سخنران استاد حق شناس

سیر مقام انسانیت، در عمل

«من عَمِلَ بما عَلِمَ وَرَّثَهُ اللهُ عِلمَ مالايعلَمُ».[1]

انسان بايد به دانستني هاي خودش عمل بكند و اگر عمل نكند؛ همین علم برای او دوري از پروردگار مي آورد.

اگر كسي مي خواهد سير مقام انسانيت بكند، سير مقام انسانيت به همين است که به آنچه می داند، عمل بکند.

طراوت روح با حکمت های تازه

حضرت می فرماید: «روّحوا انفسكم ببدايع الحكمة فانها تكل كما تكل الابدان».[2] یعنی نفس و روح خودتان را با حکمت های تازه طراوت بدهید، همانا نفس و جان شما هم مانند بدنتان سنگین و خسته می گردد.

اگر ده بار هم رسائل و مكاسب[3] را بخوانيد، فايده ای ندارد.

« تكل»، يعني سنگين مي شود. وقتي مي گويند: فلان كس كلِّ بر اعضاي خانواده ی خود است، يعني سنگيني اش را روي آنها انداخته است.

حجاب قلب در اثر عمل سوء

قلب انسان در اثر عمل سوء در حجاب مي رود. در آیه ی نورانی می فرماید: «اِنّ قُلُوبنا في أَكِنَّة مِمّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ في آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ».[4]یعنی یک عده ای می گویند: بين ما و پیامبر گرامی اسلام-كه سرچشمه ی عقايد است و براي نشر حقايق آمده است- حجاب است.

چه شده است كه گوش من از شنيدن حقايق سنگين است؟ به علت برخوردهاي غير متعارف و برخوردهاي مَشُوب.

مراقبت در ایام عید

خدا مي داند که من در ايام عيد با هر كس ملاقات كردم، سر تا پا گوش بودم كه کسی غيبت نكند، دروغ نگويد. چون اين گونه اشخاص علاوه بر اين كه خودشان در حجاب هستند، قلب مرا هم در حجاب مي برند.

کلام مرحوم سید علی حائری (مفسر) درباره ی حجاب قلب

صاحب كتاب تفسير مقتنيات[5] فرمايشاتي دارد كه البته برخي از آنها را در كتاب تفسيرشان چاپ نكرده اند. (چون نسخه هایی كه به دست اين آقايان رسيده، هر چه را كه توانسته اند بخوانند، چاپ كرده اند.) ايشان مي فرمود: اگر كسي اهل مراقبه باشد؛ وقتی شب به صفحه ی قلبش نگاه کند، می بیند که بر اثر همین حرف های مباح هم قلب او تغییرکرده است!

قلب مانند تخم چشم؛ بلكه لطيف تر از آن است. آن وقت، ايشان در ادامه مي فرمود: «فكيف بالفسق». یعنی وای به حال کسی که مرتکب فسق و گناه شود.(سخن ايشان کَاَنَّ همين الان در گوش من است) پس وقتي كه برخوردهاي مباح و متعارف نسبت به قلب اين طور تأثيربكند، واي به فسق و فجور!

به هم خوردن معادله، عامل حجاب قلب

«روحوا انفسكم ببدايع الحكمة فانها تكل كما تكل الابدان».[6] وقتي هم كه قلب در حجاب رفت، سقيم مي شود، بیمار می شود. اگر كسي يك قدري ورزش بكند؛ آن وقت معني اين حديث را خوب مي فهمد. اگر بنده در مكتب امام صادق (ع) ورزش كرده باشم؛ مي فهمم که وقتي قلب در حجاب رفت، سنگين مي شود. اين سنگيني به جهت عالم غيب است. هر وقت معادله به هم بخورد، قلب در حجاب مي رود.

حضرت مي فرمايد: حسنم! «ولاتجعل الدنيا اكبر همك».[7] دنیا را همت اصلی خود قرار مده. مگذار آن معادله به هم بخورد! «لااقل من التساوي».

کاشف الغطاء(ره): من شما را به شرک دعوت می کنم!!

خدا رحمت كند شيخ جعفر كاشف الغطاء را. ایشان در همين دانشكده ی معقول و منقول -كه حالا به نام آقاي مطهري (ره) معروف شده است- یک روز در سخنانش گفت: ای مردم! علمای سابق شما را به توحيد دعوت مي كردند؛ ولي من شما را به شرك دعوت مي كنم!! كه اقلاً يك سهمي هم در عمل خودتان براي پروردگار قرار بدهيد!

