علت مخفي بودن امام زمان عليه السلام

شخصيتي در قم به نام احمد بن اسحاق قمي بود. که از علما و بزرگان قم بود. است. ايشان نماينده امام يازدهم(ع) در قم بوده است. مسجدي در قم هست، به نام مسجد امام حسن عسگري(ع)، به امر امام يازدهم(ع) در قم بنا کرد. در يکي از سفرها که در سامرا، به خدمت امام يازدهم(ع) شرف ياب مي شود، از حضرت سئوال مي کند آقا امام و جانشين بعد از شما چه شخصيتي است. امام يازدهم (ع) هميشه فرزند بزرگوارشان را مخفي نگه مي داشت. چون دشمن زياد بوده است. چون از پيغمبرخدا(ص) هم روايات هاي زيادي رسيده بود، که دوازدهمين جانشين من ريشه ظالم ها وطاغوت ها رامي کند. و از بين مي برد. در تلاش بودند، از امام يازدهم(ع) فرزندي بوجود بياورد، از بين ببرند. لذا امام(ع) هميشه فرزند عزيزشان را به خيلي ها نشان نمي دادند. ولي به اصحاب خاص گاهي نشان مي دادند يکي از شخصيت ها که درآن زمان توفيق نصيبشان شد که امام دوازدهم(عج) را زيارت کند همين احمد ابن اسحاق بود. که حضرت فرمود: اگر بزرگواري شما پيش ما نبود ما فرزندمان را به شما هم نشان نمي داديم.

نشانه هاي اهل نجات، در زمان غيبت

بعد امام يازدهم(ع) بياناتي درمورد فرزندشان فرمودند. يک جمله اش اين است: «وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ التَّهْلُكَةِ إِلَّا مَنْ يُثْبِتُهُ اللَّهُ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ»[1] به خدا قسم فرزندم مهدي(عج) غيبتي خواهند داشت، که در زمان غيبت، کسي از هلاکت و گمراهي نجات پيدا نمي کند، مگر با دو شرط. اول: خدا او را بر اعتقاد بر امام زمان(عج) ثابت دارد. و شرط دوم: خدا او را موفق بدارد که براي فرج و ظهور امام زمان(عج) دعا کند. اگر اعتقادش ثابت باشد، و توفيق دعا براي فرج نصيب بشود، از هلاکت و گمراهي نجات پيدا مي کند.

وقت ظهور امام زمان(عج)

اولا ظهور امام زمان(عج) که طبق روايات فراوان وقتش مشخص نيست. که آيا امام زمان(عج) چه قدر غيبت مي کند؟ آن هايي که وقت براي آمدن حضرت مشخص مي کنند دروغ مي گويند. تعبير روايات اين است: «كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ» [2] کساني که وقت تعيين مي کنند دروغ مي گويند. وظيفه ما هم اين است که آن ها را تکذيب کنيم. «أَبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُخَالِفَ وَقْتَ الْمُوَقِّتِينَ» [3] غيبت به اين معنا نيست، که ارتباط ما با امام زمان(عج) و ارتباط امام زمان(عج) با ما کاملا قطع باشد. غيبت نسبي است يعني: امام زمان(عج) را ببينيم و بشناسيم اين در بسته شده است. مگر يک عالم رباني امام زمان(عج) راببيند. در طول تاريخ اتفاق بيفتد و امام زمان(عج) را زيارت بکند.

علم امام زمان عليه السلام

از طرف ما در بسته است ما امام زمان(عج) را نمي بينيم و نمي دانيم امام زمان کجاست. ولي امام زمان(عج) با علم امامتش همه جا احاطه دارد. خود آقا در توقيعي که به شيخ مفيد نوشتند، فرمودند: «فَإِنَّا يُحِيطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ »[4] فرمود: به همه کارهاي که شما انجام مي دهيد احاطه داريم. ما امام زماني(عج) را قبول داريم، که به تمام عوالم اشراف دارد، احاطه دارد. امام زمان(عج) از تمام کره زمين، مثل کف دست خبر دارد. احاطه دارد. ما در باره علماي برجسته يا عرفاي بزرگوار معتقديم که از ضمير افراد و از چيزهاي مخفي خبر مي دهند. چه برسد به شخصت انسان کاملي که قطب عالم هستي هست.

