سفر به کربلا - پیاده روی اربعین در کلام آیت الله العظمی شبیری

سفر به کربلا - پیاده روی اربعین در کلام آیت الله العظمی شبیری

در مورد اینکه آیا خطر، مانع از سفر به کربلا می شود بین علماء اختلاف است و بعضی از علما حتی در فرض ضرر داشتن، آن را تجویز کرده اند ولی اگر خطر نباشد این پیاده رفتن موضوعیت دارد.

به گزارش مشرق به نقل از حج، نزدیک 14 قرن از زیارت قبر شهیدان کربلا توسط فرزندان سید الشهداء و کاروان اسیران کربلا، جابر بن عبدالله انصاری و عطیه کوفی می گذرد و امروز آن حرکت مبدا و خواستگاه یک حرکت عظیم است.

شیعیان و دوستداران اباعبدالله الحسین(ع) اعم از زن و مرد، پیر و جوان و کودک، فقیر و غنی و عرب و عجم با هر زبان و نژادی از سراسر گیتی با پای پیاده به سوی کربلا در حرکتند تا همزمان با سالروز رسیدن کاروان حسینی به کربلا خود را به حرم سرور آزادگان برسانند.

این مرجع تقلید شیعیان ضمن بیان فضیلت زیارت امام حسین(ع) و تقدیر از کسانی که این حرکت عظیم را رقم زده اند، با افسوس از اینکه نتوانسته در بین مردم پیاده به کربلا برود می گوید: بسیار اشتیاق دارم پیاده به کربلا بروم و اگر قدرت داشتم می رفتم.

به عنوان اولین سوال از آیت الله العظمی شبیری پرسیدیم:

- فضیلت زیارت حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) از دیدگاه روایات اهل بیت(ع) تا چه اندازه است؟ در روایات بسیاری بر زیارت آن حضرت تاکید شده، حتی در پاره ای از این روایات، از وجوب و فرض بودن این زیارت یاد شده، تا بدانجا که برخی علماء همچون مرحوم علامه مجلسی و پدر بزرگوارشان به این نظر متمایل شده اند که بر کسی که توانایی انجام زیارت آن حضرت را دارد این زیارت در عمر یک بار واجب است.

در روایات بسیاری، زیارت امام حسین(ع) به منزله یک عمره مقبوله دانسته شده و در برخی روایات، ثواب بیشتری برای زیارت امام حسین(ع) ذکر شده است.

بنابر روایت معتبری حضرت صادق(ع) در سجده پس از نماز خود، برای زائران آن حضرت، که در این راه، مال خود را صرف کرده و بدنهای خویش را به زحمت می اندازند و رنگ صورت هایشان در اثر تابش خورشید برمی گردد، دعا کرده و سلامت ایشان و خانواده هایشان را از درگاه خداوند طلب کرده اند.

- پیاده سفر کردن به کربلا موضوعیت دارد؟ بله، امام حسن و امام حسین(ع) پیاده به مکه می رفتند و این خودش، یک نوع احترام است؛ حتی در روایتی در کتاب بحار الانوار در معجزات امام حسن(ع) اشاره شده که آن حضرت در بازگشت از مکه به مدینه، با پای پیاده حرکت می کردند تا بدانجا که پاهای ایشان ورم می کند.

- اما زمان امام حسن مجتبی(ع)، وسائل عبور و مرور مثل امروز نبوده است. نه، وسائل عبور و مرور بوده و حضرات هم به آن دسترسی داشته اند؛ با وجود اینکه مرکب داشتند ولی باز پیاده می رفتند. در واقع خود این پیاده رفتن یک اداء احترام است؛ در روایتی معتبر در کتاب کافی، ابن بکیر از امام صادق(ع) درباره بیست سفر پیاده حج امام حسن مجتبی(ع) سوال می کند حضرت در پاسخ اشاره می فرمایند که حضرت با پای پیاده به حج می رفتند در حالی که محمل ها و کجاوه ها همراه حضرت حرکت می کردند.