يك سهمی براي اميال نفساني قرار دهید و يك سهمي هم براي خدا!

شلوغ شدن قلب، در اثر توجه زیاد به دنیا

معادله نبايد به هم بخورد و بايد بيشتر همت شما روي آخرت باشد. «ولاتجعل الدنيا اكبر همك ». حسنم! اگر بيشترين همت تو دنيا باشد؛ آن وقت، قلب شلوغ مي شود. خاطرات و افكار بر قلب شما هجوم مي آورد. اگر كسي همت دنياي اش بيشتر از آخرت باشد؛ با كساني كه ضعف اعصاب دارند و خاطرات و اضطرابات و دلهره بر قلبشان هجوم مي آورد، یک مورد اشتراکی پيدا مي كند و به طبيب اعصاب رجوع می کند و حال آنکه اين از جانب پروردگار است.

هلاک سابقین به خاطر تسویف

همين امروز، همين امشب، همين ساعت، بايد گذشته ی خودم را جبران بكنم. حضرت مي فرمايد: اگر سابقين هلاك شدند، بخاطر اين بود كه امروز و فردا می كردند.[8]

بايد مواظب باشيم، آقاجان!

ديشب به بنده تلفن زدند وگفتند كه فلان شخص كه مزاجی قوي داشت و خيلي هم مواظب سلامتي خودش بود و فشار خونش را همیشه اندازه گيري مي كرد، تا از حد متعارف تجاوز نكند، گفتند که سكته كرد و يك مرتبه از بين رفت! بايد مواظب باشيم، آقاجان!

در آخرالزمان با طهارت بخوابید! (برائت ذمه از حق و خلق)

حضرت فرمود كه در آخرالزمان مرگ هاي ناگهاني زياد مي شود. رسول پروردگار (ملك الموت) مردم را مي ربايد. اگر اين زمان را درك كرديد، بايد با طهارت بخوابيد. «يخطتف رسول الله الناس اختطافاً فاذا ادركتم ذلك الزمان فلايبيتن احدكم الا علي طهر».[9]

سؤال كرد: يا اميرالمومنين يعني با وضو بخوابيم؟ حضرت فرمود: خير. يعني ذمه ی خودتان را از حق و خلق خلاص بكنيد.

حضر را مغتنم بشمار قبل از سفر!

و بنده معتقدم كه در اين شبهای متبرکه مسافرت را كنار بگذاريد.

يك روايت ديگر هست كه «حضر» را مغتنم بشمار قبل از سفر!

اگر در سفر يك دفعه فهميدي كه به فلان كس بدهكاري، حال چه كسي هست كه من به او وصيت بكنم و مقاصدم را به او القاء بكنم؟

«حضر» را مغتنم بشماريد و از پروردگار عزيز-جلّ و عز- براي جبران مافات و آغاز عمل مهلت بطلبيد. يك صلوات بفرستيد.

سحرخیزی رزمندگان در جبهه ها

يكي از رفقاي عزيز گفت: من وقتي براي ارشاد آقايان رزمنده به جبهه رفتم، ديدم آنها سه ساعت بعد از نيمه شب بلند مي شوند! و من چه بسا ديرتر از آنها برای نماز شب بيدار مي شوم! بجاي اينكه من به آنها نيرو بدهم، آنها به من نيرو مي دهند! اين چهره هايي كه در راه خدا كشته مي شوند، اثر وضعي اش در خارج چيست، آقاجان؟

  • آنقدر در می زنم این خانه راتا ببینم روی صاحبخانه را

« فالمتقي بدوام توجهه الي الله سبحانه و عدم غفلته يصير صفاته مضمحلاً في صفات الله». آن قدر درب خانه ی پروردگار را مي زند، تا صاحبخانه را به چشم دل بيند.

چشم و گوشش خدایی می شود

«حتي يصير بصره بصر الحق». چشمش، چشم حق بيني مي شود. گوشش، گوش حق و حقيقت مي شود. در زيارت امیرمؤمنان (ع) مي گوييم: يا اميرالمومنين! تو «عين الله ناظرة» هستي. تو «عين واعية» هستي.