شيخ محمد تقي بافقي ؛ يار امام زمان عليه السلام

مرحوم آقا شيخ محمد تقي بافقي يزدي حدود شصت سال قبل، در قم و در شهر ري زندگي مي کرد. و از عاشقان و دل باخته گان امام زمان(عج) بوده از کساني بوده، که آن زمان پياده از قم به جمکران تو برف تو سرما تو گرما در هر حالتي مي آمدند. يک عشق خاصي به امام زمان(عج) داشت. و گاهي هم تشرفاتي محضر امام زمان(عج) داشته است. شخصيت فوق العاده اي بوده است. آقا شيخ محمد تقي بافقي کسي بوده، که يک تنه با رضاخان مبارزه کرد. ايام سال تحويل خانواده رضا خان بي حجاب در حرم حضرت معصومه (س) آمده بودند. ايشان رفت مقابل همسر و مادر رضاخان ايستاد، نهي از منکر کرد. که مردم را مي خواست بسيج کند، که رضا خان خودش با يک عده اي نيرو آمدند قم و ايشون را دستگير کردند. و زندان بردنش. بعدش به شاه عبدالعظيم تبعيدش کردند. يک آدم خيلي شجاع و قهرمان و نترسي بود. مرحوم آقا شيخ محمد تقي بافقي که خيلي عاشق امام زمان(عج) بود. شايد منبري و مجلسي نبود، که ذکر حضرت امام زمان(عج) را ايشان نداشته باشد.

ايشان ايامي که در شاه عبدالعظيم تبعيد بودند، آن جا گاهي سخنراني مي کردند. گاهي مراسم برگزار مي کردند. يک شخصي مي گويد: من يک موقعي تو عبدالعظيم براي زيارت رفتم. شب جمعه اي هم بود. ديدم يکي از اين مقبره ها سر و صدا مي آيد. پرسيدم چه خبرهست؟ گفتند: شب جمعه است دعاي کميل مي خوانند. کي دعاي کميل مي خواند؟ يک شيخي روي منبر نشسته دارد دعاي کميل مي خواند. چراغ ها را هم خاموش کردند. پرسيدم اين آقا کيست؟ گفتند: آقا شيخ محمد بافقي هست. همين شخصيت مورد نظر مي گويد: من به روحانيت هم راستش خيلي اعتقاد آن چناني نداشتم. گفتيم: حالا که شاه عبد العظيم که آمديم. شب جمعه و دعاي کميل هم هست ما برويم دعاي کميل شرکت کنيم مقبره بزرگي بود، مردم براي دعاي کميل جمع شده بودند. چراغ ها را هم خاموش کرده بودند. آخر مجلس نشستم. اين آقاي بافقي هم که من نمي شناختم، پيرمردي بود، دعاي کميل مي خواند. و حال مي کرد. و گريه مي کرد. وسط دعا منقلب مي شد. من انتهاي مجلس نشسته بودم. به ذهن من خطور کرد، که اين هم خودش را به گريه مي زند، براي اين که بگويد: من حال خوبي دارم. و مي خواهد مردم را به خودش جلب بکند. – مي خواهم بگويم: که يک عالم سرباز امام زمان(عج) ممکن است، از خيلي چيزها خبر داشته باشد. امام زمان(عج) به همه عوالم احاطه دارد- دعا تمام شد. مردم پراکنده شدند. چراغ ها را روشن کرده بودند. چند نفر، آمده بودند که با آقا مصاحفه کنند. يا مسئله اي داشتند مي خواستند بپرسند. ما هم بي کار بوديم. آمديم کنار آقا مثلا مصاحفه اي کنيم. وقتي که نزديک آقا آمدم آقا صورتش را نزديک گوش من آورد و به من گفت: اين فکري که به ذهنت آمد، که اين آقا الکي گريه مي کند ديگه درباره کسي اين فکر به ذهنت نيايد. يکدفعه به بدن من لرزه افتاد. ميان دعاي کميل وسط اين همه جمعيت به زبانم هم نياوردم. تو ذهنم گفتم: که اين آقا الکي گريه مي کند. آقا به من فرمود: اين فکر خطا و نسبت ناروا به ذهنت خطور نکند.

حضور هميشگي امام زمان عليه السلام

امام زمان(عج) همه جا نظارت دارد. همه جا حاضر است. مثل اين که ما رفتيم توي غاري مخفي شديم. بعد هم مي گوييم: خورشيد کجاست غيبت او از طرف ماست. ما نمي بينيم ما شعاع وجودي حضرت را همه جا نمي بينيم. جهل ما گناهان ما پرده جلو چشم ما انداخته، والا امام زمان(عج) همه جا اشراف دارد. امام زمان(عج) بدن شريفش هم رو همين کره زمين هست. ازمرحوم آيةالله انصاري همداني پرسيده بودند: مي شود به خدمت امام زمان(عج) رسيد؟ ايشان فرموده بودند: که کور باد اون چشم دلي که همه جا امام زمان را حاضرنبيند.

