حکمت 327 نهج البلاغه : آفات اموال

حکمت 327 نهج البلاغه : آفات اموال

متن اصلی حکمت 327 نهج البلاغه

موضوع حکمت 327 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 327 نهج البلاغه

327 وَ قَالَ عليه السلام الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى يَعِدَ

موضوع حکمت 327 نهج البلاغه

آفات اموال

(اقتصادى)

ترجمه مرحوم فیض

327- امام عليه السّلام (در باره وفاى بوعده) فرموده است 1- كسيكه از او چيزى خواسته شود آزاد است (مى خواهد انجام مى دهد نمى خواهد نمى دهد) تا وقتى كه وعده كند (كه ديگر آزاد نيست بر او است كه بوعده وفا نمايد و خواسته شده را انجام دهد. اين فرمايش با فرمايش بالا در بيشتر از نسخ نهج البلاغه نيست ما هر دو را از نسخه ابن ابى الحديد نقل نموديم).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1244)

ترجمه مرحوم شهیدی

335 [و فرمود:] هر كس را در مال وى دو شريك است: وارث و حوادث.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 420)

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

314- المسئول حرّ حتّى يعد.«» قد كثر القول في الوعد و المطل. و من كلام يحيى بن خالد لبنيه: يا بنيّ، كونوا أسدا في الأقوال، نجّازا في الأفعال، و لا تعدوا إلّا و تنجزوا، فإنّ الحرّ يثق بوعد الكريم، و ربما ادّان عليه.«

( . شرح حکم نهج البلاغه، »ص234)

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

341: الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى يَعِدَ

نبذ من الأقوال الحكيمة في الوعد و المطل

قد سبق القول في الوعد و المطل- و نحن نذكر هاهنا نكتا أخرى- .

في الحديث المرفوع من وعد وعدا فكأنما عهد عهدا

- و كان يقال- الوعد دين الكرام و المطل دين اللئام- . و كان يقال الوعد شبكة من شباك الأحرار- يتصيدون بها المحامد- . و قال بعضهم- الوعد مرض المعروف و الإنجاز برؤه- . و قال يحيى بن خالد الوعد سحاب و الإنجاز مطره- . و في الحديث المرفوع عدة المؤمن عطية

و عنه ع لا تواعد أخاك موعدا لتخلفه

- و قال يحيى بن خالد لبنيه- يا بني كونوا أسدا في الأقوال نجازا في الأفعال- و لا تعدوا إلا و تنجزوا- فإن الحر يثق بوعد الكريم و ربما ادان عليه- . و كان جعفر بن يحيى يكره الوعد و يقول- الوعد من العاجز فأما القادر فالنقد- .

و في الحديث المرفوع مطل الغني ظلم

- و قال ابن الفضل- أثروا و لم يقضوا ديون غريمهم و اللؤم كل اللؤم مطل الموسر

- و قال الآخر إذا أتت العطية بعد مطل فلا كانت و إن كانت سنيه

- و كان يقال المطل يسد على صاحبه باب العذر- و يوجب عليه الأحسن و الأكثر- و التعجيل يحسن سيئه و يبسط عذره في التقليل- . و قال يحيى بن خالد لبنيه- يا بني لا تمطلوا معروفكم- فإن كثير العطاء بعد المطل قليل- و عجلوا فإن عذركم مقبول مع التعجيل- . و من كلام الحسن بن سهل- المطل يذهب رونق البر و يكدر صفو المعروف- و يحبط أجر الصدقة و يعقل اللسان عن الشكر- و للتعجيل حلاوة و إن قلت العارفة- و لذة و إن صغرت الصنيعة- و ربما عرض ما يمنع الإنجاز من تعذر الإمكان- و تغير الزمان فبادر المكنة- و عاجل القدرة و انتهز الفرصة- . و قال الشاعر

تحيل على الفراغ قضاء شغلي و أنت إذا فرغت تكون مثلي

فلا أدعى بخادمك المرجى

و لا تدعى بسيدنا الأجل

- و قال آخر لو علم الماطل أن المطال فقد به يذهب طعم النوال

و أن أعلى البر ما ناله

طالبه نقدا عقيب السؤال

عجل للسائل معروفه مهنا من طول قيل و قال

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 248 و 249)

شرح نهج البلاغه منظوم

[326] و قال عليه السّلام:

المسئول حرّ حتّى يعد.

ترجمه

شخص مسئول آزاد است تا اين كه وعده كند (وعده كه داد اسير همان است و بايد وفا كند).

نظم

  • نمايد گر سؤالى كس ز مسئولكند مسئول سائل ور كه مشغول
  • به بند وعده ار سائل نيفتادبود آسوده همچون سرو آزاد
  • و ليكن اين بر آن گر وعده بدهدبگردن بندش از آن وعده افتد
  • رها از بند او را نيست گردنو فاجر آنكه بر آن عهد كردن
  • بهنگامى كه بر وعده وفا كردخود آن هنگام آزاد و رها كرد

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 111)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
Powered by TayaCMS