دهم ماه مبارک رمضان روز وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

دهم ماه مبارک رمضان روز وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

ابوسفیان را بزرگ می شمارند در حالی که:

سئوال:

وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

بسم الله الرحمن الرحیم

چنانچه عرض شد اهل سنت یک مرد و یک زن عرشی را به فرش کشاندند و یک زن و مرد فرشی را به عرش بردند حضرت ابوطالب (علیه السلام) و حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را بغضاً لعلی و لفاطمه از عرش به فرش کشاندند و عایشه و ابوسفیان را حباً لابی بکر و لبنی امیه از فرش به عرش بردند. از ابوطالب (علیه السلام) به عنوان کافر و مشرک یاد می کنند در حالی که:

1- اگر مشرک بود چرا هزار شبانه روز در شعب ابی طالب با پیامبر تبعید شده بود؟ با چه جرمی غیر از اسلام و ایمان حکم تبعید بر ایشان صادر کردند؟

2- ابوطالب (علیه السلام) که حتی سابقه یک جنگ و مشاجره و تهدید و توهین را در سابقه خود نسبت به اسلام و پیامبر و مسلمانان ندارد.

3- ابوطالب (علیه السلام) که هیچ مورخی جابجایی بت ها و عبادت و خم و راست شدن مقابل بت ها و یا تعریف و تمجید بت ها از او نقل نکرده و ندیده است.

ابوسفیان را بزرگ می شمارند در حالی که:

1- جنگی نبود بر علیه مسلمین مگر اینکه او یا فرماندهی کرده یا حمایت مالی کرده، یا حضور فعال داشته است. تقریبا تمام مسلمانان صدر اسلام به دست او شکنجه شدند.

2- آخرین شخصی که به ظاهر مسلمان شده، البته نه با خواسته خود بلکه با تهدید عباس عموی پیامبر و ترس اخراج از مکه و ...

3- بعد از به قدرت رسید بنی امیه سر قبر حمزه آمد و با لگد به قبر حمزه زد و فریاد کشید: یا ابا عماره ان الامر الذی اجتدلنا علیه بالسیوف، الیوم بید غلماننا (آن چیزی که بر سر آن با هم جنگیدیم امروز بدست جوانان ما افتاد).

4- در آخرین سال های عمر کثیف خود کور شده بود و در جلسه ای کفر خود را بیشتر بر ملا کرد. در یک جلسه سرّی بنی امیه سئوال کرد آیا غریبه در میان ما هست؟ گفتند نه. بار دوم سئوال خود را تکرار کرد وقتی مطمئن شده خطاب به حاضرین کرد گفت با این حکومت مانند توپ بازی کنید تلقفوها تلقف الکره و لا هناک جنه و لا نار (نه بهشتی درکار هست نه جهنمی). این درحالی بود که تمام حضار مجلس به اصطلاح از مسلمانان مثلاً با سابقه بودند و اعتراضی به او نکردند.

عایشه نیز از کسانی است که به تعبیر غزالی در احیاءالعلوم رسول اکرم را خیلی اذیت کرد و گاهی سخنان کفرآمیز بر زبان جاری می ساخت. غزالی نقل میکند که عایشه بر سر موضوعی صدایش را بلند کرد و فریاد می زد پیامبر هر چه او را امر به سکوت می کرد بیشتر فریاد میزد در همین هنگام ابوبکر اجازه گرفت و وارد شد پیامبر فرمود ببین دخترت چه می گوید رسول اکرم فرمود تو می گویی یا من بگویم؟ با کمال بی ادبی خطاب کرد: انت الذی تزعم انک رسول الله (تو که خیال میکنی پیامبری بگو)

اما خدیجه (سلام الله علیها): خدیجه (سلام الله علیها) همانطور که مورخین نقل می کنند عاقله قریش بوده هی من اعقل نساء القریش. به طوری که طرف مشورت تمام قریش در مشکلات بوده است. هی من اجمل نساء القریش و کانت تسمی بملیکه العرب در بزرگواری او همین بس که او را ملیکه عرب گویند.

از نظر ثروت ثروتمندترین خاندان قریش بوده است خانه ها و باغ ها و نخلستان ها و مال التجاره و پول های نقد او زبانزد همه بوده است.

سئوال:

1- چرا خدیجه (سلام الله علیها) که سال ها با رسول اکرم (ص) بوده است را فراموش کردند و لقب ام المؤمنینی او را برای دیگری مصادره کردند؟

2- چرا از او حتی یک حدیث یا یک فضیلت بیان نمی کنند در حالی که سابقه او در همراهی پیامبر بیشتر بوده است اما از دیگری با سابقه کم هزاران حدیث وضع کرده و نقل کردند؟

3- ثروت خدیجه (سلام الله علیها) کجا رفت در چه مسیری خرج شد؟

4- مسلمانان در شعب ابی طالب هزار شبانه روز میهمان ثروت چه کسی غیر از خدیجه (سلام الله علیها) بودند؟ آنان که اکثراً از مردم فقیر و محروم بودند.

5- با اینکه او اولین مسلمان از بانوان اسلام است چرا از سابقه اسلام خدیجه(سلام الله علیها) سخنی به میان نمی آورند؟

6- آیا شنیده شد رسول اکرم از خدیجه (سلام الله علیها) ناراحت شود یا ناراحتی را نقل کند؟ با اینکه از بقیه زنان ناراحت می شد و آیات متعددی نازل می شد که چرا پیامبر را اذیت می کنید؟

تمام اینها یک پاسخ دارد آنهم: (بغضاً لفاطمه) تمام فضائل او را در دل تاریخ دفن کردند و از آن گذشتند.

هر وقت جبرئیل نازل می شد و خدیجه (سلام الله علیها) در آن مکان بود قبل از نزول وحی از طرف خداوند متعال عرض می کرد یا رسول الله خداوند فرمود سلام مرا به خدیجه برسان. آخرین ساعات او در حالی سپری می شد که ملیکه العرب حجاز با آن همه ثروت اکنون در یک اتاق محقر آنهم روی حصیر خوابیده و از درد و مشقت و رنج های شعب ابی طالب مریضه شده است رسول اکرم فاطمه را به خانه ابوطالب (علیه السلام) آورد و برگشت کنار بستر مریضه خود نشست. خدیجه (سلام الله علیها) چشمان خود را باز کرد به جای گله از وضعیت و مریضی و مشکلات عرض کرد یا رسول الله من نمی دانم الان که دارم می روم خدا از من راضی است یا نه؟ بلافاصله جبرئیل نازل شد یا رسول الله خدا می فرماید سلام مرا به خدیجه برسان بگو من از تو کمال رضایت را دارم. خدیجه (سلام الله علیها) از دنیا رفت بعد از دو یا سه روز رسول اکرم به منزل ابوطالب (علیه السلام) رفت و فاطمه خود را بغل گرفت و با نوازش آورد وقتی به منزل آورد مادر را صدا می زد و گریه می کرد فاطمه اینجا جای خالی مادر را دید و گریه می کرد اما زینب کنار بدن مادر گریه می کرد و وا اماه می گفت.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
Powered by TayaCMS