حکمت 259 نهج البلاغه : پرهيز از حرص ورزى در كسب روزى

حکمت 259 نهج البلاغه : پرهيز از حرص ورزى در كسب روزى

متن اصلی حکمت 259 نهج البلاغه

موضوع حکمت 259 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 259 نهج البلاغه

259 وَ قَالَ عليه السلام يَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِكَ عَلَى يَوْمِكَ الَّذِي«» أَتَاكَ فَإِنَّهُ إِنْ يَكُ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ

موضوع حکمت 259 نهج البلاغه

پرهيز از حرص ورزى در كسب روزى

(اعتقادى، معنوى)

ترجمه مرحوم فیض

259- امام عليه السّلام (در افسرده نشدن براى نيامده) فرموده است 1- اى پسر آدم امروز براى (روزى) فردا اندوهگين مشو، زيرا اگر فردا از عمر تو باشد خدا روزى ترا در آن مى رساند (پس سزاوار آنست كه كوشش شخص در هر روز براى همان روز باشد نه آنكه براى روزهاى نيامده جان بسر شود).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1216)

ترجمه مرحوم شهیدی

267 [و فرمود:] اى پسر آدم اندوه روز نيامده ات را بر روز آمده ات ميفزا كه اگر فردا از عمر تو ماند، خدا روزى تو را در آن رساند.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 410)

شرح ابن میثم

251- و قال عليه السّلام:

يَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِكَ عَلَى يَوْمِكَ الَّذِي قَدْأَتَاكَ- فَإِنَّهُ إِنْ يَكُ يَكُنْ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ

المعنى

أى ينبغي أن يكون الاهتمام بحاجة كلّ يوم مخصوصا بذلك اليوم. و الكلمة صغرى ضمير نبّه به على ترك الاهتمام بما لم يأته من الأيّام، و تقدير الكبرى: و كلّما كان كذلك فلا ينبغي الاهتمام له.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 379)

ترجمه شرح ابن میثم

251- امام (ع) فرمود:

يَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِكَ- عَلَى يَوْمِكَ الَّذِي قَدْ أَتَاكَ- فَإِنَّهُ إِنْ يَكُ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ

ترجمه

«اى فرزند آدم امروز غم فردا را مخور، زيرا اگر فردا از عمر تو باشد، خداوند روزى تو را مى دهد».

شرح

يعنى شايسته است كه به نياز هر روزت در همان روز بخصوص بپردازى.

اين سخن به منزله مقدّمه صغرا براى قياس مضمرى است كه بدان وسيله امام (ع) توجه داده است كه نبايد در غم روزهايى كه هنوز نيامده است، باشيم، و كبراى مقدّر آن نيز چنين است: و هر چه از اين قبيل باشد، پس نبايد بدان اهميّت داد.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 643)

شرح مرحوم مغنیه

267- يا ابن آدم لا تحمل هم يومك الّذي لم يأتك على يومك الّذي قد أتاك، فإنّه إن يك من عمرك يأت اللّه فيه برزقك.

المعنى

ليس هذا نهيا عن العمل من أجل المستقبل، كيف و هو القائل: «اعمل لدنياك كأنك تعيش أبدا» و لو لا العمل المتواصل لاستحالت الحياة، و إنما أراد الإمام أن لا نحزن و نذهب أنفسنا حسرات على شي ء لم يأت أوانه، و لعله لا يقع إطلاقا، و أن لا نتعجل الهم و الغم من أجله، و أية جدوى من هم لا طائل تحته و ربما أفسد علينا الحياة، و ضاعف الهموم على أنفسنا، و شغلنا عن التفكير و العمل للواجبات و التحرر من المسئوليات.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 378 و 379)

شرح شیخ عباس قمی

366- يا ابن آدم، لا تحمل همّ يومك الّذي لم يأتك على يومك الّذي أتاك،«» فإنّه إن يكن«» من عمرك يأت اللّه فيه برزقك.«» خلاصة هذا الكلام النهي عن الحرص على الدّنيا و الاهتمام لها، و إعلام الناس أنّ اللّه قد قسم الرزق لكلّ حيّ من خلقه، فلو لم يتكلّف الإنسان لأتاه رزقه من حيث لا يحتسب، و إذا نظر الإنسان إلى الدودة المكنونة داخل الصخرة كيف ترزق، علم أنّ صانع العالم قد تكفّل لكلّ ذي حياة بمادّة تقيم حياته إلى انقضاء عمره.

و هذا مثل قوله عليه السلام لبعض أصحاب

( . شرح حکم نهج البلاغه، ه:ص266)

شرح منهاج البراعة خویی

(256) و قال عليه السّلام: يا ابن آدم لا تحمل همّ يومك الّذي لم يأتك على يومك الّذي قد أتاك، فإنّه إن يك من عمرك يأت اللَّه فيه برزقك.

الاعراب

إن يك: مخفّف إن يكن مجزوم يكون بالشرط اسقطت واوه لالتقاء الساكنين و نونه تخفيفا.