ثبات عالم، با وجود حجت الهي

«وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ [غَلَبَتْ ] أَرْكَانَ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذِي أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ» [5] ما خدا رو قسم مي دهيم. خدايا تو را قسم مي دهيم به اسماء تو که رکن همه موجودات رو پر کرده است يعني اينها اسماء الهي هستند. روايت داريم: اگر حجت خدا خليفه خدا نباشد زمين اهلش رو فرو مي برد. طومار عالم برچيده مي شد. امام زمان(عج) مثل خورشيد تابان است حيات موجودات به وسيله او است. اگر امام زمان(عج) نباشد موجودات عالم از بين خواهد رفت. روايات زيادي داريم: امام زمان(عج) در موسم حج شرکت مي کند. دور خانه خدا طواف مي کند. سعي صفا مروه قدم مي گذارد.

موقعيت خاص و جذاب شهر مدينه

امام صادق(ع) مي فرمايند: «نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ»[6] يعني شهر مقدس مدينه چون شش معصوم از چهارده معصوم در مدينه دفن است اين خودش جذابيت خيلي فوق العاده مي آرود. قبر پيامبر اول شخصيت عالم خاتم الانبيا محمد مصطفي(ص)، قبر مطهره و منوره حضرت فاطمه(س)، امام مجتبي(ع)، امام باقر(ع) امام صادق(ع)، به فاصله دويست متر قبر شش معصوم هست. حالا ببينيد چه قدر جذبه دارد. يکي از جاهايي است که احتمال دارد امام زمان(عج) براي سکونت انتخاب کرده باشند. امام صادق عليه السلام فرمود: مدينه خوب جايي است براي سکونت فرزندم امام زمان(عج) وبعد هم فرمودند: که تا سي نفر از خواص با حضرت رابطه داشته باشند مشکلي ايجاد نمي کند. که ما در روايات داريم عده اي از انصار حضرت از غلام هاي حضرت از کار گذارهاي حضرت هستند که در زمان غيبت هم با حضرت ارتباط دارند کارهاي حضرت را انجام مي دهند فرمان حضرت را انجام مي دهند. مسلما امام زمان(عج) در زمان غيبت هم اين طور نيست، که برود در يک جزيره اي، بياباني، و با هيچ انساني هم ارتباط نداشنه باشند. نخير يک عده اي خاص الخاص که ما آنها را نمي شناسيم و حق افشاگري هم اصلا ندارند آنها امام زمان را ياري ميکنند. ما در روايات داريم: امام زمان(عج) با مردم در ارتباط است. يعني امام زمان(ع) در بازارهاي ما در مجلس هاي ما شرکت مي کند. «يطع فرشکم»[7] پا رو فرش هاي شما مي گذارد. در مجالس اهل بيت شرکت مي کنند. امام زمان(عج) در بازار شما رفت و آمد ميکند يدخل اسواقکم[8] يعني پا توي بازار شما مي گذارد.

فضيلت نماز در جمکران

آقا به حسن بن مصلح جمکراني فرمودند: کسي در اين مسجد مقدس جمکران نماز بخواند مثل اين است که در خانه کعبه نماز خوانده است. امام حضرت فرمودند که «مَنْ صَلَّاهَا فَكَأَنَّمَا صَلَّاهَا فِي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ»[9] يعني اگه کسي تو مسجد مقدس جمکران تو اين خانه خدا نماز بخواند مثل اين که توي خود خانه کعبه نماز خواند است. روايت داريم: وقتي آقا ظهور مي کنند بعضي ها مي گويند: عجب اين آقا را ما مکرر ديده بوديم. ولي نشناخته بوديم.

راه صحيح درخواست از امام زمان عليه السلام

وقتي چيزي را از امام زمان(عج) مي خواهيم عرض کنيم: اگر صلاحمان است حاجتمان را بر آورده کنيد. يک جواني خاطر خواه يک خانمي شده بود. خيلي مي آمد جمکران نماز امام زمان مي خواند، التماس مي کرد، اي امام زمان(عج) اين موردي که من مي خواهم جور کن. جور نشد، و آن خانم هم رفت با مورد ديگري ازدواج کرد و اين آقا هم پکر شد. بعد ديد که اين خانم اين دختر، دختر خيلي ناجوري بوده است. آبروي آن خانواده اي که باهاش ازدواج کرد، برد و زندگي شان را بهم ريخت. بعد مي آيد جمکران از خدا و امام زمان(عج) تشکر مي کند. که آقا جان من ممنونم که اين مورد را براي من جور نکردي که منم زندگي و خانواده ام بهم بخورد. متلاشي بشود. حاجت هايي که مي خواهيم بگوييم خدا يا اگر صلاح است، حاجت هايمان را بر آورده کن.

