تقسيمات سخنراني ديني

تقسيمات سخنراني ديني

اهداف این درس:

انواع تقسيمات

سخنرانى می تواند به یکی از سبكهاى ذیل ارائه شود:

پرسش نامه

فعالیت بیشتر

درس پنجم:تقسیمات سخنرانی دینی

اهداف این درس:

  1. آشنایی با تقسیمات سخنرانی دینی؛
  2. ایجاد فضای ذهنی برای برخی از مباحثی که در آینده از آنها بحث خواهد شد.

انواع تقسيمات

سخنرانى دينى از جهات مختلفى قابل تقسيم است. سبكها، اسلوبها، گونه هاى مختلف مخاطبان و مقدار حضور آنها در جلسات سخنرانى، مدت زمان جلسات، تعداد آنها و نحوه قرار گرفتنشان در كنار يكديگر، بهره بردارى از ابزارهاى جديد، تنوع موضوعات و... شاخصهاى گوناگون و متنوعى هستند كه ما را به گونه هاى مختلف سخنرانى رهنمون مى شوند.

توجه به انواع سخنرانى از اين جهت حائز اهميت است كه روشهاى ارائه شده در كتاب بايد به صورت جامع نگر به همه آنها معطوف شود؛ مثلاً وقتى در تقسيم سخنرانى براساس موضوع مى گوييم يكى از اقسام آن سخنرانى سياسى است، بايد به محتوا و يا احياناً آن روشهايى توجه کرد كه لازم است در اين سخنرانى مد نظر قرار گيرد.

برخی انواع تقسیمات برای سخنرانی دینی را در ذیل بیان می کنیم.

الف) تقسيم براساس سبكها

سبك در لغت به معناى طرز، روش، شيوه، روش خاصى كه شاعر يا نويسنده، ادراك و احساس خود را بيان مى كند و طرز بيان ما فى الضمير[1] آمده است. مراد از سبك در سخنرانى، شاكله و هيئت اجرايى آن است.

توجه به وجود سبكهاى مختلف، سبب پرهيز از جمود بر یک سبك خاص گرديده، از سوي ديگر زمينه را براى بيان نكات كاربردى و شناخت قوّت و ضعف هر يك از آنها فراهم مى آورد تا جايگاه استفاده از هر سبك با توجه به موقعيتهاى مختلف روشن شود.

سخنرانى می تواند به یکی از سبكهاى ذیل ارائه شود:

  1. محاوره اى؛
  2. خطابى؛
  3. تلفيقى (از محاوره اى و خطابى)؛
  4. كلاسدارى.[2]

شكلهاى چهارگانه فوق، در حين اجراى سخنرانى خود را نشان مى دهند.

ب) تقسيم براساس اسلوبها

اسلوب در لغت به معناى گونه، راه، شيوه، طريق، طرز، پايه و اساس مقام و لحن و ما به الامتياز اثر يك آهنگ ساز با اثر آهنگ ساز ديگر[3] و... آمده است. گرچه در لغت تفاوت چنداني بين سبك و اسلوب ديده نمي شود؛ ليكن ما سبك را در هيئت اجرايي سخنراني، و اسلوب را در شاكله و هيئت محتوايى آن به كار مي بريم.

هدف از انتخاب اسلوبهاى محتوايى، يكى از دو چيز است:

  1. اقناع انديشه؛
  2. برانگيختن احساس.

مؤثرترين عامل براى تفكيك اسلوبهاى محتوايى، نوع محتواى به كار گرفته شده در آنهاست و نوع محتواي سخنرانى با توجه به هدف از سخنراني انتخاب مى شود. از اين رو براساس اسلوبها مي توان سخنراني را به دو قسم تقسيم كرد:

1. سخنرانيهاي اقناعى

براى اقناع انديشه از اسلوبهاى ذیل استفاده می شود:

  1. تجزيه و تحليل؛
  2. تعليل و توجيه؛
  3. توضيح و تبيين؛
  4. تقسيم و تنظيم؛
  5. گزارش تحقيق؛
  6. مقايسه و ترجيح؛
  7. طرح مسئله و تبيين آن؛
  8. نقد و بررسى؛
  9. ديالوگ (گفتگو و مناظره هاى صورى)؛
  10. پرسش و پاسخ.

