احسان به والدین (قسمت سوم)

احسان به والدین (قسمت سوم)

اشاره

تشرف:

نکات:

1- ادب گفتاری: فلا تقل لهما اف " ولا تنهرهما

2- ادب رفتاری: واخفض لهما جناح الذل من الرحمه

خدا رحمت کند مرحوم آیت الله سید شهاب الدین نجفی مرعشی را، از ایشان سئوال کردند شما چه کردید به این مقام رسیدید؟

3- ادب قلبی: در قلب تو نیز در باب والدین مؤدب باش و جز خیر و نیکی و سلامتی و طول عمر چیزی نخواه . در همین آیه مورد بحث قرآن میفرماید اگر خواستی با خدا در قلبت هم در مورد والدین سخن بگویی مبادا نفرین کنی یا مرگ آنان را بطلبی بلکه فقط یک جمله حق داری با من در مورد والدین سخن بگویی آنهم این جمله است که :

داستان:

یک توسل:

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین "

اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن "

----------------------------------------------------------

آفتاب عالم آرایی ، نمیدانم کجایی ... دور از مائی و با مائی ، نمیدانم کجایی

در دل جمعی و تنهایی ، نمیدانم کجایی ... پیش من با من هم آوایی، نمیدانم کجایی

کعبه را گردم به شوقت ، یا مزار بوالحسن را؟

------------------------------------------------------------

چشم شیعه پر بود از اشک گوهر بار تا کی؟ ... آه زهرا آید از بین در و دیوار تا کی ؟

صوت جدت بر سر نی از لب خونبار تا کی؟ ... شیعه بر مظلومی اسلام گرید زار تا کی؟

سینه ها را آه تا کی؟ ، پشت پرده ماه تا کی؟ ... هجر وجه الله تا کی؟ یوسف اندر چاه تا کی؟

پاک کن از دیدگان میثمت اشک محن را

-------------------------------------------------------------

تشرف:

میرزای قمی می فرماید: با علامه بحرالعلوم در حرم عسکریین نماز خواندیم وقتی قصد کرد که بعد از تشهد رکعت دوم بلند شود حالتی برای او بوجود آمد که کمی مکث کرد سپس بلند شد وقتی نماز تمام شد همه ما تعجب کردیم و علت آن مکث را نفهمیدیم و کسی از ما جرأت نمیکرد که سئوال کند تا اینکه برگشتیم به منزل و سفره غذا آماده شد یکی از سادات که در آن مجلس بود به من اشاره کرد که از ایشان در مورد آن مکث سئوال کنم من گفتم تو ازما نزدیکتری. پس علامه متوجه من شد و فرمود در مورد چه چیزی گفتگو می کنید؟

در بین همه جرأت من بیشتر از همه بود بنابراین گفتم آنها میخواهند راز آن حالتی که در نماز برای شما بوجود آمده بود را بفهمند سید فرمود بدرستی که حضرت مهدی برای سلام کردن به پدر بزرگوارش وارد شد حالت مکث از مشاهده روی نورانی آن حضرت به من دست داد تا اینکه از روضه مبارکه خارج شدند و بیرون رفتند.

( نجم الثاقب)

-----------------------------------------------------------

بحث ما در رابطه با احسان به والدین بود عرض شد رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در خطبه شعبانیه فرمودند: (وقروا کبارکم) که مصداق اتم و اکمل آن والدین هستند و متأسفانه انسانها مخصوصا جوانها نسبت به والدین کمال ادب و احترام را ندارند.

قرآن کریم در چهار سوره سفارش به احسان فرموده است.

سوره بقره آیه 83

سوره نساء آیه 36

سوره انعام آیه 151

سوره اسراء آیه23

------------------------------------------------

قران کریم انسان ها را در برخورد با والدین دو صنف میداند.

صنف اول آنانکه نسبت به والدین احسان و اکرام دارند و مؤدب اند.

صنف دوم آنانکه نسبت به والدین بی ادب هستند.

خطاب قرآن با صنف اول با واژه توصیه و وصیت و تذکر است .

و وصینا الانسان بوالدیه احسانا " سوره احقاف آیه 15

و وصینا الانسان بوالدیه حسنا " سوره عنکبوت آیه 8

توصیه و تذکر و وصیت واژه ملایم و لطیف است .

