ليلة الجهني(1)

ليلة الجهني(1)

ليلة الجهني (1)      [1]  

شب قدر شبي است در ماه رمضان که قرآن در آن شب به طور کامل بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است. طبق آموزه هاي اسلامي دعا و استغفار در اين شب توصیه شده است. در شب قدر تمام حوادث سال آينده به امام زمان(علیه السلام) ارائه مي شود و ایشان از سرنوشت خود و ديگران باخبر مي گردد. امام باقر(علیه السلام) مي فرمايد در شب قدر به وليّ امر تفسير کارها و حوادث نازل مي شود و وي درباره خويش و ديگران مأمور به دستورهايي مي شود. طبق روايات ما، يکي از شبهاي نوزدهم، بيست و يکم و به احتمال زيادتر بيست و سوم ماه مبارک رمضان است.[2]

خداوند متعال در چهارمین آیة سورة مبارکة قدر می فرماید:«تنزّل الملائکة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ»

فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هرکاری) فرود آیند. فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سورة دخان نیز: «فیها یفرَق کلّ أمرٍ حکیم»(در آن شب، هر فرمانی، برحسب حکمت صادر می شود)، دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» دلالت بر پذیرش یا تکلف یا هر دو می نماید. ظاهر این فعل ها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می دهد. این امر که در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به آن حضرت نازل می شده است، در هر شب قدر، باید بر کسی نازل و تبیین و تحکیم یا کشف شود که به افق نبوت نزدیک و پیوسته باشد. قبول اصل وصایت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.


هنگامی که کسی قرآن را به عنوان کلام خدا پذیرفت به این معنی است که همة سوره ها و آیات آن را پذیرفته است و یک مسلمان واقعی هم کسی است که تسلیم همة آیات قرآن باشد، پس هر مسلمانی الزاماً باید سورة قدر، و از آن سوره، شب قدر و استمرار آن را تا قیامت بپذیرد و لازمة پذیرفتن آیة (تنزّل الملائکة...) که هر فرد با ایمانی ناگزیر از قبول آن است، این است که بپذیرد که در شب قدر فرشته ها و روح از جانب پروردگار با هر امری فرود می آیند و این امر یک متولی و ولیّ می خواهد که متولی و ولیّ آن امر باشد. اینکه خداوند در آیات سوم و چهارم سوره دخان می فرماید:

"در آن شب هر فرمانی، برحسب حکمت صادر می شود فرمانی از جانب ما، و ما همواره فرستندة آن بوده ایم." دلالت بر تکرار و تجدید فرق و ارسال در آن شب دارد و به این معنا که آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائماً نازل می شوند؛ پس باید به طور مدام شخصی به عنوان «ولیّ» این امر باشد که به سوی او نازل و ارسال گردند که او همان ولیّ جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست که اطاعتش بر همگان واجب است.

به همین سبب، هرکس ادعا کرد که من ولیّ امر هستم، باید ثابت کند که این امر توسط فرشتگان و روح بر او نازل شده و می شوند، و چون هیچ کس جز پیامبر و اوصیاء معصومینش(علیهم السلام) نمی توانند مدعی این امر باشند و اساساً هم نیستند، باید از اوصیاء و پیامبر همواره کسی باشد که در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب خداوند هر امری بر او نازل شود.

آیة مورد بحث، یکی از مستدل ترین آیات قرآن کریم بر ضرورت وجود همیشگی یک ولیّ امر از جانب خداست که امین بر حفظ و اجراء و اداء امر الهی باشد، و آن همان امام معصوم(علیه السلام) است. هر کس نزول پیوستة فرشتگان و روح را در شب قدر بپذیرد که اگر به قرآن ایمان دارد باید بپذیرد، ناگزیر باید ولیّ امر را هم بپذیرد وگرنه کافر به بعضی از آیات قرآن خواهد بود، که در آن صورت چنین کسی بنابر بیان خود قرآن کریم کافر واقعی است. چنان که خداوند در آیات 150 و 151 سورة نساء می فرماید:

«إنّ الّذین یکفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرّقوا بین الله و رسله و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و یریدون أن یتّخذوا بین ذلک سبیل أولئک هم الکافرون حقّاً و أعتدنا للکافرین عذاباً مهینا.»

کسانی که به خدا و پیامبران خدا کافر شده اند و می خواهند بین خدا و رسولانش جدایی اندازند و می گویند به برخی ایمان می آوریم و به بعضی کافر می شویم و می خواهند راهی در این میان (بینابین) اتخاذ کنند، اینان حقا کافرند و ما برای کفر کیشان عذاب خوارکننده ای مهیا کرده ایم.

براساس آیه فوق خداوند، کسانی را که پاره ای از آیات خدا را بپذیرند و برخی را نپذیرند، کافر حقیقی می داند. بنابراین مؤمن حقیقی کسی است که هم استمرار لیلةالقدر را تا قیامت پذیرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولی امر، و امام معصومی که امر الهی را دریافت می کند و امین بر آن در جهت پاسداری، به کار بستن و اداء باشد، قبول کند؛ یعنی همان بزرگواری که در زمان ما وجود مقدس بقیةالله الاعظم حضرت مهدی(عجل الله فرجه الشریف) می باشد.

علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش درباره نزول فرشتگان و روح، در شب قدر می گوید:‏

‏ فرشتگان و روح القدس، در شب قدر، بر امام زمان(علیه السلام) نازل می شوند و آنچه را از مقدّرات سالانه بشر، ‏نوشته اند، به او تقدیم می دارند.‏ همین محدث از حضرت امام باقر علیه السلام نقل كرده، كه وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا ‏شما می دانید كه لیلة القدر كدام شب است؟ حضرت فرمودند:‏ چگونه ندانیم، و حال آن كه در شب قدر فرشتگان بر گِرد ما طواف می كنند.[3]



[1] - عبد اللَّه بن بکیر، از زراره، از امام باقر یا صادق(علیه السلام) روایت کرده است: از آن امام در باره شب هایى از ماه رمضان که غسل در آنها مستحب است، سؤال کردم، امام فرمود: شب نوزدهم، شب بیست و یکم و شب بیست و سوّم و فرمود: شب بیست و سوّم شب «جهنى» است، و حکایتش چنین است که فردی به نام جهنی به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) گفت که: منزل من از مدینه دور است، پس شبى را به من بفرماى تا به آن جا بیایم، پیامبر(صلی الله علیه و آله) به او فرمود تا در شب بیست و سوّم به مدینه بیاید.شیخ صدوق(ره) می گوید: و نام جهنى، عبد اللَّه بن انیس انصارى است. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه،ج 2، ص 161

[2] - بحارالانوار، ج 5، ص 244

[3] - تفسیر القمی، ص 731/ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 97، ص 14، جز 23‏.سایر منابع نزد نویسنده محفوظ است.

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

No image

خطبه 162 نهج البلاغه بخش 1 : علل و عوامل غصب امامت

خطبه 162 نهج البلاغه بخش 1 به موضوع "علل و عوامل غصب امامت" می پردازد.
No image

خطبه 185 نهج البلاغه بخش 1 : خدا شناسى

خطبه 185 نهج البلاغه بخش 1 موضوع "خدا شناسى" را مطرح می کند.
No image

حکمت 190 نهج البلاغه : نكوهش اوباش

موضوع حکمت 190 نهج البلاغه درباره "نكوهش اوباش" است.
Powered by TayaCMS