حضرت علی اصغر علیه السلام

حضرت علی اصغر علیه السلام

میلاد حضرت علی اصغر علیه السلام

نام کودک:

سن کودک:

نام مادر طفل:

قاتل کودک:

کیفیت شهادت و عکس العمل سیدالشهداء (ع) بعد از شهادت کودک:

بررسی و نتیجه:

نقد چند سخن:

میلاد حضرت علی اصغر علیه السلام

نام کودک:

منابع تاریخی نام این کودک را متفاوت ذکر کرده اند، در برخی منابع عبدالله(1) در برخی منابع علی اصغر(2) ذکر شده است. و برخی از منابع دو کودک برای حضرت ذکر کرده اند به نامهای "عبدالله" و "علی اصغر".(3) "ابن اعثم" (م 314ه_)، نخستین مورخی است که از طفل شیرخوار با نام علی یاد کرده و از او با نام (علی فی الرضاع) تعبیر کرده است.(4) و اولین کسی که نام یکی از فرزندان امام حسین (ع) را افزون بر علی اکبر (ع)، امام سجاد (ع)، عبدالله و علی اصغر دانسته است، "طبری" شیعی از علمای قرن چهارم است. و پس از وی "ابن خشاب" (م 567ه_) و "ابن شهر آشوب" (م 588 ه_) نام این طفل را "علی اصغر" نگاشته اند و پس از آن این نام به منابع متأخرتر راه پیدا کرده است.

سن کودک:

سن کودک نیز در منابع مختلف است عده ای او را صغیر(5) و بعضی مثل یعقوبی می گوید قد وَلَدَ له فی تلک الساعه فَاذنَ فی اُذُنه وجعل یحنکه(6) "بچه در آن ساعت به دنیا آمد پس حضرت در گوش او اذان گفت و کام او را برداشت" بعضی نیز مانند محمدبن سعد (م 230ه_) و ذهبی از پسری سه ساله برای امام حسین (ع) سخن به میان آورده اند که او را با تیری شهید کرده اند.(7)

نام مادر طفل:

درباره نام مادر طفل اکثر منابع بر یک عقیده هستند و می گویند مادر عبدالله یا علی اصغر رکاب دختر امری القیس بن عدی و از طائفه کلب بوده، و این رباب همان زنی است که حضرت سید الشهداء (ع) درباره اش فرمود:

لعمرک اننی لاحب داراً تکون بها سکینه والرباب

احبهما وابخل جل مالی ولیس لعتاب عندی عتاب(8)

به جای تو، که من به راستی دوست دارم خانه ای که در آن سکینه و رباب (نام) باشد.

من این دو را دوست دارم و مال خودم را در راهشان بذل می کنم و سرزنش هم در این باره بر من نیست.

اما در بعضی منابع نام همسری دیگر به نام امّ اسحاق برای سیدالشهداء (ع) که در روز عاشورا در کربلا حضور داشته ذکر شده است. و عبدالله نام یکی از فرزندان او می باشد. ام اسحاق دختر طلحه بن عبدالله تیمیه است که در ابتدا همسر امام حسن (ع بود. امام حسن (ع) در وقت شهادت فرمودند: برادر، من از این زن راضی هستم نگذارید که او از خانه هایتان خارج شود.(9) حضرت سیدالشهداء (ع با ام اسحاق ازدواج کردند و خداوند فاطمه و عبدالله را به ایشان عنایت کرد.(10)

قاتل کودک:

در مورد نام قاتل کودک امام حسین (ع) نیز آراء مورخین متفاوت است. چنانکه برخی قاتل را هانی بن ثبیت حضرمی می دانند.(11) و برخی مورخین عقبه بن بشر را قاتل طفل می دانند(12) و برخی حرمله بن کاهل اسدی(13) و عده ای دیگر درباره قاتل کودک سکوت کرده اند.

کیفیت شهادت و عکس العمل سیدالشهداء (ع) بعد از شهادت کودک:

درباره چگونگی شهادت طفل شیرخوار نیز منابع اولیه شهادت او را در آغوش یا در دامان حضرت ذکر کرد ه اند.

