حکمت 148 نهج البلاغه : ضرورت خدا شناسى و اطاعت

حکمت 148 نهج البلاغه : ضرورت خدا شناسى و اطاعت

متن اصلی حکمت 148 نهج البلاغه

موضوع حکمت 148 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 148 نهج البلاغه

148 وَ قَالَ عليه السلام عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ

موضوع حکمت 148 نهج البلاغه

ضرورت خدا شناسى و اطاعت

(اخلاقى، عبادى، اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

148- امام عليه السّلام (در ترغيب به پيروى از ائمّه هدى عليهم السّلام) فرموده است

1- بر شما باد پيروى كسيكه به نشناختن او معذور نيستيد (از ائمّه عليهم السّلام پيروى نمائيد و اگر بگوئيد ايشان را نشناختيم عذرتان پذيرفته نيست، زيرا قوانين و احكام دين را بايد از آنها آموخت).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1164)

ترجمه مرحوم شهیدی

156 [و فرمود:] آنان را طاعت داريد كه در ناشناختنشان عذرى نداريد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 391)

شرح ابن میثم

143- و قال عليه السّلام:

عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تُعْذَرُونَ فِي جَهَالَتِهِ بِجَهَالَتِهِ

المعنى

يريد اللّه تعالى. و قيل: هو ايجاب لطاعة من يجب طاعته من أئمّة الحقّ الّذين يجب العلم بحقّية إمامتهم و لا يعذر الناس في الجهل بهم لتعلّم قوانين الدين و أحكامه منهم.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 333)

ترجمه شرح ابن میثم

143- امام (ع) فرمود:

عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ

ترجمه

«بر شما باد پيروى از كسى كه عذر شما در نشناختن او پذيرفته نيست».

شرح

مقصود امام (ع)، خداوند متعال است. بعضى گفته اند: مقصود لزوم اطاعت از ائمه حق است كه اطاعت از آنها واجب است، كسانى كه علم به حقانيّت امامتشان واجب است و بهانه اى در نشناختن آنها از كسى پذيرفته نيست، به دليل آن كه قوانين و احكام دين را بايد از آنان فرا گرفت.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 562)

شرح مرحوم مغنیه

155- عليكم بطاعة من لا تعذرون بجهالته.

المعنى

قال سبحانه: مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ- 80 النساء. و لكي نطيع الرسول (ص) يجب أن نعلم رسالته و سنّته، و لا عذر لجاهل مقصر.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 322)

شرح شیخ عباس قمی

161- عليكم بطاعة من لا تعذرون في جهالته [بجهالته- خ ل ]. يمكن أن يكون أراد بالموصول «اللّه» تعالى، أو أراد به نفسه عليه السلام، لأنّه إمام واجب الطاعة بالنصّ، فلا يعذر أحد من المكلّفين في جهالة إمامته.

و قيل: هو إيجاب لطاعة من يجب طاعته من أئمّة الحقّ الّذين يجب العلم بحقيّة إمامتهم، و لا يعذر الناس في الجهل بهم لتعلّم قوانين الدين و أحكامه منهم.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص140)

شرح منهاج البراعة خویی

الثامنة و الاربعون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(148) و قال عليه السّلام: عليكم بطاعة من لا تعذرون بجهالته.

المعنى

المقصود ممّن لا يعذر بجهالته ما ذكر في الاية «59- من النساء- : «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» فانّ معرفة اللَّه و معرفة الرّسول و الامام واجبة على كلّ مسلم و مسلمة، و لا عذر له بجهالته، و المقصود معرفتهم بأنهم مفترض الطاعة.

الترجمة

بر شما باد بفرمانبردن از كسى كه عذري نداريد در نشناختن او.

  • بفرمان حق و رسول و وصى شو چه عذرى ندارى كه نشناختمشان

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص239و240)

شرح لاهیجی

(184) و قال عليه السّلام عليكم بطاعة من لا تعذرون بجهالته يعنى و گفت (- ع- ) كه لازم گرديد باطاعت كسى كه شما معذور نيستيد در نشناختن او كه اطاعت خدا و پيغمبر (- ص- ) خدا و خليفه بر حقّ خدا باشد

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 308)

شرح ابن ابی الحدید

157: عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تُعْذَرُونَ فِي جَهَالَتِهِ يعني نفسه ع و هو حق على المذهبين جميعا- أما نحن فعندنا أنه إمام واجب الطاعة بالاختبار- فلا يعذر أحد من المكلفين في الجهل بوجوب طاعته- و أما على مذهب الشيعة فلأنه إمام واجب الطاعة بالنص- فلا يعذر أحد من المكلفين في جهالة إمامته- و عندهم أن معرفة إمامته تجري مجرى معرفة محمد ص- و مجرى معرفة البارئ سبحانه- و يقولون لا تصح لأحد صلاة و لا صوم و لا عبادة- إلا بمعرفة الله و النبي و الإمام- . و على التحقيق فلا فرق بيننا و بينهم في هذا المعنى- لأن من جهل إمامة علي ع و أنكر صحتها و لزومها- فهو عند أصحابنا مخلد في النار لا ينفعه صوم و لا صلاة- لأن المعرفة بذلك من الأصول الكلية- التي هي أركان الدين- و لكنا لا نسمي منكر إمامته كافرا- بل نسميه فاسقا و خارجيا و مارقا و نحو ذلك- و الشيعة تسميه كافرا- فهذا هو الفرق بيننا و بينهم- و هو في اللفظ لا في المعنى

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 373)

شرح نهج البلاغه منظوم

[150] و قال عليه السّلام:

عليكم بطاعة من لا تعذرون بجهالته.

ترجمه

شما را لازم است كه اطاعت و فرمان بردارى كنيد از كسى كه عذر نشناختن او از شما پذيرفته نيست (و بايد او را بشناسيد و او در هر عصر و زمانى امام زمان شما است كه آداب دين را بايستى از وى بياموزيد).

نظم

  • بهر عصرى امامى مر شمار استكه حكم و امروى لازم باجرا است
  • ز نزد حق چو او حجّت بر ارض استشناسائىّ وى دين است و فرض است
  • شناسد هر كه او را بر امامتز فرمانش ببايستى اطاعت
  • و گر بشناخت و طاعت نياوردز امر پيشوايش سركشى كرد
  • قبول پيشگاه حىّ داورنباشد عذر وى در روز محشر
  • شما از سركشيدن دور باشيدكه فردا نزد حق معذور باشيد

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص190و191)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
Powered by TayaCMS