سخنران استاد فرحزاد

قال مولانا امیرالمومنین علیه السلام «مَا أَصِفُ مِنْ دَارٍ أَوَّلُهَا عَنَاءٌ وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِی حَرَامِهَا عِقَابٌ» (مجلسی/ بحارالأنوار/ ج70/ ص:1).

  • سـلسـله مـوی دوســت حـلــقـه دام بــلاســتهرکه دراین حلقه نیست فارق از این ماجراست
  • گـر برود جـان ما درطـلب وصل دوسـتحیف نباشد که دوست دوست تر از جان ماست
  • گــر بزنـندم به تیـغ در نظـرش بی دریـغدیدن او یک نظر صد چومنش خون بهاست
  • مالـک ملـک وجــود حاکم رد و قـبــولهر چه کـند جور نیست ور تو بنالی جفاست

برکات ذکر صلوات

شخصی از پیامبر عظیم الشان درباره آیه صلوات «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ یصَلُّونَ عَلَى النَّبِی یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (الأحزاب : 56). سئوال کرد پیامبر فرمودند: اگر سئوال نمی کردید من این مطلب را نمی گفتم حالا که سئوال کردید می گویم، خداوند دو تا فرشته را مامور کرده که هر کس از امت من، من را یاد کرد یا اسم من را شنید و صلوات بر محمد و آل محمد فرستاد آن فرشته ها دعا می کنند می گویند: «غَفَرَ اللَّهُ لَكَ» ) محدث نوری/ مستدرك الوسائل/ ج5/ ص:352 .( خدا گناهان تو را بیامرزد، دعای ملائکه هم مستجاب می شود. آن هایی که یاد پیامبر می کنند و صلوات را می گویند ملائکه می گویند: خدا گناهانتان را ببخشد و بیامرزد و متقابلا اگر کسی نام پیامبر را شنید و بی اعتنایی کرد و ذکر صلوات را نگفت ملائکه نفرین می کنند و می گویند: «لَا غَفَرَ اللَّهُ لَكَ» (همان). خدا تو را نیامرزد. یعنی این طرفش نکبت و عدم آمرزش هست وآن طرفش، احترام و مورد تکریم قرار گرفتن است.

امتحان دنیا، بزرگترین امتحان الهی

یکی از بزرگترین امتحانات و آزمایش هایی که اکثر مردم در این امتحان رفوزه یا تجدید می شوند مسئله امتحان دنیا است. در مقابل پول و مقام، در مقابل شهرت و تعریف دیگران اکثر مردم گول می خورند. دنیا چیز بدی نیست انسان باید دنبال کار و رزق حلال باشد ولی همیشه سوار بر دنیا باشد دنیا گولش نزند. خودش را به حرام و شبهه آلوده نکند جایی که چراغ قرمز خدا روشن می شود که این جا حرام است این معامله باطل است، این جا ربا است، این جا نزول است آدم باید ترمز کند توقف کند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: دنیا مثل آب دریا می ماند آب دریا شور است هر چه بخوری تشنگی ات بیشتر می شود تشنگی ات را برطرف نمی کند در مورد دنیا هم تشریفات و تجملات را هر چه زیاد کردی باز یک مدل جدید می آید. خانه بزرگتر، ماشین گرانتر حد ندارد باید ما راضی و قانع بشویم تا دنیایمان دنیای بلاغ بشود و الا کسی که در دنیای تشریفاتی و تجملاتی و چشم و هم چشمی بیفتد این کارش به آتش جهنم کشیده خواهد شد. داستان قرآنی داریم که موقع خطبه نماز جمعه ساز و دهل می زدند که آقا بیایید جنس ارزان داریم، حراج کردیم. ملتی که پای خطبه پیامبر بودند فرار کردند و پیامبر را تنها گذاشتند«وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیها وَ تَرَكُوكَ قائِماً» (الجمعه:11). مردم به خاطر مال دنیا پیامبر را در موقع خطبه گفتن تنها گذاشتند. یا در داستان دیگر قرآنی هست که مردم زیاد از پیامبر وقت خصوصی می گرفتند و وقت حضرت را می گرفتند آیه نازل شد: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا ناجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواكُمْ صَدَقَةً ذلِكَ خَیرٌ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» (المجادله:12). هر کس ملاقات خصوصی با پیامبر می خواهد قبل از ملاقات یک درهم صدقه بدهد یک مبلغ ناچیز، مثلا 500 تومان صدقه بدهد. الآن هم همین طور است اگر بگویند هر کس نماز جماعت حرم بیاید باید این قدر پول بدهد چه کسی می آید؟ ولی اگر بگویند هر کس بیاید این قدر به او می دهند تمام قم ترافیک می شود قطعا از نیمه شعبان خیلی شلوغتر می شود. پول خدای خیلی ها است اگر بگویید به هر کس که به نماز جماعت بیاید هزار تومان به او می دهند یک ساعت به نماز مانده صف می بندند. عرضم به حضور شما تمام ملاقات های پیامبر تعطیل شد. جان همه ما به قربان آن آقایی که قدرش را نشناختیم فقط مولا امیرالمومنین علیه السلام روزی یک درهم صدقه دادند رفتند پیامبر را از تنهایی در بیاورند. فقط ایشان رفتند بقیه همه رفوزه و مردود شدند بعد از چند روز آیه دیگری نازل شد آیه اول را نسخش کرد: «أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ» (المجادله:12). ترسیدید دست به جیب کنید پول بدهید. دیدید رفوزه شدید یک وقت شانه هایت را بالا نگیری من چنانم و چنینم، یک امتحان جزئی مشخص می کند که واقعا که هستیم. آیت الله می گفت: اوائل طلبگی زیارت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام رفتم و از حضرت کمک خواستم من را آدم بکنید. حضرت به من فرمودند: تو هنوز پول را دوست داری دنبال پول هستی.

