خطبه 133 نهج البلاغه بخش 3 : ويژگى‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

خطبه 133 نهج البلاغه بخش 3 : ويژگى‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

موضوع خطبه 133 نهج البلاغه بخش 3

متن خطبه 133 نهج البلاغه بخش 3

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

ترجمه مرحوم خویی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

موضوع خطبه 133 نهج البلاغه بخش 3

ويژگى هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

متن خطبه 133 نهج البلاغه بخش 3

رسول اللّه

منهاأَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُعٍ مِنَ الْأَلْسُنِ فَقَفَّى بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ فَجَاهَدَ فِي اللَّهِ الْمُدْبِرِينَ عَنْهُ وَ الْعَادِلِينَ بِهِ

ترجمه مرحوم فیض

و قسمتى سوم از اين خطبه است (در وصف پيغمبر اكرم):

خداوند حضرت رسول را فرستاد در زمانيكه هيچ پيغمبرى باقى نمانده و نزاع و زد و خورد و مجادله زبانى (انديشه هاى گوناگون و اختلاف كلمه) برقرار بود (چون در جاهليّت گروهى بتها و برخى شيطان و جمعى خورشيد و طايفه اى حضرت مسيح و ديگران را مى پرستيدند) و او را بعد از همه پيغمبران آورده وحى را به آن حضرت ختم نمود (بعد از او پيغمبرى نمى فرستد) پس آن بزرگوار در راه خدا جهاد كرد با كسانيكه از خدا اعراض و دورى نموده و مثل و مانند برايش قرار مى دادند.

ترجمه مرحوم شهیدی

و از اين خطبه است:

او را هنگامى فرستاد كه پيامبران نبودند، و مردم در كار دين گونه گونه راه مى پيمودند. پس او را در پى پيامبران فرستاد، و بدو مهر ختم بر صحيفه وحى نهاد. او براى رضاى خدا جهاد كرد، با پشت به خدا كردگان، و مشركان از فطرت برگشتگان.

ترجمه مرحوم خویی

و بعض ديگر از آن خطبه اينست كه فرمود: فرستاد پيغمبر را در زمان سستى از پيغمبران، و هنگام اختلاف زبانها، پس آورد او را از عقب پيغمبران و ختم كرد با او وحى را، پس جهاد نمود خاتم انبياء در راه خدا با كسانى كه رو گردان بودند از پروردگار، و مثل و شبيه قرار داده بودند خداى را.

شرح ابن میثم

القسم الثالث منها:

أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُعٍ مِنَ الْأَلْسُنِ فَقَفَّى بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ فَجَاهَدَ فِي اللَّهِ الْمُدْبِرِينَ عَنْهُ وَ الْعَادِلِينَ بِهِ

اللغة

أقول: قفّى به: اتّبع به من قبله.

و غرض الفصل الثناء على الرسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم.

فقوله: أرسله. إلى قوله: الألسن. بيان لبعض أمارات النبوّة فإنّ منها الزمان المتطاول الّذى تندرس فيه الشريعة السابقة و القوانين الّتي بها نظام العالم و يحتاج الخلق إلى قوانين مجدّدة لنظام أحوالهم. و حينئذ تجب بعثة رسول. و كان الفترة بين عيسى و محمّد عليهما السّلام ستّة مأئة و عشرين سنة، و منها تنازع الألسن و اختلاف الخلق في الآراء و المذاهب و قلّة الاتّفاق على قانون شرعىّ جامع لهم. فقوله: فقفّى به الرسل. كقوله تعالى «وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ» . و قوله: و ختم به الوحى. كقوله «وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ» و هذا الختام مستفاد من الشريعة و ليس للعقل في الحكم بانقطاع الرسل فيما بعد مجال بل ذلك من الامور الممكنة عنده. و المدبرون عن اللّه: المعرضون عن اتّباع أوامره و نواهيه. و العادلون به: الجاعلون له عديلا و هو الندّ و المثل كالمشركين تعالى عمّا يقولون علوّا كبيرا و نسبة المجاهدة إلى اللّه تعالى استعارة، و وجهها أنّه تعالى رمى بمحمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم المشركين كما يرمى المجاهد بنفسه و أعوانه مجاهديه. و باللّه التوفيق.

ترجمه شرح ابن میثم

نيز از اين خطبه است:

أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُعٍ مِنَ الْأَلْسُنِ فَقَفَّى بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ فَجَاهَدَ فِي اللَّهِ الْمُدْبِرِينَ عَنْهُ وَ الْعَادِلِينَ بِهِ

لغت

قفّى به: او را به دنبال پيشينيان فرستاد.

ترجمه

«او (پيامبر (ص) را هنگامى فرستاد كه مدّتى از بعثت پيامبران گذشته، و نزاع و مجادله بر زبانها جريان داشت او را در پس همه پيامبران فرستاد، و نزول وحى را بدو پايان داد، او با آنانى كه به خداوند پشت كرده، و براى او شريك و مانند قرار داده بودند، به جهاد پرداخت.»

