فواید ازدواج کردن

فواید ازدواج کردن

ازدواج، این پیمانی که با رضایت زن و مرد، بر اساس اراده آنها بسته می شود، دارای آثاری شگفت انگیزی است.

ازدواج قرارداری رسمی برای پذیش یک تعهد دو طرفه به منظور تشکیل زندگی مشترک است تا زوج ها در سایه آن، در خط سیر جدیدی از زندگی قرار گیرند. این پیمان که با رضایت زن و مرد، و بر اساس اراده آنها بسته می شود، دارای فواید بسیار شگفت انگیزی است که هنوز بسیاری از روانشناسان به دنبال کشف آثار آن می باشند.به نحوی که حتی دین اسلام آن قدر برای ازدواج اهمیت قائل است که پیامبرش می فرمایند: «نزد خداوند هیچ بنایی محبوب تر از خانه ای نیست که از طریق ازدواج آباد گردد.»اما ازدواج دارای چه فوایدی می باشد؟

ازدواج دارای هم فواید جسمانی است، هم روحی ـ روانی و هم اجتماعی. که به ترتیب آنها را شرح می دهم:

الف) فواید جسمانی

تاکنون به فواید پزشکی و جسمانی ازدواج فکر کرده اید؟ محققان دریافته اند که ایجاد رابطه جنسی از طریق ازدواج تأثیر مستقیمی بر سلامتی افراد دارد از جمله:

1. بهبود حس بویایی: در رابطه جنسی زن و مرد ازدواج کرده هورمونی به نام پرولاکتین در آنان افزایش می یابد که باعث بهبود حس بویایی در آنان می گردد.

2. کاهش بیماری های قلبی: داشتن رابطه جنسی مرد و زن ازدواج کرده باعث کاهش بیماری های قلبی به ویژه کاهش کلسترول می گردد.

3. کاهش وزن و تناسب اندام: رابطه جنسی یک نوع فعالیت بدنی است. داشتن رابطه جنسی سالم و مناسب زوج ها باعث می گردد. وزن زوجین کاهش یابد و از چاقی آنها و نامتناسب بودن اندامشان پرهیز شود.

4. استحکام عضلات و استخوان ها: داشتن رابطه جنسی زوج ها باعث افزایش هورمون تستوسترون و در نتیجه محکمتر شدن عضلات و استخوان ها ی آنان می گردد.

5. بالا رفتن مقاومت بدن در مقابل درد: در رابطه جنسی زوجین، هورمون اِکسی توسین به مقدار زیادی ترشح می شود و این هورمون باعث ترشح اَندروفین یعنی هورمون ضد درد طبیعی بدن گردیده و بدن را درمقابل درد مقاوم می سازد.

6. سلامت پروستات: رابطه جنسی زوج ها باعث می گردد از سرطان پروستات در مردان جلوگیری شود.

7. افزایش جریان خون: رابطه جنسی زوج ها باعث افزایش خون به مغز و اعضای دیگر بدن می شود. بنابراین، اکسیژن و مواد مغذی بیشتری به بافت های بدن می رسد.

ب) فواید روحی ـ روانی ازدواج

ازدواج علاوه بر فواید جسمی، دارای فواید روحی ـ روانی نیز هست. چرا که ازدواج فقط به خاطر روابط جنسی نیست بلکه می توان گفت بیشتر به علت روابط روحی و روانی است که ماندگار می ماند:

1. آرامش: انسان موجودی است که نیازمند آرامش و آسودگی است. او این آرامش و آسودگی را به علت این که فطرتاً موجودی است اجتماعی به وسیله دیگران به دست می آورد. بهترین فردی می توانند انسان را به آرامش برساند همسر اوست. زیرا محبت ودوستی زوجین به علت اتحادشان، دائمی و نامحدود است که باعث می شود آنها در کنار هم احساس آرامش و امنیت کنند.

2. دوستی و محبت و عشق: انسان در هر مرحله از حیات خویش به محبت و مهر دیگران نیازمند است. هم چنین نیاز دارد که به دیگران مهر بورزد. دریافت کامل ترین و دائمی ترین نوع محبت، دوستی و عشق با ازدواج صورت می گیرد. زیرا انسان هر قدر در محیطی سرشار از محبت بزرگ شده باشد باز در جوانی نیاز به وجود کسی دارد تا با او راحت تر باشد و حرف های دلش را بزند، محبتش را عرضه کند و مورد پذیرش آغوش باز او قرار گیرد.

3. مسئولیت پذیری: مسئولیت پذیری در مقابل دیگران که باعث رشد اجتماعی شده و شخصیت فرد را به پختگی می رساند، از مزایای ازدواج کردن است. این تأثیر را در هیچ عمل و رفتار فردی و اجتماعی دیگر نمی توان یافت. ازدواج انسان را از مدار خودبینی به مدار دیگربینی ارتقاء می دهد.

