"حسن معاشرت" تکلیف اخلاقی و قانونی زوجین

"حسن معاشرت" تکلیف اخلاقی و قانونی زوجین

براساس ماده 110 قانون مدنی «زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند» و در تعریف حسن معاشرت می‌گوید: حسن معاشرت به معنای خوش رفتاری و برخورد شایسته در حد متعارف است.

به گزارش خبرنگار حقوقي قضائي باشگاه خبرنگاران، در قانون مدنی و برخی قوانین پراکنده، بایدها و نبایدهای متعددی برای عمل زوجین نسبت به یکدیگر پیش‌بینی شده است.

قوانین خانواده بخش مهمی از مقرراتی است که مورد توجه حقوقدانان قرار دارد و از سوی آنها مورد بررسی قرار می‌گیرد. اما در حقوق، همه متفق‌القول هستند که آنچه حرف اول را در کانون خانواده می‌زند، اخلاق است.

زمانی سخن از قانون پیش می‌آید که اخلاق در تنظیم روابط زوجین ناکام مانده باشد. یکی از جلوه‌های اخلاق که در کتاب و سنت مورد توجه قرار گرفته، حسن معاشرت است. این موضوع از فقه به قانون مدنی هم راه یافته است و یکی از تکالیف مشترک زوجین محسوب می‌شود.

اهمیت حسن‌ معاشرت

ازدواج و همسرگزینی یکی از مسایل و موضوعات مهم در زندگی فردی و اجتماعی انسان‌های متمدن است. یکی از شرایط اساسی در تشکیل خانواده موفق، وجود تفاهم بین طرفین قرارداد ازدواج است، اگر جهت فکری تفاهم واقعی وجود داشته باشد، در طول زندگی مشترک احترام متقابل و حسن معاشرت دایمی ‌بین زوجین برقرار خواهد بود و تسکین روان رحمت و مودت بین زوجین مذکور در آیه 21 سوره روم:« و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه » محقق می‌شود.

مفهوم حسن معاشرت

براساس ماده 110 قانون مدنی «زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند» و در تعریف حسن معاشرت می‌گوید: حسن معاشرت به معنای خوش رفتاری و برخورد شایسته در حد متعارف است و معیار حسن معاشرت، عرف زمان ومکان سکونت زوجین است و معیاری در قانون پیش بینی نشده است. در آیه 19 سوره نساء آمده است «عاشروهن بالمعروف» یعنی با زنان خود حسن معاشرت در حدود متعارف داشته باشید. البته منظور این نیست که فقط مردان مکلف به حسن معاشرت با زنان هستند، چون در صدر اسلام مردان اغلب با زنان خود رفتار خشونت آمیز داشته‌اند. در آیه به مردان امر به حسن معاشرت شده است ولی حسن معاشرت در خانواده باید طرفینی باشد و ازاین جهت تفاوتی میان زن ومرد وجود ندارد همان طور که قانون مدنی تفاوتی بین زوجین قایل نشده است

تاثیر سوءرفتار در کانون خانواده

حسن معاشرت و خوش رفتاری عامل اصلی در جهت رشد معنویت و زمینه‌ساز آسایش و آرامش در کانون خانواده و پایه رشد فکری و تربیت صحیح فرزندان توصیف است.

آثار شوم سوءرفتار به جامعه هم سرایت خواهد کرد و به همین دلیل است که ماده 1104 قانون مدنی می‌گوید: «زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود با یکدیگر معاضدت کنند.»

سوءمعاشرت و بدرفتاری زوجین اقدامی ‌خلاف قانون و ضد دین و مغایر اخلاق حسنه است. با توجه به آثار سوئی که سوءمعاشرت در پی دارد، هیچگاه نمی‌توان انتظار داشت که تاثیر مثبتی بر جای گذارد، ولی برای حفظ کانون خانواده کافی نیست. اما اخلاق پسندیده و رفتار نیکو بهترین وسیله ضمانت از کانون خانواده و تربیت صحیح فرزندان است که متاسفانه در حال فروپاشی و اضمحلال است. وی در پایان می‌گوید: پیشنهاد بنده برای حفظ و حمایت ازخانواده این است که به دختران و پسران آماده ازدواج از جهت اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی آموزش‌های لازم قبل از تشکیل خانواده داده شود که متاسفانه هیچگونه برنامه و برنامه‌ریزی در این زمینه وجود ندارد.

حقوق متقابل زوجین

در قانون مدنی برای هریک از زوجین حقوق و تکالیفی درنظر گرفته شده است. برخی از این حقوق و تکالیف اختصاصی و برخی دیگر مشترک بین زن و مرد می‌باشد. «حسن معاشرت» یکی از تکالیفی است که رعایت آن به عهده زوجین قرار دارد و با وجود اینکه در ماده 1103 قانون مدنی از حسن معاشرت نام برده شده است و زوجین مکلف به رعایت آن در روابط زناشویی شده‌اند، اما تعریفی از حسن معاشرت به عمل نیامده است.