یعقوبی نوشته است: در این حال حضرت سوار اسب خویش بود که نوزادی را که در همان ساعت برای او تولد یافته بود بدست وی دادند. پس در گوش او اذان گفت و کام او را برمی داشت که ناگهان تیری در گلوی کودک نشست و او را سر برید. امام حسین (ع) تیر را از گلوی کودک کشید و او را به خونش آغشته ساخت و گفت:

"والله لانت اکرم علی الله من الناقه ولمحمد اکرم علی الله من الصالح"

"بخدا سوگند که تو از ناقه صالح نزد خدا گرامی تر هستی و محمد (ص) هم از صالح (ع) گرامی تر است سپس آمد و او را پهلوی فرزندان و برادرزادگان خود نهاد."(14)

ابی مخنف می گوید: در حالی که حسین (ع) نشسته بود فرزند کوچکش را نزدش آوردند. عبدالله بن حسین بود، حضرت او را در دامن خویش نشاند. در همان حال که در دامنش بود شخصی از بنی اسد به نام حرمله بن کاهل یا هانی بن ثبیت حضرمی تیری بسویش پرتاب کرده گلویش را برید. حسین (ع) خونش را گرفت و وقتی کف دستش پر شد خون را روی زمین ریخت و گفت پروردگارا اگر نصرت آسمانیت را از ما برداشته ای آن را مقدمه خیر قرار بده و انتقاممان را از این گروه ظالم بگیر.(15) اما ابوالفرج اصفهانی می گوید: حضرت خون را بسوی آسمان پاشید و قطره ای از آن بر زمین نریخت.(16) سید بن طاووس گوید: زینب خواهر امام حسین (ع) کودک را بیرون آورد و گفت، برادرم این کودک تو است که سه روز آب نخورده پس جرعه ای آب برایش بخواه. امام (ع) او را روی دست گرفت و فرمود: ای مردم! شما پیروان و خانواده ام را کشتید و فقط این طفل شیرخوار باقی مانده است که به خاطر تشنگی لَه لَه می زند! پس جرعه ای از آب به او بنوشانید. حضرت در حال سخن گفتن با آنها بود که مردی از لشکر کفر تیری انداخت و کودک را ذبح کرد.(17) در نقل دیگر سید ابن طاووس می گوید: حضرت جلوی خیمه آمد و به زینب فرمود:

"ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه"

"طفل کوچک مرا بیاور تا با او وداع کنم پس آن کودک را بروی دست گرفت و خواست او را ببوسد که حرمله بن کاهل اسدی تیری پرتاب کرد و به گلوی کودک خورد".

حضرت زینب (س) فرمود: او را بگیر! سپس دو دست خود را زیرگلوی او گرفت تا از خون پر شد و آن را به آسمان پاشید و فرمود:

هَون علیَّ ما نَزَل بی انه بعین الله

"همه این مصائب بر من آسان است زیرا خداوند می بیند".

امام باقر (ع) می فرمایند:

قطره ای از آن خون به زمین بازنگشت.(18)

خورازمی می گوید: و حضرت با غلاف شمشیر گودالی کوچک برای آن کودک بکند. آنگاه بر جنازه خون آلودش نماز گذارد و او را دفن کرد.(19)

سبط بن جوزی می گوید: بعد از شهادت طفل امام حسین (ع) شروع کرد به گریستن و گفت ای خدا حکم کن بین ما و بین قومی که خواندند ما را تا یاری کنند بر ما پس کشتند ما را، پس ندایی از آسمان آمد که ای حسین (ع) او را رها کن، چرا که برای او شیر دهنده ای در بهشت است.(20) در برخی منابع آمده است که پس از شهادت طفل شیرخوار حضرت سید الشهداء (ع) ایستاد و اشعاری این چنین فرمود:

4- آه از دست مردم فرومایه که جماعت را برای (کشتن ساکنان) دو حرم (مکه و مدینه) گرد آوردند.(21)

بررسی و نتیجه:

از آنجایی که در منابع دسته اول تا قرن چهارم وپنجم تفاوت های زیادی در نقل مطالب است و نام، سن، نام مادر، قاتل، طریقه شهادت، و عکس العمل سیدالشهداء (ع) بعد از شهادت کودک متفاوت است . و از طرفی در بعضی منابع مانند دلائل الامامه . محمدبن جریر طبری (م قرن 4) تعداد پسران سیدالشهداء (ع) را در کربلا چهار نفر ذکر کرده اند و علی اصغر را که کودک است غیر از عبدالله رفیع می دانند و نیز تفاوتی که در نام کودک در زیارات وارد شده است از جمله در زیارت ناحیه مقدسه آمده است:

