در محیط گناه چه کنیم؟

در محیط گناه چه کنیم؟

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: سزاوار نیست در مجلسی که گناه می شود و از شما کاری بر نمی‌آید حضور داشته باشید.

گناه

همه ما تاکنون در اجتماع افرادی را دیده ایم که بی موالاتی می کنند و مرتکب گناه می شوند. خود شما در جمعی حضور دارید و فردی یا افرادی مرتکب گناهی می شوند چه کار می کنید؟

به او تذکر می دهید یا خودتان را به دردسر نمی اندازید؟ تلاش می کنید شرائط را تغییر دهید و فضای گناه را از بین ببرید یا خیر منتظر می شوید شخص دیگری دست به کار شود؟ یا اصلا مجلس را ترک می کنید؟

امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: سزاوار نیست در مجلسی که گناه می شود و از شما کاری بر نمی آید حضور داشته باشید.

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی زِیَادٍ النَّهْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یَنْبَغِی لِلْمُۆْمِنِ أَنْ یَجْلِسَ مَجْلِساً یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ وَ لَا یَقْدِرُ عَلَى تَغْیِیرِهِ. (الكافی ج‌2 - 374 - باب مجالسة أهل المعاصی ... ص: 374)

امیر(علیه السلام) در جایی دیگر فرمودند: «مُجَالَسَةُ أهْلِ الْهَوَی مَنْسَاةٌ ‌لِلإِیمَانِ ومَحْضَرَةٌ لِلّشَیطان» ؛ همنشینی با هوسرانان باعث از یاد رفتن ایمان و حاضر شدن شیطان است. (نهج البلاغه، خطبه 86)

پس لازم است تغییر ایجاد کنیم و اگر نتوانستیم آن جمع جای ما نیست.

مراقب دوستانی که انتخاب می کنیم باشیم!

در قرآن کریم از زبان افراد منحرف که گرفتار عذاب دوزخند، چنین بیان شده است: «کاش فلانی را دوست _خود_ نگرفته بودم.» که این آیه هشداری جدّی است برای مردم، تا در دام دوستان ناباب گرفتار نشوند.

اگر از زندانی‌ها، معتادان و سیگاری‌ها بپرسند که عامل گرفتاری های شما چیست؟ در جواب از دوستان ناباب شکایت می‌کنند و آنان را عامل بدبختی و گرفتاری خود می‌دانند.

به همین دلیل رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «هر شخص پیرو دین، آیین و آداب و رسوم دوست و همنشین خود می‌باشد.»

اثر شگفت انگیز معاشرت چه در جهت مثبتش و چه در جهت منفیش، هرگز قابل انکار نیست چنانکه در خاندان انسان‌های برگزیده نیز همیشه از همین عامل استفاده گردیده است.

از همنشینی‌ با احمق‌ و کم‌عقل‌ بپرهیز، زیرا که‌او می‌خواهد به‌ تو سود رساند، اما بر اثر حماقت‌ به‌ تو زیان‌ می‌رساند. و مبادا با آن‌ کس‌ که‌قطع‌ رحم‌ می‌کند رفاقت‌ کنی‌، زیرا من‌ او را در سه‌ مورد از قرآن‌ معلون‌ِخدا یافتم‌»

یکی از سفارش هایی که لقمان به فرزندش می کند این است که: فرزندم! دو چیز را در دنیا رعایت کن تا اهل آخرت شوی:

که یکی از آن دو چیز آن است که همنشین خوب پیدا کن، تا تو را اهل آخرت کند. چون اگر همنشین شر پیدا کردی، نشستن با او، تو را اهل جهنم می‌کند. یعنی اصلاً نفس او، اثرگذار خواهد بود.