محدث جلیل القدر مرحوم حاجی نوری با پیاده روی مستمر خود در ایام اربعین، به همراه بزرگان علماء از نجف به کربلا، به این مراسم شکوهی ویژه بخشیده، و سر انجام در مسیر بازگشت پیاده روی، جان خویش را فدا کرد و به دیار باقی شتافت.

مرحوم آقای "محسنی ملایری" نقل می کرد که "مرحوم آقا سید عبد الهادی شیرازی" به قم آمد؛ آقا "میر سید علی کاشانی" هم بودند. گفتیم با درشکه به منزل آقای بروجردی برویم. آقا سید عبدالهادی چشمانش نمی دید. به جایی که رسیدیم ایشان پرسید تا منزل آقای بروجردی چقدر فاصله است؟ گفتیم: فلان مقدار. آقا سید عبدالهادی گفت: مناسب است که اینجا پیاده شویم و بقیه راه را پیاده برویم.

این پیاده روی یک نوع احترام و خضوع و خشوع است و خودش از مصادیق تعظیم شعائر است.

- اگر سفر به کربلا همراه با خطر باشد جایز است؟ در مورد اینکه آیا خطر، مانع از سفر به کربلا می شود بین علماء اختلاف است و بعضی از علما حتی در فرض ضرر داشتن، آن را تجویز کرده اند ولی اگر خطر نباشد این پیاده رفتن موضوعیت دارد.

- به نظر شما بهتر نیست که هزینه کربلا را به فقراء بدهیم؟ نوعا کسانی به فقراء کمک می کنند که اهل کربلا رفتن هستند. همین موعظه هایی که در این مراسم می شود منجر به کمک کردن به فقراء می شود؛ و کربلایی ها هستند که خیر را انجام می دهند. و کسانی که این جملات را به زبان می رانند نوعا این مطالب، تنها بهانه ای برای آنها، برای مخالفت با زیارت است و عملا به فقرا کمک هم نمی کنند. درباره سفر حج هم نظیر این حرفها در زمان ائمه معصومین(ع) مطرح بوده و در روایات تأکید شده که ثواب سفر حج از انفاق در راه خدا بیشتر است که شاید نکته آن هم، همین باشد که سفر حج مقبول، خود سبب انجام بسیاری از کارهای خیر از جمله انفاق در راه خداست.

- شما خودتان هم به کربلا رفته اید؟ بله؛ الحمد لله، مکرر مشرف شدم.

- مایلید پیاده به زیارت امام حسین(ع) بروید؟ بله بسیار اشتیاق دارم و اگر قدرت داشتم می رفتم؛ ولی الان دیگر توان و قدرت پیاده رفتن را ندارم.

منبع: مشرق به نقل از خبرگزاری حج

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʂ)

نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (2)

هر یک از این دو امتیاز به تنهایی کافی است که به کلمات علی (ع) ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یکدیگر، یعنی این که سخنی در مسیرها و میدان های مختلف و احیاناً متضاد رفته و در عین حال کمال فصاحت و بلاغت را در همه ی آنها حفظ کرده باشد، سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی (ع) در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است
 امام شناسی در نهج البلاغه

امام شناسی در نهج البلاغه

از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد.
 دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

کتاب شریف نهج البلاغه با 239 خطبه، 79 نامه و 472 حکمت و موعظه پس از قرآن مجید و در کنار احادیث شریف، کتاب دنیا و آخرت است؛ کتابی است که به شؤونات مختلف دنیوی و اخروی انسانها از جمله مبحث: «حکومت اسلامی، آیین زمامداری، رهبری، و ویژگی های حاکم اسلامی » نیک پرداخته است که امید است مجموعه مقالات این شماره برای علاقه مندان به این مبحث مهم، قابل توجه و سودمند باشد .
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
Powered by TayaCMS