---------------------------------------------------

اما در مورد صنف دوم که بی ادب هستند قرآن کریم با واژه حکم و قضاوت وارد عمل میشود :

در سوره مبارکه اسراء آیه 23 میفرماید:

وقضی ربک ان لاتعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا

خداوند حکم و قضاوت نمود که غیر از او را نپرستید و به والدین احسان کنید.

نکات:

1- واژه قضاوت مفهوم مؤکدتری از( امر) است و به معنای امر و فرمان قطعی و محکم میباشد مربوط به دادگاه است گویا فرزندان تخلف کرده اند و نسبت به والدین بی ادبی کرده اند و حال قاضی و حاکم خداوند است.

2- مسأله احسان به والدین را کنار مسأله توحید قرار داده است معلوم است که به همان اندازه که مسأله توحید مهم است احسان به والدین هم مهم است.

3- احسان به صورت مطلق آمده است والدین مسلمان باشند یا کافر. فرقی نمیکند باید احسان شوند.

4- نکره بودن احسان تأکید بیشتر را میرساند.

----------------------------------------

در این آیه شریفه (سوره اسراء آیه 23) سه ادب را به بی ادبان به ساحت مقدس والدین یاد میدهد:

1- ادب گفتاری: فلا تقل لهما اف " ولا تنهرهما

در گفتار مؤدب باش نه اف بگو و نه داد و فریاد بزن، واژه اف خفیف ترین واژه است.

(گاهی بچه در مقابل میهمان شیطنت میکند پدر ملاحظه میکند و نمی خواهد حرفی بزند لذا سر را بزیر انداخته و میگوید اوف)

این واژه اگرچه خفیف ترین است اما حق ندارد کسی برای والدین بکار برد

امام صادق (علیه السلام) می فرماید:

لو علم الله شیئا هو ادنی من اف انهی عنه و هو من ادنی العقوق

اگر چیزی کمتر از اف وجود داشت خدا از آن نهی می کرد (یعنی اف کمترین اظهار ناراحتی است و حداقل بی احترامی و بی ادبی است) تفسیر نمونه

در گفتار با دیگران کلاس میگذارد و خود را مؤدب جلوه میدهد دیگرانی که هیچ حق وحقوق خصوصی بر او ندارند اما والدین را که حق به گردن او دارند با واژه های درشت و زشت خطاب و عتاب میکند.

----------------------------------------------------

2- ادب رفتاری: واخفض لهما جناح الذل من الرحمه

در همین آیه سوره اسراء سفارش ادب در رفتار مینماید که در همه امور زندگی والدین باید به محبت و تواضع و کمال ادب رفتار کرد.

داستانی از بی ادبی رفتاری: خدا رحمت کند مرحوم آیت الله زاهد که امام جماعت مسجد امام قم بود.

شخصی نزد او آمد عرض کرد آقا کمکم کنید الان هشت ماه است مادرم منزل من است و از او پذیرایی میکنم و به او میرسم ولی برادرم دراین امرکمک نمی کند.

مرحوم زاهد فرستاد دنبال برادرش و به او فرمود: چرا برادرت را در رسیدگی به مادر کمک نمیکنی؟

آن شخص عرض کرد هشت ماه پیش پدرم زنده بود من و این برادرم برای رسیدگی به والدین بین هم قرعه انداختیم پدرم درقرعه به من افتاد مادرم به این برادرم رسید خب شانس من خوب بود بعد از دو ماه پدرم فوت کرد رسیدگی مادر دیگر ارتباطی به من ندارد اگر این برادرم شانس ندارد به من چه ؟

مرحوم زاهد او را نصیحت کردند و از او خواستند کمک کند.

---------------------------------------

داستان دیگر از ادب رفتاری:

خدا رحمت کند مرحوم آیت الله سید شهاب الدین نجفی مرعشی را، از ایشان سئوال کردند شما چه کردید به این مقام رسیدید؟

ایشان فرمودند: همه این الطاف از یک دعای پدرم بود.

روزی مادرم غذا آماده کرده بود به من فرمود سید شهاب الدین ، مادرجان برو پدرت را خبر کن برای ناهار تشریف بیاورند.

من آمدم پشت در اتاق پدرم (سید محمود مرعشی نجفی)

از پشت شیشه نگاه کردم دیدم خواب است خدایا چه کنم او را صدا بزنم که خواب ناز است صدا نزنم که امر مادرم را اطاعت نکردم با احتیاط و بیصدا وارد شدم آمدم پایین پای بابا و صورتم را کف پای بابا میکشیدم که او تحریک شود و با نوازش صورتم به کف پایش او بیدار شود نه با صدا زدن.