کَانُواْ لاَ یَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ (79) تَرَى کَثِیرًا مِّنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنفُسُهُمْ أَن سَخِطَ اللّهُ عَلَیْهِمْ و َفِی الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ( 79-80 : مائده)

از کار زشتی‌ که‌ مرتکب‌ می‌شدند یکدیگر را بازنمی‌داشتند. راستی‌ چه‌ بدبود آنچه‌ می‌کردند. بسیاری‌ از آنان‌ را می‌بینی‌ که‌ با کسانی‌ که‌ کفر ورزیده‌اند دوستی‌ می‌کنند. راستی‌ چه‌ بد است‌ آنچه‌ برای‌ خود پیش‌ فرستادند که‌]در نتیجه‌[ خداوند بر ایشان‌ خشم‌ گرفت‌، و پیوسته‌ در عذاب‌ می‌مانند. گرچه‌ دوستی‌ با مردم‌ امری‌ فطری‌ و درونی‌ و روحی‌ است‌ و در حدیثی‌ از رسول‌خدا (صلی الله علیه وآله)است‌ که‌ «التَّوَدُّدُ اِلَی‌ النّاس‌ِ نِصف‌ُ العَقل‌ِ» (دوستی‌ با مردم‌ نیمی‌ از خرد وخردمندی‌ است‌)، اما حدود و ثغوری‌ برای‌ آن‌ وضع‌ شده‌ است‌.

امر به معروف

در حدیثی‌ از امام باقر علیه السلام است‌ که‌ به‌ مردی‌ به‌ نام‌ صالح‌ فرمودند: «یا صالِح‌ُ اِتَّبِع‌ مَن‌ یُبکیک‌َ وَ هُوَ لَک‌َ ناصِح‌ٌوَ لاتَتَّبِـع‌ مَن‌ یُضحِکُک‌َ وَ هُوَ لَک‌َ غاش‌ٌّ وَ سَتَرِدون‌َ عَلَی اللهِ جَمیعاً فَتَعلَمُون‌َ» ؛(کافی ج2 ص6388) ‌ای‌ صالح‌، از کسی‌ که‌ تو را می‌گریاند و اندرزت‌ می‌دهد پیروی‌ کن‌ و از آن‌ که‌ تو را می‌خنداند و فریبت‌می‌دهد پیروی‌ مکن‌ و به‌ زودی‌ همگی‌ شما بر خدا درآیید و بدانید.

اهل‌ ایمان‌، به‌ واسطة‌ عمل‌ به‌ فرایض‌ دینی‌ و احکام‌ الهی‌، اهل‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکرند، اهل‌ توصیه‌ به‌ حق‌ و صبرند، و اهل‌ خیرخواهی‌ برای‌ امور دین‌ و دنیای‌ دیگران‌.از این‌ رو امام‌(علیه السلام) در این‌ حدیث‌ شریف‌ ملاکی‌ کلی‌ ارائه‌ داده‌اند و آن‌ اینکه‌ کسی‌ که‌ تو را اندرز می‌گوید و بر اساس‌ حق‌ و حقیقت‌ نواقص‌ و کمبودهایت‌ را گوشزد می‌کند شایستة‌دوستی‌ و همنشینی‌ است‌، نه‌ کسی‌ که‌ تو را در غفلت‌ و خواب‌ و بی‌خبری‌ می‌خواهد.

همسو با همین‌ روایت‌ است‌ حدیثی‌ که‌ از امام‌ صادق(علیه السلام) رسیده‌: «اَحَب‌ُّ اِخوانی‌ اِلَی‌َّ مَن‌اَهدی‌' اِلَی‌َّ عُیُوبی‌» (کافی ج2 ص 639)(محبوب‌ترین‌ برادرانم‌ نزد من‌ کسی‌ است‌ که‌ عیوبم‌ را به‌ من‌ هدیه‌دهد). این‌ یک‌ معیار کلی‌ است‌ برای‌ تعیین‌ دوست‌ و همنشین‌.

امام‌ باقر(علیه السلام) فرمودند: «پدرم‌ علی‌ بن‌ الحسین به‌ من‌ فرمودند: ' ای‌ پسرم‌، در نظرداشته‌ باش‌ که‌ با پنج‌ کس‌ همنشین‌ نشوی‌ و با آنها در راهی‌ گفتگو و رفاقت‌ نکنی‌.` گفتم‌: 'پدرجان‌، آنها کیان‌اند؟ به‌ من‌ معرفی‌ کنید : "

فرمودند: زنهار، مبادا با دروغگو همنشین‌ شوی‌، زیرا که‌ او به‌ منزلة‌ سرابی‌ است‌ که‌ دور را در نظرت‌ نزدیک‌ و نزدیک‌ را برایت‌ دور جلوه‌ می‌دهد.