«حسن معاشرت» در لغت به معنای به نیکویی با هم زندگی کردن است و از فحوای مواد 1102 به بعد قانون مدنی چنین به نظر می‌رسد که مراد از حسن معاشرت، همه اموری است که رعایت آن‌ها توسط زوجین باعث سعادت و کامیابی در زندگی مشترک است. لذا رفتار و کردار و گفتاری که مصداق حسن معاشرت محسوب می‌شود، تعیین شده و حصری نیست و نمی‌توان به طور قطع این امور را تعیین کرد. زیرا مصادیق حسن معاشرت در هر زمان و مکانی، ممکن است متفاوت باشد و بعید هم نیست که عدم تعیین مصادیق حسن معاشرت در قانون مدنی نسبی بودن آن باشد.

قانونگذار با تاکید بر رعایت حسن معاشرت و بدون تعیین مصادیق آن به عرف اجتماعی توجه خاص دارد و زوجین را طبق عرق زمانی و مکانی آن‌ها مکلف به رعایت اموری می‌داند که این امور ضامن سعادت و خوشبختی آن‌هاست. بنابراین زوجین پیوسته باید با یکدیگر با خوشرویی و محبت رفتار کنند و از سوء معاشرت با یکدیگر بپرهیزید.

خداوند متعال درآیه 19 سوره نساء می‌فرماید: «عاشروهن بالمعروف» با همسرانتان با اخلاق نیکو معاشرت کنید. منظور از معروف رفتار مطابق عرف شریعت اسلام است. زن و شوهر باید در رابطه خود دستورات ارشادی دین مبین اسلام و آنچه را که حسنه به شمار می‌رود رعایت کنند و اموری را که از نظر شریعت مکروه و ناپسند است ترک کنند.

متابعت از معروف شریعت موجب می‌شود بین زوجین مودت و رحمت برقرار شود و خود به خود زندگی مشترکشان را به سوی سعادت و خوشبختی هدایت کند. ماده 1103 قانون مدنی می‌گوید: در اینکه آیا تخلف از حکم ماده 1103 قانون مدنی ضمانت اجرا دارد یا نه، اتفاق‌نظر وجود ندارد. برخی از حقوقدانان حکم مندرج در ماده 1103 را فقط یک حکم ارشادی می‌دانند و در مقابل، عده‌ای دیگر تخلف از حکم مندرج در این ماده را واجد ضمانت‌اجرا می‌دانند.

مرز میان حسن‌معاشرت و سوءمعاشرت

مرز بین حسن معاشرت و سوءمعاشرت، دقیقا تعیین نشده است. اما به طور کلی می‌توان گفت خروج از این مرز و تغییر آن به سمت سوءمعاشرت، زوجه را مصداق نشوز قرار می‌دهد و در چنین موضعی، نفقه او ساقط می‌شود.

در جایی‌ که زوج از حد معروف خارج شده و اعمال و رفتار او عنوان سوءمعاشرت به خود بگیرد، تا حدی‌که ادامه زندگی مشترک را برای وی غیر ممکن گرداند، همسر می‌تواند برای اخذ حکم طلاق به محکمه مراجعه کند. از آن جا که احکام قانون مدنی در باب نکاح و طلاق منبعث از دستورات دین مبین اسلام است، قانونگذار ضمن ملحوظ نظر قرار دادن دستور آیه 19 سوره مبارکه نساء، به زوجین متذکر می‌شود که ازدواج و زناشویی صرف نظر از قواعد الزامات قانونی، نیازمند رعایت اصول والای اخلاقی و دینی است و بدون در نظر گرفتن این اصول اخلاق و دینی، زندگی مشترک به سر منزل مقصود نخواهد رسید.

قرآن کریم حسن معاشرت را اصل حاکم بر روابط زوجین می‌داند و 39 آیه در قرآن لفظ معروف را که نماد معاشرت زوجین در کانون خانواده است، تکرار می‌کند.لذا اصل معروف موازنه‌ای را در نظام خانوادگی برقرار می‌سازد و معاشرت به معروف و معاضدت و تشیید همان چیزی است که قوانین جمهوری اسلامی ایران زوجین را ملزم به رعایت آن می‌کند.

حسن معاشرت، تبلور حاکمیت اصل معروف در زندگی است که مایه استحکام بنیان خانواده است. بنابراين عمل به معروف بر تمامی ارتباطات زوجین و حتی نحوه ارتباط والدین با کودک سایه انداخته است.

از مصادیق اصل معروف در نظام حقوقی خانواده می‌توان به تامین نفقه زوجه و طفل، رعایت معروف در حین طلاق و پرداخت حقوق زوجه بعد از طلاق، عمل به معروف و رعایت حسن معاشرت از سوی زوج و زوجه را که در تحکیم مبانی خانواده نقش به سزایی دارد، نام برد و از آنجا که خانواده مهم ترین تجلی‌گاه اصل معروف است، خداوند متعال زوجین را به رعایت این اصل توصیه می‌کند و همواره ایشان را به کسب فضایل در روابط مشترک دعوت می‌کند.

http://www.yjc.ir

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
Powered by TayaCMS