آن وقت، دنيا را به چشم نفاد و نیستی مي بيند. «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ».[10]

بیانی از مرحوم میرزا باقر آشتیانی(ره)

خدا رحمت كند آقاي ميرزا باقر آشتياني را كه حديث «ها انا ذا يابن عمران مطلعٌ علي احبائي اذا جنهم الليل حولت قلوبهم عن ابصارهم»[11] را ايشان اين طور معنی مي فرمودند: يعني اشخاص متقي را از توجه به افكار دنيوي كه در قلبشان پياده شده، متوجه خودم مي كنم. «حولت»، يعني افكار آنها را از خاطرات پايين به سوی خودم منتقل می کنم. «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ باقٍ».[12]

هرکس به گونه ای گرفتار است

«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثًا وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ». [13] آيا شما تصور مي كنيد که بدون هدف خلق شده ايد؟ يكي متوجه مقام است! يكي متوجه پول است! و يكي هم متوجه اينكه چرا فلان كس پشت سر من بد حرف زد! يا به من« نه»گفت! پروردگار بايد انسان را تربيت بفرمايد.

نظر به قلوب شب زنده داران در سحر

در روايت است كه پروردگار در سحرها به دل هاي متيقظين[14] نظر مي كند و قلوب آنها را از انوار الهيه پر مي كند. مبادا دچار تسويف[15] بشويم، باباجان! كه يك مرتبه امر خدا فرا برسد، در حالی که ما غافلیم. «وهم غافلون».[16]

یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشی!

«فالتجأ الي الله بقلبٍ منيبٍ».[17] پس به قلب خود از خلق به حق متوجه شو! «و راع عيناً ليس فيه انكسارٌ ولا انحدارٌ».

یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشی شاید که نگاهی کند آگاه نباشی

ما سواي پروردگار را به چشم فنا و زوال مي بيند

انسان با تقوی، به جهت نورانيت قلبش وآن انوار الهيه كه در سحرها پروردگار در قلب او ريخته است، ماسواي پروردگار را به چشم فنا و زوال مي بيند. آن وقت مي فهمد كه «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ».[18] يعني چه.

مگر نفرموده است كه «أَوَ مَنْ كانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُورًا يَمْشي بِهِ فِي النّاس».[19] يعني قلبش را منور مي كنيم.

اهل تقوی تعلق به دنیا ندارند

«يرفض الدنيا و ما فيها بتخليته عن العلائق الجسمانية». یعنی انسان باتقوی دنیا و ما فیها را با دور شدن از علائق جسمانی رها می کند. دنيا آن چیزی است که انسان را از خدا مشغول بکند.«كلما يشغلك عن الله فهو صنمك».[20] دنيا همين است، داداش جون! نه اينكه دنيا آن فرشي باشد كه زير پايت انداخته اي، نه آن خانه اي كه در آن زندگي مي كني؛ دنيا «تعلق» به اينهاست. بايد اين تعلقات را بزني!

هركه در ماه رجب مرا بخواند؛ من او را اجابت مي كنم

پس امشب اين نتيجه را گرفتيم كه -ان شاء الله- باقي مانده ی از ماه رجب را دریابیم. همان ماه رجبی كه مَلَك داعي در سحرهای آن ندا مي كند: «ومن استهداني هديته».[21]

اشتياق بنده به درس و تدريس شايد در رديف اول باشد؛ ولي در ماه رجب كه از ايام متبركه است، مبعث است، بيست وپنجم هم شهادت موسي بن جعفر است، يك مزاياي خاصي براي اين شبها مقرر است که باید آن را دریابیم. و پروردگار هم مي فرمايد: كسي كه در اين ماه مرا بخواند، من او را اجابت مي كنم.

يك قدري خاطراتتان را كنترل كنيد. گوشتان را كنترل كنيد. زبان، چشم و همه ی اعضاء و جوارح را.

پروردگار وجود نافع را نگه مي دارد

ديد و بازديد ایام عید هم كه تمام شد. صله ی رحم را هم بجا آوردید. حال يك قدري به خودتان بپردازيد. امر به معروف و نهي از منكرها را هم انجام داديد ان شاء الله. يك قدري در اين بيمارستان ها از بيماران عیادت بكنيد. يك قدري هم شيريني و ميوه بگيريد، مخصوصاً در اين بيمارستان ها براي بيماراني كه احوال پرس و عیادت کننده ندارند. از آنها دلجويي كنيد. احوالپرسي كنيد. به ارحام فقير خودتان رسيدگي بكنيد. «وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ».[22] پروردگار آن وجودی را که نافع باشد، نگه مي دارد.

