حکمت 443 نهج البلاغه : روش برخورد با مردم

حکمت 443 نهج البلاغه : روش برخورد با مردم

متن اصلی حکمت 443 نهج البلاغه

موضوع حکمت 443 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 443 نهج البلاغه

443 وَ قَالَ عليه السلام زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ

موضوع حکمت 443 نهج البلاغه

روش برخورد با مردم

(اجتماعى، تربيتى)

ترجمه مرحوم فیض

443- امام عليه السّلام (در باره آميزش با يكديگر) فرموده است 1 بى اعتنائى تو بكسيكه بتو رغبت دارد (باعث) كمى نصيب و بهره است، و رغبت تو بكسيكه بتو بى اعتناء است (سبب) ذلّت و خوارى نفس است.

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1294)

ترجمه مرحوم شهیدی

451 [و فرمود:] دورى تو از كسى كه تو را خواهان است، در بهره اى- كه تو را از اوست- نقصان است، و گرايشت بدان كه تو را نخواهد خوار ساختن گوهر جان است.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 441)

شرح ابن میثم

425- و قال عليه السّلام:

زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ- وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ

المعنى

أمّا الأوّل فلأنّ من تمام الحظّ كثرة الإخوان للإعانة على صلاح أمر المعاش و المعاد. فالزهد فيهم يستلزم نقصان الحظّ، و لأنّ مجازاة الرغبة بمثلها فضيلة من تمام الخطّ النفسانىّ فعدمها يستلزم نقصانه. و أمّا الثاني فاستلزام الرغبة في الزاهد فيك للذلّ و الخضوع له ظاهر. و الكلمتان صغريا ضمير نفّر به عن الزهد في الراغب فيك و الرغبة فيمن يزهدك.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 457)

ترجمه شرح ابن میثم

425- امام (ع) فرمود:

زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ- وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ

ترجمه

«دورى كردن تو از كسى كه علاقه مند به توست، باعث كم بهرگى توست، و علاقه مندى تو به كسى كه به تو بى اعتناست باعث ذلّت توست».

شرح

امّا مطلب اوّل، از آن روست كه دوستان زياد براى كمك بر اصلاح امر دنيا و آخرت باعث كمال بهره مندى مى باشند، بنا بر اين دورى از ايشان باعث كم بهرگى است، و از طرفى در برابر علاقه دوستان، ابراز علاقه، خود فضيلتى است براى نفس، بنا بر اين عدم علاقه باعث نقصان اين فضيلت است.

امّا مطلب دوم، بديهى است كه لازمه علاقه تو به كسى كه به تو اعتنايى ندارد، خوارى و كرنش در برابر اوست. اين دو عبارت، دو صغرا براى قياسات مضمرى هستند كه بدان وسيله از دورى نسبت به كسى كه علاقمند است، و علاقمندى نسبت به كسى كه از تو دورى مى ورزد، برحذر داشته است.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 773 و 774)

شرح مرحوم مغنیه

444- زهدك في راغب فيك نقصان حظّ، و رغبتك في زاهد فيك ذلّ نفس.

المعنى

لا تزهد في راغب، و لا ترغب في زاهد، لأن معنى زهدك في راغب فيك انك تأبى و ترفض قلبا مخلصا لك، و إخلاص القلوب قوة و ثروة ينبغي العمل من أجلها و التضحية في سبيلها، و لذا قال الإمام في الحكمة 11: أعجز الناس من عجز عن اكتساب الاخوان، و أعجز منه من ضيّع من ظفر به منهم.. أما رغبتك فيمن زهد فيك فهوان و صغار.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 474)

شرح شیخ عباس قمی

138- زهدك في راغب فيك نقصان حظّ، و رغبتك في زاهد فيك ذلّ نفس.« أي نقصان حظّ لك، لأنّه ليس من حقّ من رغب فيك أن تزهد فيه، لأنّ الإحسان لا يكافأ بالإساءة».

