تشکیل خانواده از نظر اسلام (2)

تشکیل خانواده از نظر اسلام (2)

خانواده موفق از این نقطه آغاز می شود که انسان بالغ و عاقل تصمیم می گیرد که همسر مناسب ودلخواه خود را پیدا کند زیرا می داند که اولین سنگ بنای خا نواده انتخاب همسرخوب است وسهل انگاری وتصمیم گیری عجولانه اولین پایه و مهم ترین اصل داشتن یک خانواده خوب رازیر سؤال می برد.

 

پیشوایان ما بر این موضوع که به اصالت خانوادگی, ایمان و اعتقاد به خداوند و دستورات او, قدرت اداره ی زندگی و تدبیر آن, سلامت جسمی وفکری ,عقل و درایت, علم ودانش, عفیف بودن, با محبت بودن, غیور بودن, محبت به رسول خدا «ص»و اهل بیت ایشان, زیبایی و مورد پسند بودن, خوش سابقه در اخلاق, قناعت در بهره مندی مال وثروت و اهل کار و تلاش بودن را از اصول اساسی انتخاب یک همسر مناسب می دانند. پیامبر «ص»در این باره می فرمایند:باخانواده ی خوب وشایسته وصلت کنید زیرا خون اثر داردهمچنین می فرمایند:کسی که بازنی به خاطر مال و دارایی ازدواج کند خداوند اورا به حال خود واگذار می کندوکسی که به خاطر جمال وزیبایی با او ازدواج کند در او امور نا خوشایند خواهد دید وکسی که به خاطر ایمان و ارزش های دینی با اوازدواج نماید خداوند همه ی آن امتیازات مادی وظاهری را برای او فراهم می کند.«راه زندگی شماره ی 283ص22»

 

آن گاه که خانواده بر پایه صحیح شکل گرفت باید ویژگی هایی را رعایت کنند تابه عنوان خانواده ی موفق شناخته شوند.

 

معیار های خانواده ی موفق:

 

1)همسران در خانواده ی موفق مانند دو بال یک پرنده مکمل هم هستند.

 

رشد وترقی یک جانبه در این خانواده مد نظر نبوده واز هر فرصتی برای رشد همدیگر و بهره وری از زندگی مشترک استفاده می کنند .هیچکدام از اعضای خانواده دیگری را بار دوش خود نمی داند و همگی در یک رقابت سازنده برای پیشرفت خودشان و دیگر اعضا تلاش میکنند بین همه ی افراد و مخصوصا والدین که الگوی اصلی خانواده هستند تبادل عاطفی در برابرانجماد عاطفی حکمفرماست آنها عواطف خود را با شیوه های قلبی کلامی و عملی ابراز میدارند عشق و علاقه واقعی بین پدر و مادر سمبل عشق به فرزندان و فرزندان به همدیگر است«خانواده خوشبخت,فرزندموفق ص11»

 

اگرعلاقه در محیط خانواده به صورت کلامی مطرح شود عشق و فداکاری درآن خانواده به اوج می رسد .پیامبر(ص) دراین زمینه می فرمایند" این گفته ی مرد به زن که (تورادوست دارم) هرگز از قلب زن بیرون نمی رود".«همسران سازگار ص 330»همچنین می فر مایند" مردی که برای همسرش لقمه می گیرد نزد خدا پاداش دارد."«همسران سازگارص196»

 

همچنین نبی مکرم اسلام (ص)می فرمایند." هر زنی که یک لیوان آب به شوهرش بدهد از یک سال روزه داری و شب زنده داری برایش برتر است."

 

2)در این خانواده ها بینش تکاپویی حکمفرماست.