4. تکامل: تکامل به چگونگی فرآیند شکل گیری و رشد انسان ها در تمام ابعاد زندگی گفته می شود. انسان از طریق ازدواج می تواند به رشد برسد. به عبارتی، زمانی که مرد و زن با یکدیگر ازدواج نموده اند، کامل می شوند. زیرا آنها برای رهایی از رنج و تنهایی، رسیدن به کمال، پختگی و رشد، رنگ دادن به زندگی و حضور فعالتر در جامعه انسانی نیازمند پیوستن به یکدیگر هستند. از این طریق است مرد کاملاً مرد و زن کاملاً زن می شود.

ج) فواید اجتماعی آن

ازدواج کردن برای جامعه دارای پیامدهای مثبت و دستاوردهای عالی است از جمله:

1. تداوم نسل: یکی از ثمرات بزرگ ازدواج، به وجود آمدن فرزند و بقای نسل آدمی است. جامعه ای که نسل خود را افزایش و حفظ کند می توان فرهنگ و بینش خود را نگهدارد و آن را گسترش دهد. از دیدگاه اسلام بقای نسل بشر باعث سهیم شدن آن در رسیدن به تکامل انسان و استواری اسلام می گردد.

2.تشکیل خانواده: از طریق ازدواج زن و مرد، خانواده به کانون محبت و رشد انسان ها تبدیل می شود. خانواده تنها کانونی مطمئن و کاملی است که در آن به نیازهای روحی، روانی، جسمی و ... افراد کاملاً توجه می شود. نبودن کانون خانواده که از اساسی ترین اهداف ازدواج است، باعث می گردد انسان به اهداف دیگری نرسد یا ناقص برسد.

3. حفظ عفت و حیای فردی ـ اجتماعی: عفت و حیات از جمله صفات برجسته انسانی هستند. یکی از راه های تکمیل این صفت، ازدواج است. ازدواج ا نسان را از رفتارهای نادرست و خلاف فطرت او دور کردن و از او در قبال آنها محافظت می کند.

د) فواید دینی

ازدواج نمودن علاوه بر سه فواید مذکور، دارای فواید دینی و ارزشی نیز می باشد از جمله:

1. تکمیل دین و فرد: جوانی اوج نشاط و توانایی فرد است. این توانمندی ها می توانند او را به مسیر موفقیت و دوری از انحرافات بکشاند. از دیدگاه اسلام ازدواج کردن باعث می گردد جوان دین و توانمندی هایش را حفظ کند. و آنها را رشد دهد.

2. افزایش دین: ازدواج کردن باعث می گردد جوان ایمانش را افزایش یابد.

3. تعاون در اطاعت: از دیدگاه اسلام، یک انسان مؤمن در صورتی که همسر مؤمن داشته باشد می تواند در شیوه های انجام وظایف دینی اش از تشویق ها، راهنمایی ها و کمک های او بهره مند گردد.

4. جلب رضایت الهی و بهره مندی از پاداش اخروی: از دیدگاه اسلام ارزش ازدواج به اندازه ای است که باعث جلب رضایت خداوند و کسب پاداش اخروی می گردد زیرا عبادت انسان متأهل اجری فراتر از اجر انسان مجرد دارد.

5. زیاد شدن روزی و بهبود وضع اقتصادی: از دیدگاه دین اسلام ازدواج کردن باعث می شود خداوند روزی زن و شوهر را افزایش دهد و آن را از کرم خود غنی کند. به همین علت خطاب به جوانان می فرماید: «هر کس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستی ترک کند به خدا سوءظن برده است»، زیرا خداوند می فرمایند: «اگر (زن و شوهر) فقیر باشند، خدا هر کدام را از کرم خود بی نیاز می کند.» بنابراین، ازدواج فواید بسیاری برای ما دارد. اما این فواید در سایه یک ازدواج موفق و سالم به دست می آید. و داشتن ازدواج سالم و موفق در گرو انتخاب همسر مناسب و درست طی کردن مراحل ازدواج است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

کتاب شریف نهج البلاغه با 239 خطبه، 79 نامه و 472 حکمت و موعظه پس از قرآن مجید و در کنار احادیث شریف، کتاب دنیا و آخرت است؛ کتابی است که به شؤونات مختلف دنیوی و اخروی انسانها از جمله مبحث: «حکومت اسلامی، آیین زمامداری، رهبری، و ویژگی های حاکم اسلامی » نیک پرداخته است که امید است مجموعه مقالات این شماره برای علاقه مندان به این مبحث مهم، قابل توجه و سودمند باشد .
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʂ)

نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (2)

هر یک از این دو امتیاز به تنهایی کافی است که به کلمات علی (ع) ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یکدیگر، یعنی این که سخنی در مسیرها و میدان های مختلف و احیاناً متضاد رفته و در عین حال کمال فصاحت و بلاغت را در همه ی آنها حفظ کرده باشد، سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی (ع) در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است
Powered by TayaCMS