المعنى

قد تعرّض عليه السّلام في هذه الحكمة لمسألة هامّة تكون مزلقا للأفهام، و مزلّة لخبراء الأنام و هي أنه: كيف ينبغي أن ينظر الإنسان إلى مستقبله و يفكّر في غده و المسألة تطرح على وجهين: 1- في العمل بما في يده من المال و المكسب، فهل يقصّر نظره على يومه هذا و لا يعدّ لغده شيئا اعتمادا على أنّ رزق غده مقدّر و واصل إليه لا محالة أو يدّخر لغده شيئا مما في يده.

2- أنه يعمل ليومه الّذي فيه و لا يهتمّ لغده أصلا، فيكون ابن الوقت، و قد اختلف الأخبار و كلمات الأخيار في المسألتين.

فظاهر كلامه هذا كما تقدّم من قوله عليه السّلام: «و اعلم أنّ كلّ ما ادّخرته مما هو فاضل عن قوتك فانما أنت فيه خازن لغيرك» صرف النظر عن المستقبل و الاهتمام بالزمان الحاضر.

و لكن نقل عن سلمان الفارسي أزهد أصحاب النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله و أشيخهم و ألصق النّاس بعليّ عليه السّلام أنه إذا أخذ عطاءه من بيت المال اشترى قوت سنته، و نقل عنه عليه السّلام اهتمامه بغرس الأشجار و النخيل و جرى الأنهار و القنوات، و هي أعمال لا استثمار في مستقبل بعيد.

فالمقصود من هذه الحكمة عدم الاخلال بالحقوق الواجبة و المستحبّة الماليّة حبّا للادّخار و حرصا على جمع المال معلّلا بتأمين المستقبل، و ترك الحزن على ما يأتي ممّا لا يقدر الإنسان على العمل فيه في الحال، كما هو عادة أكثر النّاس.

و تحقيق البحث في هذه الحكمة يحتاج إلى تفصيل لا يسعه المقام.

الترجمة

فرمود: اى آدميزاده اندوه زندگى روزى كه نرسيده است بروزى كه بدان رسيدى تحميل مكن، زيرا اگر آن روز از عمر تو باشد روزى آن بتو خواهد رسيد.

  • مكن تيره روزت باندوه فردا كه فردا چه باشى تو روزيش برجا

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 352 و 353)

شرح لاهیجی

(301) و قال (- ع- ) يا بن ادم لا تحمل همّ يومك الّذى لم يأتك على يومك الّذى قد اتاك فانّه ان يك من عمرك يات اللّه فيه برزقك يعنى و گفت (- ع- ) كه اى پسر ادم بار مكن اهتمام آن روز ترا كه نيامده است بر اهتمام آن روز تو كه امده است پس بتحقيق كه اگر باشد روزى كه نيامده است از عمر تو مى آرد خدا در آن روز روزى ترا

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 316)

شرح ابن ابی الحدید

273: يَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِكَ- عَلَى يَوْمِكَ الَّذِي أَتَاكَ- فَإِنَّهُ إِنْ يَكُنْ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ قد تقدم هذا الفصل بتمامه- و اعلم أن كل ما ادخرته مما هو فاضل عن قوتك- فإنما أنت فيه خازن لغيرك- . و خلاصة هذا الفصل- النهي عن الحرص على الدنيا و الاهتمام لها- و إعلام الناس أن الله تعالى- قد قسم الرزق لكل حي من خلقه- فلو لم يتكلف الإنسان فيه- لأتاه رزقه من حيث لا يحتسب- . و في المثل يا رزاق البغاث في عشه- و إذا نظر الإنسان إلى الدودة- المكنونة داخل الصخرة كيف ترزق- علم أن صانع العالم قد تكفل لكل ذي حياة- بمادة تقيم حياته إلى انقضاء عمره

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 155)

شرح نهج البلاغه منظوم

[258] و قال عليه السّلام:

يابن ادم لا تحمل همّ يومك الّذى لم يأتك على يومك الّذى قد أتاك، فإنّه إن يّك من عمرك يأت اللّه فيه برزقك.

ترجمه

اى آدم زاده امروز غم فرداى نيامده را مخور (و براى روزى آن تلاش مكن) كه آن فردا اگر جزو زندگى تو باشد، خداوند روزيت را در آن خواهد رسانيد.

نظم

  • براى روزى اى فرزند آدممخور از بهر فردا غصّه و غم
  • چو هر روزى خدايت داده روزىدر آتش بهر فردا از چه سوزى
  • اگر فردايت از عمرت حساب استبدان روزيت ثبت اندر كتاب است
  • خدا خود رزق آن روزت رساندز هر سو سوى تو آن را كشاند
  • بيا از بهر آينده مكن جانز بند حرص جان خويش برهان

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 45)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 امام شناسی در نهج البلاغه

امام شناسی در نهج البلاغه

از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

کتاب شریف نهج البلاغه با 239 خطبه، 79 نامه و 472 حکمت و موعظه پس از قرآن مجید و در کنار احادیث شریف، کتاب دنیا و آخرت است؛ کتابی است که به شؤونات مختلف دنیوی و اخروی انسانها از جمله مبحث: «حکومت اسلامی، آیین زمامداری، رهبری، و ویژگی های حاکم اسلامی » نیک پرداخته است که امید است مجموعه مقالات این شماره برای علاقه مندان به این مبحث مهم، قابل توجه و سودمند باشد .
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
Powered by TayaCMS