2. سخنرانيهاي احساسى

براى برانگيختن احساس از اسلوبهاى ذیل استفاده می شود:

  1. داستانى؛
  2. داستان واره اى؛
  3. توصيفى و ترسيمى؛
  4. تخيّلى و شاعرانه؛
  5. مناجاتى؛
  6. موعظه اى؛
  7. مبالغه، تأكيد و تكرار؛
  8. ادبى.

ج) تقسيم براساس كيفيت مخاطبان

مخاطبان به لحاظ كيفيت آنان، از جهات مختلفى تقسيم می شوند و براساس اين تقسيم، سخنرانى در گونه هاى مختلفى ظهور مى كند.

  1. از جهت سطح فرهنگى، علمى و اجتماعى (با سواد و بى سواد، با فرهنگ و بى فرهنگ، اجتماعى و منزوى و...)؛
  2. از جهت انگيزه جهت شنيدن سخنان سخنران (با انگيزه و داوطلب يا بى انگيزه و غيرداوطلب)؛
  3. از جهت عام يا خاص بودن (يعنى در يكى از جهات فوق، همه مثل هم و خاص هستند يا مخاطبان به شكل عمومى و از هر قسم در يك جا جمع شده اند).

مخاطبان در سخنرانى، داراى ويژگيهاى مشترك و اختصاصى هستند؛ از اين رو در كنار روشهاى عمومى براى همه آنان، بايد به روشهاى خاص و تدابير ويژه برای جذب و راهنمايى مخاطبان خاص انديشيد.

د) تقسيم براساس نوع مخاطبان

گاهي نوع مخاطبان در سخنراني متفاوت است و به همين نسبت سخنراني نيز قابل تقسيم خواهد بود.

  1. از نظر جنسيت، يا زن و يا مرد هستند.
  2. از نظر سن مي توانند كودك، نوجوان، جوان، ميان سال و يا كهن سال باشند.

تقسيم براساس كميّت مخاطب

براساس كميت و مقدار مخاطبان، سخنرانى به سه قسم تقسيم می شود

  1. جلسات خلوت؛
  2. جلسات متوسط؛
  3. جلسات شلوغ.

سخنرانى در هر يك از جلسات خلوت، متوسط و شلوغ، به لحاظ موضوع، محتوا و چينش مطالب، اقتضائات خاص خود را دارد؛ مثلا طرح بعضى از مطالب و مباحث سياسى، زمانى زيباست كه جمعيت، زياد و مجلس، با شكوه باشد و جایگاه بعضى تحليلها فقط جلسات خلوت و خصوصى است.

و ) تقسيم براساس مدّت سخنرانى

سخنرانى به لحاظ مدت زمان ارائه آن به سه قسم تقسيم می شود:

  1. كوتاه مدت (10 - 20 دقيقه)؛
  2. ميان مدت (20 - 50 دقيقه)؛
  3. بلند مدت (50 - 90 دقيقه و بيشتر).

در بارة مطلوب بودن سخنرانى كوتاه يا طولانى، نسخه واحدى نمى توان پيچيد؛ بلکه باید با توجه به شرايط و ويژگيهاى گوينده، شنونده، زمان، مكان، محتوا و موضوع سخن و... برای كوتاه يا بلند مدت بودن آن تصميم گيري كرد.

ز) تقسيم براساس توالى و تسلسل

سخنرانى براساس توالى و تسلسل[4] سه قسم دارد:

  1. تك جلسه؛
  2. مسلسل؛
  3. متوالى و متناوب.

گاهى سخنران براى يك جلسه دعوت مى شود (تك جلسه)، گاهى براى جلسات پى در پى و با فاصله كم، مثل ده شب پشت سر هم (مسلسل)، و گاه براى جلسات پى در پى و با فاصله زياد، مثلاً هر ماه يا هر هفته يك بار (متوالى و متناوب).

