فضل و رحمت الهی

فضل و رحمت الهی

حکم محبت آمیز روزه

یک عبادت هم همین روزه است. در آیه ۱۸۳ سوره مبارکه بقره چقدر با محبت این حکم روزه را بیان کرده است.[۸]

ای مردم! اگر این دستورات پروردگار نبود والله ما در نبود آن‌ها از هر‌حیوانی که در زمین زندگی می‌کند قیمتمان کمتر و ارزشمان پایین‌تر بود. قیمت ما به همین عبادت‌هاست و با فطرت خودمان هم درک می‌کنیم. گمان نکنید آن‌هایی که امروز روزه نگرفته‌اند و می‌توانسته‌اند بگیرند در درون خودشان شادند، نه، هرگز شاد نیستند و این ناشادی در ایامی که به مرگ نزدیک می‌شوند از کوه دماوند بر گردنشان سنگین‌تر می‌شود و به هنگام مرگ هم به فرمایش قرآن مجید، با چه التماسی به پروردگار می‌گویند که ما را برگردان! «لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحاً فِیمَا تَرَکْتُ»[۹] اما به آن‌ها توجهی نمی‌شود.

آیا انسان عاقل می‌تواند عنایت و محبت و رحمت و بهشت ابد خدا را با یک نهار مختصر که آخرش هم اوره خون و چربی و سکته قلبی است معامله کند؟ پس ببینید که این چه عنایتی است که در پرتو حکم روزه به انسان شده است!

 

روزه عنایت و رحمت بی‌حساب

روزه رحمت است و انسان از رحمت که احساس مشقت نمی‌کند، بلکه لذت می‌برد. براستی انسان چقدر باید خرج می‌کرد تا او را در آن بارگاه الهی و در پیشگاه مقدس خدا حتی برای یک لحظه راه بدهند؟! اما حالا چیزی که نداده‌ایم، تازه چیزهایی هم به ما داده‌اند که با آن راه را پیدا کنیم و این رحمت و محبت و عنایت اوست. اینجا برخلاف تمام بارگاه‌هاست و با عنایت خاصی ما را راه داده­اند.[۱۰] اول افطار، آن بوی نفَس شما ملکوت را خوشحال می‌کند و یک مرتبه تمام آسمانیان به زمین نگاه می‌کنند و می‌گویند: عجب بویی می‌آید! همچنین اول افطار درِ بهشت را به رویتان باز می‌کنند و در همین روز اول مستحق عنایت می‌شوید و به تعداد نفَس‌هایی که از سحر تا به افطار کشیده‌اید عبادت در پرونده‌تان نوشته می‌شود. سحر هم که نمازتان را می­خوانید و می‌خوابید تمام لحظات خوابتان را عبادت می‌نویسند.[۱۱] عجیب هم این است که هیچ چیزی نیز در اصل برای ما نیست. نه بدنمان که روزه می‌گیرد و نه روحمان و نه قلب و مغزمان برای ماست. همه این‌ها ملک اوست و ما در ملک او و با ملک او کار می‌کنیم. از جیب او خرج می‌کنیم و برای همین باید یک فعالیتی انجام دهیم. در مقابل این فعالیتِ ما هم مزد ابدی قرار داده‌اند و گفته‌اند که خواب شما و نفس کشیدنتان و نشستنتان در خانه خدا عبادت است.[۱۲]

 

روایتی عجیب

یک روایت در منابع آمده که روایت عجیبی است. پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: کسی که یک بار «لااله‌الاالله» بگوید – و مگر گفتن آن با توجه چقدر طول می‌کشد و چقدر زحمت و رنج دارد؟- می‌فرماید: اگر این یک لااله‌الاالله را در یک کفه ترازو بگذارند و کره زمین را در کفه دیگر، آن کفه که لااله‌الاالله دارد بر کره زمین سنگینی می‌کند.[۱۳] حالا در نظر بگیرید که این کرة زمین چقدر معدن و دریا و صحرا و چقدر وزن دارد! این حکم یک لااله‌الاالله است، پس حکم سی شب حال عبادت و سی روز روزه چقدر می‌شود و اگر این‌ها را در ترازو بگذارند چه چیزی را باید در مقابلش قرار دهند که ارزشش معلوم بشود؟

 

