ايام خاص دعا

ايام خاص دعا

تأثیر اعیاد در اجابت دعا

عرفه، روز دعا و تضرع

شب های مخصوص دعا

ذکر مصیبت

کلید واژه ها: دعا- عید فطر- عید قربان- عید مبعث- عرفه- زمان دعا- مکان دعا.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[1].

تأثیر اعیاد در اجابت دعا

از بین اعیاد، یکی روز عید فطر است. ما در روایات داریم که آن هم زمان مؤثر بر روی اجابت دعا است. به ذهنم این است که در گذشته من این را به مناسبت شب عید فطر مطرح کردم که علی(علیه السلام) روز عید فطر در خطبه ای این جملات را فرمودند:

«أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً وَ جَعَلَكُمْ لَهُ أَهْلًا فَاذْكُرُوا اللَّهَ يَذْكُرْكُمْ وَ كَبِّرُوهُ وَ عَظِّمُوهُ وَ سَبِّحُوهُ وَ مَجِّدُوهُ وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ»[2]. حضرت راجع به روز عید فطر می فرماید درخواست کنید از خدا و دعا کنید و بدانید که این دعاها را خداوند به اجابت می رساند و می پذیرد. معلوم می شود این زمان خاص روی اجابت دعا اثر دارد.

عید قربان هم که به آن «عید أضحی» می گویند، همین طور است. آنجا هم از علی(علیه السلام) روایتی است که حضرت فرمود:

«سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَخْطُبُ يَوْمَ النَّحْرِ»؛ یعنی شنیدم که پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) در روز عید قربان داشت خطبه می خواند؛ «وَ هُوَ يَقُولُ هَذَا يَوْمُ الثَّجِّ وَ الْعَجِّ»؛ بعد خود پیغمبر «ثجّ» و «عجّ» را معنا می کنند؛ به «عجّ» که می رسند، می فرمایند: «وَ الْعَجُّ الدُّعَاءُ فَعِجُّوا إِلَى اللَّهِ»؛ یعنی «عجّ» همان دعا است؛ از خدا درخواست کنید. بعد پیغمبر این جملات را فرمود: «فَوَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»[3]. قسم به آن موجودی که جان من در دست او است، کسی از اینجا نمی رود مگر اینکه مورد مغفرت خداوند قرار می گیرد. معلوم می شود دعا در آن روز مؤثر بود.

البته در روایت مربوط به عید فطر، علی(علیه السلام) در خطبه شان به خود زمان تکیه می کند و می فرمایند:

«أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً»؛ و بعد هم می فرمایند:«وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ». پس معلوم می شود این زمان بر دعا مؤثر است. این روایت با آن روایت در همین جهت عامل «زمان» مشترک است؛ یعنی خود این روزها بر روی دعا مؤثر است. البته در روایت عید قربان، یک موضع و مکان مشخص هم مطرح است. چون حضرت فرمود: «لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ امّا در روایت عید فطر موضع و مکان مطرح نیست؛ فقط زمان روز عید مطرح شده است.

من حالا نکته ای را می خواستم نسبت به هر دو روایت عرض کنم و آن این است که هر دو روایت مربوط به عید فطر و عید أضحی است که در این دو روز «نماز عید و خطبه» تشریع شده است. چه بسا مسأله این است که در آن روز و آن زمان، توجه به خدا بیشتر است و لذا دعا هم به اجابت نزدیکتر است. چون هر دو روایت بخشی از خطبه نماز عید بود؛ هم برای علی (علیه السلام)، هم برای پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم)، هر دو خطبه است. لذا این نکته که در بحث دعا مطرح است که هسته مرکزی دعا از نظر پذیرش که عبارت از توجه داعی به خداوند را تقویت می کند. یعنی هرچه توجه بیشتر باشد، تأثیر دعا هم بیشتر می شود. هر دو روایت مربوط به روز عید و خطبه و هنگام نماز عید است. یعنی در دو موقعیتی است که انسان ها متوجه خدا هستند؛ چون وقت نماز عید است و اصلاً برای عبادت و نماز و توجه به خدا آنجا جمع شده اند. لذا آنچه که در دعا مطرح است و نسبت به اجابت، هسته مرکزی دعا است که همان توجه إلی الله تعالی است، در هر دو موقعیت فراهم بوده است. می خواستم این نکته را بگویم که روز، روز عید بوده و روزی است که نماز عید می خواندند و بعد هم خطبه می خواندند؛ اصلاً برای نماز و خطبه آنجا جمع شده بودند. لذا در روایتی که برای پیغمبر است، حضرت می فرماید:

«لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ کسی از اینجا نمی رود و متفرّق نمی شود مگر آنکه آمرزیده شده است. یعنی این خصوصیّت «موضع» را هم در این روایت مطرح کرده اند.

