعد از پایان خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، حوادث و مسائلی پیش آمد؛ مانند تبریک گفتن ابابکر و عمر به علی علیه السلام با بیان جملاتی چون «بَخٍّ بَخٍّ لَکَ یا عَلی اَصْبَحْتَ مَوْلای وَمَوْلی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ؛ ای علی بر تو مبارک باد که امروز مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمن گشتی.» 5
فاطمه زهراعلیها السلام در همان لحظه های آغازین اعلام ولایت امیرالمؤمنین در غدیر خم، و تحقق بیعت عمومی برای ولایت، از پیمان شکنی و دوروئی مخالفان غدیر، آگاهی داشت.
آن گاه که حارث بن نعمان مخالفت کرد و گفت: «خدایا اگر ولایت علی علیه السلام بحق از طرف تو اعلام شده، سنگی بر من فرود آید و به زندگی من خاتمه دهد،» - که فوراً عذاب الهی رسید و سنگی از آسمان فرود آمد و به زندگی او خاتمه داد -، 6 حضرت زهراعلیها السلام نگاهی معنادار به امام علی علیه السلام نمود و گفت: «اَتَظُنُّ یا اَبَاالْحَسَنِ اَنَّ هَذَا الرَّجُلَ وَحْدَهُ؟! وَاللَّهِ ما هُوَ اِلاَّ طَلیعَةَ قَوْمٍ لا یلْبِثُونَ اَنْ یکْشَفُوا عَنْ وُجُوهِهِمْ اَقْنِعَتُها عِنْدَ ما تَلُوحُ لَهُمُ الْفُرْصَةَ؛ ای ابوالحسن! آیا گمان می کنی [در مخالفت با غدیر،] این مرد تنهاست؟ سوگند به خدا او پیشگام قومی است که هنوز نقاب چهره هاشان فرو نیفتاده است و آن گاه که فرصت به دست آورند مخالفت خود را آشکار خواهند ساخت.» 7
علی علیه السلام در پاسخ فرمود: من دستور خدا و پیامبر را انجام می دهم و به خدا توکل می کنم که بهترین یاری دهنده است.
پیشگویی فاطمه علیها السلام که از علم الهی او سرچشمه می گرفت، دیری نپایید که به حقیقت پیوست. هنوز مراسم تدفین پیامبرصلی الله علیه وآله انجام نشده بود که عده ای از انصار و مهاجرین به طمع این که شخصی از قبیله خود را روی کار بیاورند در مکانی به نام «سقیفه» گرد هم جمع شدند و در نهایت ابوبکر را به عنوان خلیفه انتخاب کردند. این کار آنقدر عجولانه انجام شد که عمر می گوید: «خلافت و بیعت با ابوبکر با عجله و بدون در نظر گرفتن حکمت و مصلحت انجام شد و خدا بود که ما را از شر آن حفظ نمود.» 8 سپس می گوید: «ما ترسیدیم که اگر بدون بیعت با ابوبکر از آن جا خارج شویم، انصار با شخص دیگری بیعت کنند.» 9
فاطمه زهراعلیها السلام که این حوادث را از قبل می دانست و آن را به علی علیه السلام نیز یادآوری کرد، نمی توانست در مقابل آن ساکت و آرام باشد و مسؤولیت سنگین خویش را در دفاع از «امامت و ولایت» نادیده بگیرد، لذا هم خود او و هم خانه اش تبدیل به محور و مرکزی در دفاع از حقوق از دست رفته امیرمؤمنان علیه السلام گردید و این دفاع را به گونه های مختلف و به خوبی انجام داد که یکی از آن گونه ها، روشن گری و گوشزد نمودن «حدیث غدیر»، بزرگترین سند ولایت و امامت بود.
فاطمه زهراعلیها السلام با درک اوضاع و استبداد حاکم بر زمان و جامعه آن روز تلاش کرد، خفته ها را بیدار و غافلان و فراموش کاران را به خود آورد، لذا در موارد عدیده ای جریان «غدیر خم» و گفته های پیامبرصلی الله علیه وآله را یادآوری و گوشزد می نمود که به اهم موارد آن اشاره می شود.
