قرآن و اهل بيت (ع) قسمت دوم

قرآن و اهل بيت (ع) قسمت دوم

بسم الله الرّحمن الرّحيم

الحمدلله رب العالمين اللهم صل علي محمد و آل محمد

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.

بحث امسال در استان شما براي ماه رمضان ۸۳ اين بود كه آياتي از قرآن كه امامان معصوم گفته‌اند اين آيه نظر به ما دارد. آيه را در جلسـه قبل گفتيم حرف‌هايي ماند كه اين جلسه بگويم آيه در سوره بقره هست «فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمْ الشَّهْرَ» هر كه شاهد در ماه رمضان است يعني هر كسي ماه رمضان را درك كند هر كس رسيد به ماه رمضان «فَلْيَصُمْهُ» روزه بگيرد «وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا» اگر كسي مريض بود «أَوْ عَلَى سَفَرٍ» يا در حال سفر بود روزه‌اش را بخورد «فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ» بعد يك ايامي ديگر را قضا كند چهار روز روزه خورده چهار روز بعد از ماه رمضان روزه بگيرد بعد مي‌گويد «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمْ الْيُسْرَ» خدا نمي‌خواهد كار را به شما سخت بگيرد بگويد حتي مريضي روزه بگير حتي مسافري روزه بگير آسان گرفته «وَلَا يُرِيدُ بِكُمْ الْعُسْرَ» البقرة/۱۸۵ اين آيه در ماه رمضان معنا دارد اما امام مي‌فرمايد بالاتر از اين يك معناي ديگر هم دارد پس اين آيه‌اي را كه در جلسـة قبل گفتيم مقداري هم راجع به آن صحبت كرديم اين جلسه هم حرفهاي ديگري را بزنم.

۱- خدا آساني مي‌خواهد، نه سختي

«يُرِيدُ اللَّهُ» خدا اراده كرده «بِكُمْ» نسبت به شما «الْيُسْرَ» خدا مي‌خواهد شما كارتان آسان باشد «وَلَا يُرِيدُ» خدا اراده نكرده «بِكُمْ الْعُسْرَ» نسبت به شما سختي را، خدا نمي‌خواهد كه كار شما سخت باشد امام باقر(عليه السلام) فرمود(يسر) اميرالمومنين است(عسر) ديگران است، امام مي‌خواهد بفرمايد كه اين آيه غير از اينكه مال روزه هست و مثالش روزه هست اگر رهبرتان امام معصوم بود. . . اگر حكومت دست علي بن ابي طالب و افرادي كه خون علي در بدنشان است فكر علي توي مغزشان است شيعـة واقعي هستند اگر حكومت را اينها اداره كردند كار مردم آسان مي‌شود اگر حكومت را از اهلش گرفتند به نااهل دادند كار مردم سخت مي‌شود نمونه‌ها را در جلسـة قبل گفتيم زندگي شاهنشاهي خرج دارد بريز و بپاشها خرج دارد وقتي خرج دارد ماليات را گران مي‌كنند تا از مردم پول بگيرند خرج خودشان و عياشي‌شان را در بياورند زندگي مشكل مي‌شود اگر يك مدير عامل كارخانه خواست قالي ابريشم زير پايش باشد لوستر چند ميليوني بالاي سرش باشد دستـة تلفن‌اش چنين باشد اگر خواست دنگ و فنگ براي خودش درست كند قهراً جنس كارخانه‌اش هم گران مي‌كند چون بايد گران بفروشد تا اين خرج‌ها را در بياورد. اگر رهبري را دست افراد قانع و زاهد اگر دست افرادي افتاد كه دور ريختن يك نصف ليوان آب را اسراف مي‌دانند ديگر براي اصلاح سگش اينقدر پول نمي‌دهد امام مي‌فرمايد اينكه خدا مي‌گويد خدا آسان مي‌خواند مردم اگر سراغ اهل بيت برويد كارهايتان آسان مي‌شود نمونه‌هايي را در جلسـة قبل گفتم اين جلسه هم مي‌خواهم بگويم.

۲- دوري از ياد خدا، عامل تنگي در زندگي

مشابه اين يك آيـة ديگر داريم مي‌فرمايد «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا» طه/۱۲۴ كسي كه اعراض كند دوري كند از ذكر من، خدا مي‌گويد اگر از ذكر من دور بشود بدرستي كه براي او زندگي تنگ است. كسي كه از خدا دور بشود زندگي‌اش تنگ مي‌شود يعني به او بد مي‌گذرد در مشقت و عسر قرار مي‌گيرد.