دنیای ملعونه و دنیای بلاغ

در روایت داریم دنیا دو قسم است یک دنیای ملعونه و یک دنیای بلاغ، دنیای ملعونه آن دنیایی است که آدم را از خدا و آخرت باز بدارد می گوید مشتری ها را برسم حالا نماز اول وقت از دست رفت جماعت و مسجد و حرم و هیئت از دست رفت برود به دنیا می چسبد این دنیا ملعونه است دنیایی که ما را از واجبات باز می دارد.

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: «لَا یشْغَلْكَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْرُوضٍ» ) مجلسی/ بحارالأنوار/ ج75/ ص:370 ( . رزقی که خدا ضمانت کرده باعث نشود که از اعمال واجب غافل بشوی. به خاطر رزق دنیا روزه امان را بخوریم، نمازمان را رها بکنیم، به جلسات روضه نرویم، آدم یک مدت پای منبر نرود پای موعظه نرود قساوت پیدا می کند. پیرمردی گفته بود من یقین دارم تا وقتی که دهان من باز است در آسمان هم باز است رزق خدا باید بیاید هر وقت در دهان من بسته شد رزق هم بسته می شود. بعضی ها هستند در طول سال یک بار هم پای منبر و موعظه نمی روند که گوش بدهند می دانید این آدم چه طور می شود؟ مثلا کسی که یک سال حمام نرود چه می شود؟ چه قدرکثیف می شود زود با چشم های ظاهری معلوم می شود ولی آقایی که یک عمر نه هیئت و روضه رفته، نه جلسه و حرم رفته، نه جمکران رفته این را نکبت و ظلمت و تاریکی گرفته ولی خودش متوجه نیست. آن که اهل دل است نگاهش بکند می فهمد.

مرحوم آخوند کاشی استاد آیه الله بروجردی بود ایشان از داش مشدی های کاشان بود به تعبیر ما لات بود. یک وقت هم قطاری هایش جمع شدند که حسابش را برسند از کاشان فرار می کند به اصفهان می رود و خلاصه منقلب می شود و می رود به حوزه و طلبه می شود. تا آخر عمر ازدواج نکرد و در مدرسه زندگی می کرد صاحب کرامات بود شاید 200 تا مجتهد در درسش حاضر می شدند. خادم ایشان می گفت: موقعی که ایشان فوت کرده بود می خواستند غسلش بدهند جای چاقوهایی که در جوانی به او زده بودند در بدنش بود. خدا عاقبت ما را به خیر بکند یک آدم لات می آید آیت الله بزرگ اصفهان می شود 200 تا مجتهد شاگردش می شوند یک آیت الله هم می بینیم مثل بلعم باعوراء مستجاب الدعوه که خدا در قرآن می فرماید: «وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوینَ» ) الأعراف : 175 ( . ما آیات خودمان را به او دادیم ولی او به دنبال شیطان افتاد. اسم اعظم داشت مستجاب الدعوه بود ولی به دستور فرعون آمد بر علیه موسی کلیم الله نفرین کند که پست و مقام فرعون محفوظ باشد از قعر جهنم سر در آورد.