یکی دیگر از اعیادی که در اسلام بزرگ است، روز مبعث است. یک روایت از امام صادق (صلوات الله علیه) است که حضرت فرمودند: <

«يَوْمُ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ نُبِّئَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ صَلَّى فِيهِ أَيَّ وَقْتٍ شَاءَ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ رَكْعَةً»؛ در روز بیست و هفتم ماه رجب که روز مبعث پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) است، هرکس در هر وقت آن روز دوازده رکعت نماز بخواند؛ «ثُمَّ يَقُولُ اللَّهُ اللَّهُ رَبِّي لَا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً أَرْبَعَ مَرَّاتٍ»؛ بعد هم چهار مرتبه این جمله را بگوید؛ «ثُمَّ يَدْعُو فَلَا يَدْعُو بِشَيْ ءٍ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ فِي كُلِّ حَاجَةٍ»[4]. بعد دعا کند، این طور نیست که دعایی کند مگر اینکه به اجابت می رسد؛ نسبت به هر حاجت مشروعی که داشته باشد.

در اینجا دوباره زمان را مطرح کرده است؛ فرمود:

«أَيَّ وَقْتٍ»؛ یعنی هر وقت از این روز که بخواهد؛ چه صبح باشد، چه بعد از ظهر باشد. بعد هم دقت کنید که اینجا هم نماز مطرح است. اوّل می فرماید دوازده رکعت نماز بخواند، بعد دعا کند. در آن دو مورد قبلی چون عید أضحی و عید فطر خودش نماز داشت، دیگر نماز جداگانه ای مطرح نبود. آنجا هم خطبه داشت؛ ولی اینجا نه، روز مبعث نماز ندارد. لذا می گوید دوازده رکعت نماز بخواند و بعد دعا کند. دوباره این همان نکته ای است که من در بحث دعا گفتم و آن این است که مسأله بر محور همان توجه عبد به ربّ است. اوّل بهترین عملی که کُرنش و پرستش نسبت به معبود است را انجام بده، و بعد از او درخواست کن.

 

عرفه، روز دعا و تضرع

ما روایات بسیار زیادی داریم که در آن، زمان ها را مطرح کرده اند و این زمان هایی که ما تا حالا گفتیم را ردیف کرده اند که یک مجموعه است. در بین زمان هایی که مطرح شده، غیر از این سه عیدی که من عرض کردم یعنی عید فطر و عید أضحی و عید مبعث روز خاص دیگری هم هست که «روز عرفه» است و درباره آن خیلی روایت داریم که این زمان هم بر روی دعا مؤثر است. روایات متعددی داریم که من فقط به یکی دو مورد اشاره می کنم. روایتی از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) است که حضرت فرمودند: <

«أفْضَلُ الدُّعَاءِ دُعَاءُ یَومِ الْعَرَفَۀِ»[5]. روایت خیلی کوتاه و گویا است. بافضیلت ترین دعاها، دعای روز عرفه است.

در اینجا من مسأله ای را مطرح کنم؛وان بحث تأثیر زمان ومکان روی اجابت دعا است. خود روز «عرفه»، یعنی این زمان در اجابت دعا مؤثر است؛ امّا نسبت به اجابت دعا در «عرفات» هم روایاتی داریم که این مکان را مطرح کرده است. پس ما یک زمان داریم که می گوییم «عرفه» و یک مکان داریم که عبارت است از «عرفات»، به اعتبار اینکه حجّاج به آن زمین می روند. هم زمان مؤثر است و هم مکان مؤثر است. مثل این می ماند که بگویی لیله قدر مؤثر است؛ مسجد هم مؤثر است. ما در روایات نسبت به مکان ها داریم که مسجد، مکان مؤثر در اجابت است. روایاتی داریم که اگر کسی حاجتی داشته باشد، وضو بگیرد و برود در مسجد دو رکعت نماز بخواند. می خواستم این را عرض کنم که یک وقت این ها با هم خَلط نشود. هم زمان مؤثر است و هم مکان .

