برخورد با مردم را از امامانمان بیاموزیم.

برخورد با مردم را از امامانمان بیاموزیم.

یکی از صفات محموده احترام گذاشتن به بندگان خداست چنانکه در حدیث قدسی آمده است: حق سبحانه فرمود: که باید ایمن شود از غضب من هر که اکرام کند بنده مومن مرا.

اخلاق

همه با هم در خلقت برابریم

حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) بر مرد سیاه چهره و بد منظری گذر کرد، بر وی سلام نمود و کنارش نشست، مدتی با او سخن گفت سپس آمادگی خود را در رفع نیازهایش بیان نمود. بعضی که ناظر جریان بودند عرض کردند یابن رسول الله آیا با چنین شخصی می نشینی و از حوائج او سوال می کنی؟

حضرت در جواب فرمود: این مرد سیاه چهره بنده ای است از بندگان خدا و برادری است به حکم کتاب خدا، همسایه ای است با ما در بلاد خدا، حضرت آدم بهترین پدران و آیین اسلام بهترین ادیان، ما و او را به هم ربط داده است.

مردی از اهل بلخ می گوید: در سفری که علی بن موسی الرضا(علیه السلام) به خراسان می رفت من با آن حضرت بودم. روزی در کنار سفره خود تمام نوکرها و غلامان سیاه و سفید را برای صرف غذا جمع کرد. عرض کردم: بهتر بود برای غلامان و نوکرها سفره جداگانه‌ای می گستردند. فرمود: ساکت باش، خدای همه یکی است مادر و پدر همه یکی است، پاداش و کیفر هر کسی بسته به طرز عمل اوست.

کلام حضرت امیر در باب خوشرفتاری مردم

امام على «علیه السلام»- از عهدنامه اشترى، آنجا كه به وى تعلیم مى‏دهد كه چگونه با مردمان رفتار كند و به چه چشم به ایشان بنگرد: ... در دل خود نسبت به مردم احساس محبت بكن، آنان را دوست بدار و با ایشان مهربان باش، زیرا كه مردم دو دسته‏اند: دسته‏اى برادر دینى تواند، و دسته دیگر در آفرینش با تو برابرند (اى انسان، آنها هم انسانند!). پس برادرى ایمانى، یكى از دو ملاک براى پاسدارى از حرمت و كرامت مردم و اداى حقوق ایشان و دوست داشتن و مهربان بودن نسبت به آنان و حفظ كردن اموالشان و امثال آن است، و ملاك دیگرى نیز هست، و آن شریك بودن با ایشان است در انسانیّت كلّى و خلقت الهى. پس در جامعه و حكومت اسلامى، كرامات مردم محفوظ مى‏ماند، و میزانهاى عدل و داد در معامله و رفتار با هر كس- از مسلمان و غیر مسلمانان- مراعات مى‏شود.

امام صادق «علیه السلام» می فرمایند : نمى‏گوییم همه یك مقام و یك درجه دارند، زیرا كه در كلام خدا است: «درجات بعضها فوق بعض درجه‏ها و مقامهایى است (در آخرت)، برخى بالاتر از برخى دیگر». و تفاوت درجات مردمان- تنها و تنها- به اعمال است‏ و امام على «ع» فرمودند: آدمى با گفتارش سنجیده و با كردارش قیمت گذارده مى‏شود، پس چیزى بگو كه وزن آن بیشتر، و كارى كن كه قیمت آن افزونتر باشد

ثمره محبت به بندگان

محبت به خلق خدا بی پاداش نیست بلکه علاوه بر فواید اجتماعی و روحی، روانی فایده اخروی نیز در بر دارد. در برخورد با بندگان خدا توجه به این حدیث از واجبات است که؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: احترام مۆمن بیشتر از كعبه است.(الخصال / ترجمه فهرى/ج‏1/ 32)

از حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: هر که نزد برادر مومن خود آید و او را اکرام کند، خدای تعالی را اکرام کرده است. جعفر بن ابراهیم گوید: امام صادق علیه السّلام روایت كرد كه رسول خداصلّى اللَّه علیه و اله و سلّم فرموده: هر كس برادر دینى خود را با سخنى محبّت آمیز گرامى دارد و دل پر اندوهش را آرامش بخشد تا زمانى كه در این كار باشد همواره در زیر سایه رحمت واسعه پروردگار خواهد بود.