زندگي تنگ نداشتن نيست بسياري از سرمايه دارها پول دارند اما زندگي‌شان نكبت است آمار طلاق توي فقرا نيست گاهي توي اغنياء هم آمار طلاق بالاست تو كه پول داري، باشد، چون توقع دارد از خدا غافل شده افتاده به عياشي، افتاده به چشم و هم چشمي، افتاده به حرص، دارد باز هم حرص مي‌زند كه بيشتر داشته باشد حرص و عياشي و چشم و هم چشمي به جاي رضاي خدا آمده آنوقت اين زندگي‌اش تنگ شده.

در روايات مي‌خوانيم كه رها كردن خط ولايت اعراض از ذكر الهي شمرده شده است اين آيه مربوط به ذكر خداست اما امام مي‌فرمايد كسي كه از ياد خدا اعراض كند زندگي‌اش تنگ است يك معنايش ياد خدا را رها كند زندگي‌اش تنگ است امام مي‌فرمايد يك معناي ديگر هم هست هر كس از رهبران الهي يعني كساني كه خدا گفته اين بايد رهبر باشد كساني كه دستشان از دست اولياء خدا بيرون بگذارد زندگي‌اش تنگ است خوب. . .

۳- تنوّع كفاره‌ها در روزه ماه رمضان

اما نمونه‌هايي كه توي اين جلسه بايد بگويم در قرآن مي‌فرمايد بعضي از خلافها را اگر كردي بايد جريمه بدهي جريمه‌هاي قرآن تنوع دارد اين تنوع بخاطر اينكه طرف در مضيقه نيفتد مثلاً مي‌گويد اگر روزه خوردي يك برده آزاد كن خوب برده از كجا بياورم آزاد كنم؟ مي‌گويد اگر نمي‌تواني شصت روز روزه بگير شصت روز جان ندارم كه روزه بگيرم مي‌گويد اگر نمي‌تواني به شصت تا فقير غذا بده اين تنوع اين يا آن يا اين نگفته حتماً اين كار را بكن يكي از راههايي كه خدا مي‌گويد «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمْ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمْ الْعُسْرَ» خدا نمي‌خواهد به دردسر بيفتيد يكي از نمونه‌هايي كه خدا نمي‌خواهد مردم به دردسر بيفتند اين است كه نگفته فلان. . يكوقت مثلاً مي‌بيني بخشنامه مي‌شود كه همـة دخترها بايد مقنعه‌شان كرم باشد بعد توي بازار مي‌روي مي‌بيني پارچـة كرم وجود ندارد اين بخشنامـة آقاي مدير مردم را به دردسر مي‌اندازد اما اگر بخشنامه‌اي بود كه از رنگها يا اين يا اين راه را باز بگذاريد كه آن كسي كه پارچـة سرمه‌اي دارد روي دستش نماند پارچـة كرم كمياب نشود وقتي هم يك چيزي كمياب شد نرخش مي‌رود بالا بيخودي يك بزار را پارچه روي دست او مي‌گذاريد تا سال ديگر كسي نمي‌خرد يك بزاز پنج شش برابر طبيعي سود مي‌برد اين بخاطر اينكه آقا به سرش افتاده كه رنگ مقنعه بايد چنين باشد چه دليلي دارد كه ما يك قانوني بگذاريم كه مردم گير كنند. (بنده حتي با طلبه‌ها كه صحبت مي‌كردم گفتم اگر كسي وسط جلسه بلند شد كه برود به او نگو بنشين بابا ممكن است يكمرتبه يادش افتاده كه نماز نخوانده مي‌خواهد برود. مردم را آزاد بگذاريم يكي از اساتيد مي‌گفت كه در جواني شاگرد امام بودم عصر سر درس كه بودم يادم افتاد كه نماز ظهرم را نخواندم خواستم از وسط درس بلند شوم ديدم زشت است فوري دستم را گرفتم جلوي دماغم دولا دولا كه فكر كنند من خون دماغ شده‌ام مي‌گفت تا دستم را اينجوري گرفتم بلند شدم كه بروم حضرت امام فرمود باز هم اين سيد نمازش را اول وقت نخواند! مي‌گفت خيلي خيط شديم. حالا يك كسي مي‌خواهد برود بگذاريد برود حالا يك جايي قول داده يادش مي‌آيد كه بناست كسي تلفن بزند يادش مي‌آيد كه بچه‌اش از مدرسه آمده پشت در است نياز دارد به دستشويي كاري دارد به هر دليلي بنشين چرا بنشيند مي‌خواهد برود بگذار برود.)