چشمانش را باز کرد لبخندی زد فرمود: سید شهاب الدین تویی بابا ؟. عرض کردم بله . غذا آماده است بفرمایید.

بلند شدند نشستند و دست بلند کردند و دعا کردند که خدایا سید شهاب الدین مرا از علوم اهل بیت سیراب کن

من هم گفتم الهی آمین

------------------------------------------

حال چگونه است برخی نه تنها ادب نمی کنند بلکه به والدین پرخاش میکنند یا آنان را کتک میزنند؟ خانمی نقل میکرد روزی نیست که از دست فرزندانم مورد عتاب و پرخاش قرار نگیرم به اندک بهانه ای از غذا و شستن لباس و خرید مرا کتک میزنند بعد میگفت حاج آقا پسرم چشم راست مرا کور کرده.

-----------------------------------------

3- ادب قلبی: در قلب تو نیز در باب والدین مؤدب باش و جز خیر و نیکی و سلامتی و طول عمر چیزی نخواه . در همین آیه مورد بحث قرآن میفرماید اگر خواستی با خدا در قلبت هم در مورد والدین سخن بگویی مبادا نفرین کنی یا مرگ آنان را بطلبی بلکه فقط یک جمله حق داری با من در مورد والدین سخن بگویی آنهم این جمله است که :

رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا

خدایا به آنان رحم کن همانگونه که آنان به من رحم کردند.

داستان:

کاسبی میگفت به خانه آمدم پشت میز مطالعه پسرم نشستم بر روی یک برگه تمام اموال مرا حساب کرده بود که مغازه یک میلیارد تومان. اجناس داخل مغازه یک میلیارد تومان. خانه یک میلیارد تومان. باغ یک میلیارد تومان و.....

سپس جمع زده بود بعد مالیات و عوارض آن را کم کرده بود بعد الباقی را بین خود و برادر و خواهرش تقسیم کرده بود در آخر هم جمله ای نوشته بود که:

اگر خداوند لطف میکرد و عزرائیل را می فرستاد بیاید جان این پیر خرف و کودن را بگیرد خالص دو میلیارد به من میرسد

-------------------------------------------

آنان در قلب خود از ابتدای تولدت آرزوی سلامتی و طول عمرتو را مینمایند این نهایت بی انصافی است که آرزوی مرگ آنان را بکنی

--------------------------------------------

یک توسل:

سفارش شده برخی حقائق را که آثار آنرا حفظ کنید مانند تألیف و کتابت علما و نام نیکان و آثار تاریخی برای عبرت گرفتن.

اما برخی را می گویند آثار را از میان بردارید مانند وقتی که پدر یا مادری از دنیا میروند برای اینکه کودکان و فرزندانش با دیدن آثار دلشان نسوزد و داغشان تازه نشود میگویند آثارشان را پنهان کنید

وقتی امیرالمؤمنین وارد منزل شد امام حسین آمد محضر بابا عرض کرد بابا وقتی شما از خانه بیرون میروید زینب جانماز مادر را میاورد چادر مادر را به سر می کند مانند مادر نماز میخواند و اشک میریزد

آثار مادر را میدیدند و گریه میکردند لایوم کیومک یا اباعبدالله...

چه گذشت به بچه های خردسال حسین که چهل منزل سر بریده را بالای نی دیدند...

و ضجه زدند وقتی گریه میکردند عوض نوازش با تازیانه آنان را ساکت میکردند...

الا لعنت الله علی القوم الظالمین

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

کتاب شریف نهج البلاغه با 239 خطبه، 79 نامه و 472 حکمت و موعظه پس از قرآن مجید و در کنار احادیث شریف، کتاب دنیا و آخرت است؛ کتابی است که به شؤونات مختلف دنیوی و اخروی انسانها از جمله مبحث: «حکومت اسلامی، آیین زمامداری، رهبری، و ویژگی های حاکم اسلامی » نیک پرداخته است که امید است مجموعه مقالات این شماره برای علاقه مندان به این مبحث مهم، قابل توجه و سودمند باشد .
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʂ)

نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (2)

هر یک از این دو امتیاز به تنهایی کافی است که به کلمات علی (ع) ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یکدیگر، یعنی این که سخنی در مسیرها و میدان های مختلف و احیاناً متضاد رفته و در عین حال کمال فصاحت و بلاغت را در همه ی آنها حفظ کرده باشد، سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی (ع) در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
Powered by TayaCMS