روزه و تقوا و تسلیم

حال تسلیم که بر اثر عبادت و روزه در انسان پیدا می‌شود حال ۱۲۴۰۰۰ پیامبر (ص) و حال ائمه طاهرین (ع) و حضرت زهرا (س) و خدیجه کبری (س) و مریم کبری (س) است. انسان بر اثر حالت تسلیم، رنگ انبیا را به خودش می‌گیرد و عبادات را با عشق انجام می‌دهد و مشقتی برایش ندارد. در این هنگام حس می­کند که اصلاً بدون روزه، عالم زندگی، عالم حیوانی است و با روزه، عالم، عالم ملکوتی می‌شود. خدا می‌خواهد درجات ما را بالا ببرد و نظر خاص و نظر همراه با فضل و رحمت به ما داشته باشد و نیز می‌خواهد که ما اهل خسارت نباشیم و از این رو روزه را برایمان نوشته است: «یاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»

بنابراین، کسی که روزه بگیرد بسیاری از منافع نصیب او می‌شود. یک منفعت عالی روزه این است که روح انسان تا آخر ماه رمضان لطیف می‌شود و روزه تمام غبارها را می­زداید. آخر ماه رمضان نیز که می‌شود آدم می‌بیند که مثل آینه شده و کدورت‌ها، حسدها، بغض‌ها، کینه‌ها، تفرقه‌ها، بخل‌ها و ریاها شسته شده و یک روح لطیفی پیدا کرده است و گویا می‌خواهد پر بزند. انسان در روزهای آخر ماه رمضان حقیقت این جملات را خیلی خوب می‌فهمد و گاه بعضی افراد در وسط‌های ماه رمضان همین حالت را درک می‌کنند: «یا محبوب من احبه یا غوث من اراده یا مقصود من اناب الیه یا جلیس الذاکرین یا انیس الشاکرین یا معبود العابدین یا معروف العارفین».[۱۴]

بنابراین، روزه، روح را تلطیف می‌کند و شهوات غلط را سرکوب می‌نماید و با ترک بسیاری از گناهان در ماه مبارک، نورانیت عقل زیاد می‌شود و انسان به آگاهی‌های خاص می‌رسد. در ضمن، روزه در کنار خانه‌تکانی روح و نفس و قلب، همه فضولات و زباله‌های مانده در بدن را که بر اثر اسراف در خوردن و آشامیدن، جذب بدن نشده می‌شوید و می‌برد. پروردگار بزرگ عالم درباره روزه می‌فرماید: «لعلّکم تتقون»؛ یعنی شما را از حیوانیت به عالم انسانیت و ملکوت می‌رساند.

روزه، اخلاق قارونی و فرعونی و حیوانی و حالت سبعی و پلیدی را از میان می‌برد و تمام درهای رحمت را به روی انسان می‌گشاید. خداوند در میان عبادات نعمتی بالاتر از روزه ماه رمضان عنایت نکرده است. از خانم‌ها نخواسته‌اند که در مواقعی که از خواندن نماز معذورند بعداً قضایش را بجا آورند، اما از آن­ها خواسته­اند که قضای روزه‌هایشان را که به خاطر عذر شرعی نگرفته­اند بگیرند و این اهمیت روزه را می­رساند، چون روزه از درون، انسان را می‌سازد و در عالم بهتر از ماه رمضان پاک کننده‌تر وجود ندارد. ما نمی‌توانیم بفهمیم که پیامبر (ص) و ائمه (ع) وقتی به این ماه می‌رسیدند چه حالی داشتند.

 

روزه و مبارزه با شیطان

به یک روایت توجه کنید که معرکه است. این روایت از امیرمؤمنان علی (ع) است که می‌فرماید افرادی از پیامبر خدا (ص) پرسیدند: چه کنیم که در مبارزه با شیطان پیروز شویم، و پیامبر خدا (ص) در جوابشان فرمود: «الصوم یسود وجهه»[۱۵]؛ روزه بگیرید که با روزه، شیطان بدبخت و روسیاه می‌شود. شما دیده‌اید برای کسی که مصیبت پیش می‌آید وقتی از درون به خودش فشار می‌آورد رنگ به رنگ می‌شود و در آخر هم رنگش سیاه می‌گردد، روزه شما هم به قدری شیطان را رنج می‌دهد که رنج درون او از روی سیاهی رخش پیدا می‌شود. آیا شما گمان می‌کنید این ماه رمضان برای استعمار چیز سبکی است؟ الان ماه رمضان آمده و مسجدها دوباره آباد شده و مردم به قرآن رو آورده و پای منبرها رفته‌اند تا حلال و حرام خدا را بشنوند. شما با این کارتان چقدر به نیروی اسلام اضافه کرده‌اید و از نیروی کفر کاسته‌اید! نیروی کفر در ممالک اسلامی بی‌دین‌ها هستند و ماه رمضان نمی‌گذارد مردم بی‌دین باشند. خیلی از بی‌دین‌ها هم در این ماه با دین خدا آشتی می‌کنند.