حسن بن على بن فضّال گوید: شنیدم از علىّ بن موسى الرّضا علیهما السّلام كه می فرمود: كسانى كه در راه خدا دوستى می كنند و براى خدا با یک دیگر مهر می ورزند،در روز قیامت بر منبرهائى از نور خواهند بود كه فروغ رویشان و نور پیكر و منابرشان همه عرصه محشر را فرا گیرد و همه را روشن نماید تا اینكه شناخته شوند كه اینان دوستداران یك دیگر در راه خدا هستند. (ثواب الأعمال / ترجمه غفارى/ 331 )درجه احترام هر کس با دیگری متفاوت است، اکرام و احترام به مردم بسته به میزان اعمال محموده آنان متفاوت است.

رسول خداصلّى اللَّه علیه و اله و سلّم فرموده: هر كس برادر دینى خود را با سخنى محبّت آمیز گرامى دارد و دل پر اندوهش را آرامش بخشد تا زمانى كه در این كار باشد همواره در زیر سایه رحمت واسعه پروردگار خواهد بود

امام صادق «علیه السلام» می فرمایند: نمى‏گوییم همه یک مقام و یک درجه دارند، زیرا كه در كلام خدا است: «درجات بعضی ها فوق بعض درجه‏ها و مقامهایى است (در آخرت)، برخى بالاتر از برخى دیگر». و تفاوت درجات مردمان- تنها و تنها- به اعمال است‏ و امام على «علیه السلام» فرمودند: آدمى با گفتارش سنجیده و با كردارش قیمت گذارده مى‏شود، پس چیزى بگو كه وزن آن بیشتر، و كارى كن كه قیمت آن افزونتر باشد.( الحیاة / ترجمه احمد آرام/ ج‏1/ 527 )

سزاوار است که انسان به بعضی از اصناف مردم بیشتر از سایرین اکرام کند، از آن جمله اهل علم و فضل و صاحبات تقوی است. علاوه بر آن احترام به پیران و ریش سفیدان نیز در اسلام مورد تأکید قرار گرفته است. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: هر كه مقام پیرمردى را به جهت گذشت سن او بداند و او را احترام كند، خداوند خاطر او را از هراس روز قیامت آسوده سازد. (مشكاة الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى/ ص / 341)

ابن بابویه رحمة الله در خصال، از حضرت امام زین العابدین علیه السلام روایت كرده كه وقتى كه طالب علمى به خدمت آن حضرت مى‏آمد، مى‏فرمود: «مرحباً بوصیة رسول اللَّه صلى الله علیه و آله!». بعد از آن مى‏فرمود كه: وقتى كه طالب علم از منزل خود بیرون مى‏آید، پا بر هیچ تَر و خشكى از زمین نمى‏گذارد، مگر آن كه از براى او تسبیح مى‏گوید تا زمین‏هاى هفتمین. (منهج الیقین (شرح نامه امام صادق علیه السلام به شیعیان)/386 )

حضرت علی (علیه السلام) درود خدا بر او، در باره احترام به استاد فرمود: با آن كس كه تو را سخن آموخت به درشتى سخن مگو، و با كسى كه راه نیكو سخن گفتن، به تو آموخت لاف بلاغت مزن (نهج البلاغة / ترجمه دشتى/ 729 ) و آخر کلام اینکه:

خدا سفارش كرده است كه به شخصیتى كه بزرگوار، سخاوتمند و محترم است، احترام گذاشته شود. (خدا هم به او مقام مى‏دهد)

  • هر كس كه نكرد طبع او میل ستم‏ و ز فضل كند با همه كس لطف و كرم‏
  • شک نیست كه عاقبت بزرگى یابد و ز علم شود در همه آفاق علم‏

مریم پناهنده

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

منابع:

  1. معراج السعادة/ نراقی
  2. قصه های تربیتی / لطیف راشدی
  3. دیوان امیر المومنین (علیه السلام)/ میبدی
  4. نهج البلاغه / ترجمه دشتی
  5. منهج الیقین (شرح نامه امام صادق علیه السلام به شیعیان)
  6. مشكاة الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدى
  7. الحیاة / ترجمه احمد آرام/ ج‏1
  8. ثواب الأعمال / ترجمه غفارى
  9. الخصال / ترجمه فهرى/ج‏1

http://www.tebyan.net

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

No image

خطبه 22 نهج البلاغه : امام عليه السّلام و شناساندن ناكثين «اصحاب جمل»

موضوع خطبه 22 نهج البلاغه درباره "امام عليه السّلام و شناساندن ناكثين «اصحاب جمل»" است.
No image

خطبه 109 نهج البلاغه بخش 6 : وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره

خطبه 109 نهج البلاغه بخش 6 موضوع "وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره" را بیان می کند.
 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
No image

حکمت 114 نهج البلاغه : استفاده از فرصت ها

حکمت 114 نهج البلاغه موضوع "استفاده از فرصت‏ها" را بیان می کند.
Powered by TayaCMS