اعتکاف(1)

اعتکاف(1)

اشاره

اعتکاف:

تعریف اعتکاف

اقسام اعتکاف

زمان اعتکاف

شرایط اعتکاف کننده:

شرایط اعتکاف:

نیت اعتکاف

روزه اعتکاف

مدت اعتکاف

مکان اعتکاف

تعریف مسجد جامع

خروج از مسجد در اعتکاف

محرمات اعتکاف

اشاره

نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین محمد حسین فلاح زاده

اعتکاف:

تعریف اعتکاف

1- اعتکاف،در لغت به معنای توقف در جایی است و در احکام عبارت است از ماندن در مسجد به قصد عبادت خداوند با شرایطی که خواهد آمد.

2- انسان می تواند در حال اعتکاف، بنشیند، بایستد، بخوابد یا راه برود.

اقسام اعتکاف

3- اعتکاف بر دو قسم است، مستحب و واجب، که در اصل یک عمل مستحبی است ولی ممکن است به سببی واجب شود مانند:

نذر، عهد یا قسم مثلا انسان نذر کند یا با خدای خود عهد کند یا قسم بخورد که اگر در فلان کار موفق شد یا از فلان بیماری شفا پیدا کرد چند روز در مسجد معتکف شود.

زمان اعتکاف

4- در طول سال در هر زمانی که انسان بتواند حداقل سه روز در مسجد بماند و روزه بگیرد صحیح است ولی بهترین زمان برای اعتکاف ماه مبارک رمضان و دهه آخر آن است.

شرایط اعتکاف کننده:

1- عقل (از دیوانه صحیح نیست)

2- ایمان (از غیر مؤمن صحیح نیست)

3- قصد قربت (هرگونه ریا و خودنمایی، اعتکاف را باطل می کند)

4- روزه داری در ایام اعتکاف

5- اجازه گرفتن از کسی که اجازه او لازم است مثلا فرزند از والدین

شرایط اعتکاف:

1- زمان آن از سه روز کمتر نباشد

2- مکان آن در مسجد باشد

3- ادامه ماندن در مسجد و خارج نشدن از آن

نیت اعتکاف

1- اعتکاف همانند سایر عبادات باید با نیت و قصد قربت باشد و هرگونه ریا و خودنمایی و قصد غیر الهی آن را باطل می کند.

2- در نیت اعتکاف قصد وجه شرط نیست یعنی لازم نیست قصد کند که اعتکاف واجب است یا مستحب.

3- از آغاز تا پایان اعتکاف باید با نیت و قصد قربت باشد بنابر این اگر به همین قصد اعتکاف را شروع کند صحیح است همچنین اگر به قصد اینکه فردا معتکف شود به مسجد برود و از اول وقت (طلوع فجر) در آنجا باشد صحیح است.

روزه اعتکاف

1- انسان در ایام اعتکاف باید روزه بگیرد، بنابر این کسی که نمی تواند روزه بگیرد مانند: مسافر، مریض و ... و کسی که عمدا روزه نگیرد، اعتکافش صحیح نیست.

2- لازم نیست که روزه، مخصوص به اعتکاف باشد بلکه هر روزه ای باشد صحیح است مثلا در ایام اعتکاف روزه قضا یا نذری بجا آورد.

3- انسان می تواند نذر کند در سفر روزه بگیرد و به نظر برخی مراجع معظم تقلید حتی هنگام سفر هم می تواند نذر کند که روزه بگیرد و در این صورت اعتکافش صحیح است.

مدت اعتکاف

1- مدت اعتکاف حداقل سه روز است و در کمتر از آن صحیح نیست ولی در زیادتر از سه روز حدی ندارد.

2- این سه روز از طلوع فجر روز اول تا مغرب روز سوم است بنابر این اگر بعد از طلوع فجر حتی با چند دقیقه تاخیر به مسجد برسد آن روز جزو اعتکاف به حساب نمی آید و چنانچه قبل از مغرب روز سوم اعتکاف را قطع کند، افزون بر آنکه کار حرامی کرده اعتکاف نیز باطل است.

3- سه روز اعتکاف با شبهای آن است که حداقل سه روز و دو شب است بنابر این نمی تواند شبها را از مسجد خارج شود یا نذر کند که سه روز بدون شبها در مسجد معتکف شود.

مکان اعتکاف

1- اعتکاف تنها در مسجد صحیح است بنابر این اگر کسی در خانه خود یا در حسینیه یا در حرم معتکف شود صحیح نیست و از مساجد نیز تنها در این مساجد،اعتکاف صحیح است.

مسجد الحرام

مسجد النبی صلی الله علیه و آله

مسجد جامع کوفه

مسجد بصره

و به قصد رجاء ( یعنی به نیت مطلوب بودن و به امید پاداش و ثواب) می توان در مسجد جامع هر شهر معتکف شد.

2- اگر جای شخص دیگری را غصب کند یا عمدا بر فرش غصبی بنشیند هر چند گناه کرده است ولی اعتکافش باطل نیست.

تعریف مسجد جامع

تعریف مسجد جامع چیست؟

مسجد جامع مسجدی است که اغلب اوقات بیشتر از سایر مساجد جمعیت داشته باشد و یا مسجدی که برای اجتماع زیادی از اهالی آنجا ساخته شده و اختصاص به گروه خاصی یا اهالی محله ای نداشته باشد.

خروج از مسجد در اعتکاف

1- در موارد ذیل معتکف می تواند از مسجد خارج شود:

برای گواهی دادن در دادگاه.

برای تشییع جنازه، در صورتی که میت یک نحو وابستگی به معتکف داشته باشد به طوری که شرکت در تشییع جنازه او از ضرورتهای عرفی او به حساب آید.

برای انجام سایر کارهای ضروری عرفی یا شرعی، خواه واجب باشد یا مستحب، مربوط به امور دنیوی باشد یا اخروی ولی مصلحتی در آن نهفته باشد.

2- در این موارد بر معتکف واجب است از مسجد خارج شود:

برای انجام غسل جنابت.

برای پرداخت طلب دیگران در صورتی که نتواند در مسجد آن را بپردازد.

برای انجام کار واجب دیگری که لازم باشد از مسجد خارج شود.

3- کسی که خارج شدن از مسجد بر او واجب شده باشد ولی تخلف کند و خارج نشود هر چند گناه کرده است ولی اعتکاف باطل نیست، مگر کسی که با حال جنابت در مسجد توقف کند.

4- اگر به سبب فراموشی از مسجد خارج شود، اعتکافش باطل نیست.

محرمات اعتکاف

1- آنچه بر معتکف حرام است بدین شرح است:

استفاده از عطریات و گیاهان خوشبو

خرید و فروش

مجادله در امور دنیوی و دینی در صورتی که به قصد غلبه بر طرف مقابل و اظهار فضیلت و برتری باشد.

استفاده شهوانی از جنس مخالف

استمناء (یعنی انسان با خود کاری کند که از او منی بیرون آید.)

2- معتکف باید روزها را روزه دار باشد و از هر کاری که روزه را باطل می کند پرهیز کند و هر آنچه روزه را باطل می کند اعتکاف را نیز باطل می کند.

3- به جز مبطلات روزه سایر محرمات، اختصاص به روز ندارد و بلکه در شب نیز باید از آنها پرهیز کند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
Powered by TayaCMS