پیامبر خدا (ص) در ادامه روایت بالا می‌فرماید: «والصدقه تکسر ظهره»؛ صدقه بدهید که پشت شیطان می‌شکند. کلمه صدقه در اینجا مطلق است و انواع کارهای خیر را شامل می‌شود. ما باید به هر‌کدام از اقواممان که در این ماه رمضان آنقدر درآمد کافی ندارند که بتوانند خوب روزه بگیرند و خوب افطار کنند کمک کنیم.

«والمحبه فی­الله و المواظبه علی العمل الصالح یقطع دبره» عشق به خدا پیدا کنید و برای این کار باید فکر کنید که چه کسی مرا آفرید؟ چه کسی مرا در رحم نگهداری کرد؟ چه کسی مرا سالم از رحم بیرون آورد؟ چه کسی اعضا و جوارح سالم به من داد؟ چه کسی هنگامی که مریض شدم مرا شفا داد؟ و چه کسی چنین دلی به پدر و مادر من داد که با آن همه اذیت من در طفولیت این‌گونه مرا بزرگ کردند و محبت نمودند و چه کسی الان امور مرا هدایت می‌کند؟

«و المواظبه علی العمل الصالح»؛ مواظب باشید که هیچ کار نیک و هیچ عمل صالحی از دستتان نرود که این‌ها ریشه شیطان را قطع می‌کند. وقتی همه صالح شویم ریشه شیطان قطع می‌شود و شیطان تک و تنها می‌ماند. شما اگر این‌گونه شوید دیگر شیطان در جمع شما غریب می‌ماند و سلاح و شمشیر از دست او می‌افتد و به تعبیر همان روایت بالا، توبه در این ماه رگ شیطان را قطع می­نماید: «والاستغفار یقطع وتینه».

 

توبه و رمضان

حضرت رسول (ص) می‌فرماید: در این ماه، توبه کنید، زیرا توبه در آن، رگ شیطان را می‌زند. حتماً دیشب هم توبه کرده‌اید و با خدا قرارداد بسته‌اید. نمی‌دانم دیشب کدام یک از شما کنار وجود مقدس امام زین العابدین (ع) نشسته‌اید و همراه آن حضرت، دعای ابوحمزه ثمالی را خوانده­اید ؟! «الهی لا تودبنی بعقوبتک»[۱۶]؛ خدایا اگر می‌خواهی مرا بیدار کنی با همین ماه رمضان و با همین عبادت و روزه بیدارم کن! خدایا روز بیداری مرا به قیامت وامگذار که ملائکه عذاب بخواهند مرا با تازیانه جهنم بیدار کنند: «و لا تمکر بی‌فی حیلتک من این لی الخیر یا رب و لا یوجد الا من عندک و من این لی النجاة و لا تستطاع الا بک»؛ خدایا اگر تو دستم را نگیری من هلاک شده و بدبخت و بیچاره‌ام. «للذی احسن استغنی عن عونک و رحمتک و للذی اساء واجترء علیک و لم یرضک خرج عن قدرتک».

نوشته‌اند که وقتی امام زین العابدین (ع) در سحر نام مولایش را می‌برد نه یک بار و چند بار، بلکه آنقدر می‌گفت که دیگر نفسش بند می‌آمد. روز اول ماه رمضان قبل از اینکه شما پروردگار را صدا بزنید او در سحر شما را صدا زده است، چراکه اگر صدایتان نکرده بود بیدار نمی‌شدید و نیت روزه نمی‌کردید و الان روزه نبودید و شاید هم الان سر سفره گناه نشسته بودید. پس الان هم جواب شما را می‌دهد. اما شما هم مانند آن حضرت فقط او را بخوانید و آنقدر این کلمه را تکرار کنید تا نفستان بند بیاید و دوباره به شما نفس بدهند: «یا رب یا رب یا رب».