1 - علی علیه السلام، بهترین جانشین
محمود بن لبید می گوید: پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله فاطمه را در کنار قبر حضرت حمزه در اُحد در حال عزاداری و گریه مشاهده کردم، فرصت را غنیمت شمرده، سؤال کردم: آیا برای امامت علی علیه السلام از سخنان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می توان دلیلی آورد؟ حضرت زهراعلیها السلام پاسخ داد:
«وا عَجَباهُ اَنَسیتُمْ یوْمَ غَدیرِ خُمٍّ؟ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یقُولُ: عَلِی خَیرُ مَنْ اُخَلِّفُهُ فیکُمْ وَهُوَ الْاِمامُ وَالْخَلیفَةُ بَعْدی وَسِبْطای وَتِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الحُسَینِ علیه السلام اَئِمَّةٌ اَبْرارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هادینَ مَهْدیینَ وَلَئِنْ خالَفْتُمُوهُمْ لَیکُونُ الْاِخْتِلافُ فیکُمْ اِلی یوْمِ الْقِیامَةِ؟ قُلْتُ: یا سَیدَتی فَما بالُهُ قَعَدَ عَنْ حَقِّهِ؟
قالَتْ: یا اَبا عُمَرَ لَقَدْ قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله: مَثَلُ الْاِمامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ اِذْ تُؤتی وَلا تَأتی. اَما وَاللَّهِ لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلی اَهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبیهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِی اللَّهِ اِثْنانِ وَلَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ وَخَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتّی یقُومَ قائِمُنا التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ وَلکِنْ قَدَّمُوا مَنْ اَخَّرَهُ اللَّهُ وَاَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللَّهُ حَتّی اِذا اَلْحَدُوا الْمَبْعُوثَ وَأَوْدَعُوهُ الْجَدَثَ الْمَجْدُوثَ اِخْتارُوا بِشَهْوَتِهِمْ وَعَمِلُوا بِآرائِهِمْ تَبّاً لَهُمْ اَوَ لَمْ یسْمَعُوا اللَّهَ یقُولُ: «وَرَبُّکَ یخْلُقُ ما یشاءُ وَیخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیرَةُ؟.». هَیهاتَ بَسَطُوا فی الدُّنْیا آمالَهُمْ وَنَسُوا آجالَهُمْ فَتَعْساً لَهُمْ وَاَضَلَّ اَعْمالَهُمْ اَعْوذُ بِکَ یارَبِّ مِنَ الْحُورِ بَعْدَ الْکَوْرِ؛ 10
شگفتا! آیا روز غدیر خم را فراموش کرده اید؟ شنیدم که پیامبر گرامی اسلام فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار می دهم. علی علیه السلام امام و خلیفه بعد از من است و دو فرزندم، (حسن و حسین علیهما السلام) و نه نفر از فرزندان حسین علیه السلام پیشوایان و امامانی [پاک و] نیکند.
اگر از آن ها اطاعت کنید شما را هدایت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت [بلای] تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد.
پرسیدم، بانوی من! پس چرا امام علی علیه السلام سکوت کرد و حق خود را نگرفت؟ حضرت زهراعلیها السلام فرمود: ای اباعمر! رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: مَثَل امام، مانند کعبه است، مردم باید در اطراف آن طواف کنند، نه آن که کعبه دور مردم طواف نماید.
آگاه باش، قسم به خدا، اگر حق را به اهلش واگذار می کردند و از عترت رسول خدا اطاعت می نمودند، دو نفر هم درباره [حکم خدا] با یکدیگر اختلاف نمی کردند و امامت را گذشته ای از گذشته ای و جانشینی بعد از جانشینی به ارث می برد تا قائم ما قیام کند که او فرزند نهم از اولاد امام حسین علیه السلام است.