بوی تعفن گناه و لعن70هزار فرشته برای دروغ گوینده

سابق دستگاه های فاضلاب کشی نبود این چاه های فاضلاب که پر می شد الاغی می آوردند این چاه ها را تخلیه می کردند یک قافله ایی کارشان همین بود کودها را از چاه ها می بردند. یکبار این عمله و کارگران آمدند از کوچه ای عبور کنند به آخوند کاشی و شاگردانشان برخورد کردند فضا یک فضای آلوده ای شد بوی تعفن این کودها و این کثافات فضا را گرفت صورت این ها در هم شد بینی شان را گرفتند حالشان بد شد رویشان را برمی گرداندند حالت اشمئزاز و تاثر به آنها دست داد. آدم اگر دل بیداری داشته باشد می تواند از هر صحنه ای یک موعظه خوبی برداشت کند، وقتی که این الاغ ها عبور کردند آخوند کاشی گفت: چرا صورتتان را درهم کردید؟ بینی هایتان را گرفتید؟ گفتند: آقا بخاطر بوی تعفن این نجاسات، فرمودند: پس بوی بد شما را ناراحت کرده؟ گفتند: بله، فرمود: بوی گناه از این بو خیلی بدتر است منتهی همه بینی ها آن را حس نمی کنند.

اگر کسی دروغ بگوید بوی گندی و تعفنش به آسمان می رود و 70 هزار فرشته می گویند: بر آن دروغگو لعنت، کذاب است. دروغگو ملعون ودشمن خداست. بعضی ها مثل آب خوردن دروغ می گویند کسی هم 40 سال در بازار بوده می گوید حاج آقا من تا حالا یک دروغ نگفته ام خلاف واقع نگفتم یا سکوت کردم یا راستش را گفتم ولی دروغ نگفتم. مشتری می پرسد این جنس را چند خریدی؟ بگو چه کار داری من چند خریدم، راست گفتن واجب نیست اما دروغ گفتن حرام است، یا نگو یا اگر خواستی بگویی باید راستش را بگویی.

جوانی خدمت آیت الله بهاءالدینی رحمه الله آمد و گفت: آقا نصیحتی، موعظه ای بکنید. فرمودند: برو دروغ نگو کارت درست می شود. آیت الله بهاءالدینی به طلبه ای برخورد گفت دروع نگو. طلبه گفت: من دروغ نمی گویم. آقا گفت: خوب بله حالا حدیث دروغی می گویی، مسئله الکی جواب می دهی، حرف خلاف واقع می زنی، حدیث خلاف واقع می خوانی. به آقا گفت: آقا منظورتان این است که مثلا در نماز می ایستم می گویم «إِیاكَ نَعْبُدُ وَ إِیاكَ نَسْتَعینُ» (الفاتحه:5). خدایا فقط تو را پرستش می کنیم و فقط از تو کمک می گیریم منظورتان این است. مثلا این دروغ هایی که برای اولیاء خدا دروغ حساب می کنند؟ گفت: نه آن مال اولیاء خداست همین دروغ معمولی را نگو من آن را نمی گویم یک وقت الکی درجه خودت را بالا نبر آن مال اولیاء خداست همین دروغ معمولی که به بچه می گویی اگر این کار را بکنی می کشمت دروغ است مگر دروغ باید شاخ در بیاورد.

پیامبرخدا صلی الله علیه وآله وسلم شب عروسی حضرت زهرا علیهاالسلام به مردم شیر تعارف می کردند جند نفر گفتند: میل نداریم، فرمودند: بین گرسنگی و دروغ جمع نکنید آدم هم دروغ بگوید هم گرسنگی بکشد بگو الآن نمی خواهم بخورم. دروغ حرام است یا سکوت کنیم یا اگر خواستیم حرف بزنیم حرف راست بزنیم. حتی از روی شوخی هم بگویی حرام است. مثلا الکی بگویی اگر برنده شدی جایزه می دهم مگر برای اصلاح بین دو نفر، که آن جا دروغ جایز است والا دروغ گفتن ولو از روی شوخی حرام است. مگر در آن شوخی که همه می دانند خلاف واقع است الکی می گویی، می خواهی جک بگویی الکی است ولی در دروغ و شوخی که طرف نمی داند فکر می کند راست می گویی اغفال می شود این حرام است همه فتواء دادند حرام است.

