نگاهی به شیوه تبلیغی امام صادق

نگاهی به شیوه تبلیغی امام صادق

«الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا» . (1)

آنها که رسالت های الهی را تبلیغ می کنند و (تنها) از او می ترسند و از هیچ کس جز او واهمه ای ندارند، همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش دهنده اعمال آنها) است .

به مناسبت 25 شوال، سالروز شهادت ششمین اختر تابناک امامت و ولایت، صادق آل محمد (ع) پاسدار بزرگ اسلام و شیخ الائمه، که در حدود شصت و پنج سال عمر با برکت خود را در شرایطی که امویان و عباسیان سرگرم زد و خورد با یکدیگر بودند، صرف احیای دین و تربیت هزاران شاگرد در علوم و فنون مختلف نمود و بدین گونه، اسلام را از غربت و انزوا نجات بخشید . در این نوشتار کوتاه نگاهی داریم بر برخی شیوه های تبلیغی آن حضرت .

جامعیت

از ویژگی های امام صادق، جامعیت در علوم مختلف بود . حضرت با تاسیس دانشگاه چهار هزار نفری در رشته های مختلف، متخصصین بسیاری در رشته های کلام، فقه، حدیث، طب، شیمی و . . . تربیت کرد .

و بدین گونه در تمام رشته ها و قشرها نفوذ داشت و بزرگان علم و دانش، خود را شاگرد او به حساب می آوردند .

«ابوحنیفه » پیشوای اهل سنت می گوید: من فقیه تر از امام صادق (ع) کسی را ندیده ام . روزی طبق سفارش «منصور دوانیقی » چهل مساله مهم فقهی را آماده کرده بودم تا در جلسه ای با حضور شخص خلیفه مطرح کنم . هنگامی که در محضر خلیفه با امام روبرو شدم و سؤال ها را مطرح کردم حضرت آن چنان پاسخ ها را طبق اقوال مختلف بیان کردند و به هر چهل مساله آن چنان پاسخ دادند که همگان اعتراف کردند که او دانشمندترین مردم و آگاه ترین آنان بر موارد اختلاف آراء مردم می باشد . (2)

«حسن بن علی وشاء» که از شخصیت های بزرگ شیعه به شمار می رود می گوید: من فقط در مسجد کوفه نهصد نفر از اساتید بزرگ و تربیت یافتگان مکتب امام صادق (ع) را درک کردم که هر یک حوزه درسی تشکیل داده و آنچه را که از مکتب حضرت فراگرفته بودند، برای شاگردان خود بازگو می کردند . (3)

برای درک عظمت گوشه ای از دانشگاه بی همتای اسلامی، کافی است گفته شود که اصول چهارصدگانه حدیث و معارف اسلامی که تنها منبع اصلی و اصیل کتابهای معتبر چهارگانه «کافی شیخ کلینی، من لایحضره الفقیه صدوق و تهذیب و استبصار شیخ طوسی » محصول مستقیم شاگردان با کفایت امام صادق (ع) بوده است . آری، در مکتب تربیتی امام شاگردان برجسته ای هم چون «ابان بن تغلب » ، «محمد بن مسلم » و «زرارة ابن اعین » پرورش یافته اند که هزاران روایت از امام صادق نقل کرده اند . در دیگر رشته های علوم و فنون و معارف نیز شاگردانی چون «جابر ابن حیان ثقفی » و «هشام ابن حکم » تربیت یافته اند که هر دو از پایه گذاران علم شیمی و علم کلام به شمار می روند، و نیز از شاگردان نامدار دیگر، «ابوحنیفه قاضی سکونی » و «قاضی ابوالبختری » را می توان نام برد . (4)

استفاده از موقعیت ها

امام صادق (ع) در سال های آخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان، با استفاده از درگیری بنی امیه و بنی عباس و مشغولیت آنان به مسایل خود که موجب تخفیف خفقان شده بود، نهضت علمی و مذهبی خود را گسترش داده و عملا مدینه را حوزه درسی قرار دادند که در آن هزاران پژوهنده مشتاق، در رشته های گوناگون از محضر آن امام بهره می گرفتند . شهرت علمی امام در بلاد اسلامی آن چنان چشمگیر و زبانزد خاص و عام بود که از نقاط بسیار دور سرزمین های اسلامی برای کسب فیض به مدینه و حوزه درس او می آمدند و از دریای بی کران علوم الهی او بهره می بردند . حتی بسیاری از متفکران غیر مسلمان نیز برای مذاکره علمی با امام به خدمتش می رسیدند و حضرت به میزان سطح درک و علمشان پاسخ می گفتند; گاهی سطح علمی سؤال کننده ایجاب می کرد که حضرت پاسخ علمی و فلسفی بدهد و گاهی پاسخ در حد ابطال دلیل خصم بودن و گاهی ساده تر از آن .