۴- رفع حرمت در صورت اضطرار

خدا براي شما آسان گرفته كارهاي خدا آسان است گفته كفاره اين نشد آن نشد اين نشد آن اين تنوع كفارات مثلاً مي‌فرمايد «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ» البقرة/۱۷۳ چهار بار اين آيه توي قرآن تكرار شده گوشت خوك نخوريد گوشت مرده نخوريد اما در عين حال براي اينكه مردم به دردسر نيفتند آيه مي‌فرمايد «فَمَنْ اضْطُرَّ» اگر كسي مضطر شد يعني يك جايي شد كه هيچ چاره‌اي ندارد يعني دارد مي‌ميرد اگر گوشت خوك نخورد از بين مي‌رود اگر كسي مضطر شد «غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ» البقرة/۱۷۳ مرد پهلوي زن آمپول نزند زن پهلوي مرد آمپول نزند اما اگر مرض سخت است قابل تحمل نيست و آمپول زن مرد براي مرد و زن براي زن نيست مضطر است منتهي اگر مضطر شدي «غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ» نگو حالا كه مضطر شدم بگذار يك كبابي بخوريم همان مقداري كه رفع اضطرار مي‌كند به چه مقدار مشكل تو حل مي‌شود به همان مقداري كه مشكل تو حل مي‌شود. حالا مثلاً بناست آمپول بزني ديگر يكمرتبه نصف پيراهنت را در نياور به مقدار نياز، اگر بناست گوشتي كه حرام است بخوريد و اگر نخوريد در معرض خطر قرار مي‌گيريد به مقدار مورد نياز، پس ببينيد اسلام براي اضطرار راه باز كرده كه مردم گير نكنند.

 ۵- آسان گرفتن در مراسم ازدواج

توي مراسم بله برون حضرت شعيب مي‌خواست دخترش را بدهد به حضرت موسي جوان حضرت شعيب پدر زن موسي بود خوب چقدر مهريه؟ بالاخره هشت سال پول نداري چوپان من باش براي من كار بكن اين خودش نشان مي‌دهد كه اگر كسي پول ندارد بگويد من پول ندارم اما انگليسي به تو ياد مي‌دهم قرآن به تو ياد مي‌دهم داماد پول ندارد عوض پول خدمت كند چقدر؟ اختيار با خودت است هشت سال اگر هم مي‌خواهي ده سال اختيار بايد با داماد باشد.

بعدش مي‌فرمايد «وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ» القصص/۲۷ پدر زن حضرت شعيب گفت من اراده نكردم به مشقت بيندازم من نمي‌خواهم تو را به مشقت بيندازم تالار بيندازيم يا نه؟ چي آسان است؟ خانه باشد يا تالار، عقد باشد يا نه؟ پول عقد را برداريم برويم سفر عمره هر جوري دوست داري، چند نفر را دعوت كنيم؟ هر جور خودت مي‌خواهي، كوتاه بيائيد زندگي آسان مي‌شود نخير دختر عمويم رفته تالار من هم بايد بروم تالار دختر عمويم گل آورده من هم بايد گل بياورم الله اكبر چقدر ولخرجي بعضي از مراسم عزا يا عروسي در بعضي از مناطق راه مي‌افتد ميليونها تومان پول گل مي‌دهند و حال آنكه مي‌شود يك صندوقي درست كرد مثلاً مي‌خواهد چشم روشني بياورد براي ازدواج دختر و پسرها صد هزار تومان بريزد توي صندوق عوضش يك گل كاغذي بنويسد صد هزار تومان به حساب فلاني ريختم بعد هم اين گل كاغذي را بياورد و همين گل كاغذي را دو مرتبه برگردانند سر جايش اين پولهايي كه ما خرج گل مي‌كنيم خيلي مشكلات را حل مي‌كند پولهايي كه خرج دكور مي‌كنيم خيلي مشكلات را حل مي‌كند هر چي آسان است چي دارم مي‌گويم؟ آقاياني كه دير آمده‌اند پاي تلويزيون نشسته‌اند بحث اين است خداوند در روزه مي‌فرمايد نمي‌خواهم كار به شما سخت بگذرد امام مي‌فرمايد اين آيه مال روزه هست اما اگر رهبرتان امامان معصوم باشد كارتان آسان است بسياري از مشكلاتي كه بر مردم تحميل مي‌شود به اين خاطر است كه رهبرانشان عياشي. . . شما به جمهوري اسلامي نگاه نكن رهبرمان الحمدلله زندگي‌اش ساده است البته جمهوري اسلامي هم از دو سه نفر كه رد شويم زندگي‌ها دارد به سمت عياشي پيش مي‌رود متاسفانه ماشين‌هاي لوكس و چشم و هم چشمي بعد هم فكر مي‌كنيم كه اگر ما ماشينمان گران باشد مردم با ديد عظمت به ما نگاه مي‌كنند و حال آنكه تمام سلول‌هاي مردم به ما فحش مي‌دهند بنده اگر سوار ماشين ساده بشوم بيشتر مردم به من سلام مي‌كنند تا با ماشين گران، اشتباه مي‌كنند آنهايي كه فكر مي‌كنند اگر با ماشين گران باشد عظمت آنها بيشتر است منتهي متاسفانه از اين اشتباه غافل شده‌ايم ما فكر مي‌كنيم هر چه منار درازتر باشد جمعيت مسجد بيشتر است غلط فكر مي‌كنيم.