"السلام عَلَی الترضیعِِ الصغیر" "سلام بر آن شیرخوار کوچک"

و در کتاب اقبال(22) در ذکر زیارت روز عاشورا آمده است:

".... صلی الله علیک وعلیهم اجمعین و علی الشهداء الذین استشهدوا معک وبین یدیک صلی الله علیک و علیهم اجمعین و علی ولدک علی الاصغر الذی فجعت به"

"...درود بر تو و بر همه (شهداء) و بر فرزندت علی اصغر که تو بواسطه (مصیبت او) (اندوهگین شدی)"

شاید بتوان به ظن غالب گفت، علی اصغر غیر از عبدالله شیرخوار است و این دو کودک سیدالشهداء (ع) هر دو در کربلا به درجه رفیع شهادت نازل آمده اند.

1- (21) .طبرسی. الاحتجاج، ج 2، ص 301- مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 48 " 47.

2- (22) .سید بن طاووس " اقبال الاعمال، ص 571.

نقد چند سخن:

اینکه بعضی گفته اند طفل سیدالشهداء 6 ماه داشته است و یا با تیر سه شعبه به شهادت رسیده است امری غیرقابل قبول است؛ زیرا در منابع کهن چنین تعابیری اصلاً پیدا نمی شود و تنها در مورد 6 ماه داشتن طفل در کتاب مَُحرَّف و منسوب به ابومخنف(23) این ؟؟؟ آمده است و به تدریج در مآخذ معاصران راه یافته است. و در مورد ویژگی تیر تنها دنیوری با تعبیر مِشقَص (تیربلند غیر عریض) توصیف کرده است.اما تیر شعبه که اکنون در منابر و مجالس روضه خوانی مرسوم است مستند به برخی مقاتل غیر معتبر معاصر است.(24)

پاورقی

  1. محمدبن حبیب بغدادی. المحبر ص 491 " ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 7؛ ص 209- ابن جوزی، المنتظم، ج5، ص 340. " شیخ مفید، ارشاد- ابوالفرج اصفهانی. مقاتل الطالبین، ص 94095 " تاریخ طبری، ج 5، ص 468.
  2. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ص 97 " سید بن طاووس، بحارالانوار، ج 46 ، ص 45 " مقتل خوارزمی، ج 2، ص 32.
  3. محمدبن جریر طبری (قرن 4). دلائل الامامه ص 74.
  4. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج 5، ص 115.
  5. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص 94.
  6. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 245.
  7. محمدبن سعد. ترجمه الحسین و مقتله ، ص 182. شمس الدین ذهبی، سید اعلام النبلاء، ج3، ص 302.
  8. ابوالفرج اصفهنی، مقاتل الطالبین، ص 95 " 94. الکامل فی التاریخ ج 11، ص 209. محمدبن جریر طبری، تاریخ طبری، ج 5، ص 468.
  9. الاغانی، ج 19؛ ص 114- منتخب التواریخ ص 241.
  10. طریحی. المنتخب، ص 276.
  11. تاریخ طبری، ج 5، ص 468 " الکامل ج 11، ص 209.
  12. مقاتل الطالبین. ابوالفرج اصفهانی، ص 94.
  13. شیخ مفید، ارشاد " سید ابن طاووس. لهوف
  14. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 245- شیخ مفید ارشاد، ج 2ع ص 108.
  15. طبری، ج 5، ص 448- مقتل ابی مختف، تحقیق استاد محمد هادی یوسفی غروی- ترجمه وتدوین جواد سلیمانی
  16. مقاتل الطالبین، ص 95.
  17. لهوف، سید بن طاووس
  18. این قوم کافر شدند و از دیر باز از (ایمان به) پاداش خدا، پروردگار جن و انس روبرتافتند.
  19. درگذشته، علی و فرزندش حسن نیک سیرت را که از سوی پدر و مادر نسبتی با کرامت دارد کشتند.
  20. همان، ص 69.
  21. مقتل خوارزمی، ج 2، ص 32.
  22. سبط بن جوزی، تذکره الخواص، ص 252.
  23. به سبب کینه ای که از خاندان پیامبر(ص) به دل داشتند: اینک گرد هم آیید تا همگی حسین را بکشیم.
  24. آه از دست مردم فرومایه که جماعت را برای (کشتن ساکنان) دو حرم (مکه و مدینه) گرد آوردند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
Powered by TayaCMS