بدین گونه، حضرت با نهضت علمی خود افق معارف اسلامی را چنان گسترش داد که دیگر توطئه های دشمنان نتوانست جلوی فوران انوار معرفت را بگیرد . این زمینه سازی ها بود که یک نسل بعد هنگامی که هشتمین پیشوا و امام وقتی به نیشابور وارد شد، هزاران هزار عاشق مشتاق با تمام وجود به استقبال آن حضرت شتافتند تا قطره ای از دریای معارف اهل بیت را فراگیرند . در حالی که در زمان امام زین العابدین (ع) و ائمه دیگر، چنین شرایطی فراهم نبود .

مناظره و بحث آزاد

یکی از شیوه های تبلیغی ائمه معصومین - علیهم السلام - مناظره با سران مذاهب و ادیان و ملحدان و شبهه افکنان بود این شیوه در زندگی امام صادق (ع) رنگ و لعاب بیشتری داشت . حضرت با ارباب دانش های گوناگون، چون: پزشکان، فقیهان، منجمان، متکلمان، صوفیان و . . . به بحث و مناظره می پرداخت که کیفیت اغلب آنها در منابع اسلامی ثبت و ضبط شده است . مناظرات حضرت با چهره هایی همچون «ابن ابی العوجا» ، «ابن مقفع » ، «ابوشاکر ایمانی » «سفیان ثوری » ، «ابوحنیفه » ، «عمروبن عبید» و «واصل بن عطا» که هر دو از سران معتزله بودند، معروف و مشهور است . (5)

برخورد عملی

انسان بیش از آنکه از گفتار متاثر گردد، از کردار تاثیر می پذیرد; بویژه کرداری که از ایمان برخیزد و سخنی که از قلب سرچشمه گیرد .

سخن خیزد گر از اعماق جانی                  به فریاد آورد جان جهانی

سخن کز دل برآید آتش است آن               که می سوزد تو را تا پرده جان

حضرت آن چه را که می خواست به دیگران بیاموزد عمل می آموخت . بر هیچ معروفی امر نمی کرد، جز آنکه خود بیشتر و پیشتر از دیگران بدان عملی می کرد و از هیچ منکری نهی نمی کردند; جز آن که خود همیشه از آن اجتناب می نمودند .

«مالک بن انس » می گوید: اغلب اوقاتی که بر امام صادق (ع) وارد می شدم، او را در یکی از سه حال می دیدم: نماز، روزه، قرائت قرآن . (6)

و به یارانش نیز می فرمود: «کونوا دعاة للناس بغیر السنتکم » (7) مردم را به غیر زبانتان به نیکی فراخوانید .

یکی از بستگان امام صادق (ع) از آن حضرت بدگویی کرده بود .

وقتی به آن حضرت خبر رسید . بدون آن که عکس العمل شدیدی از خود نشان دهند، با آرامش برخاستند و وضو گرفتند و مشغول نماز شدند . یکی از حاضران به نام «حماد لحام » می گوید: من گمان کردم حضرت می خواهد آن شخص را نفرین کند، ولی برخلاف تصور خود دیدم آن بزرگوار بعد از نماز چنین دعا کرد: خدایا من حقم را به او بخشیدم . تو از من بزرگوارتر و سخی تری او را به من ببخش و کیفر مکن! (8)

مردی با یکی از بستگانش بر سر میراثی اختلاف داشت و کارشان به دعوا و جدال کشید . «مفضل » که یکی از یاران امام صادق (ع) است و از آن جا می گذشت، متوجه درگیری آن دو شد، آنها را خانه خود برد و با چهارصد درهم میان آن دو مصالحه برقرار کرد و درهم ها را هم خودش پرداخت و اختلاف حل شد .