قال العبّاس بن الأحنف في نسيبه، و كان جيّد النسيب:

ما زلت أزهد في مودّة راغب حتّى ابتليت برغبة في زاهد

هذا هو الداء الذي ضاقت به

حيل الطبيب و طال يأس العائد

«» يقول المؤلّف، العبّاس بن محمّد رضا القمّيّ (عني عنه): و ما أشبه حالي بحال العبّاس

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص118)

شرح منهاج البراعة خویی

(429) و قال عليه السّلام: زهدك في راغب فيك نقصان حظّ، و رغبتك في زاهد فيك ذلّ نفس.

المعنى

الرغبة هى حقيقة إظهار الحاجة و التّقاضا، فاذا رغب القلب الى شي ء مدّ اليد إليه و تحرّك اللّسان باظهار الحاجة لديه، فمن المروّة إجابة هذه الرّغبة و اغتنام هذه المحبّة فانّها توجب الصداقة و تحكيم الاخوّة، و النيل بالمقاصد من شتّى النواحي، فالزهد في الرّاغب إلى الشخص يوجب نقص الحظّ، كما أنّ الرغبة فيمن يزهد في الرّاغب إظهار حاجة لدى من يردّها، و هو ذلّ و هوان.

الترجمة

فرمود: كناره گيرى از كسى كه دل بتو دهد مايه كمبود حظ و بهره است و دلدادن تو بكسى كه از تو كناره گيرد خوارى نفس است.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 521)

شرح لاهیجی

(481) و قال (- ع- ) زهدك فى راغب فيك نقصان عقل و رغبتك فى زاهد فيك ذلّ نفس يعنى و گفت (- ع- ) كه بى رغبتى تو بكسى كه رغبت بتو دارد بى عقلى است و رغبت تو در كسى كه رغبت بتو ندارد ذلّت و خوارى نفس است

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 331)

شرح ابن ابی الحدید

460 وَ قَالَ ع : زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ - وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ أي نقصان حظ لك- و ذلك لأنه ليس من حق من رغب فيك أن تزهد فيه- لأن الإحسان لا يكافأ بالإساءة- و للقصد حرمة و للآمل ذمام- و من طلب مودتك فقد قصدك و أملك- فلا يجوز رفضه و اطراحه و الزهد فيه- و إذا زهدت فيه فذلك لنقصان حظك لا لنقصان حظه- فأما رغبتك في زاهد فيك فمذلة- لأنك تطرح نفسك لمن لا يعبأ بك- و هذا ذل و صغار- . و قال العباس بن الأحنف في نسيبه- و كان جيد النسيب-

ما زلت أزهد في مودة راغب حتى ابتليت برغبة في زاهد

هذا هو الداء الذي ضاقت به

حيل الطبيب و طال يأس العائد

- أي ما زلت عزيزا حتى أذلني الحب

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 101)

شرح نهج البلاغه منظوم

[442] و قال عليه السّلام:

زهدك فى راغب فيك نقصان حظّ، و رغبتك فى زاهد فيك ذلّ نفس.

ترجمه

بى اعتنائى تو با كسى كه در تو با اعتنا است نقصان عيش و اعتنا كردنت بدانكس كه در تو بى اعتنا است ذلّ و خوارى است.

نظم

  • اگر بد با تو در بى اعتنائى استكسى از اعتنايش كن جدائى
  • كست ور احترام و اعتنا كرداز او عزّت ببايستت بجا كرد
  • هر آن كس عكس اين را داشت معمول خودش را خوار كرد و داشت مخذول
  • بتو گر معجبى در سر گرانى استبدو گر سر فرود آرى تهانى است
  • بتو مردى اگر آرد فرو سرسرار تابى از او باشد بدو شرّ
  • بخود مردم اگر خواهى فروتنفروتن شو بخلق و نرم گردن

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 221 و 222)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
No image

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.

پر بازدیدترین ها

 آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
 دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی
Powered by TayaCMS