در حدیثی‌ از امام باقر علیه السلام است‌ که‌ به‌ مردی‌ به‌ نام‌ صالح‌ فرمودند: «یا صالِح‌ُ اِتَّبِع‌ مَن‌ یُبکیک‌َ وَ هُوَ لَک‌َ ناصِح‌ٌوَ لاتَتَّبِـع‌ مَن‌ یُضحِکُک‌َ وَ هُوَ لَک‌َ غاش‌ٌّ وَ سَتَرِدون‌َ عَلَی اللهِ جَمیعاً فَتَعلَمُون‌َ» (ای‌ صالح‌، ازکسی‌ که‌ تو را می‌گریاند و اندرزت‌ می‌دهد پیروی‌ کن‌ و از آن‌ که‌ تو را می‌خنداند و فریبت‌می‌دهد پیروی‌ مکن‌ و به‌ زودی‌ همگی‌ شما بر خدا درآیید و بدانید)

زنهار از همنشینی‌ با فاسق‌ و گناهکار]ی‌ که‌ از گناه‌ باکی‌ ندارد[، زیرا او تو را به‌ لقمه‌ای‌ غذایا کمتر از آن‌ بفروشد.

از همنشینی‌ با شخص‌ بخیل‌ هم‌ بپرهیز، زیرا که‌ او مال‌ خود را درشرایط‌ سخت‌ِ نیازمندی‌ات‌ از تو دریغ‌ می‌کند.

از همنشینی‌ با احمق‌ و کم‌عقل‌ بپرهیز، زیرا که‌او می‌خواهد به‌ تو سود رساند، اما بر اثر حماقت‌ به‌ تو زیان‌ می‌رساند. و مبادا با آن‌ کس‌ که‌قطع‌ رحم‌ می‌کند رفاقت‌ کنی‌، زیرا من‌ او را در سه‌ مورد از قرآن‌ معلون ‌ِخدا یافتم‌.»

«ابوهاشم‌ جعفری‌، از شاگردان‌ و اصحاب‌ برجسته اهل‌ بیت‌:، می‌گوید: ' امام‌ رضا(علیه السلام) به‌ من‌ فرمودند: چرا تو را در نزد عبدالرحمن‌ بن‌ یعقوب‌ دیدم‌؟` گفتم‌: ' او دایی‌ من‌ است‌.`حضرت‌ فرمودند: ' او درباره‌ خدا حرف‌ سنگین‌ و بزرگی‌ می‌زند. خدا راتجسم‌ می‌کند، در حالی‌ که‌ خدا توصیف‌ جسمانی‌ نمی‌شود. یا با او باش‌ و ما را ترک‌گوی‌ یا با ما باش‌ و از او جدا شود.

`ابوهاشم‌ می‌گوید: 'به‌ امام‌ عرض‌ کردم‌: او هر چه ‌می‌خواهد بگوید. به‌ من‌ که‌ ربطی‌ پیدا نمی‌کند و زیانی‌ نمی‌رساند. من‌ به‌ گفتار او عقیده ‌ندارم‌.`امام‌ فرمودند: ' آیا نمی‌ترسی‌ بلا و عذابی‌ که‌ بر او فرود آید به‌ تو نیز اصابت‌ کند؟

آیا سرگذشت‌ آن‌ شخصی‌ را که‌ از یاران‌ موسی‌(علیه السلام) بود، اما پدرش‌ از اصحاب‌ فرعون‌ بود را نشنیده‌ای‌؟ آنجا که‌ وقتی‌ لشکر فرعون‌ به‌ کنار دریا رسید، آن‌ پسر از لشکر موسی‌(علیه السلام) جدا شد و نزد پدر رفت‌ تا او را نصیحت‌ کند و از فرعونیان‌ جدا سازد... در آن‌ حال‌ ناگهان‌ عذاب‌ الهی‌ رسید و لشکر فرعون‌ غرِ شدند. آن‌ پدر و پسر هم‌ که‌ در کنار لشکر فرعون‌ بودند غرِق شدند. خبر به‌ گوش‌ موسی‌(علیه السلام) رسید. فرمود: آن‌ پسر در رحمت‌ خداست‌،ولی‌ وقتی‌ که‌ عذاب‌ فرا رسد از آن‌ که‌ نزدیک‌ گنهکار است‌ دفاعی‌ نمی‌شود.»

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
No image

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.

پر بازدیدترین ها

No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
 دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی
 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
 آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
Powered by TayaCMS