در خصوص «عرفه»، چون مسأله مکان در ذهن ها بوده، چه بسا بعضی ها یکباره به ذهنشان می آمده که این عرفه ای که در روایت وارد شده، نکند همان مسأله دعا در عرفات باشد؛ لذا من روایتی را می خوانم که می گوید نه، مسأله این نیست؛ اینجا تکیه روی «زمان» است و «مکان» را نمی خواهد مطرح کند. بحث مکان، بحث جداگانه ای است. من می خواستم این را تفکیک کنم. در یک روایتی است از علی(علیه السلام) که حضرت فرمود:

«لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَكَّةَ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ يَجْتَمِعُوا فِي الْأَمْصَارِ يَوْمَ عَرَفَةَ يَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ»[6]. ببینید حضرت چقدر زیبا جداسازی کردند؛ می فرماید اشکالی ندارد که در شهرهای دیگر هم که هستید، روز عرفه جمع شوید و دعا بخوانید.

«لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَكَّةَ»؛ ما در دنیا چند جا عرفات نداریم؛ یک جا داریم آن هم پشت مکّه است. آنجا زمین عرفات است. امّا «لَا بَأْسَ بِأَنْ يَجْتَمِعُوا فِي الْأَمْصَارِ يَوْمَ عَرَفَةَ يَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ». یعنی درست است که «عرفات» فقط یک جا است؛ ولی شما «روز عرفه» در جاهای دیگر جمع شوید و دعا کنید. چقدر زیبا این ها را از هم جداسازی می کنند که زمان خودش مؤثر است و تأثیرش غیر تأثیر مکان است.

راجع به مکان یعنی عرفات ما روایتی داریم که در خصوص ماه مبارک رمضان از امام صادق(صلوات الله علیه) است که حضرت فرمود:

«مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مَا يُغْفَرُ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ»[7].این روایت را گفته اند ظهورش در این است که نعوذبالله ، خدا نکند، خدا برای ما نیاورد اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، او دیگر در آینده بعید است که مورد مغفرت خدا قرار بگیرد. چون بهترین زمان ها این زمان بود. یعنی ماه رمضان برای اینکه انسان مشمول مغفرت الهی قرار بگیرد، بهترین زمان بود. حالا اگر کسی در این زمان مورد مغفرت واقع نشد، او دیگر در آینده مورد مغفرت قرار نخواهد گرفت، مگر اینکه عرفه را درک کند؛

«إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ».

اینجا از نظر طلبگی دو احتمال وجود دارد؛ احتمال اوّل این است که

«إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ» یعنی «روز عرفه»؛ چون قبلش زمان مطرح است و بحث بر سر ماه مبارک رمضان است که خودش زمان است. احتمال دوم این است که منظور از «إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ» این باشد که مگر اینکه این موفق شود به «عرفات» برود؛ یعنی احتمال مکان را مطرح کرده اند. البته اگر عرفات هم مراد باشد، این طور نیست که هر روزی که خواست به عرفات برود؛ بلکه آن هم مربوط به «روز عرفه» است. غرضم این بود که یکی از زمان هایی که اثرگذار است روی اجابت دعا و روایات بسیار هم راجع به آن داریم، روز عرفه است.

 

 

شب های مخصوص دعا

روایاتی هم که بین این ها را جمع کرده زیاد داریم؛ یک روایت از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) است که فرمودند:

«خَمْسُ لَیَالٍ لَا تُرَدُّ فِیهِنَّ الدَّعْوَۀُ أوَّلُ لَیْلَۀٍ مِنْ رَجَبٍ وَ لَیْلَةُ نِصفٍ مِنْ شَعْبَانَ وَ لَیْلَۀُ الْجُمُعَۀِ وَ لَیْلَۀُ الْفِطْرِ وَ لَیْلَۀُ النَّحْرِ». یعنی همین هایی که ما همه را قبلاً گفتیم. ما روایات زیادی داریم که این زمان ها را یک جا جمع کرده اند. البته در یکی چهار مورد دارد، یکی پنج مورد دارد. این روایت پنج مورد در آن مطرح شده بود که ما اینها را یکی یکی بررسی کردیم. این مربوط به زمان ها بود. آن وقت مکان ها را هم ما داریم و روایاتی که مسأله مکان ها را مطرح کرده است. آنچه تا اینجا گفته ایم به طور کلّی نسبت به دعاهای غیرمأثور بود. دعاهای غیرمأثور یعنی دعاهایی که خودمان از خدا می خواهیم حاجت هایمان را طلب کنیم.