امّا [افسوس] کسی را مقدّم داشتند که خدا او را کنار زده بود و کسی را کنار زدند که خدا او را مقدّم داشت. تا آنجا که ره آورد بعثت را انکار کردند و به بدعت ها روی آوردند، آن ها هواپرستی و شهوت را برگزیدند و بر اساس رأی و نظر شخصی عمل کردند، هلاکت و نابودی بر آنان باد. آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود: «پروردگار تو آنچه را که می خواهد خلق می کند و هرچه را بخواهد اختیار می کند و برای آنان اختیاری نیست.» 11 ...
افسوس، [که سران سقیفه] آرزوها [و هوس های] خود را در دنیا تحقق بخشیدند و از آینده خود غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در کارهایشان گمراه کند؛ ای پروردگار من به تو پناه می برم از کمی یاران پ س از پیروزی و فراوانی آنان.» 12
2 - عذر تراشی ممنوع و حجّتْ تمام
حضرت زهراعلیها السلام در پاسخ بی تفاوت ها و بهانه جوها که می گفتند: اگر علی (ع) زودتر شروع می کرد و برای مردم صحبت می نمود، منحرف نمی شدند، فرمود: «فَما جَعَلَ اللَّهُ لِاَحَدٍ بَعْدَ غَدیرِ خُمٍّ مِنْ حُجَّةٍ وَلاعُذْرٍ؛ پس از غدیر خم، خداوند برای هیچکس عذر و بهانه ای باقی نگذاشته است.» 13
و آن گاه که مهاجرین و انصار در عذرخواهی پافشاری کردند، فرمودند: «اِلَیکُمْ عَنّی فَلا عُذْرَ بَعْدَ تَعْذیرِکُمْ وَلا اَمْرَ بَعْدَ تَقْصیرِکُمْ هَلْ تَرَکَ اَبی یوْمَ غَدیرِ خُمٍّ لِاَحَدٍ عُذْراً؛ دور شوید و مرا به حال خود واگذارید، پس از کوتاهی و تقصیرتان جایی برای عُذرخواهی نمانده است، آیا پدرم در روز غدیر خم جایی برای عذر تراشی برای احدی باقی گذاشته است؟»14
3 - بدترین مردم
آن گاه که کودتاگران سقیفه تصمیم گرفتند به خانه ولایت و امامت تهاجم برند و فریب خوردگان دور خانه علی علیه السلام گرد آمده و تسلیم توطئه ها بودند، دختر رسول خداصلی الله علیه وآله از خانه بیرون آمد و در کنار در ورودی منزل ایستاد و خطاب به مردم کوچه و بازار فرمود: «لا عَهْدَ لی بِقَوْمٍ حَضَرُوا اَسْوَءَ مَحْضَراً مِنْکُمْ تَرَکْتُمْ رَسُولَ اللَّه صلی الله علیه وآله جَنازَةً بَینَ اَیدینا وَقَطَعْتُمْ اَمْرَکُمْ فیما بَینَکُمْ لَمْ تَستَأمِرُونا وَلَمْ تُرُدُّوا لَنا حَقّاً کَاَنَّکُمْ لَمْ تَعْلَمُوا ما قالَ یوْمَ غَدیرِ خُمٍّ، وَاللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ (علی علیه السلام) یومَئِذٍ اَلْوَلاءَ لِیقْطَعَ مِنْکُمْ بِذلِکَ مِنْها الرَّجاءَ وَلکِنَّکُمْ قَطَعْتُمُ الْاَسْبابَ بَینَکُمْ وَبَینَ نِبِیکُمْ وَاللَّه حَسیبٌ بَینَنا وَبَینَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ؛ 15
من ملّتی را [مثل شما] نمی شناسم که این گونه [عهدشکن و] بدبرخورد باشند، جنازه رسول خدا را بر روی دست ما گذاشته و رها کردید و امر خود را در بین خود گذراندید و از ما طلب فرمان نکردید و حق ما را به ما ندادید، گویا از آنچه رسول خداصلی الله علیه وآله در روز غدیر فرمود، آگاهی ندارید؟
سوگند به خدا که رسول گرامی اسلام در آن روز ولایت و رهبری را به او (علی علیه السلام) پیوند زد [و از مردم بیعت گرفت] تا امید شما [فرصت طلبان تشنه قدرت] را از امامت قطع نماید، ولی شما رشته های پیوند [معنوی] میان پیامبر9 و خودتان را پاره کردید. [این را بدانید که] خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داوری خواهد کرد.»
