قرآن و عترت، دو ظهور از یک حقیقت

قرآن و عترت، دو ظهور از یک حقیقت

اشاره

قرآن و عترت، دو ظهور از یک حقیقت

1- نور:

2- هدایت:

3- مطهّر:

4- رحمت:

5- حکمت:

6- بیان:

7- شفاعت:

منابع:

اشاره

نویسنده:علی مهدوی

قرآن و عترت، دو ظهور از یک حقیقت

قرآن کریم و امام معصوم (ع)، دو چهره ی یک واقعیت و دو ظهور یک حقیقتند که تفکیک و جدایی آنها از هم، فرض صحیحی ندارد. انسان کامل، قرآن ممثّل است و قرآن کریم، انسان کامل مدوَّن. امام معصوم، قرآنِ ناطق است و قرآن، امامِ صامت. نه قرآن بدون امام، قرآن حقیقی است و نه امام بدون قرآن، امام واقعی است. اتحاد و یگانگی میان قرآن کریم و امام معصوم، که مستفاد از حدیث معروف ثقلین "إنی تارک فیکم الثقلین ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی... لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض" است، بدین معناست که تمام مردم تا روز قیامت، نیازمند رهبری و رهنمود قرآن و عترت پیامبر هستند. این اتحاد و یگانگی، مستلزم وجود یک سلسله صفات مشترک میان آن دو می باشد. در آستانه ولادت حضرت جوادالائمه امام محمد

تقی (ع)، با نیم نگاهی به زیارتنامه آن حضرت، به برخی از این اوصاف و ویژگی های مشترک اشاره می نماییم.

1- نور:

خداوند متعال در برخی از آیات کریمه، قرآن را نور و کتابِ روشن معرفی کرده است: "قد جائکم من الله نور و کتاب مبین* یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات إلی النور بإذنه؛ (فرستاده ما) از ناحیه خدا برایتان نوری و کتابی روشن گر آورده است. نور و کتابی که خدا بوسیله آن پیروان خویش را به طرق سلامت، هدایت می کند و آنان را به اذن خود از ظلمت ها به سوی نور خارج ساخته و به سوی صراط مستقیم هدایت می کند"(مائده/15 و16). در آیه دیگری می فرماید: "و أنزلنا إلیکم نوراً مبیناً؛ ما نور مبین و روشن کننده ای برای شما نازل کردیم"(نساء/174). خصوصیت نور آن است که در ذات و گوهر خود ظاهر و روشن باشد و از نظر اثر بیرونی هم، مُظهِر و روشن کننده غیرش باشد. قرآن کریم نوری است که انسان را از ظلمات طبیعت و انیّت بیرون می آورد و به سوی نور پروردگارش هدایت می کند. ائمه معصومین (ع) نیز همانند قرآن، نورند که در پرتو روشنگری و نورانیت آنها می توان مسیر سعادت ابدی را پیمود. در زیارتنامه امام جواد (ع) نیز به این ویژگی اشاره شده است: "السلام علیک یا نور الله فی ظلمات الأرض"، "السلام علیک أیها النور الساطع"، "نوراً تخرق به الظلم؛ نوری که با آن تاریکیها و ظلمات از بین رود".

2- هدایت:

خدای سبحان در آیات بسیاری، قرآن کریم را کتاب هدایت معرفی کرده است. در برخی آیات، قرآن به عنوان کتاب هدایت همه مردم معرفی شده است: "هدی للناس"(بقره/185) در کنار این آیات، دسته ای دیگر از آیات وجود دارد که قرآن را کتاب هدایت برخی از مردم معرفی کرده است. در آیه ای آن را اختصاص به مسلمین می دهد: "و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شی ء و هدی و رحمه و بشری للمسلمین"(نحل/89) در آیه دیگری آن را برای مومنین "و انّه لهدی و رحمه للمومنین" و در مواردی آن را برای متقین معرفی می کند: "ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین"(بقره/ 2). سرّ تفاوت این آیات، در تعدد هدایت قرآن یا انحای آن است، بدین معنا که هدایت تشریعی قرآن برای همه مردم است و هدایت تکوینی آن برای مومنین، مسلمین و متقین. در زیارتنامه امام جواد (ع) هنگام صلوات بر آن حضرت، این ویژگی با عنوان "هادی الأمه؛ هدایت کننده امت" ذکر شده است: "اللهم صلّ علی محمد بن علی الزکی التقی ... هادی الأمه و وارث الأئمه". در فراز دیگری، پیروان آن امام همام، سالک طریق حق و هدایت، و مخالفان ایشان، بر سبیل ضلالت و هلاکت، معرفی شده اند: "أشهد أنّ من اتبعک علی الحق و الهدی و أنّ مَن أنکرک و نصبَ لک العداوه علی الضلاله و الرّدی؛ گواهی می دهم هر که از تو پیروی کند بر حق و هدایت است، و هر که تو را انکار کرده و با تو طرح دشمنی افکند، بر گمراهی و هلاکت است". همچنین درباره آن حضرت آمده است: "قدوه تدرک بها الهدایه"یعنی: مقتدا و پیشوایی که هدایت بواسطه او بدست آید.