(امام مي‌فرمايد اگر مي‌خواهيد كارتان آسان باشد برويد توي خط رئيس جمهور زندگي‌اش چه جور باشد، رهبر چه جور باشد، رئيس مجلس چه جور باشد، هر چي مسئولين شما ساده‌تر و زاهد‌تر باشند. . . ديشب يكي از دوستان شهيد رجايي آمده بود اينجا مي‌گفت شهيد رجايي يكمرتبه پلو داد با كباب كوبيده. . . البته يكسري چيزهايي هم كه مي‌گويند دروغ است اين را به شما بگويم دروغ مي‌گويند ولخرجي هست اما آني هم كه مي‌گويند تحقيق كنيد بسياري از آنها دروغ است ديروز ما يك جايي بوديم يك كسي مي‌گفت اين اجلاس نماز صدها ميليون تومان خرج آن است يك كسي آمد گفت من خودم شانزده سيخ كباب برگ خوردم خوب يك سوال: اول اينكه بنده زنده هستم بيائيد بپرسيد اينطور كه مي‌گوئيد نيست نمي‌گويم زاهد هستيم مي‌گوئيم اينطور كه شما مي‌گوئيد نيست بريز و بپاشي نداريم بر فرض دليل حرف شما كيه؟ دليل حرف شما كسي است كه شانزده سيخ كباب برگ خورده قطعاً اين آدم فاسقي است چون اسراف به فتواي حضرت امام از گناهان كبيره است و كسي كه شانزده سيخ كباب برگ بخورد اسراف كرده آدمي كه اسراف كرده گناه كبيره كرده گناه كبيره فاسق است شما دليل حرفت خبر يك آدم فاسق است گاهي توي روزنامه يك كسي كه قلمش زهرآگين است. . . بله حرف بايد مستند باشد بردند خوردند ببينيم آقا كي برد كي خورد؟ بي خودي كسي را زير سوال نبريم)

