عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه
عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر، یکی از اصول تعلیمات پیامبران الهی است. تعلیمات هیچ پیامبری از عبادت خالی نبوده است. در دین مقدس اسلام نیز عبادت سرلوحه همه تعلیمات است. عبادت، در اسلام به صورت یک سلسله تعلیمات جدا از زندگی که فقط به دنیای دیگر تعلق داشته باشد، وجود ندارد.
دعا
عبادات اسلامی با فلسفه‌های زندگی توأم و در متن زندگی واقع است. از نظر اسلام هر کار خیر و مفیدی اگر با انگیزه پاک خدایی توأم باشد، عبادت است.
اسلام از مردمی که بت یا انسان و یا آتش را می‌پرستیدند و بر اثر کوتاهی اندیشه‌ها مجسمه‌های ساخته دست خود را معبود خود قرار و یا خدای لایزال را در حد پدر یک انسان تنزل می‌دادند و احیاناً پدر و پسر را یکی می‌دانستند و یا به طور رسمی اهورا مزدا را مجسم می‌دانستند و مجسمه‌اش را همه جا نصب می‌کردند، مردمی ساخت که مجردترین معانی و رقیق‌ترین اندیشه‌ها و لطیف‌ترین افکار و عالی‌ترین تصورات را در مغز خود جای دادند.
 
درجات عبادت
تلقی افراد از عبادت یکسان نیست، متفاوت است. از نظر برخی افراد عبادت نوعی معامله و معاوضه و مبادله کار و مزد است، کار فروشی و مزد بگیری است. همان طور که یک کارگر، روزانه نیروی کار خود را برای یک کار فرما مصرف می‌کند و مزد می‌گیرد، عابد نیز برای خدا زحمت می‌کشد و خم و راست می‌شود و به طور طبیعی، مزدی طلب می‌کند که البته آن مزد در جهان دیگر به او داده خواهد شد. این، نوعی تلقی عامیانه و جاهلانه از عبادت است.
روح عبادت، به مفهومی که عابد از عبادت دارد، به نوع تلقی او از عبادت، انگیزه او از عبادت، بهره و حظی که عملاً از عبادت می‌برد و اینکه عبادت تا چه اندازه سلوک الی الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد، بستگی دارد
نوعی دیگر از تلقی عبادت، عارفانه است. بر این اساس، مسأله کارگر و کارفرما و مزد به شکلی که میان کارگر و کارفرما متداول است، مطرح نمی‌باشد و نمی‌تواند مطرح باشد. در این دیدگاه عبادت، نردبان قرب، معراج انسان، تعالی روان و پرواز روح به سوی کانون نامرئی هستی، پرورش استعدادهای روحی و ورزش نیروهای ملکوتی انسانی، پیروزی روح بر بدن، عالی‌ترین عکس‌العمل سپاسگزارانه انسان از پدید آورنده خلقت، اظهار شیفتگی و عشق انسان به کامل مطلق و جمیل علی الاطلاق و سلوک و سیر الی الله است. در این دیدگاه، عبادت پیکر، روح، ظاهر و معنی دارد. آنچه به وسیله زبان و سایر اعضای بدن انجام می‌شود، پیکره و قالب و ظاهر عبادت می‌باشد و روح و معنی عبادت چیز دیگری است. روح عبادت، به مفهومی که عابد از عبادت دارد، به نوع تلقی او از عبادت، انگیزه او از عبادت، بهره و حظی که عملاً از عبادت می‌برد و اینکه عبادت تا چه اندازه سلوک الی الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد، بستگی دارد.
 
تلقی نهج البلاغه از عبادت
تلقی نهج البلاغه از عبادت تلقی عارفانه است. سرچشمه و الهام بخش تلقی‌های عارفانه از عبادت‌ها در جهان اسلام، پس از قرآن مجید و سنت رسول اکرم صلی الله علیه وآله کلمات امام علی علیه‌السلام و عبادت‌های عارفانه حضرت است.
 