 

یعنی بینشی که فرد را بر می انگیزد تا روابط زندگی را پدیده ای بسته وجبری وگریزناپذیر نپندارد.اعضای خانواده همدیگر را ارزشمند می دانندوبه کرامت انسانی همدیگر احترام می گذارند.عرصه ی زندگی را به نوآوری می گشایند ودرراه رسیدن به کمالات کمک و یاور همدیگر هستند.وبه این نکته واقفندکه خداوندانسان راعزیزآفریدواورابرسایرموجودات کرامت بخشید وخطاب به او فرموده است:

 

ای فرزند آدم اشیاءرابرای توآفریدم وتو رابرای خودم آفریدم(حدیث قدسی) کفایت وکرامت نفس یا عزت نفس موجب میشودکه انسان از جهات مختلف متعادل باشد و بر اساس ارزشها و اصول انسانی عمل کند.«خانواده وفرزندان ص101».

 

3)این خانواده ها همواره مثبت گراهستند.

 

آنهازیباییهای همدیگررامی بینند و آن رامرتبابازگومیکنند.در رفع زشتیهاوکاستیهای همدیگر تلاش می کنند.به جای تخاصم ودشمنی باروحیه ی سعه ی صدرباهمدیگربرخوردمی کنند.همدیگررادرجمع کوچک وخوارنمی کنند.عیوب همدیگررادرجمع مطرح نمی کنند.به سخنان یکدیگر باکمال علاقه گوش فرامیدهند.از مقایسه همسر و فرزندان خود با همسر وفرزندان سایر خانواده ها به شدت پر هیز می کنند «مجله پیوند شماره ی 301 ص 36»

 

4)در این خانواده ها صداقت وراستگویی وامانتداری همواره وجود دارد وتقویت میشود.

 

همچنین افراد با خودشان سنجیده می شوند و همواره به خاطر داشته هایشان تقدیر می شوند واز آنچه که ندارند ومستحق کسب آن هستند از هیچ تلاشی فروگذارنمی کنند.به حق وحقیقت خیلی بها داده می شود.در بحث های خانوادگی, خداوند, حق وحقیقت ومنطق قوی حاکم است واز تحکّم وزورواجبار خبری نیست.

 

5)در خانواده ی موفق ایرانی فرزندان جایگاه خود را می شناسند.

 

 آنهامی توانند به راحتی اظهار نظر کنند و والدین هم اگر موافق نبودند با استدلال آن هارا راهنمایی می کنند.

 

6)سپاس گزاری از یک دیگر در این خانواده ها از جایگاه والایی برخورداراست.

 

آنهابراین جمله ی امیرالمؤمنین واقفندکه"الشکر ترجمان النیه ولسان الطویه"«غرر الحكم و درر الكلم، ص: 70»سپاسگزاری بازگوکننده ی نیّت وزبان درون است.

 

7)نشاط وشادکامی رکن اساسی در موفقیت اعضاشناخته میشود.

 

گشاده رویی وخوش خلقی از دیگر ویژگیهای خانواده های ممتاز است.اعضا خانواده می اندیشند که با داشتن روحیه شاد وسالم فردایی بهتر برای خود رقم میزنند. آنها اصول اساسی شادی که عبارتند از:بیان احساسات ,خوش بینی وفعالیت, روابط اجتماعی ,صمیمیت ,خلاقیت وکاهش توقعات را خوب میدانند وآنها رارعایت می کنند.«شادی در خانواده ص93 »

 

8)نظم و انضباط.

 

آنهابه نظم در کارهاخیلی بهامی دهندومیدانند که برای رسیدن به خواسته هایشان بایدازهمه ی اعضا در حد توان انتظار داشت .  اعتماد به نفس فرزندان در این خانواده ها درسطح بالایی قراردارد.زیراآنان ازهمان بدوتولّدموردتوجه والدین بوده اند و ازمحبت والدین لبریز شده اند.آنها میتوانند در جامعه سربلند کنند وباتمام وجود نظرات خود را ابراز دارند.بین پدر ومادر وحدت نظر و عمل وجود دارد,همین امر باعث میشود که فرزندان برسر دوراهی حمایت ازپدر یا مادر قرار نگیرند وآرامش خود راحفظ کنند.