وجوب جلب رضايت امام زمان(عج)

آقا در جواب کسي که در خواب از آقا شکايت کرده بود، که اين همه مشتري داريد. اين همه جمکران مي آيند چرا ظهور نمي کنيد، فرموده بود: خيلي ها که مي آيند من را حقيقتا نمي خواهند. خيلي ها مي آيند مريض دارند، قرض دارند، گرفتاري دارند، خانه مي خواهد. خالص اين است که خود آقا را بخواهد. عاشق خود امام زمان(عج) باشد

گر از دوست چشمت دراحسان اوست تودر بند خويشي نه در بند دوست

رضايت امام زمان از هر چيزي بالاتر است. از هر چيز يعني اين که ما امر امام زمان(عج) را اطاعت کنيم. فرمان امام زمان را اجرا بکنيم. بينيم امام زمان(عج) چي از ما مي خواهد. آيا امام زمان(عج) رفتار ما را مي پسندد. اگر ما خودمان را جوري ساختيم که امام زمان(عج) پسنديد. راه به سوي امام زمان(عج) باز مي شود. بعضي ها هستند که ميگويند ما زيارت خيلي مي رويم. زيارت عاشورا خيلي مي خوانيم. نماز امام زمان(عج) خيلي مي خوانيم دور ضريح امام حسين(ع) هر چه بگي مي گرديم. ولي حرفش را گوش نمي دهيم. اين طوري مشتري خيلي دارند.

نوکر امام زمان عليه السلام باشيم نه نوکر زمان

يکي از اساتيد ما مي فرمودند: خيلي ها نوکر زمان هستند نه نوکر امام زمان(عج). ماهواره تو خانه اش مي گذارد. هر چيز نا هنجاري را نگاه مي کند بعد هم مي گويد: نوکر امام زمان(عج) هستم. يک عده اي خيلي کم هم هستند، که نوکر امام زمان(عج) هستند. رضايت امام زمان(عج) و اين که امام زمان(عج) به ما يک تبسم بکند. يک لبخند بزند با هيچ چيزي در عالم قابل قياس نيست. فرمان امام زمان(عج) را برهر چيزي مقدم بداريم. در راس دعا هامان صلوات هايمان «عجل فرجهم» باشد «الهم کن لوليک» را فراموش نکنيم. «إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ»[10] را فراموش نکنيم. زيارت ال يس را فراموش نکنيم. شما اگر تو کار امام زمان(عج) باشيد، قطعا امام زمان(عج) هم تو کار شما خواهد بود. شما ياد امام زمان(عج) باشيد. دعا کنيد. قطعا بدانيد امام زمان(عج) هم چند برابر بياد شما هست. و براي شما دعا خواهد کرد.

ذکر مصيبت: امام حسن عسگري(ع)