آن گاه مفضل به آنان گفت: بدانید پولی که برای حل اختلاف پرداختم، از آن خودم نبود . و از اموال امام صادق (ع) بود، زیرا حضرت به من فرمان داده اند که هر جا دو نفر از شیعیان ما اختلافی داشتند، از مال آن بزرگوار آنان را صلح دهم . (9)

نهی از منکر با محبت

امام صادق (ع) شنیده بودند که از مسلمانان مردی به نام «شقرانی » شراب خورده است و به دنبال فرصتی بودند که نهی از منکر کنند . روزی او برای دریافت سهمی از بیت المال نزد حضرت آمد . حضرت ضمن این که سهمی از بیت المال به او دادند با لحنی ملاطفت آمیز فرمودند: کار خوب از هر کسی خوب است، ولی از تو به واسطه آشنایی که با ما داری و آزاد شده پیامبر هستی زیباتر است . و کار بد از هر کسی بد است، و از تو به خاطر همین انتساب زشت تر و قبیح تر است .

شقرانی با شنیدن این جمله دانست که امام از شراب خواری او آگاه بوده و در عین حال به او محبت کرده است . نادم گشت و در درونش تحولی ایجاد شد . (10)

آری، توجه به کمالات، موقعیت و شخصیت افراد یکی از عوامل بازدارنده از منکرات و کارهای زشت است .

اختصار در سخن

از ویژگی های تمام معصومین اختصار در سخن و خطابه و پرهیز از سخنان زاید بوده است . امام صادق (ع) می فرماید:

«ثلاثة فیهن البلاغة التقرب من معنی البغیة و التعبد من حشو الکلام و الدلالة بالقلیل علی الکثیر» (11) سه چیز از بلاغت است: استفاده از رساترین عبارات برای رسانیدن مطالب، مخاطبان و دوری از سخنان زاید و بیهوده که شنونده را خسته می کند و استفاده از جملات کوتاه و پر معنا .

ترغیب به نشر فرهنگ اهل بیت

حضرت به شیعیان توصیه و سفارش می کردند که به زیارت یکدیگر بروید، که این دید و بازدیدها دل هایتان را زنده می دارد . و احادیث و سخنان ما را به یکدیگر نقل کنید، که سخنان و احادیث ما، شما را به یکدیگر پیوند می دهد و بهره گیری از آنها هدایتتان می کند و نجاتتان می بخشد .

اما اگر آنها را ترک کنید گمراه شده و هلاک می گردید . پس به احادیث و سخنان ما توجه نمائید که من نجات شما را با عمل به آنها تضمین می کنم . (12)

توجه به جوانان

یکی از شیوه های دیگر تبلیغی حضرت دعوت به دانش اندوزی و کسب معارف دینی بود . حضرت اصحاب و شاگردانش را به دانش اندوزی و کسب معارف تشویق می نمود و می فرمودند:

«لست احب ان اری الشاب منکم الا غادیا فی حالین اما عالما او متعلما» (13) دوست ندارم یکی از شما جوانان را جز در یکی از دو حال ببینم: یا دانشمند و عالم باشید و یا متعلم و دانشجو . و بدین گونه به جوانان بهای بیشتری در مسائل تبلیغی می دادند .

توجه به ظرفیت افراد

امام صادق (ع) شخصی را برای ماموریتی به منطقه ای فرستاد . او در گزارش خود به امام از مردم منطقه به شدت انتقاد کرد . امام فرمود: ای سراج، ایمان ده درجه دارد . بعضی یک درجه ایمان دارند و بعضی دو درجه . بعضی هم هفت تا ده درجه . نباید کسانی که ایمان کامل تری دارند از دیگران بیش از ظرفیت آنها توقع داشته باشند . (14)

تبلیغ پنهانی

امام صادق (ع) در میان امامان معصوم، تنها امامی بود که با دو حکومت مروانی و عباسی معاصر بود . دو حکومت و قدرتی که عملا با شریعت اسلام و بنیانگذار آن به نبرد برخاسته بودند و در این راستا بدعت گذاران و مذهب سازان گوناگونی هم پدید آورده بودند . حضرت که نظاره گر این شبهه افکنی ها و تبلیغات ضددینی بودند، بهترین راه را در نشر فرهنگ اسلامی در پرتو تقیه (تلاش پنهانی) دیدند . و بدین گونه توانستند خدمات بسیاری را در بعد فرهنگی به عالم تشیع بنمایند . (15)

حضرت به اصحاب خود نیز سفارش می کردند که مخفیانه عمل کنند و در هر عملی که انجام می دهند توجه کامل داشته باشند که مخالفان و دشمنانشان متوجه آنان نشوند و می فرمودند: مبلغان خاموش ما باشید .