۶- لزوم دوري مسئولان از اشرافي گري

البته بريز و بپاش هست توي مسئولين ما هم بعضاً هست توي غير مسئولين هم بعضاً هست اشرافيگري روز به روز دارد فتيله‌اش بالا مي‌رود بله بنده هم قبول دارم روز به روز در اداره‌هاي ما توي فرمانداريها استانداريها بخشداريها عرض كنم به حضور جنابعالي كه نهادهاي اسلامي انقلابي اشرافيگري دارد روي چشم و هم چشمي بالا مي‌رود. ما خانه‌اي كه داريم مال ستاد نماز است در تهران، اين خانه مال هشتاد سال پيش است يك باني پيدا شد آنرا بكوبد و بسازد رفتيم پيش مقام معظم رهبري گفتيم اين خانه يك باني براي آن پيدا كرده‌ايم كه بكوبيم بسازيم فرمود نه، گفت سقف آن روي شما خراب مي‌شود؟ گفتم نه خراب نمي‌شود تا ده سال ديگر هم تا بيست سال ديگر هم اين سقف جان دارد خانه خانـة قديمي است جاندار است گفت اگر خراب نمي‌شود بنايي نكن. رفتيم پيش آيت الله العظمي گلپايگاني كه من مي‌خواهم عمامه بگذارام طلبه‌ها روزي كه عمامه مي‌گذارند جشن مي‌گيرند مثل مثلاً داماد مي‌شوند شما اجازه مي‌دهيد كه ما يك جشني بگيريم فرمود من جشن نگرفتم عمامه گذاشتم مجتهد هم شدم جشن مي‌خواهيد چه كنيد؟ بي جشن عمامه بگذاريد اگر زهد و قناعت را پياده كنيم اينطور نيست كه بچه‌هاي ما پول كتاب درسي نداشته باشند زنهاي ما پول چادر نداشته باشند آن پول ثبت نام مدرسه نداشته باشد آن پول كفش نداشته باشد ولخرجي مي‌كنيم گير كار چيست؟ ۱- خمس داده نمي‌شود ۲- زكات داده نمي‌شود الا بعضي، خمس الا بعضي ۳- ولخرجي مي‌شود۴- اعتماد نمي‌شود، هنوز هم اگر بعضي از زير ماليات در بروند مي‌گويند مي‌داني كلاه سر اداره دارايي گذاشتم اعتماد به اداره دارايي نيست اعتماد به شهرداري نيست اگر رهبر رهبر اميرالمومنين باشد و آنهايي كه فكر علوي دارند اعتماد مي‌آيد ولخرجي جلوي آن گرفته مي‌شود زهد مي‌آيد قناعت مي‌آيد عياشي مي‌رود آنوقت « يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمْ الْيُسْرَ» زندگي‌تان آسان مي‌شود.

پدر زن كي بود؟ امتحان هوش، پدر زن حضرت شعيب داماد موسي در مراسم بله برون باغ باشد يا كاخ باشد، مهريه چي باشد، عروسي چي باشد، لباس عروس آينه و چراغ نمي‌دانم چه حرفي زدند فقط يك آيه توي قرآن هست فرمود پدر زن به داماد گفت من بنا دارم كه كار را سخت نگيرم داماد هر جوري كه براي تو آسان است داماد هم به عروس بگويد هر چي براي تو آسان است به پدر و مادرت فشار نياور كه حتماً جهازيه‌ات چي باشد من تو را بخاطر كمالات مي‌خواهم نه بخاطر جهيزيه.

۷- قرائت قرآن به مقدار توان

«عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى» خدا مي‌داند كه بعضي از شماها مريض مي‌شويد «وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ» بعضي از شما سفر تجاري داريد دنبال اين هستيد كه يك پولي در بياوريد مثل عشايري كه ييلاق و قشلاق دارند اينطرف و آنطرف مي‌رويد «وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» بعضي‌ها توي جبهه هستيد پس «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ» المزمل/۲۰ هر چي آسان است قرآن بخوانيد آن مقداري كه آسان است نماز شب را نبايد جوري بگوئيم كه كسي نخواند كه سيصد مرتبه العفو و هفتاد مرتبه استغفرالله آن البته نماز شب خوبي است اما يك قيمت تعاوني هم داريم نماز شب چيست؟ سحري‌ات را خوردي ده دقيقه به اذان است بسم الله وضو بگير يازده ركعت نماز بخوان وقت هم نداري بدون قل هو الله بخوان يازده ركعت نماز بي قل هو الله پنج تا دو ركعت يك دانه يك ركعت يعني من ساعت گذاشته‌ام يازده تا سوره حمد نه دقيقه مي‌شود ما نماز شب نه دقيقه‌اي داريم نماز شب دو ساعته هم داريم پدر نماز شب دو ساعتي بخواند به بچه بگويد نماز شب نه دقيقه‌اي بخوان حديث داريم ماه رمضان كه مي‌شود به بچه‌ات بگو روزه بعد از يك ساعت بگو حالا افطار دو مرتبه آب كه خورد بگو حالا روزه بعد مي‌گويد نان بگو باز روزه يعني هي كلمـة روزه كلمـة افطار اين كلمات را به ذهن بچه‌ات وارد كن يعني بگذار بچه‌ات با فرهنگ ديني آشنا باشد اگر زن و شوهر خدايي ناكرده كارشان به طلاق رسيد خوب خانم از خانه «أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ» الطلاق/۶ با اينكه خانمش را طلاق داده اما بايد تا مدتي اين خانم توي خانه بماند خانه‌اش هم خانه‌اي باشد كه مرد توان داشته باشد هر چه كه مي‌تواني خانـه خانم را ولو كه طلاق دادي خانـة خوبي داشته باشي «مِنْ وُجْدِكُمْ» يعني وجدان، چقدر مي‌تواني هر چقدر مي‌تواني به مقداري كه مي‌تواني نگو تو زماني كه زن من بودي خانـة خوب الان كه طلاق گرفته‌اي برو گم شو برو خانـه فاميلت يا برو توي خانه‌اي كه برايت اجاره مي‌كنم توي يك محلـة پستي جايگاه خانم حتي اگر خانمت را طلاق دادي بايد مسكني باشد كه مرد در توان تهيه آن باشد. «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ» رفته‌اي دعا بخواني لازم نيست دعا را تمام كني دعاي كميل خسته شدي يك صفحه‌اش را بخوان دو صفحه‌اش را بخوان حال داري بيشتر بخوان.