 

9)درخانواده های موفق ایرانی ارزش حفظ دین و اسلام در جایگاه والایی واقع شده است.

 

این ارزش رااز همان بدو تولد که با گفتن اذان و اقامه در گوش راست وچپ نوزاد انجام می دهیم به وضوح می بینیم.وقتی که سعی می کنیم آداب اسلامی را برای بزرگ کردن او داشته باشیم و رعایت کنیم ووهمچنین موقعی که به سن تشخیص رسید اورابا نماز و روزه ومسائل دینی آشنا می کنیم نشان دهنده آن است که خانواده اصیل ایرانی با تکیه بر اصول اسلامی می تواند به موفقیت های عالی دست پیداکند.بدون تردید از مهم ترین عوامل پیوند وپایداری ازدواج موفق و زندگی آرام,همسویی بینش ها وباورهای فرهنگی و پای بندی زوجین به ارزشها و فرایض الهی است.«خانواده خوشبخت,فرزند  موفق,ص205» در این خانواده ها فرزندان به هنگام تنهایی  خود رادرمانده و بی یاور نمی بینند. زیرا از وجود پدر و مادر بامحبتی در کنار خود آگاهند.آنها با اولین شکست زانوی غم بغل نمی گیرند زیرا می دانند برای موفقیت راههای مقابله با شکست را باید بیاموزند.

 

10)اهمیت به ورزش.

 

حفظ سلامتی اعضای خانواده از ویژگی های دیگری است که در این خانواده ها به چشم می خورد.همچنین اهمیت به مطالعه و تحقیق و پژوهش در حد توان فرزندان از نقاط مثبت این خانواده ها به شمار می آید.

 

11)رعایت تقوا و ترس از خداوند سر لوحه ی کارهای افراد این گونه خانواده هاست.

 

آنان از گناهانی مانند گوش کردن به موسیقی های غیرمجاز,مصرف مشروبات الکلی وقمارو ربا خواری و رشوه خواری بیزارند و هرگز خود واعضاء خانواده را با آنها آلوده نمی کنند.در این خانواده ها ار کلمه طلاق به هیچ وجه استفاده نمی شود.آنها اگر کم وکاستی در زندگی دیدند سعی می کنند راه حل های آن را بیابند ودر جهت حل مشکل خودشان اقدامات مختلف انجام می دهند تا به نتیجه مثبت برسند.

 

این گونه خانواده ها به اعضاء بزرگتر خانواده مثل پدر بزرگ و مادر بزرگ بهایی بسیار می دهند و بالهای خود را برای آنان می گسترانندو میدانند که رفتار صحیح با آنها زمینه ساز عالی تر شدن رفتار فرزندان در خانواده باپدر و مادر میشود.

 

(12دراین خانواده ها به خلاقیت کودکان بسیار بها می دهند

 

سعی میکنند از هوش و استعداد ذاتی آنان خوب بهره برداری کنند.اجازه می دهند  که فرزندانشان در جهت رشد این استعدادها تلاش کنند و در صورت شکست, او را امیدوار می کنند که میتواند باز هم تلاش کند و فکر خود را به کار گیرد تا نتیجه بهتری به دست آورد.

 

 مثلی هست که می گوید زوج بی نقص از یک زن کور و یک مرد کر درست شده اند.زیرا زن کور نمی تواند خطاهای شوهر را ببیند و مرد کر قادر به شنیدن غر غر های زن نیست.

 

  ارواح آدمیان در آغاز به صورت کروی و کامل بود آنگاه هرکدام به دو نیمه شده و از هم جدا شدند و از آن پس,هرکدام به دنبال نیمه گم  شده خودمی گردد.با پیوند زناشویی آدمی به گم شده خویش می رسد و آرام می گیرد.    (افلاطون در کتاب ضیافت)

 

 13)زوجین در این خانواده ها همدیگر را همانگونه که هستند به صورت تام و تمام می پذیرند.