تعارض ایمان و دروغ

از امام صادق علیه السلام سوال کردند : مومن ممکن است شراب بخورد؟ فرمودند: ممکن است هوی و هوس بر او غالب بشود دهانش آلوده به شراب بشود، مومن ممکن است فحشاء و زنا هم بکند. پرسیدند مومن دروغ می گوید؟ فرمودند: نه دروغ نمی گوید چون خدا در قرآن می فرماید: «إِنَّما یفْتَرِی الْكَذِبَ الَّذینَ لا یؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ» ) النحل : 105 ( . کسی دروغ می گوید که ایمان ندارد. ایمان از او گرفته شده والا دروغ نمی گفت. دروغ از شراب بدتر است، دروغ از فحشاء و زنا بدتر است. منتهی زشتی و بوی گندش را همه متوجه نمی شوند. همان روایتی که می فرماید 70 هزار فرشته او را لعنت می کنند دنبالش می فرماید 70 تا زنا پای دروغگو می نویسند. گناه 70 بار فحشاء و منکر خیلی گناه بزرگی است. ما حدیث داریم که تمام بدی ها را در صندوقی گذاشتند کلید آن صندوق شراب است کسی که مست شد ممکن است هر جنایتی و خلافی بکند، ولی دروغ از شراب بدتر است شرابی که کلید صندوق همه بدی ها هست ولی باز دروغ از شراب بدتر است مواظب باشیم زبانمان را حفظ بکنیم.

دنیای بلاغ؛ از راه حلال روزی به دست آوردن

در هر صورت دو نوع دنیا داریم یک دنیای ملعونه و یک دنیای بلاغ، دنیای بلاغ این است که آدم از راه حلال روزی به دست بیاورد به اندازه نیاز و احتیاجش خرج بکند. پول در می آورد آبروی خودش و زن و بچه اش را حفظ می کند نمی خواهد چشم و هم چشمی بکند، نمی آید با تشریفات و تجملات پولش را به رخ دیگران بکشد. برای رفع نیاز عیب ندارد این دنیای بلاغ است یعنی دنیایی که ما را به مقصد صحیح برساند. این نوع کار عبادت است خرجش هم عبادت است. اما دنیایی که باعث بشود ما از نماز، دعا، عبادت، از خدا و آخرت غافل بشویم، خمس ندهیم، زکات ندهیم، صله رحم نکنیم، حقوق دیگران را اداء نکنیم این همان دنیای ملعونه است.

امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: رزقی که خدا ضمانت کرده باعث نشود که انسان از واجبات باز بماند . مرحوم شهید رجایی می گفت: به نماز نگو من کار دارم به کار بگو وقت نماز است. دنیا کارش تمام شدنی نیست هر چه هم بخواهی کار هست. دنیا مثل نمکزار می ماند هر چه جلوتر بروی بیشتر فرو می روی .

علامه جعفری رحمه الله و سربلندیش در امتحان الهی

علامه جعفری رحمه الله مکرر نقل کردند که در نجف عده ای از بزرگان یک جا جمع شده بودند یک نفر آمد یک عکس خیلی زیبایی از یک خانمی نشان داد و گفت: خدا وکیلی اگر بین دو راهی شما را قرار بدهند و بگویند دوست دارید این خانم را به عقد شما در بیاورند یا جمال مولا حضرت علی علیه السلام را ببینید؟ هر کس این عکس را می دید مبهوت می شد همه گفتند: ما این را می خواهیم حالا مولا را ندیدیم ندیدیم. من هم جوان بودم عکس را که به من دادند من صورتم را برگرداندم گفتم: من مولا را رها کنم این خانم را بچسبم هیچ وقت این خانم را نمی خواهم من مولاء را می خواهم. از جلسه بیرون آمدم و به حجره رفتم خسته بودم خوابیدم در عالم رویاء وجود نازنین آقا امیرالمومنین را زیارت کردم خیلی جذاب و نورانی بودند چند دقیقه بعد از این جلسه آقا را زیارت کردم از خواب بلند شدم دیدم که آقا را در خواب زیارت کردم فوری رفتم دیدم هنوز اهل جلسه نشسته اند به آن ها گفتم من امتحانم را پس دادم به من نمره هم دادند شما گول خوردید.