شرح

مقصود از اين خطبه ستايش پيامبر گرامى است (ص).

فرموده است: أرسله... تا الألسن.

اين عبارات در باره نشانه ها و انگيزه هاى نبوّت پيامبر (ص) است، از جمله اينها گذشتن زمانى دراز از شريعت پيشين است، زيرا قواعد و احكام آن كه مايه نظام جهان و انتظام خلق بوده به مرور زمان كهنه و مندرس شده بود، و مردم به قانونهاى تازه و نظام نوى كه امور آنها را حيات تازه بخشد، نياز داشتند، و به اين سبب بعثت پيامبر (ص) واجب و ضرورى بود، و بايد دانست كه فاصله ميان عيسى (علیه السلام) و پيامبر ما (ص) ششصد و بيست سال بوده است، ديگر جدال و منازعه اى بود كه بر زبانها جريان داشت، و اختلاف مردم در آراء و مذاهب و ناهماهنگى آنها بر شرع و قانون واحدى بود كه بتواند آنها را مجتمع و متفّق سازد.

فرموده است: فقفّى به الرّسل

نظير گفتار خداوند متعال است كه فرموده است: «وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ » فرموده است: و ختم به الوحى مانند قول خداوند تعالى است كه «وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ» فرموده، و دلايل ختم نبوّت به پيامبر اكرم (ص) مستفاد از شرع است، و عقل را در باره ختم پيامبران پس از پيامبر اكرم (ص) مجالى براى حكم نيست بلكه آن را از امور ممكن مى داند، مراد از المدبرين عن اللّه كسانى است كه از خداوند روى گردانيده اوامر و نواهى او را پيروى نمى كنند، و مقصود از العادلين به، آنانى هستند كه براى خدا مانند مشركان مثل و مانند قرار مى دهند. تعالى عمّا يقولون علوّا كبيرا (خداوند بسيار برتر و بالاتر است از آنچه مى گويند) در جمله فجاهد في اللّه نسبت مجاهدت براى خدا استعاره است، بدين مناسبت كه خداوند متعال به وسيله پيامبر (ص) مشركان را هدف تير خود قرار داده، همچنان كه رزمنده به وسيله خود و يارانش با آنانى كه با او مى جنگند پيكار مى كند. و توفيق از خداست.

شرح مرحوم مغنیه

أرسله على حين فترة من الرّسل و تنازع من الألسن، فقفّى به الرّسل، و ختم به الوحي، فجاهد في اللّه المدبرين عنه و العادلين به

المعنى:

(أرسله على حين فترة من الرسل). أرسل سبحانه محمدا بالحق الى الخلق بعد أمد غير قصير بينه و بين من تقدمه من المرسلين، و تقدم بالحرف الواحد في الخطبة 87 و 92 (و تنازع من الألسن) حين أرسل سبحانه نبيه الكريم كان النزاع في الدين قائما بين عبدة الأصنام و أهل الكتاب، و بين العرب بعضهم مع بعض، و كلمة الألسن تشير الى ان هذا النزاع كان مجرد كلام لا شي ء وراءه إلا الشحناء و إثارة الحروب (فقفى به الرسل) اتبعهم به قال تعالى: ثُمَّ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِرُسُلِنا- 27 الحديد».

(و ختم به الوحي) تقدم بيان السبب الموجب لذلك في شرح الخطبة 71 و 85. و قال الشاعر الفيلسوف محمد إقبال: «لا بد أن يكون محمد خاتم الأنبياء، و رسالته آخر الرسالات، لأنه جاء ليدعو الى تحكيم العقل فيما يعرض للناس من مشكلات، و فيه مع ما جاء به محمد (ص) الكفاية». (و العادلين به) أي الجاعلين له عديلا و مثيلا.

شرح منهاج البراعة خویی

منها

أرسله على حين فترة من الرّسل، و تنازع من الألسن، فقفّى به الرّسل، و ختم به الوحي، فجاهد في اللّه المدبرين عنه، و العادلين به.

المعنى

و الفصل الثالث منها

في وصف رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و هو قوله (أرسله على حين فترة من الرّسل) أى في زمان فتور منهم و انقطاع الوحى عنهم و اندراس معالم دينهم على ما تقدّم تفصيلا في شرح الفصل السّادس عشر من فصول الخطبة الاولى، و في شرح الخطبة الثامنة و الثمانين أيضا (و تنازع من الألسن) أى تشتّت الآراء و الأهواء الموجب لاختلاف الكلمات، فانّ النّاس في الجاهلية كان قوم منهم يعبدون الأصنام، و قوم يعبدون الشيطان، و طائفة تعبد الشّمس، و طائفة تعبد المسيح عليه السّلام على ما عرفت تفصيلا في شرح الفصل السّادس عشر من فصول الخطبة الاولى، فكانت كلّ طائفة تحتجّ على مخالفيها و تجادلهم و تنازعهم بألسنتهم لتصرفهم إلى مذهبهم.