 

آنها همسر خود را با هر شکل وقیافه,شغل و تحصیلات و خانواده ای که دارد می پذیرند و این نگرش را در خود پررنگ می کنند.همسران در خانواده های موفق این تفکر را در خود تقویت می کنند که این شخص با تمام ویژگیهای خوب و بدی که دارد مال من است و برای من است و من به او عشق می ورزم«مجله پیوند, شماره302».دکتر عابدی در کتاب شادی در خانواده می نویسد اگر ما در جمع خانوادگی مان همانطور که هستیم مورد پذیرش قرار گیریم آرامش پیدا می کنیم.«شادی در خانواده,ص102»

 

14)روابط اجتماعی  خوبی با دیگران در این خانواده ها حاکم است.

 

آنان میدانند که چگونه با افراد جامعه برخورد کنند,روابط و رفتار مناسب با افراد دیگر وچگونگی برخورد با افراد جامعه در خانواده آموزش داده میشود.به فرزندان چگونه"نه گفتن" را می آموزند.آنان یاد می گیرند که به خواسته های همه ی افراد جامعه پاسخ مثبت ندهند و ببینند طرف مقابل کیست و چه درخواستی دارد و آیا باید به خواسته او جواب مثبت داد یا خیر.آنان به فرزندان خود آموخته اند که قدرت نه گفتن یک توانایی مثبت است وباید برای کسب این توانایی تمرین کنند.رعایت بهداشت جسمانی وروحی وروانی ازاصولی است که در این خانواده ها مدّ نظرواقع می شود. آنها می دانندکه انسانهای موفق بایدسالم باشند.سلامتی جسمانی مقدمه ی سلامتی روحی وروانی میباشد.بنابر این برای سلامتی جسمانی خود برنامه ریزی دارندوهمچنین در جهت حفظ سلامتی روحی وروانی خود و اعضاءتلاش میکنند.

 

 15)در این خانواده هابه فرزندان آموخته میشودکه از ظلم و ستم در حق خودودرحق دیگران پرهیز کنند.

 

ابوحمزه ثمالی ازامام باقر (ع)نقل میکنند هنگامی که پدرم در آستانه ی رحلت بودمرابه سینه اش چسباندوفرمود :فرزندم توراسفارش می کنم به آنچه که پدرم در حال احتضار به من فرمود واین وصیتی بود که پدرانش نیز به آن سفارش کرد ه بودند .

 

 سپس امام فرمودند:فرزندم "مبادابرکسی که جزخدا پناهی ویاوری نداردستم رواداری .«بحارالانوار ج75ص308»«ازکتاب حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت»همچنین ازصفات دیگرخانواده های موفق میتوان به حفظ ایجاد آرامش و سکون در محیط خانواده وداشتن رفتاری عادلانه درروابط فردی واجتماعی واحسان و نیکی کردن به همدیگروعیب پوشی ازکاستی ها وضعفهای احتمالی همدیگروهمچنین داشتن جاذبه های زبانی گیراواستفاده نکردن از لحن توهین وتحقیر ودادوفریادوتوجه به جاذبه های رفتاری ومطلوبیت های منش ها وحفظ ظاهر آراسته ومرتّب وداشتن نظم وترتیب وسلیقه درزندگی وعنایت به فرزند آوری وفرزندپروری یاد کرد.«خانواده خوشبخت فرزند موفق ص203 »

 

آنچه دراین مقاله آمدتنها چکیده ای بود ازتعدادی از معیارهای خانواده های موفق ایرانی از دیدگاه اسلام.به امید آنکه خانواده های فهیم وبا درایت ایرانی درحفظ این معیارها و رعایت دیگر معیارهای مثبت جهت حفظ وبقای یک زندگی سالم تلاش کنند.

 خدایا تو را سپاس گزاریم که چراغ های فروزان هدایت را فرا راه ما بر افروختی تا از ظلمات جهل و سرگردانی به روشنایی معرفت و ایمان راه یابیم.

 

                         

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
Powered by TayaCMS