متوسل به امام زمان عجل الله و رفوزه شدنش در امتحان

به عالمی در نجف گفتند: که شما از همه ما بهتر هستید توسل به امام زمان پیدا کن امام زمان بیاید، این همه یار دارد این همه صحابی دارد این همه افراد برجسته هستند خیلی ها خوب هستند چنین و چنانند بگویید آقا ظهور کنند. رفت متوسل شد و خوابید دید آقا تشریف آورده اند فرمودند: آمادگی دارید؟ گفت: بله آمادگی دارم در خدمت شما باشم . آقا به یک نفر فرمودند: این آقا را به این خانه ببرید (یک خانه وسیعی بود که باغی داشت) و یک خانمی خیلی زیبایی هم هست به عقد این آقا در بیاورید فعلا حکم جهاد نداریم هر وقت که کار بود لازم شد شما را صدا می کنیم. این آقایی که اول شخص از نظر ایمان و انتظار بود و اهل نجف ایشان را از همه منتظر و واقعی تر و بهتر می دانستند گفت: در عالم رویاء ما را بردند یک خانمی را به عقد ما در آوردند گفتیم امشب را در خدمت این خانم باشیم هر وقت امام زمان دنبال ما فرستاد می رویم. شب شد آماده شدیم کنار این خانم قرار بگیریم نماینده و مامور امام زمان آمد گفت آقا می فرمایند که بیا، اآن می خواهیم به جهاد برویم. گفتم: به آقا بگوئید الآن وقتش نیست. گفت: آقا امر کردند واجب است بیاید. گفتم: نه، به آقا بگو الآن بی موقع است. هر چه قدرمامور امام زمان گفت پیغام امام زمان است واجب است امر است. با خود گفتم خانم به این قشنگی را، باغ و بستان را چه کار کنم، به نماینده گفتم: به آقا بگو من چند روز دیگر می آیم بعد از خواب بلند شدم دیدم که خواب دیدم و این امتحانی بوده که رفوزه شدم .

در مقام امتحان خیلی ها رفوزه می شوند از خدا بخواهیم اگر گرفتار این هوی و هوس و این چند روزه دنیا و مال دنیا و پست دنیا و مقام دنیا و سر و صدای دنیا شدیم گول این دنیا را نخوریم. اگر فریب دنیا را نخوریم قطعا نمره مان بالاست ولی کسی که به یک امتحان و غضب، با یک شهوت و شهرت، با یک اسم و رسم با یک پست و مقامی که می خواهند به او بدهند خودش را به آب و آتش می زند بیچاره خواهد شد.

رفیقی در اصفهان دارم که باغ درخت گلابی دارد از بچگی خیلی اهل زیارت عاشوراء و دعاء و امام زمان و این چیزهاست، خیلی سنگ امام زمان را به سینه می زند می گوید درآمد من از همین باغ گلابی است ولی بارها گفتم یا امام زمان موقعی که می خواهی ظهور بکنی موقع گلابی چیدن نباشد من حالش را ندارم این موقع به جهاد بیایم نیا، چون خرج یک سالم را باید از این باغ گلابی در بیاورم یک موقع بیا که ما گیر این گلابی و این پول دنیا و این مال دنیا نباشیم.

ذکر مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام

در خانه فرزند بزرگوار آقا اباعبدالله الحسین، حضرت علی اکبر علیه السلام برویم. حضرت علی اکبر در مسیری که به طرف کربلا می آمدند آقا اباعبدالله علیه السلام از خستگی روی مرکب خواب مختصری او را گرفت در عالم رویا خواب دیدند هاتفی نداء می دهد این قافله می رود و مرگ هم پشت سر آنها دارد می رود. حضرت از خواب بلند شدند فرمودند: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» (البقرة:156) . موقع مصیبت و حوادث ناگوار و مرگ این آیه تلاوت می شود حضرت علی اکبر علیه السلام عرض کردند بابا جان آیه استرجاء خواندید آقا فرمودند: فرزندم در عالم رویا هاتفی ندا داد این قافله دارد می رود اما مرگ هم پشت سرش است پایان کارشان مرگ و شهادت است. حضرت علی اکبر علیه السلام عرض کرد «ألسنا على الحق؟ قال: بلى . قال: إذن واللّه لانبالی!» ) محمدجوادطبسی / مع الركب الحسينى / ج 3/ ص : 221 .( بابا جان مگر ما بر حق نیستیم؟ فرمودند: چرا ما بر حق هستیم. عرض کرد: پس ما از مرگ هیچ ترسی نداریم. کسی آمادگی برای مرگ دارد که یک ذره تعلق به دنیا نداشته باشد هر وقت بگویند بفرما می گوید چشم، شب عاشوراء حضرت فرمودند: که فردا هر کس این جا باشد کشته می شود از پست و مقام و غنیمت و این ها خبرها نیست فقط شهادت است. اگر هم خجالت می کشید چراغ ها را خاموش می کنیم خجالت نکشید بروید. ازچپ و راست بود که آدم می رفت سی و چند نفر ماندند و نصف لشکر حضرت هم از لشکر عمر سعد بودند که آمدند و اضافه شدند بعضی ها هم مثل حر و پسرش و غلامش، بعضی ها هم گفتند: با برادرش روز عاشوراء آمدند اضافه شدند. چون درعدد لشکر حضرت اختلاف است بین 72 تا صد و خرده ای، این 72 تا شاید غلط مشهور هم باشد الآن اسم های آن ها در کربلا نوشته شده بیش از 70 تا هست بیشتر از این ها بودند. در هر صورت عده قلیلی ماندند اکثرشان رفتند ولی آن کسی که عشق خدا و عشق اهلبیت در دلش غالب است نمی رود می ماند. از خدا بخواهید این دنیا ملعونه عجوزه از دلمان بیرون برود ن راحت می شویم بهشتمان از همین حالا شروع می شود.

