حکمت 187 نهج البلاغه : عبرت آموزى از إتلاف اموال

حکمت 187 نهج البلاغه : عبرت آموزى از إتلاف اموال

متن اصلی حکمت 187 نهج البلاغه

موضوع حکمت 187 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 187 نهج البلاغه

187 وَ قَالَ عليه السلام لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ

موضوع حکمت 187 نهج البلاغه

عبرت آموزى از إتلاف اموال

(اخلاقى، اقتصادى)

ترجمه مرحوم فیض

187- امام عليه السّلام (در باره از دست رفته) فرموده است

1- از مال تو آنچه ترا پند داد نرفته است (غصّه زيان از دست داده را مخور، زيرا ترا تجربه مى آموزد و تجربه همواره بكارت خواهد آمد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1176)

ترجمه مرحوم شهیدی

196 [و فرمود:] آنچه از مالت رفت و تو را پند آموخت، از دستت نشد و نسوخت.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 394)

شرح ابن میثم

182- و قال عليه السّلام:

لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ

المعنى

أي القدر الّذي يذهب من مالك على طريق امتحان اللّه و ابتلائه لك بأمر يذهبه فيحصل لك بذهابه موعظة لا يعدّ ما لا ذاهبا بل كأنّه باق لبقاء منفعته و شرف ثمرته و هى الموعظة.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 345)

ترجمه شرح ابن میثم

182- امام (ع) فرمود:

لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ

ترجمه

«آنچه از مال تو باعث پند تو گردد، از بين نرفته است.»

شرح

يعنى، آن مقدار از مال تو كه در راه آزمايش الهى و گرفتارى آن از بين برود امّا با رفتن آن، در تو پندى حاصل شود، آن را مال از دست رفته به حساب نياور، بلكه به دليل بقاى سود و نفعش و ارزش نتيجه اش يعنى موعظه و پند، گويى مالى باقى است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 584)

شرح مرحوم مغنیه

195- لم يذهب من مالك ما وعظك.

المعنى

كل العقلاء يبذلون المال من أجل العلم، و اذن فمن خسر جزءا من ماله، و أخذ من هذه الخسارة درسا نافعا، و استفاد تجربة و بصيرة- فقد ربحت تجارته، و هل العلم إلا تجربة الحياة، و موعظة الزمن، و عبرة الأيام.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 337)

شرح شیخ عباس قمی

238- لم يذهب من مالك ما وعظك. هذا مثل قولهم: إنّ المصائب أثمان التجارب. و في أمثال العجم: هر ضررى عقلى را زياد مى كند.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص194)

شرح منهاج البراعة خویی

السادسة و الثمانون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(186) و قال عليه السّلام: لم يذهب من مالك ما وعظك.

المعنى

بذل المال بعوض يساويه أو أكثر منه لا يعدّ تلفا و ذهابا للمال، و إذا ذهب المال في سبيل التجربة و اكتسب به وعظا أثّر في القلب أو تجربة تفيد في الحياة، فقد حصل بعوضه ما هو أنفع، فلا يعدّ هذا المال ضائعا و تالفا.

الترجمة

آنچه از مالت صرف شده و پندت داده است از دستت بيرون نشده.

  • مالى كه بدان پند خريدى برجاست از پند تواني عوض آنرا خواست

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص269)

شرح لاهیجی

(226) و قال عليه السّلام لم يذهب من مالك ما وعظك يعنى و گفت (- ع- ) كه نرفته است و تلف نشده است از مال تو آن چه كه پند داده است تو را تلف او زيرا كه ثمره او كه پند است باقى است

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 310)

شرح ابن ابی الحدید

192: لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ مثل هذا قولهم إن المصائب أثمان التجارب- . و قيل لعالم فقير بعد أن كان غنيا أين مالك- قال تجرت فيه فابتعت به تجربة الناس و الوقت- فاستفدت أشرف العوضين

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 15)

شرح نهج البلاغه منظوم

[186] و قال عليه السّلام:

لم يذهب من مالك ما وعظك

ترجمه

هر آنچه از مالت پندت داد از دستت نرفته است (بلكه با آن مال از دست رفته پند بدست آورده را خريده).

نظم

  • بگيتى هر چه از مالت شد از دستكه آن با آزمايش بود پيوست
  • ندادستى بدان آن مال از كفبراه امتحان گرديده مصرف
  • طلا در راه دانش كرده خرج گهر در حقّه دل كرده درج
  • بزودى آن زرت گردد فراموشز پندت درّ غلطان مانده در گوش
  • ولى يك نكته مى گويم در اينجا است تذكّر دادنش نيك است و زيبا است
  • بشر تا در جهان بازرگان استبهر روزيش نوعى از زيان است
  • حواسش را بكارى كرد اگر جمع شدش سود و زيان روشن چنان شمع
  • هنوز از اين زيان سودى نپرداختكه بينى جاى ديگر مايه را باخت
  • بقرآن سوره و العصر برخوان بشو آگاه از نسيان انسان
  • اگر خسران در دين يا كه دنيا استبشر همواره در اين راه پويا است
  • ولى معناى حرف شاه اين است بهر سوراخ مارى در كمين است
  • بسوراخى اگر مارى زدت نيشاز آن سوراخ دستت دار در پيش
  • گذر ديگر بدان سو مى نيارى بافعى زرّ و زهرش واگذارى

( شرج نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 214 و 215)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد
 شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
شعر در نهج البلاغه ʁ)

شعر در نهج البلاغه (1)

در اين مقاله، جنبة ادبي شخصيت بي همتاي حضرت مولي الموحّدين، علي- عليه السلام- در هفت محور بررسي شده است: 1- شاعري آن حضرت. 2- نقد ادبي و نظرات فنّي مولانا در شعر و ادب. 3- بيان شاعرانة آن حضرت در نهج البلاغه..
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
Powered by TayaCMS