سه تا صلوات بفرستيد.


[1] - «هر کس به آنچه می داند عمل کند، خداوند علم به آنچه نمی داند را به او می دهد». بحارالانوار ج65/363

[2] - کان اميرالمومنين عليه السلام يقول: روحوا انفسکم ببديع الحکمة فانها تکل کما تکل الابدان. الکافی ج1/48

[3] - دو کتاب درسی حوزه های علمیه

[4] - فصلت/5

[5] - مرحوم سید علی حائری (مفسر)

[6] - الکافی ج1/48

[7] - قال الامام علی (ع) - فيما اوصی به ابنه الحسن (ع) - لاتکن الدنيا اکبر

همک. مستدرک الوسائل ج11/384

[8] - قال ابوعبدالله عليه السلام: کتب اميرالمومنين عليه السلام الی بعض اصحابه يعظه: اوصيک و نفسی بتقوی من لاتحل معصيته ولايرجی غيره... الی ان قال: فتدارک ما بقی من عمرک ولاتقل غداً و بعد غد فانما هلک من کان قبلک باقامتهم علی الامانی والتسويف حتی أتاهم امرالله بغتة و هم غافلون.الکافی ج2/136

[9] - قال اميرالمومنين علی بن ابی طالب عليه السلام: ياتی علی الناس زمان يرتفع فيه الفاحشة و لنصنع و تنهتک فيه المحارم و يعلن فيه الزنا ويستحل فيه اموال اليتامی و يوکل فيه الربا و يطفف فی المکائيل والموازين و يستحل الخمر بالنبيذ والرشوة بالهدية والخيانة بالامانة و ... الی ان قال: يختطف الناس اختطافا حتی ان الرجل ليصبح سالما و يمسی دفينا و يمسی حيا و يصبح ميتا فاذا کان ذلک الزمان وجب التقدم فی الوصية قبل نزول البلية و وجب تقديم الصلاة فی اول وقتها خشية فوتها فی آخر وقتها فمن بلغ منکم ذلک الزمان فلايبيتن ليله الا علی طهر و ان قدر ان يکون فی جميع احواله الا طاهرا فليفعل فانه علی وجل لايدری متی يأتيه رسول الله لقبض روحه و قد حذرتکم وعرفتکم ان عرفتم و وعظتکم ان اتعظتم فاتقوا الله فی سرائرکم و علانيتکم ولاتموتن الا و انتم مسلمون و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرين. فضائل الاشهر الثلاثه للشيخ الصدوق/91

[10] - نحل /96

[11] -عن المفضل بن عمر قال: سمعت مولای الصادق عليه السلام يقول: کان فيما ناجی الله عزوجل به موسی بن عمران عليه السلام ان قال له: يابن عمران کذب من زعم انه يحبنی فاذا جنه الليل نام عنی اليس کل محب يحب خلوه حبيبه هاانا ذا يابن عمران- مطلع علی احبائی اذا جنهم الليل حولت ابصارهم من قلوبهم و مثلت عقوبتی بين اعينهم يخاطبونی عن المشاهدة و يکلمونی عن الحضور يابن عمران هب لی من قلبک الخشوع و من بدنک الخضوع و من عينيک الدموع فی ظلم الليل وادعنی فانک تجدنی قريبا مجيباً. الامالی للشيخ الصدوق /438

[12] - نحل /96

[13] - مومنون/115

[14] - «کسانی که بیدارند». ان الله ينظر بالاسحار الی قلوب المتيقظين. المحجة البيضاء ج3/399

[15] - امروز و فردا کردن

[16] - الکافی ج2/136

[17] - همان

[18] - نحل /96

[19] -«و آیا کسی که مرده بود و ما او را زنده گردانیدیم و برای او نوری قرار دادیم که به وسیله یِ آن در بین مردم راه می روید». انعام /122

[20] - کلما شغلک عن الله فهو صنمک. تفسير الامثل مکارم الشيرازی ج10/186

[21] - «وهر کسی در این ماه از من هدایت بخواهد او را هدایت خواهم کرد».اقبال الاعمال ج3/174

[22] - رعد /17