سوالاتی درباره حضرت عباس(علیه السلام)

سوالاتی درباره حضرت عباس(علیه السلام)

سوالاتی درباره حضرت عباس(علیه السلام)

آیا حضرت عباس(ع) در جنگ صفین حاضر بود؟

آیا حضرت عباس(ع) در قصاص ابن ملجم نقش داشت؟

همسر حضرت عباس(ع) که بود؟

حضرت عباس(ع) چند فرزند داشت؟

نسل حضرت عباس(ع) چگونه تداوم یافت؟

حضرت عباس(ع) چند برادر داشت؟

سوالاتی درباره حضرت عباس(علیه السلام)

آیا حضرت عباس(ع) در جنگ صفین حاضر بود؟

طبق اطلاعات کتاب "تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا" (زیر نظر حجت الاسلام مهدی پیشوایی)، مورخان درباره حضور عباس در جنگ صفین اختلاف دارند. برخی نوشته اند او در جنگ صفین شرکت داشته است برخی از محققان معاصر معتقدند عباس در بعضی جنگ ها حضور داشته، اما پدر بزرگوارش اجازه پیکار به او نداده است. بعضی هم بر آن اند که وی علاوه بر حضور در صفین، در نبردی قهرمانانه، ابتدا هفت تن از پسران ابن شَعثاء و سپس خود ابن شَعثاء را، که از قهرمانان سپاه معاویه بود، به هلاکت رساند و حیرت ناظران را برانگیخت.

اما چنین مطلبی در منابع متقدم نیامده و محدث نوری معتقد است این ماجرا مربوط به عباس بن ربیعه (بن حارث بن عبدالمطلب) است که مشابه چنین جریانی را برایش نقل کرده اند و همین، باعث اشتباه برخی نویسندگان شده است؛ وگرنه عباس (ع) اصلاً در صفین حضور نداشته است

اما برخی محققان پاسخ داده اند که این دو جریان متفاوت اند؛ زیرا هر دو (به فاصله چند صفحه) در مناقب خوارزمی آمده و بعید است که خوارزمی به اشتباه یک جریان را به دو شکل نقل کردهباشد. فارغ از همه این قیل وقال ها حقیقت آن است که اگر بپذیریم که تاریخ تولد عباس در سال 26 قمری بوده، او در جنگ صفین، یعنی در سال 37 قمری، فقط یازده سال داشته است و در این صورت نمی توان پذیرفت که با این سن کم در جنگ شرکت کرده باشد.

آیا حضرت عباس(ع) در قصاص ابن ملجم نقش داشت؟

عباس در زمان قصاص قاتل پدرش حاضر بود؛ اما نقشی در اجرای قصاص نداشت. او در هنگام غسل پیکر مطهر امام حسن (ع) همراه برادرش محمد حنفیه، امام حسین (ع) را یاری می داد.

از عباس بن علی (ع) در دوره امامت امام حسین (ع) تا پیش از حوادث کربلا، مطلبی در دست نیست؛ اما مسلم است که با آغاز نهضت امام حسین (ع)، عباس در کنار برادر بزرگوارش حضور داشته و به همراه ایشان، شبانه مدینه را به سمت مکه ترک کرده است.

همسر حضرت عباس(ع) که بود؟

عباس (ع) با لبابه دختر عُبیدالله بن عباس بن عبدالمطلب ازدواج کرد. البته کنیزی نیز داشت که از او صاحب فرزندی به نام حسن شد. (1) درباره تعداد فرزندان عباس اختلاف نظر وجود دارد.

حضرت عباس(ع) چند فرزند داشت؟

برخی برای ابوفاضل(ع) دو فرزند به نام های عُبیدالله و فضل ذکر کرده اند (علوی (عمری)، اَلْمُجدی فی انساب الطالبیین، ص 436) و برخی به دو فرزند به نام های عبیدالله و حسن اشاره کرده اند (ابن قتیبه دینوری، المعارف، ص 127).

ابن شهر آشوب از فرزند دیگری به نام محمد نام می برد که در کربلا به شهادت رسیده است. (مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 122).

بعضی متأخران چهار پسر به نام های عبیدالله، فضل، حسن و قاسم و دو دختر برای عباس برشمرده اند. (مقرّم، العباس، ص 350) و برخی به این چهار نفر، پسر دیگری به نام عبدالله نیز افزوده و گفته اند که وی نیز در کربلا به شهادت رسیده است. (2)

نسل حضرت عباس(ع) چگونه تداوم یافت؟

همه دانشمندان نسب شناس اتفاق نظر دارند که نسل عباس(ع) تنها از طریق پسرش عُبیدالله، تداوم یافته است.