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

…………….

پی نوشت ها:

[۸]. «یاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما نوشته شده است. چنان که بر کسانی که پیش از شما بودند نوشته شده بود، باشد که تقواپیشه شوید.

[۹]. مؤمنون (۲۳): ۱۰۰؛ «لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحاً فِیمَا تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قائل‌ها وَ مِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَی یوْمِ یبْعَثُونَ؛ امید است در [برابر] آنچه [از عمر، مال و ثروت در دنیا] واگذاشته‌ام کار شایسته‌ای انجام دهم. [به او می‌گویند:] این چنین نیست [که می‌گویی] بدون تردید این سخنی بی‌فایده است که او گوینده آن است، و پیش رویشان برزخی است تا روزی که برانگیخته می‌شوند.»

[۱۰]. البلد الامین: ۲۳۲؛ عن النبی (ص) أن لکل صائم عند فطره دعوة مستجابة فإذا کان فی أول لقمة فقل بسم الله یا واسع المغفرة اغفر لی فمن قال‌ها عند إفطاره غفر له.

[۱۱]. الدعوات: ۲۷؛ قال ابا الحسن الرضا۷: و قال نوم الصائم عبادة و صمته تسبیح و دعاؤه مستجاب و عمله مضاعف.

[۱۲].

[۱۳]. وسائل الشیعه: ۷/ ۲۰۹٫

[۱۴]. بخشی از دعای جوشن کبیر.

[۱۵]. سفینه البحار: ۲/ ۶۴٫

[۱۶]. قطعه‌ای از مناجات شب‌های ماه رمضان حضرت امام علی بن الحسین (ع) است که راوی آن یکی از اصحاب با جلالت ایشان جناب ابا حمزه ثمالی است. ثابت بن دینار یا ابا حمزه ثمالی از اصحاب ائمه بزرگوار ماست. او امام سجاد و امام باقر و حضرت صادق و حضرت موسی بن جعفر علیهم السلام را درک نموده و از سه نفر از ائمه ما روایت نقل کرده است. معجم رجال الحدیث، سید ابوالقاسم خوئی.

مقالات مرتبط

رابطه فضل و رحمت الهی با انسان

رابطه فضل و رحمت الهی با انسان

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و صلّی الله علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین
خسارت نبود فضل و رحمت

خسارت نبود فضل و رحمت

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و صلّی الله علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین
سند فضل و رحمت

سند فضل و رحمت

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و صلّی الله علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین
مبدأ و منتهای فضل و رحمت

مبدأ و منتهای فضل و رحمت

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و صلّی الله علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین
عدم کاستی در پرتو فضل و رحمت الهی

عدم کاستی در پرتو فضل و رحمت الهی

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و صلّی الله علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین
زندگی در فضای رحمت

زندگی در فضای رحمت

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و صلّی الله علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین
فضل و رحمت الهی همرنگی با مولا در خیررسانی

فضل و رحمت الهی همرنگی با مولا در خیررسانی

اید توجه داشت که انسان زمانی مصداق «أَلْخَیرُ مِنْهُ مَأمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ» می‌شود که متصل به رحمت پروردگار گردد و همان­طور که پروردگار خیر محض است و شر ندارد او هم همین‌گونه شود.
 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
 دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

کتاب شریف نهج البلاغه با 239 خطبه، 79 نامه و 472 حکمت و موعظه پس از قرآن مجید و در کنار احادیث شریف، کتاب دنیا و آخرت است؛ کتابی است که به شؤونات مختلف دنیوی و اخروی انسانها از جمله مبحث: «حکومت اسلامی، آیین زمامداری، رهبری، و ویژگی های حاکم اسلامی » نیک پرداخته است که امید است مجموعه مقالات این شماره برای علاقه مندان به این مبحث مهم، قابل توجه و سودمند باشد .
 نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʂ)

نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (2)

هر یک از این دو امتیاز به تنهایی کافی است که به کلمات علی (ع) ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یکدیگر، یعنی این که سخنی در مسیرها و میدان های مختلف و احیاناً متضاد رفته و در عین حال کمال فصاحت و بلاغت را در همه ی آنها حفظ کرده باشد، سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی (ع) در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
Powered by TayaCMS