نهج البلاغه
عبادت آزادگان
امام علی علیه‌السلام درباره تلقی مردم از عبادت می‌فرماید: "همانا گروهی خدای را به انگیزه پاداش می‌پرستند، این عبادت تجارت پیش‌گان است و گروهی او را از ترس می‌پرستند، این عبادت، عبادت برده صفتان است و گروهی او را برای آنکه او را سپاسگزاری کرده باشند، می‌پرستند؛ این عبادت آزادگان است."(1) در عبارت دیگری می‌فرماید: < فرضاً خداوند کیفری برای نافرمانی معین نکرده بود، سپاسگزاری ایجاب می‌کرد که فرمانش تمرد نشود>.(2)
همچنین نیایش خود با خداوند را این گونه توصیف می‌کند: <من تو را به خاطر بیم از کیفرت و یا به خاطر طمع در بهشت پرستش نکرده‌ام، من تو را بدان جهت پرستش کردم که شایسته پرستش یافتم.>(3)
 
یاد حق
ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌گردند>.(4)
خداوند متعال در هر برهه‌ای از زمان و در زمان‌هایی که پیامبری در میان مردم نبوده است، بندگانی داشته و دارد که در سرّ ضمیر آن‌ها با آن‌ها راز می‌گوید و از راه عقل‌هایشان با آنان تکلم می‌کند. در پرتو عبادت، حالات و مقامات و کرامت‌هایی برای اهل معنی به وجود می‌آید. امام علی علیه‌السلام در این به اره فرموده است: <فرشتگان آنان را در میان گرفتهاند، آرامش بر ایشان فرود آمده است، درهای ملکوت بر روی آنان گشوده شده است، جایگاه الطاف بی پایان الهی به رایشان آماده گشته است، خداوند متعال مقام و درجه آنان را که به وسیله بندگی به دست آورده اند، دیده و عملشان را پسندیده و مقامشان را ستوده است. آنگاه که خداوند را می‌خوانند، بوی مغفرت و گذشت الهی را استشمام و پس رفتن پرده‌های تاریک گناه را احساس می‌کنند>.(5)
تلقی نهج البلاغه از عبادت تلقی عارفانه است. سرچشمه و الهام بخش تلقی‌های عارفانه از عبادت‌ها در جهان اسلام، پس از قرآن مجید و سنت رسول اکرم صلی الله علیه وآله کلمات امام علی علیه‌السلام و عبادت‌های عارفانه حضرت است
از نظر نهج البلاغه دنیای عبادت، دنیای دیگری است؛ دنیای عبادت آکنده از لذت، لذتی که با لذت دنیای سه بُعدی مادی قابل مقایسه نیست. دنیای پر از جوشش و جنبش و سیر و سفر است؛ سیر و سفری که به مصر،عراق، شام و یا هر شهر دیگر زمینی منتهی نمی‌شود، بلکه به شهری منتهی می‌شود که نام ندارد. در دنیای عبادت نهج البلاغه، شب و روز و تیرگی و اندوه و کدورت وجود ندارد؛ بلکه تمام روشنایی و صدق و صفا و صمیمیت است. امام علی علیه‌السلام زیبایی این دنیای پر راز و رمز را این گونه توصیف می‌کند: <چه خوشبخت و سعادتمند است آن که فرایض پروردگار خویش را انجام میدهد (الله، یار و حمد و قول هو الله کار اوست)، رنج‌ها و ناراحتی‌ها را (مانند سنگ آسیا دانه را) در زیر پهلوی خود خرد می‌کند، شب هنگام از خواب دوری می‌گزیند و شب زنده‌داری می‌نماید؛ آنگاه که سپاه خواب حمله می‌آورد، زمین را فرش و دست خود را بالش قرار میدهد، در گروهی است که نگرانی روز بازگشت خواب از چشمانشان ربوده، پهلوهاشان از خوابگاه هاشان جا خالی میکنند، لب هاشان به ذکر پروردگارشان آهسته حرکت می‌کنند، ابر مظلم گناه‌هایشان بر اثر استغفارهای مداومشان پس می‌رود. آنانند حزب خدا، همانا آنانند رستگاران>.(6)
 
 پی نوشت:
1.  نهج البلاغه، حکمت 229.
2. همان، حکمت282.
3. بحار الانوار، ج 41، ص 14.
4. همان، خطبه‌213.
5. همان.
6. همان، خطبه 184.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
Powered by TayaCMS