(فقفى به الرّسل) و اتبعهم به (و ختم به الوحي) و الرسالة (فجاهد في اللّه) سبحانه بالقول و العمل (المدبرين عنه و العادلين به) أي الجاعلين له سبحانه عديلا و نظيرا.

شرح لاهیجی

و منها ارسله على حين فترة من الرّسل و تنازع من الالسن فقفّى به الرّسل و ختم به الوحى فجاهد فى سبيل اللّه المدبرين عنه و العادلين به يعنى فرستاد پيغمبر اخر الزّمان (صلی الله علیه وآله) در زمان سستى و تراخى از ارسال رسل و تنازع و تشاجر از صاحبان زبانهاى بلاغت و فصاحت پس گردانيد او را در عقب رسولان و باخر رسانيد باو وحى فرستادن را پس او جهاد كرد در راه خدا با پشت كنندگان اطاعت او و باقراردهندگان معادل و شريك با او

شرح ابن ابی الحدید

مِنْهَا أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُعٍ مِنَ الْأَلْسُنِ فَقَفَّى بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ فَجَاهَدَ فِي اللَّهِ الْمُدْبِرِينَ عَنْهُ وَ الْعَادِلِينَ بِهِ الضمير في أرسله راجع إلى النبي ص و هو مذكور في كلام لم يحكه جامع الكتاب و الفترة زمان انقطاع الوحي و التنازع من الألسن أن قوما في الجاهلية كانوا يعبدون الصنم و قوما يعبدون الشمس و قوما يعبدون الشيطان و قوما يعبدون المسيح فكل طائفة تجادل مخالفيها بألسنتها لتقودها إلى معتقدها و قفى به الرسل أتبعها به قال سبحانه ثُمَّ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِرُسُلِنا و منه الكلام المقفى و سميت قوافي الشعر لأن بعضها يتبع بعضا و العادلين به الجاعلين له عديلا أي مثلا و هو من الألفاظ القرآنية أيضا قال الله تعالى بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ

شرح نهج البلاغه منظوم

القسم الثالث

و منها: أرسله على حين فترة مّن الرّسل، و تنازع مّن الألسن، فقفّى به الرّسل، و ختم به الوحى، فجاهد فى اللّه المدبرين عنه، و العادلين به

ترجمه

173 قسمتى از همين خطبه است در باره پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) خداوند پيغمبر خويش را هنگامى فرستاد، كه پيمبرى در روى زمين نبوده، و زبانها با يكديگر مجادله (در افكار گوناگون و اختلاف كلمه با هم) و منازعه داشتند، پس خداوند (دفتر نبوّت را باو مهر و تمام و) او را پس از پيمبران پيشين آورده، و وحى را باو ختم فرمود، پس او در راه خداوند با كسانى كه پشت باو كرده، و شريك برايش قرار مى دادند، جهاد كرد و جنگيد.

نظم

  • بشر روزى كه بد دور از رسولاننبود اندر جهان يكتن از آنان
  • تمامى مردمان در كينه و جنگ بخون رنگين ز هم كرده بر و چنگ
  • درونها زخم از زخم زبانهاز هم آزرده جانها و روانها
  • در رحمت خدا بر خلق بگشادرسول اللّه را ناگه فرستاد
  • محمّد (صلی الله علیه وآله) انبيا را گشت خاتم سر آمد وحى را نوبت بدو هم
  • پى ترويج دين او سخت كوشيدبخيل مشركين نيكو بجنگيد
  • كسانى كه ز حق بر تافته سرخدا را كرده با اشياء برابر
  • تمامى را بسوى حق كشانيدز شرك و كفر و نادانى رهانيد

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

خطبه 236 نهج البلاغه : ياد مشكلات هجرت

خطبه 236 نهج البلاغه موضوع "ياد مشكلات هجرت" را مطرح می کند.
No image

خطبه 237 نهج البلاغه : سفارش به نيكوكارى

خطبه 237 نهج البلاغه موضوع "سفارش به نيكوكارى" را بررسی می کند.
No image

خطبه 238 نهج البلاغه بخش 1 : وصف شاميان

خطبه 238 نهج البلاغه بخش 1 موضوع "وصف شاميان" را مطرح می کند.
No image

خطبه 240 نهج البلاغه : نكوهش از موضع گيرى‏ هاى نارواى عثمان

خطبه 240 نهج البلاغه موضوع "نكوهش از موضع گيرى‏ هاى نارواى عثمان" را بررسی می کند.
No image

خطبه 241 نهج البلاغه : تشويق براى جهاد

خطبه 241 نهج البلاغه به موضوع "تشويق براى جهاد" می پردازد.
Powered by TayaCMS