حکمت 324 نهج البلاغه : مسئولیت رهبری

حکمت 324 نهج البلاغه : مسئولیت رهبری

متن اصلی حکمت 324 نهج البلاغه

موضوع حکمت 324 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 324 نهج البلاغه

324 وَ قَالَ عليه السلام السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ

موضوع حکمت 324 نهج البلاغه

مسؤوليّت رهبرى

(سياسى)

ترجمه مرحوم فیض

324- امام عليه السّلام (در باره پادشاهان) فرموده است 1- پادشاهان پاسبانان خدايند در زمين (كه مردم را از آزار رساندن و هر ناپسندى بيكديگر جلوگيرى مى نمايند. و الف و لام السّلطان الف و لام جنس است كه همه پادشاهان را شامل ميشود و از اينرو خبر آنرا وزعة فرموده كه جمع وازع است يعنى حاكم و پاسبان).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1243)

ترجمه مرحوم شهیدی

332 [و فرمود:] قدرت حاكمان پاسبانان خداست در زمين او.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 419)

شرح ابن میثم

316- و قال عليه السّلام:

السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ

اللغة

الوزعة: الوازع و هو الرادع المانع

المعنى

أى أنّ اللّه تعالى وضعه في أرضه ليمنع به ما يريد منعه. و أراد السلطان العادل.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 406)

ترجمه شرح ابن میثم

316- امام (ع) فرمود:

السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ

ترجمه

«پادشاهان پاسبانان خدايند در روى زمين».

شرح

يعنى خداوند متعال حاكمان را در زمين قرار داده است تا به وسيله آنها آنچه را كه مى خواهد [مانند دفع ظلم از مظلوم ] باز دارد: مقصود امام (ع) سلطان عادل است.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 688)

شرح مرحوم مغنیه

332- السّلطان وزعة اللّه في أرضه.

المعنى

الألف و اللام في السلطان للعموم، و لذا صح الإخبار عنه بالجمع أي بالوزعة جمع الوازع، و هو الزاجر الرادع، و المعنى لا بد للمجتمع من سلطة عادلة أو جائرة و إلا اختل النظام و عمت الفوضى. و قال ميثم: «أراد الإمام السلطان العادل». و لا يتفق هذا القول مع ما جاء في الخطبة 40: «لا بد للناس من أمير بر أو فاجر.. يقاتل به العدو، و تأمن به السبل، و يؤخذ به للضعيف من القوي».

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 413)

شرح شیخ عباس قمی

142- السّلطان وزعة اللّه في أرضه. الوازع عن الشي ء: الكافّ عنه، و المانع منه، و الجمع: وزعة، مثل قاتل و قتلة.«» و قد قيل هذا المعنى كثيرا، قالوا: لا بدّ للناس من وزعة.«»

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص120 و 121)

شرح منهاج البراعة خویی

(321) و قال عليه السّلام: السّلطان وزعة اللَّه في أرضه.

اللغة

(الوازع) عن الشي ء: الكافّ عنه، و المانع منه و الجمع وزعة، مثل قاتل و قتلة.

المعنى

قال ابن ميثم: أى أنّ اللَّه تعالى وضعه في أرضه ليمنع به ما يريد منعه و أراد السلطان العادل.

أقول: يمكن أن يكون السلطان بمعناه المصدرى المساوق للقدرة، و المقصود أنّ قدرته تعالى على الكائنات وازعة و مانعة لقهر بعضها بعضا.

الترجمة

سلطان در زمين خدا نگهبانست.

  • قدرت حق در زمين و آسمانمانع ويرانى اينست و آن

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 418)

شرح لاهیجی

(368) و قال (- ع- ) السّلطان وزعة اللّه فى ارضه يعنى و گفت (- ع- ) كه پادشاهان منع كنندگان و داروغهاى خدايند در زمين خدا

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 322)

شرح ابن ابی الحدید

338: السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ الوازع عن الشي ء الكاف عنه و المانع منه- و الجمع وزعة مثل قاتل و قتلة- و قد قيل هذا المعنى كثيرا- قالوا لا بد للناس من وزعة- . و قيل ما يزع الله عن الدين بالسلطان- أكثر مما يزع عنه بالقرآن- و تنسب هذه اللفظة إلى عثمان بن عفان- . قال الشاعر

لا يصلح الناس فوضى لا سراة لهم و لا سراة إذا جهالهم سادوا

- . و كان يقال السلطان القاهر و إن كان ظالما- خير للرعية و للملك- من السلطان الضعيف و إن كان عادلا- . و قال الله سبحانه وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ - بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ- قالوا في تفسيره أراد السلطان

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 244)

شرح نهج البلاغه منظوم

[323] و قال عليه السّلام:

السّلطان وزعة اللّه فى أرضه.

ترجمه

پادشاهان در روى زمين از جانب خدا (بر مردم) پاسبانانند.

نظم

  • شهانى كه بمردم حكم رانندز نزد حق بمردم پاسبانند
  • ز لطف و مرحمت ذات الهىبه آنها داد تخت پادشاهى
  • كه با مردم براه مهر آيند تمامى بسته هاشان را گشايند
  • ولى در دور ما آنانكه شاهندنه شاه مملكت بل گرگ راهند
  • گروهى گرگ با رخت شبانى بگرگ اجنبى كرده تبانى
  • كنندى خويش تا چون گرگ پرواركشند آن گوسفندان را بخون زار

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 108 و 109)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
Powered by TayaCMS