تمام ضریح های معصومین معمولا چهار گوشه دارد اما چرا ضریح امام حسین شش گوشه است؟ یک ضریح کوچکی به پایین پای حضرت چسبیده که قبر حضرت علی اکبر 7است. چه فرزند با وفاء و با ادبی، سر مبارکش را زیر پای پدر بزرگوارش آقا اباعبدالله گذاشته است. داغ جوان خیلی سخت است قطعا از پدران شهید در مجلس ما هستند داغ جوان آن قدر سخت است که روایت داریم امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر کسی جوانش را از دست داد خدا جزایش را بهشت قرار می دهد صبر بکند یا صبر نکند، این قدر سخت است. می گویند وقتی که سر مقدس آقا اباعبدالله علیه السلام را به مجلس ابن زیاد لعنه الله علیه آوردند نگاهش افتاد دید محاسن حضرت سفید شده، گفت: یا اباعبدالله موهایت چه قدر زود سفید شد. بعضی مقاتل نوشتند حضرت زینب نشسته بودند فرمودند: می دانید چه چیزی موهای برادرم را سفید کرد؟ داغ فرزندش علی اکبر، علی اکبری که شبیه ترین مردم به پیامبرخدا بود. وقتی به طرف میدان می رفت مثل ابر بهار اشک از چشمان اباعبدالله سرازیر بود چون می شناخت چه شخصیتی است. انشاءالله کسی داغ جوان نبیند ناله جوانش را نشنود. معمولا پدران شهید در جبهه نبودند جان دادن فرزندشان را ندیدند خیلی سخت است خیلی ناگوار است. بی بی سکینه می فرماید: وقتی ناله علی اکبر بلند شد دیدم رنگ از صورت پدرم اباعبدالله پرید نزدیک بود روح از بدن آقا جدا بشود سراسیمه خودشان را کنار بدن علی رساندند دیدند بدن علی را قطعه قطعه کردنده اند. روی زمین نشستند سر علی را به دامن گرفتند که شاید تکلمی کنند تبسمی کنند ولی دیدند روح علی به ملکوت اعلاء پیوسته است. مولا چه کند که دلش آرام بشود؟ دیدند آقا خم شد و صورت به صورت علی گذاشت. هنوز بنی هاشم زنده بودند، حضرت اباالفضل و بقیه برادرها بودند اما آقا فرمودند: علی جان رفتی و راحت شدی ولی پدرت غریب و تنها ماند.

«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ» ) شیخ کلینی / الكافي/ ج1/ ص:230 ( ، «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ» ) هود : 18)، «وَ سَیعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ» ) الشعراء : 227 .(

خدایا به حق محمد و آل محمد گناهان ما را ببخش و بیامرز. حق همه حقداران به گردنمان را اداء بگردان. خدایا به حق محمد و آل محمد قلبمان را جایگاه محبت خودت و محبت اولیات قرار بده. قلب امام زمان از ما راضی، فرجش را نزدیک بگردان. در دنیا و آخرت ما را آنی از قرآن و اهلبیت جدا مگردان. مقام معظم رهبری، علماء، مراجع و جوان هایمان در پناه امام زمان حفظ بفرما. به مریض های اسلام لباس عافیت بپوشان. اموات گذشتگان، شهداء، امام راحل و اموات این جمع را با انبیاء و اولیات محشور بگردان. و عجل فی فرجه مولانا صاحب الزمان.