۸- تلاش براي معيشت، همچون جهاد در راه خدا

از چيزهايي كه توي سوره مزمل هست اينست كه سفرهاي تجاريي كه هست در كنار جنگ است يك حديث داريم(الكاد في عياله) كسي كه تلاش كند براي زن و بچه انگار توي جبهه دارد زحمت مي‌كشد حديث داريم كسي كه براي خرجي زن و بچه زحمت بكشد انگار رزمنده است و توي جبهه است اين حديث را هم داريم اين آيه هم مي‌تواند ريشـة آن حديث باشد چون فرمود دو گروه مشكل دارند سه گروه مشكل دارند يكي‌اش اين است «وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ» «آخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» گروهي مشغول سفر تجاري هستند گروهي مشغول سفر جبهه هستند يعني سفر تجاري كنار سفر جبهه و جنگ است اين پيداست كه سفر تجاري كنار جبهه و جنگ است، سفر تجاري يعني انسان تلاش بكند براي خرجي زن و بچه آن هم عبادت است ما خيلي چيزها را ساده مي‌گيريم آنها هم عبادت است غصه نخورند كساني كه والله ما امشب شب شيفتمان است نه مي‌توانيم برويم احياء نه مي‌توانيم برويم چراغاني نه مي‌توانيم برويم چي نه مي‌توانيم برويم چي عيد است سال تحويل است نمي‌توانيم برويم، همانجا كه سر خدمت هستي اجر به شما مي‌دهند. من اين حديث را يكوقت خوانده‌ام عده‌اي را در مكه گذاشتند پهلوي كفش‌ها گفتند اينجا بنشين ما برويم طواف كنيم امام فرمود تو كه پهلوي كفش‌ها نشسته‌اي ثوابت كمتر از آنكه طواف مي‌كند نيست در مدينه كسي مريض شد يك نفر هم پهلوي او ايستاد كه پرستاري كند باقي‌ها رفتند حرم پيغمبر زيارت، فرمود تو كه از مريض پرستاري مي‌كني ثوابت كمتر از آن نيست كه زيارت مي‌كند هيچكس نبايد غصه بخورد هيچكس نبايد غصه بخورد كه چرا ضعيف است چرا به كار نرسيده «وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ» «آخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «يَضْرِبُونَ و يُقَاتِلُونَ» اينها كنار هم آمده اين هم مهم است.