4 - آیا «غدیر خم» را فراموش کردید؟
حضرت زهراعلیها السلام هرجا که لازم بود با یادآوری حدیث غدیر، مغزهای خفته، و انسان های فریب خورده را هدایت و بیدار می فرمود و بارها تذکر می داد که: «اَنَسیتُمْ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله یوْمَ غَدیرِ خُمٍّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلی مَوْلاهُ؟ وَقَوْلَهُ صلی الله علیه وآله اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هاروُنَ مِنْ مُوسی؛ آیا فراموش کردید سخنان رسول خداصلی الله علیه وآله در روز عید غدیر خم را [که فرمود:] هر که من مولا و رهبر او می باشم پس علی علیه السلام مولای اوست، و سخن او را [که به علی علیه السلام فرمود:] یا علی! موقعیت تو نسبت به من همانند هارون به موسای پیغمبرصلی الله علیه وآله است.» 16
پی نوشت:
1)مائده/67.
2) علامه عبد الحسین امینی، الغدیر، دارالکتب الاسلامیه، ج 1، ص 9 - 11.
3) همان، ج 1، ص 62 - 73.
4) ر. ک: جلال الدین سیوطی، تفسیر الدر المنثور (بیروت، المکتبة الشعبیه) ج 2، ص 327، و ر. ک: فخرالدین محمد بن عمر بن الحسین، تفسیر مفاتیح الغیب، ج 12، ص 49، ذیل آیه 67 مائده و ر. ک: ابی الحسن علی بن احمد نیشابوری، اسباب النزول (بیروت، دارالکتب العلمیه، 1400 ه. ق) ص 135 و شیخ سلیمان قندوزی، ینابیع المودّة (بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات) ، ج 1، ص 119، باب 39.
5) شیخ سلیمان قندوزی (پیشین) ، ج 1، ص 28 و 29 و ر. ک: ابی القاسم حسکانی، شواهد التنزیل (بیروت، مؤسّسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ اوّل، 1393) ، با تعلیقه شیخ محمد باقر محمودی، ج 1، ص 156، حدیث 210.
6) آیت اللَّه ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، 1372 ش) ، ج 25، ص 7.
7) حلبی، سیره حلبی، ج 3، ص 308 و 309 و ر. ک: نزهة المجالس، ج 2، ص 201.
8) بخاری، صحیح بخاری (بیروت، دار احیاء التراث العربی) ، ج 8، ص 5.
9) احمد، مسند احمد، تحقیق شعیب (بیروت، مؤسسة الرسالة) ، ج 1، ص 453.
10) محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، (بیروت، داراحیاء التراث العربی) ج 36، ص 353 و ر. ک: احقاق الحق، ج 21، ص 26.
11) قصص/ 68.
12) در ترجمه از فرهنگ سخنان فاطمه، محمد دشتی بهره برده ایم.
13) شیخ صدوق، کتاب الخصال (قم، جامعه مدرسین، 1403 ه. ق) ، ج 1 - 2، ص 173، ذیل روایت 228 و ر. ک: طبرسی، دلائل الامامة، ص 38.
14) طبرسی، احتجاج، ج 1، ص 146 و ر. ک: طبری، دلائل الامامة، ص 38.
15) ابوعلی طبرسی، احتجاج، ج 1، ص 108؛ شیخ صدوق، امالی، ص 384.
16) علاّمه عبد الحسین امینی، الغدیر، ج 1، ص 197.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 38.