سخنرانى در موارد تك جلسه راحت تر است؛ چرا كه به دليل جديد بودن سخنران و تبليغات حاشيه اى كه معمولاً صورت مى گيرد، انگيزه مخاطبان براى شنيدن بيشتر است؛ اما در جلسات مسلسل و متوالى غالبا كار سخنران دشوارتر مى شود؛ زيرا انگيزه مخاطبان - به دليل تكرارى شدن سخنران با همه ويژگيهاى جسمى و روحى اش و نيز بروز بعضى محدوديتها در سخنورى و يا پاسخگويى ضعيف به سؤالات و... - روز به روز كمتر مى شود؛ از اين رو براى حفظ انگيزه مخاطبان و جذب مخاطبان بيشتر در جلسات بعدى بايد تدابير ويژه اى انديشيد.

ح) تقسيم براساس بهره بردارى از ابزارهاى جديد

سخنرانى مى تواند با توجه به استفاده از نوع ابزارها نیز تقسيم شود. بعضى ابزارها عبارت اند از:

  1. تخته؛
  2. پرده؛
  3. دستگاه اپك؛
  4. منبر ؛
  5. تريبون؛
  6. تلويزيون.

با توجه به اينكه ابزار در خدمت سخنرانى قرار مى گيرد، گاه باعث تفاوتهاى محتوايى، صورى و اجرايى مى شود.

ط) تقسيم براساس موضوع بحث

سخنرانی را با نگاه به موضوع آن نیز می توان تقسیم کرد و هر يك از موضوعات كلى مطرح در حوزه دينى را نام يك قسم قرار داد و يا دو يا سه مورد از آنها را با هم تركيب کرد. اقسام ذیل را براى سخنرانى مى توان برشمرد:

  1. اعتقادى؛
  2. عرفانى؛
  3. اخلاقى؛
  4. سياسى؛
  5. اجتماعى؛
  6. تاريخى؛
  7. خانوادگي؛
  8. سياسى - اجتماعى؛
  9. اخلاقى - عرفانى.
  10. . ... .

سخنران با توجه به شرايط خود و نيازهاى شنوندگان، هر يك از موضوعات فوق را براى سخنرانى مى تواند برگزيند و از اين جهت نمى شود او را در يك يا چند موضوع خاص منحصر کرد. در شرايط كنونى، سخنرانیهاى علمى - احساسى به لحاظ پذيرش مخاطبان بهترين نوع سخنرانیهاست، و موضوع بحث از نظر كلى تأثير چندانى ندارد.

پرسش نامه

  1. منظور از «سبک» چیست؟ این کلمه در لغت به چه معنایی آمده است؟
  2. انواع سبکهای سخنرانی را نام ببرید.
  3. معنای لغوی و تعریف اصطلاحی اسلوب را بنویسید.
  4. اسلوبهای اقناعی و احساسی را نام ببرید.
  5. گونه های مختلف مخاطبان را بنویسید.
  6. سخنرانی براساس کمیت مخاطب به چند قسم تقسیم می شود؟
  7. اقسام سخنرانی را براساس مدّت آن نام ببرید.
  8. سخنرانی براساس توالی و تسلسل جلسات، چند قسم دارد؟
  9. آیا سخنرانی در جلسات متوالی و مسلسل راحت تر است یا تک جلسه؟ چرا؟

فعالیت بیشتر

  1. 1.از طریق هم اندیشی با دوستان خود، شکلهای دیگری از تقسیمات سخنرانی را بیابید.
  2. 2. پیش از مطالعه مباحث آینده، به نکات کاربردی و اجرایی براساس انواع تقسیمات فکر کنید. به نظر شما برای موفقیت سخنرانی در هر یک از این انواع، چه باید کرد؟

[1] . فرهنگ فارسى ، محمدمعين، ج 2، ص 1818.

[2]. هر يك از سبكها و اسلوبهاى سخنرانى را در فصول بعدى تعريف كرده، توضيح خواهيم داد.

[3] . فرهنگ فارسى ، محمدمعين، ج 1، ص 273.

[4]. توالى و تسلسل از نظر لغوى داراى يك وجه اشتراك و يك جهت افتراق هستند. هر دو به معناى پشت سرهم در آمدن هستند؛ با اين تفاوت كه در تسلسل فاصله موارد اندك است و يا مثل دانه هاى زنجير به هم پيوسته اند؛ ولى در توالى اين قيد وجود ندارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
Powered by TayaCMS