3- مطهّر:

خداوند، قرآن کریم را با وصف مطهَّر و پاکیزه و بدور از انحراف و گرایش به باطل معرفی کرده است: "رسول من الله یتلوا صحفاً مطهّره؛ پیامبر، فرستاده ای از طرف خداست که صحف مطهر و پاکیزه را تلاوت می کند"(بیّنه/2) و نیز می فرماید: "قرآناً عربیاً غیر ذی عوج؛ قرآنی عربی است که اصلاً کژی و انحراف در آن وجود ندارد"(زمر/28). در زیارتنامه امام جواد (ع) نیز چنین آمده است: "السلام علیک أیها الطیّب من الطیبین، السلام علیک أیها الطاهر من المطهرین، السلام علیک أیها المُطهَّر من الزلات". با توجه به آیه تطهیر: "إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یُطهِّرکم تطهیراً"(احزاب/33) که در شأن اهل بیت (ع) نازل شده و دلالت بر استمرار اراده الهی بر تطهیر حضرات معصومین (ع) دارد (به قرینه فعل مضارع یرید و یطهر)، مراد از عبارت "الطاهر من المطهرین" و "المطهَّر من الزلات؛ پاکیزه شده از لغزش ها"، کاملاً روشن و واضح می شود.

4- رحمت:

خدای سبحان، قرآن کریم را کتاب رحمت معرفی نموده است: "ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمومنین؛ نازل می کنیم از قرآن، چیزی را که برای مومنان، شفا و رحمت است"(اسراء/82) که از جانب خدای رحمان و رحیم، نازل می شود: "تنزیل من الرحمن الرحیم"(فصّلت/2) و معلّم آن، خدای رحمان است: "الرحمن* علّم القرآن"(الرحمن/1 و2). در زیارتنامه امام جواد (ع)، آن حضرت نیز، با همین وصف، ستوده شده است: "السلام علیک یا رحمه الله"، "خازن الرحمه؛ خزانه دار رحمت".

5- حکمت:

قرآن کریم از مبداء حکیم تنزّل یافته است: "تنزیل من حکیم حمید"(فصّلت/42) بدین لحاظ از چنان حکمت و استحکامی برخوردار است که تندباد و طوفان هیچ شبهه و مناقشه ای آن را از پا درنمی آورد: "یس* و القرآن الحکیم"(یس/1 و2) "کتابٌ أحکمت آیاته"(هود/1). عنوان "ینبوع الحکمه؛ چشمه جوشان حکمت" که در زیارتنامه امام

جواد (ع) آمده است، اشاره به همین وصف دارد.

6- بیان:

قرآن کریم، چون تبیین کننده احکام و حدود الهی است، "بیان" نامیده شده است: "هذا بیانٌ للناس"(آل عمران/138) ، "فقد جائکم بیّنه من ربکم؛ همانا بیّنه ای از جانب خدا برای شما آمد"(انعام/157). ائمه اطهار (ع) نیز، تبیین کننده احکام الهی هستند: "بیّنتم فرائضه؛ شما واجبات الهی را بیان کردید". "السلام علی ... المظهرین لأمر الله و نهیه؛ سلام بر آشکارکنندگان امر و نهی خدا". در زیارتنامه امام جواد (ع) آمده است: "أشهد أنک قد أقمت الصلوه و آتیت الزکاه و أمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و تلوت الکتاب حق تلاوته و جاهدت فی الله حق جهاده". روشن است که مراد از "امر به معروف و نهی از منکر" و "تلاوت کتاب خدا"، تبیین احکام و دستورات الهی و نمایاندن اوامر و نواهی حق تعالی است.

7- شفاعت:

در قرآن کریم آمده است: "و هدی و رحمه و بشری للمسلمین؛ قرآن هدایت و رحمت و بشارت است برای مسلمانان"(نحل/86) مطابق این آیه شریفه، قرآن کتاب رحمت است و هر کس با قرآن باشد و به قرآن عمل کند، مورد رحمت خدا قرار می گیرد. از طرف دیگر، در قرآن آمده است: "یوم لا یغنی مولی عن مولی شیئاً و لا هم ینصرون* الا من رحم الله؛ روز قیامت روزی است که هیچ صاحب آشنایی و دوستی نمی تواند از آشنا و دوست خود دستگیری نماید و ابداً آنان مورد کمک و نصرت واقع نمی شوند، مگر کسی که مشمول رحمت خدا باشد"(دخان/41 و42). از این آیه معلوم می شود که کسی را که خداوند مورد رحمت خود قرار دهد، مورد شفاعت قرار می گیرد. از ضمیمه نمودن آیه اول به این آیه، بدست می آید که: قرآن رحمت است و برای عاملین به آن، شفیع و دستگیر در روز قیامت است. در زیارتنامه امام جواد (ع) نیز از آن حضرت با عنوان "شفیع" یاد شده است: "و شفیعاً تنال به الجنه؛ شفاعت کننده ای که با واسطه او می توان به بهشت رسید".

باید توجه داشت که این ویژگی ها درباره همه ائمه (ع) قابل انطباق است؛ چراکه "کلهم نور واحد". در زیارت جامعه کبیره به این اوصاف اشاره شده است.

منابع:

آیت الله محمد حسین حسینی طهرانی، معادشناسی، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، ج9

آیت الله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، قم، نشر اسراء، ج 2

همان، قرآن در قرآن، قم، نشر اسراء

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
Powered by TayaCMS