حکمت 235 نهج البلاغه : روش صحيح پاسخگويى

حکمت 235 نهج البلاغه : روش صحيح پاسخگويى

متن اصلی حکمت 235 نهج البلاغه

موضوع حکمت 235 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 235 نهج البلاغه

235 وَ قَالَ عليه السلام إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ

موضوع حکمت 235 نهج البلاغه

روش صحيح پاسخگويى

(علمى)

ترجمه مرحوم فیض

235- امام عليه السّلام (در زيان چند پاسخ گفتن بيك پرسش) فرموده است

1- هر گاه (در باره يك پرسش) پاسخ دادن شلوغ و بسيار گردد درستى (آن پاسخ) پنهان شود (پرسش كننده در شكّ و دو دلى افتد و نمى تواند بفهمد پاسخ پرسش او كدام است).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1194)

ترجمه مرحوم شهیدی

243 [و فرمود:] هرگاه پاسخ ها همانند و در هم بود، پاسخ درست پوشيده و مبهم بود.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 401)

شرح ابن میثم

229- و قال عليه السّلام:

إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ

المعنى

أى إذا سئل عن مسألة فأجاب جماعة كلّ بما يخطر له في المسألة أو شخص بعدّة من الأجوبة خفى الصواب فيها لالتباس الحقّ من تلك الأجوبة و أكثر ما يكون ذلك في المسائل الاجتهاديّة. و ازدحامه: كثرته.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 362)

ترجمه شرح ابن میثم

229- امام (ع) فرمود:

إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ

ترجمه

«هر گاه پاسخ درهم باشد، درستى، پنهان بماند».

شرح

يعنى، هر گاه از مسأله اى بپرسند، گروهى آنچه به نظرشان رسيد، جواب دهند، و يا يك نفر پاسخهاى زيادى بدهد، پاسخ درست- به دليل مشتبه شدن حق- پوشيده بماند، و بيشتر اين نوع اتّفاق در مسائل اجتهادى است. ازدحام يعنى زيادى و كثرت جمعيّت.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 616)

شرح مرحوم مغنیه

242- إذا ازدحم الجواب خفي الصّواب.

المعنى

إذا سئلت عن أمر، و تصورت له العديد من الأجوبة- وقعت في حيرة بخاصة إذا كان للمسئول عنه جهتان: احداهما للتحليل، و الثانية للتحريم. و أيضا تخفى الحقيقة إذا كثر المجيبون بأجوبة متضاربة.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 362)

شرح شیخ عباس قمی

48- إذا ازدحم الجواب، خفي الصّواب. أي إذا كثر الجواب في مسألة واحدة خفي الصواب فيها لالتباس الحقّ من تلك الأجوبة.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص 58)

شرح منهاج البراعة خویی

الثالثة و الثلاثون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام

(233) و قال عليه السّلام: إذا ازدحم الجواب خفى الصّواب.

المعنى

هذه الحكمة ترجع إلى التربية و التعليم و إلى أدب اجتماعي و محاوري تقرّر طريق التفهيم.

و هي أنّه إذا سأل سائل عن مسألة يلزم أن يكون الجواب موجزا و صريحا و صادرا من مجيب واحد، فاذا ازدحم عدّة في الجواب أو ازدحم مطالب مجيب واحد بطول الكلام و الاستطراد و التأييدات المتكثرة يخفى الصواب على السائل و لا ينال بالجواب المقنع، و هذا الكلام يجري في الجواب عن الاعتراضات العلمية.

و قد تفرّست لذلك في مطالعة بعض مجلّدات العبقات تأليف العالم المتتبع المحقق السيّد ناصر حسين الهندى في جواب ما ألّفه في الرّد على شبهات ألّفها أحد علماء السنّة، فكان الشبهة ملخّصا و مقرّرا في أسطر، و الجواب مشتّتا في مجلّد ضخم أو مجلّدات.

الترجمة

فرمود: چون پاسخ درهم شود سخن درست مبهم شود.

  • چه پاسخ شود مزدحم بر سؤال شود حق نهان در چه قيل و قال

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص311)

شرح لاهیجی

(275) و قال (- ع- ) اذا ازدحم الجواب خفى الصّواب يعنى و گفت (- ع- ) كه هرگاه هجوم كرد جواب گفتن از بسيارى سؤال از كسى پنهان خواهد شد صواب در جواب او يعنى آشكار خواهد شد خطاء در جواب او

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 313)

شرح ابن ابی الحدید

240: إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ هذا نحو أن يورد الإنسان إشكالا- في بعض المسائل النظرية- بحضرة جماعة من أهل النظر- فيتغالب القوم و يتسابقون إلى الجواب عنه- كل منهم يورد ما خطر له- . فلا ريب أن الصواب يخفى حينئذ- و هذه الكلمة في الحقيقة أمر للناظر البحاث- أن يتحرى الإنصاف في بحثه و نظره مع رفيقه- و ألا يقصد المراء و المغالبة و القهر

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 76)

شرح نهج البلاغه منظوم

[234] و قال عليه السّلام:

إذا ازدحم الجواب خفى الصّواب

ترجمه

بهنگامى كه پاسخ سخنى درهم و بسيار گردد، درستى پنهان شود.

نظم

  • اگر پرسد سخن كس از تعلّمبنرمى پاسخش گو نز تحكّم
  • به تندى گر بيان سازى جوابشبرى در بدتر از راه صوابش
  • چو پاسخ درهم و بسيار گرددنهان حقّ از ميان يك بار گردد

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10 ص 17)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
Powered by TayaCMS