از نسل حضرت اباالفضل رجال نامداری پا به عرصه وجود نهادند؛ از جمله پنج تن از نوادگان او - یعنی پسران حسن بن عُبیدالله بن عباس - به نام های عبیدالله، عباس، حمزهالأکبر، ابراهیم جَردَقه و فضل، در عصر خود افراد سرشناسی بودند. عبیدالله امیر و قاضی القضاه مکه و مدینه بود. (3) عباس سخنرانی فصیح و شاعری توانا شناخته می شد. فضل سخنوری فصیح و بسیار متدین و شجاع بود. ابراهیم را نیز به فقه و ادب و زهد می شناختند و قاسم بن حمزه بن حسن بن عبیدالله در یمن جایگاهی رفیع داشت.

از فرزندان عباس بن عبیدالله نیز، عبدالله سخنران و شاعری فصیح بود که در دربار مأمون جایگاهی ویژه داشت. از نوادگان حضرت عباس برخی وارد ایران شدند و در شهرهای شیراز، گرگان و اَرجان (بهبهان) ساکن شدند و برخی دیگر به یمن، مصر و مغرب کوچ کردند.

حضرت عباس(ع) چند برادر داشت؟

"عبدالله" از فرزندان ام البنین و برادر حضرت اباالفضل بود. لقبش را عبدالله اصغر و کنیه اش را ابومحمد اکبر نوشته اند. وی به هنگام شهادت 25 سال داشت و از خود فرزندی به یادگار نگذاشت. عبدالله راهانی بن ثَُبَیت حَضرَمی به شهادت رساند.

"أبوعمرو عثمان" یکی دیگر از فرزندان أم البنین و از برادران عباس بوده است. امیر مؤمنان (ع) به سبب علاقه ای که به عثمان بن مظعون داشت، این فرزندش را عثمان نامید و فردمود: إنما سَمّیتهُ باسم أخی عُثمان بن مَظعون؛ "من او را به نام برادرم عثمان بن مظعون نامیده ام". عثمان در روز عاشورا با تیر خَوْلی بن یزید و با همدستی مردی از بنی أبان بن دارم به شهادت رسید. او در هنگام شهادت 21 سال داشت.

"أبوعبدالله جعفر"، فرزند ام البنین و آخرین برادر تنی حضرت اباالفضل بود که در کربلا به دست هانی بن ثُبیْت حَضْرمی به شهادت رسید. برخی معتقدند وی در هنگام شهادت نوزده سال داشته است. (4)

"ابوبکر بن علی(ع)" برادر ناتنی عباس است که منابع متقدم نام مادرش را "لیلی" ثبت کرده اند. برخی معتقدند نام او محمد اصغر بوده است؛ ولی برخی مصادر، محمد اصغر و ابوبکر را در کنار هم، به عنوان دو تن از فرزندان امیر مؤمنان (ع) ذکر کرده اند. ابن اعثم و نسّابه علوی نیز نام او را "عبدالله" ثبت کرده اند. وی در روز عاشورا به شهادت رسید. (5)

"محمد" یکی دیگر از فرزندان امام علی(ع) بود که برخی او را با لقب "اصغر" معرفی کرده اند. مادرش أسماء بنت عمیس خثعمی، و به عقیده برخی کنیزی أمّ ولد بوده است. (6) محمد در روز عاشورا در 22 سالگی، به دست مردی از (بنی) أبان بن دارم به شهادت رسید. (7)

پاورقی

  1. طبق احکام اسلام اگر کنیزی از ارباب خود صاحب فرزند شود، از کنیزی درآمده، آزاد می شود و از آن پس او را اُمّ ولد می خوانند.
  2. سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج1، ص 610.
  3. برخی از اصحاب امامان (ع) مانند علی بن یقطین، برای دفاع از شعیان و مستضعفان در برابر ستم های امویان و عباسیان به اذن ائمه با دستگاه حاکم همکاری می کردند. ممکن است همکاری عبیدالله نیز از همین قبیل بوده باشد.
  4. البته برخی سن او را هفده و برخی دیگر 29 سال نوشته اند با توجه به شهادت امیرمؤمنان (ع) در رمضان سال چهلم هجری، جعفر در هنگام شهادت در عاشورای 61 قمری قطعاً بیش از هفده سال، و احتمالاً نوزده تا بیست سال داشته است؛ با فرض اینکه پس از شهادت پدر، در سال 41 قمری متولد شده باشد.
  5. طبری و ابن شهر آشوب می گویند: در کشته شدن او در کربلا تردیدهایی هست. ابوالفرج اصفهانی نیز به نقل از مدائنی می گوید: او را در نهر آبی کشته یافتند و معلوم نشد چگونه کشته شده است.
  6. خلیفه بن خیاط نام مادرش را لبابه دختر عبیدالله بن عباس دانسته است اما براساس گزارش های معتبر و متقدم، لبابه همسر حضرت اباالفضل بوده است.
  7. ابن شهر آشوب، محمدبن علی را جزو شهدای کربلا دانسته است؛ ولی این نکته را نیز تذکر داده است که برخی گفته آند محمد به علت بیماری در کربلا نتوانست بجنگد و از این رو در روز عاشورا کشته نشد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امام شناسی در نهج البلاغه

امام شناسی در نهج البلاغه

از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
Powered by TayaCMS