 

ذکر مصیبت

ما در مقاتل داریم که وقتی خاندان حسین(علیه السلام) را از کربلا حرکت دادند، این ها را به سمت کوفه بردند. یکی از صحنه هایی که در کوفه اتفاق افتاد و درتاریخ هست این صحنه است که مردم را قبلاً خبر کردند که بیایند؛ بعد هم ـ نعوذ بالله ـ این طوری معرفی کردند و گفتند یک عده خارجی بر خلیفه، یعنی بر یزید خروج کرده اند و او آنها را قلع و قمعشان کرده و حالا هم آنها را به اسارت گرفته است. خوب، معلوم است که مردم چقدر ناراحت می شوند دیگر. تمام جمعیت شهر کوفه از خانه ها بیرون ریختند.

شخصی است بنام مُسلم جسّاس، یعنی گچ کار؛ می گوید من در دارالعماره بودم و داشتم گچ کاری می کردم. دیدم همهمه و سروصدای عجیبی در شهر بلند شده است. از یکی از خدمه دارالعماره سؤال کردم چه خبر است؟ این همهمه و سروصدا برای چیست؟ گفت یک خارجی خروج کرده بر یزید و این ها را کشته اند و بعد هم خاندانش را به اسارت گرفته اند و آورده اند. از او سؤال کردم اسم این خارجی چه بوده است؟ اسمش را به من بگو. گفت اسمش حسین بن علی است. ببینید کار به کجا رسیده است. گفت من مقداری تأمل کردم که این رد شود. وقتی از من دور شد چنان محکم سیلی به صورت خودم زدم و گفتم عجب! پسر پیغمبر شده خارجی؟! می گوید از دارالعماره بیرون آمدم؛ آمدم در شهر که ببینم چه خبر است. یک دفعه نگاه کردم، دیدم که این مرکب ها یکی پس از دیگری دارند می آیند. سرها روی نیزه ها است. گفت به اوّلین سر که برخورد کردم، دیدم شبیه ترین افراد به پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) است...

در روایتی دارد، زینب(سلام الله علیها) آن روز آنجا خطبه خواند. صدای زینب(سلام الله علیها) بلند شد به خطبه خواندن؛ مردم کوفه با صدای علی آشنا بودند؛ دیدند طنین صدای علی(علیه السلام) است؛ آمدند جمع شدند. حضرت شروع کرد خطاب کردن و خطبه خواندن؛ در مقاتل دارد:

«ضَجَّ النَّاسُ بِالْبُکَاء»؛ یعنی صحنه عوض شد؛ مردم شروع کردند های های گریه کردن. حالا چه کار کنند که زینب را ساکت کنند؟ راه سکوت چیست؟ نیزه دار را گفتند آمد جلوی محمل زینب(سلام الله علیها)؛ سر حسین(علیه السلام) روی نیزه است؛ چشم زینب به سر برادر افتاد؛ خطبه را رها کرد؛ لحن سخن عوض شد؛ خطاب کرد به برادر «يَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ كَمَالًا غَالَهُ خَسْفُهُ فَأَبْدَا غُرُوبَا مَا تَوَهَّمْتُ يَا شَقِيقَ فُؤَادِي كَانَ هَذَا مُقَدَّراً مَكْتُوبَا»؛ ای برادر، من اصلاً فکر این را نمی کردم که یک چنین روزی بیاید که سر تو را بالای نیزه در مقابل خودم ببینم. یک وقت دیدند دوباره لحن سخن زینب(سلام الله علیها) عوض شد؛ چه بود؟ دید این نازدانه دارد خیره خیره به سر پدر نگاه می کند. گفت «يَا أَخِي فَاطِمَ الصَّغِيرَةَ كَلِّمْهَا فَقَدْ كَادَ قَلَبُهَا أَنْ يَذُوبَ»[8]؛ برادر، مقداری با این دختر کوچکت حرف بزن...

آیت الله آقا مجتبی تهرانی


[1] . بحارالأنوار، ج91، ص96.

[2] . مستدرك الوسائل، ج6، ص157.

[3] . بحارالأنوار، ج96، ص30.

[4] . الكافي، ج3، ص469 .

[5] . کنز العمال، ج5، ص66.

[6] . وسائل الشيعة، ج13، ص560.

[7] . بحارالأنوار، ج93، ص375.

[8] . بحارالأنوار، ج45، ص115.

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʂ)

نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (2)

هر یک از این دو امتیاز به تنهایی کافی است که به کلمات علی (ع) ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یکدیگر، یعنی این که سخنی در مسیرها و میدان های مختلف و احیاناً متضاد رفته و در عین حال کمال فصاحت و بلاغت را در همه ی آنها حفظ کرده باشد، سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی (ع) در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 امام شناسی در نهج البلاغه

امام شناسی در نهج البلاغه

از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
Powered by TayaCMS