شب شهادت جان گداز پدر بزرگوار آقا امام زمان(عج) حضرت امام حسن عسگري(ع) است. عرض ادبي به محضر امام يازدهم(ع) داشته باشيم. دلها را روانه سامرا بکنيم. واقعا سامرا نميدانيم چه وضعي دارد شبيه قبرستان بقيع، تخريب شده است. اگر کسي با چشم دل نگاه بندازد و با پاي دل سامرا برود، قبر دو امام، عليهما السلام نه زائري دارد نه بار گاهي دارد. گنبد و بارگاهش خراب شده است. آن زمان که گنبد وبارگاه داشتند، خيلي غريبانه بودند. اين دو امام عليهما السلام، حالا ديگه بارگاه ملکوتيشان هم تخريب شده است با پاي دل بريم زيارت امام يازدهم(ع) و عرض ادب داشته باشيم. ابو صل ميگه که من شنيدم که امام يازدهم(ع) حالشون بسيار وخيم است. چون امام يازدهم(ع) در سن جواني، بيست و هشت سالگي به شهادت رسيدند. بر اثر سمي که خليفه زمان به حضرت(ع) خوراندن، حضرت(ع) را به شهادت رسانديند. ابو صل مي گويد: من براي عيادت وملاقات امام يازدهم(ع) رفتم. ديدم حضرت(ع) در بستر افتادند. به خادم فرمود: که براي من شربت مسدکي درست کن. - شربتي از دواهاي قديمي بوده است - من جامي قدحي درست کردم. خدمت آقا امام عسگري(ع) آوردم. وقتي که آقا خواستند اين قدح را نوش جان کنند آن قدر سم به بدن آقا سرايت کرده بود؛ که آقا دست مبارکشان مي لرزيد. نتوانستند ازاين شربت ميل کنند. به خادم فرمودند: که برو اتاق اندروني شو، فرزندم را صدا کن بيايد. خادم مي گويد: من رفتم وارد اتاق شدم. ديدم آقا زاده اي در حال سجده قرار گرفته و مشغول سجده کردن هست. عرضه داشتم: پدر بزرگوارتان مي فرمايند: خدمت ايشون بياييد. آقا سر از سجده برداشتند مشغول نماز بودند. نماز را سلام دادند. آمد در اتاقي که پدر بزرگوارشان در بستر افتاده بود. ابو صل مي گويد: من چشمم افتاد به يک فرزندي که خيلي زيبا و دلربا بود. موهاي مجعد و پيچيده اي داشت. دندان هاي گشاده، رنگ روشن صورت درخشنده بود. وقتي که وارد شد، امام يازدهم(ع) به فرزند بزرگوارشان فرمود: «يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمُصْطُكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ»[11] فرمود: فرزندم اي آقاي اهل بيتم. به من شربت آبي بده. من آماده رفتن از اين عالم هستم. آقا امام زمان(ع) در سن پنج سالگي، شربت آب را نزديک دهان پدر آوردند. - امشب شب يتيمي امام زمان(عج) است- پدر امام زمان(عج) شربت آب را نوش جان کردند. فرمودند: من را وضو بده. چون قدرت نداشتند؛ از جا بلند بشوند. آقا زاده پدر را وضو داد. اون لحظه اخر اقا امام يازدهم(ع) فرمود: فرزندم تويي مهدي، تويي حجت خدا، در روي زمين. اقا امام يازدهم موقع شهادت فرزندش مهدي(عج) کنار بالينش بود. او را وضو داد شربت آب مرحمت کرد. در آغوش فرزندش به شهادت رسيد. و از دنيا رفت. عرض کنيم: «لا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يا ابا عَبْدِاللَّه» اي امام يازدهم(ع) شما در موقع شهادت شربت آب نوشيديد. فرزند دل بندتان به بالينتان حاضر بودند. اما دل ها بسوزد براي جد غريبتان، امام حسين(ع) لحظه آخر با بدن پر از زخم و جراحت، اين همه داغ جوان و برادر، عزيز، ديده. ابا عبد الله(ع) در گودي قتلگاه هر چي صدا مي زد: جگرم از تشنگي مي سوزد کسي جواب اقا را نداد. يک وقت آقا(ع) ببينند سينه مبارکشان سنگين شد. چشم باز کنند ببينند «والشّمر جالس على صدرك »[12] اي لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم ولعنة الله علي قوم الظالمين وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ [13]


[1] . بحارالأنوار/مجلسي/52/23/باب 18- ذكر من رآه صلوات الله عليه ...ص:1

16- ك، [إكمال الدين ] عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْخَلَفِ بَعْدَهُ فَقَالَ لِي مُبْتَدِئاً يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُخْلِ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ وَ لَا تَخْلُو إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بِهِ يَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ ...

[2] . بحارالأنوار/مجلسي/ 52/ 103/ باب 21- التمحيص و النهي عن التوقيت ...ص:101

[3] . الكافي /الشيخ کليني/1/368/ باب كراهية التوقيت ..... ص : 368

[4] . بحارالأنوار/مجلسي/ 53/174/باب 31- ما خرج من توقيعاته ع ..... ص:150

[5] . مفاتيح الجنان/الشيخ عباس قمي/1/63/دعاى كميل بن زياد ..... ص : 62

[6] . الكافي/الشيخ کليني/ 1/340/باب في الغيبة ..... ص : 335

[7] همان.

[8] همان.

[9] . مستدرك الوسائل/محدث نوري/ 3/ 447/54- باب نوادر ما يتعلق بأحكام المساجد...ص:435

[10] . مفاتيح الجنان/الشيخ عباس قمي/1/115/ يازدهم دعاء فرج حضرت حجة عليه السلام ....ص:115

[11] . بحارالأنوار/مجلسي/ 52/ 16/ باب 18- ذكر من رآه صلوات الله عليه ...ص:1

[12] . مقالات / جمعي ازنويسندگان /809 /9. زيارت ناحيه مقدسه ..... ص : 809

[13] . الشعراء : 227