۹- معافيت افراد ناتوان از حضور در جبهه جنگ

باز براي اينكه آسان بشود در سوره نور مي‌فرمايد جبهه برويد اما كساني كه مشكل دارند نروند «لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَج حَرَجٌِ» النور/۶۱ كسي اگر كور است اگر كسي شل است نرود منتهي الان اگر كسي كف پايش هم صاف بود يك خورده ديدِ او هم كم بود او را معاف مي‌كنند اسلام مي‌گويد نه اينها را نبايد معاف كنيد حضرت از سربازهاي مدينه سان مي‌ديد اگر خيلي وضع او درست بود مي‌گفت اسمت را براي جبهه بنويس يكوقت كه نياز بود برو اما اگر كسي مشكلي داشت مي‌فرمود تو به درد جبهه نمي‌خوري اما توي شهر مي‌تواني خدمات پشت جبهه را. . . ممكن است يك كسي دو تا انگشت ندارد سه انگشته است خوب اين به آر پي جي نمي‌خورد اما توي آشپزخانه عدس پاك كند حتي اگر كسي يك انگشت دارد آدم مي‌تواند با يك انگشت تلفن بگيرد پيغمبر از همـة افراد كار مي‌كشيد نه دو سال هر وقت نياز بود همه كار بكنند اصلاً در اسلام ما چون. . . ما از كار افتادگي داريم اين بازنشستگي چون يك قرارداد بسته‌اند خودمان را بازنشست مي‌كنيم و گرنه بازنشستگي اسلامي نيست از كار افتادگي اسلامي است ممكن است كسي ده سال كار بكند از كار بيفتد بايد برود زندگي‌اش را تأمين بكند ممكن است كسي سي سال كار بكند مثل خيلي از اساتيد دانشگاه يا فرمانده‌هاي نظامي ما داريم توي ارتش و اينها كه افرادي هستند سي سال آنها تمام شده اما بخاطر تخصص‌شان باز هم سر كار هستند استاد دانشگاه سي سال تدريس كرده اما حالا تازه از استادهاي برجسته است حيف است توي خانه برود بنشيند در اسلام از كار افتادگي داريم نه بازنشستگي اين بازنشستگي بخاطر يك قرارداد است كه ما از اول استخدام قرارداد مي‌بنديم كه من هر ماه مبلغي از پولم را به تو مي‌دهم تو هم سر سي سالگي من را اين چون ما يك قرارداد بسته‌ايم(المؤمن عند شروطهم)(اوفوا بالعقود) يا عقدي بسته‌ايم طبق قراردادمان عمل كنيم اما اسلام مي‌گويد تا جان داري كار كن مي‌گويند ارتش خوب كيست؟ مي‌گويند ارتش خوب سه تا شرط دارد يك: تا آخرين نفس بجنگد دو: تا آخرين نفر بجنگد سه: تا آخرين فشنگ بجنگد آخرين نفر آخرين نفس آخرين فشنگ اين را مي‌گويند رزمنده خوب اما اگر هنوز فشنگ داشت و او را گرفتند پيداست كه نه، خيلي عرضه نداشته‌اي نتوانسته همـة فشنگ هايش را خرج كند اگر رمق داشت و گير افتاد پيداست كه بي عرضه بوده آخرين نفر آخرين نفس آخرين فشنگ.

قرآن مي‌فرمايد وقتي رفتيد خانـة بستگانتان مي‌توانيد از خانـة پدر از خانـة برادر از خانـة خواهر عمو عمه دايي خاله از خانه‌هاي اينها رفتيد مهماني بخوريد البته خوردنها معمولي باشد من يكبار يك مهمان داشتم گفتم برو كباب بخور پولش را من مي‌دهم من خودم ميل به غذا ندارم برو بخور مهمان من رفت و برگشت آمد پول بگيرد ديدم خيلي مي‌گيرد گفتم چي خورده‌اي گفت كباب گفتم چند تا سيخ خورده‌اي گفت يازده تا گفتم بابا من خودم دو تا سيخ مي‌خورم حالا تو جواني سه تا سيخ بخور آخر يازده تا سيخ خورده‌اي كجا رفت؟ گفتم ببخشيد پول دو سه سيخ آنرا من مي‌دهم باقي‌اش را خودت بده گفت حاج آقا آخر تو گفته‌اي مهمان من گفتم آخر آدم اينكه آدم مي‌گويد از خانـة پدر بخوريد يعني طبيعي به طور طبيعي آدم از خانـة پدرش مادرش بخورد، آن كسي هم كه كليد خانه‌اش را به شما مي‌هد آن هم ديگر اجازه نمي‌خواهد اگر شما كليد خانه‌ات را دادي به من گفتي آقا كليد خانه‌ام را در اختيارت مي‌گذارم ديگر آنجا خواستم چيزي بخورم اجازه نمي‌خواهم حلال است باز به شرطي كه خوردن طبيعي باشد حديث داريم جوري كار كنيد كه اگر مردم با چشم ديدند خيس عرق نشويد جوري از خانـة فاميل غذا بخوريد كه اگر ديدند خيس عرق نشويد اين هم باز آخرش مي‌فرمايد «لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا» من نمي‌خواهم كه شما به دردسر بيفتيد انسان بالاخره روابطي دارد توي روابط آدم بخواهد چيزي بخورد خوب بخورد چي دارم مي‌گويم؟ بسم الله الرّحمن الرّحيم خلاصـة بحث ما اين بود در آيـة روزه خدا مي‌گويد هر كس هست روزه بگيرد مسافر است روزه‌اش را بخورد بعد قضا كند خدا مي‌خواهد كار شما را آسان كند نه اينكه سخت بگيرد امام ذيل اين آيه مي‌فرمايد اگر رهبرتان ائمـة معصومين باشند اگر رهبر شما اولياء باشند كار شما آسان است دو جلسه صحبت كرديم چطور رهبري فاسد زندگي را تلخ مي‌كند رهبري حق زندگي را آسان مي‌كند قوانين دست و پا گير را برمي دارند رهبر حق. . . ائمه معصومين قانون دست و پا گير نداشتند بسياري از مشكلات ما بخاطر قانونها پيچيده است.