نوآوری

یکی از روش های تبلیغی حضرت نوآوری بود . یکی از دانشمندان مسیحی درباره حضرت می گوید: امام صادق (ع) سرمنشا مجموعه ابتکارات و افکار و روش های جدید است . (16)

نویسنده کتاب «مغز متفکر شیعه » می نویسد: امام صادق (ع) شخصیتی است که مذهب شیعه را از خطر نابودی نجات داد . او بود که نخستین بار نظریه «بطلمیوس » در موضوع مرکزیت کره زمین و گردش خورشید به دور آن را مورد انتقاد قرار داد و رکزیت خورشید را مطرح ساخت او نخستین کسی بود که عقیده عناصر چهارگانه آب، آتش، خاک، هوا را مطرح ساخت . او نخستین پایه گذار عرفان در اسلام بود . او پدید آورنده فرهنگ جامع شیعه بود . او پایه گذار تئوری حرکت تمام موجودات و ده ها نظریه جدید علمی بود که تفصیل آن را در همان کتاب باید مطالعه نمود. (17)

تبلیغ در حساس ترین لحظه ها

«ابوبصیر» می گوید: امام صادق (ع) در آخرین لحظه های عمرش فرمود: همه اقوام و خویشان مرا خبر کنید .

همین که همه بستگانش را خبر کردیم و همه در خانه حضرت جمع شدند، حضرت فرمود: شفاعت ما هرگز نصیب کسی که نماز را سبک می شمارد نخواهد شد . (18)

امام صادق (ع) با تدوین فقه و حدیث و نشر معارف اهل بیت، تشیع را آسیب ناپذیر ساخت و سهم ایشان چنان بزرگ است که مذهب شیعه را «مذهب جعفری » نامیدند .

«علامه طباطبایی » می گوید: احادیثی که از امام صادق (ع) و امام باقر (ع) نقل شده، از مجموع احادیثی که از پیامبر و ده امام بزرگوار ضبط شده بیشتر می باشد . (19) و به دلیل همین رهبری مذهبی و فکری و علمی سیاسی دستگاه خلافت سخت نگران بود .

به همین جهت هر از چند گاهی، به بهانه ای امام را به عراق احضار کرده و نقشه قتل ایشان را می کشیدند که هر بار به نحوی خطر از وجود مقدس امام برطرف می گردید . ولی سرانجام، دستگاه خلافت در شوال سال 1418 امام را مسموم و به شهادت رسانید .

پی نوشت ها:

1) احزاب، آیه 39 .

2) مناقب ابن حلیفه، ج 1، ص 173، تذکرة الحفاظ، ج 1، ص 157، دور نمایی از زندگانی امام جعفر صادق، عقیقی بخشایشی .

3) رجال نجاشی ، ص 40: «لقد ادرکت فی هذا المسجد تسعماة شیخ کل یقول حدثنی جعفر بن محمد» .

4) زندگانی امام جعفر صادق، بخشایشی، ص 19 .

5) صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق ، محمد حسین مظفر، نشر قلم، ص 281، بیست گفتار شهید مطهری، ص 157 .

6) میزان الحکمه، ج 1، ص 255 .

7) بحارالانوار، ج 70، ص 303 .

8) انوارالبهیه، ص 194 .

9) کافی، ج 2، ص 209، بحارالانوار، ج 47، ص 58 .

10) بحارالانوار، ج 47، ص 349 .

11) تحت العقول ، ص 330 .

12) کافی، ج 2، ص 186 .

13) بحارالانوار، ج 1، ص 170 .

14) ره توشه راهیان نور، ویژه محرم 1419 .

15) بر امام صادق چه گذشت، سید محمد حسن موسوی کاشانی، ص 103 .

16) مغز متفکر شیعه، ص 59 .

17) دورنمایی از زندگانی امام صادق، عقیقی بخشایشی، ص 75،

18) بحارالانوار، ج 11، ص 105 .

19) شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص 140 .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
Powered by TayaCMS