(خرافات ما، در همين استان مي‌خواستند مسجدي بسازند يك تنـة درخت مي‌خواستند رفتند درخت را ارّه كنند البته محيط زيست نبايد بگذارد درخت را قطع كنند اما حالا يك جايي نياز است گفتند نه اين درخت نظر كرده است روحاني محل گفت بابا من تبر دست مي‌گيرم اره مي‌كنم طوري نيست، مردم ترسيدند گفت من ارّه مي‌كنم طوري نيست درخت كه مقدس نيست همينطور الكي مي‌گويند اين درخت مقدس است يك چيزي را بي خودي مقدس مي‌كنيم پاي آن گير مي‌كنيم يك چيزي را كه اصل نيست اصلش مي‌كنيم يك چيزي را كه اصل هست از اصلي بودن مي‌اندازيم اين رهبري حق است امام فرمود اگر دستتان توي دست اهل بيت باشد خرافات را برمي دارد رسومات را برمي دارد عادات غلط را بر مي‌دارد پولهايي كه صرف اسراف و عياشي و تجمل است را برمي دارد اينها برداشته شود زندگي براي شما آسان مي‌شود هر چي بدبختي داريم بخاطر آداب رسوم خرافات يكسري قوانين يكسري عياشي بزرگهاست.)

خدايا تو را به حق محمد و آل محمد به ما ايماني بده اهل بيت را خوب بشناسيم راه تو را خوب بشناسيم روز به روز به آن راه نزديكتر بشويم(الهي آمين).

والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته

مقالات مرتبط

قرآن و اهل بيت (ع) قسمت اول

قرآن و اهل بيت (ع) قسمت اول

امسال ماه رمضان ۸۳ در استان كهكيلويه خدمت شما عزيزان هستيم، هر جلسه گروهي مي‌آيند و بحثي داريم موضوع ما هم آيات قرآني است كه ذيل آن حديث داريم اين اشاره‌اش به اهل بيت است در قرآن آيه‌اي داريم كه مي‌فرمايد
قرآن و اهل بيت (ع) قسمت سوم

قرآن و اهل بيت (ع) قسمت سوم

بعضي از من پرسيدند اين دعا چيه كه مي‌خواني، از اولي كه من آمدم توي تلويزيون بيست و پنج سال پيش اين دعا را خواندم از امام سجاد(عليه السلام) در دعاي مكارم الاخلاق است مي‌گويد(الهي انطقني بالهدي) يعني زبانم را به حق جاري كن(و الهمني التقوي) يعني تقوا را به من الهام كن زبانم را به حق باز كن يعني هم درست فكر كنم هم درست بگويم.
قرآن و اهل بيت (ع) قسمت چهارم

قرآن و اهل بيت (ع) قسمت چهارم

ماه رمضان امسال در استان كهكيلويه بحث آياتي بود كه امامان فرموده‌اند اين آيات نظر به ائمـة اطهار و رهبران معصوم دارد

جدیدترین ها در این موضوع

ويژگي هاي انتخاب همسر2

ويژگي هاي انتخاب همسر2

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
ويژگي هاي انتخاب همسر

ويژگي هاي انتخاب همسر

بحث ما خانواده در قرآن بود. البته وقتي مي‌گوييم: قرآن، منظور ما قرآن و اهل بيت است.
ويژگيهاي بندگان خوب خدا -۳

ويژگيهاي بندگان خوب خدا -۳

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
ويژگيهاي بندگان خوب خدا -۱

ويژگيهاي بندگان خوب خدا -۱

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
ويژگي بندگان خوب خدا -۲

ويژگي بندگان خوب خدا -۲

در محضر مبارك گروه‌هايي هستيم كه بد نيست در يك دقيقه اسم آنها را ببريم در دقايق اول يك بسيج دانش آموزي استاني است كه زير يك ميليون جمعيت دارد ششصد و چهل دانش آموز شهيد داده است

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS