حکمت 223 نهج البلاغه : تعريف عدل و إحسان

حکمت 223 نهج البلاغه : تعريف عدل و إحسان

متن اصلی حکمت 223 نهج البلاغه

موضوع حکمت 223 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 223 نهج البلاغه

223 وَ قَالَ عليه السلام فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ

موضوع حکمت 223 نهج البلاغه

تعريف عدل و إحسان

(اخلاقى، اقتصادى)

ترجمه مرحوم فیض

223- امام عليه السّلام در باره (معنى عدل و احسان در) فرمايش خداى عزّ و جلّ (س 16 ى 90)

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ يعنى خداوند بعدل و احسان امر مى فرمايد، فرموده است: 1- عدل و دادگرى ستم نكردن است، و احسان و نيكى جود و بخشش (اين فرمايش تعريف لفظى است به لفظى آشكارتر).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1189)

ترجمه مرحوم شهیدی

231 [و در باره فرموده خدا «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» گفت:] عدل انصاف است و احسان نيكويى كردن.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 399)

شرح ابن میثم

217- و قال عليه السّلام:

فى قوله تعالى: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ

المعنى

و هو تعريف لفظ بلفظ أوضح منه عند السائل.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 358 و 359)

ترجمه شرح ابن میثم

217- از امام (ع) در باره آيه شريفه: انَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الِاحْسانِ پرسيدند، فرمود:

الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ

ترجمه

«عدل، ستم نكردن، و احسان، بخشش نمودن است».

شرح

اين بيان امام (ع)، تفسير لفظ به لفظى است كه از نظر سائل روشنتر مى باشد. .

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 609)

شرح مرحوم مغنیه

230- «إنّ اللّه يأمر بالعدل و الإحسان»: العدل الإنصاف، و الإحسان التّفضّل.

المعنى

هذا تفسير لقوله تعالى: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى - 90 النحل. و العدل أن تنصف الناس من نفسك و تعاملهم بما تحب أن يعاملوك به، و الإحسان السخاء بما ينفع الناس مالا كان أم عملا أم كتابا و خطابا.

و جاء في التفاسير أن الصحابي الجليل عثمان بن مظعون قال: أسلمت أول ما أسلمت استحياء من رسول اللّه (ص) و ما قر الإسلام في قلبي حتى نزلت هذه الآية فآمنت بمحمد (ص) و أتيت عمه أبا طالب فأخبرته، فقال: يا آل قريش اتبعوا محمدا ترشدوا، فإنه لا يأمر إلا بمكارم الأخلاق.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 355)

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

الحادية و العشرون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام

(221) و قال عليه السّلام: في قوله عزّ و جلّ: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»- 90- النحل»: العدل: الإنصاف، و الإحسان: التّفضّل.

المعنى

قال ابن ميثم: و هو تعريف لفظ بلفظ أوضح منه عند السائل.

و قال الشارح المعتزلي: هذا تفسير صحيح اتفق عليه المفسّرون كافة، و إنما دخل الندب تحت الأمر لأنّ له صفة زائدة على حسنه، و ليس كالمباح الّذي لا صفة له زائدة على حسنه- انتهى.

أقول: تفسيره عليه السّلام العدل بالانصاف بيان لموضوع الأمر في الاية و أنها ناظرة إلى الحقوق و الأموال و المعاملة بين النّاس بعضهم بعضا، فالعدل أداء الحق و أخذ الحق سواء، و الاحسان هو الأداء فوق حقّ الاخذ أو بدون حقّ له على المعطى، و حاصله الانفاق بلا عوض معاملى.

و يمكن أن يقال: إنّ الاحسان بمعنى التفضّل ليس مندوبا على الاطلاق بل يصحّ أن يكون واجبا كفائيّا، فانه لو ترك الاحسان مطلقا يقع حياة جمع من النّاس في الخطر، كما أنّه يمكن أن يقال: إنّ الانفاق الواجب على الاقارب يكون من باب التفضّل الواجب.

الترجمة

در تفسير قول خداى تعالى «بدرستى كه خدا فرمان داده است بعدالت و إحسان 90- النحل» فرمود: عدل بمعنى انصاف است، و إحسان بمعنى تفضّل و إنعام.

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص300و301)

شرح لاهیجی

(262) و قال (- ع- ) فى قول اللّه (- تعالى- ) إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ العَدْلُ الْإنْصافُ وَ الِاْحسانُ التّفَضُّلُ يعنى و گفت (- ع- ) در معنى قول خداى (- تعالى- ) كه بتحقيق خدا امر ميكند بعدل و احسان كه عدل عبارت از انصافست يعنى ظلم نكردن و احسان عبارت از جود و بخشش كردن است

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 312)

شرح ابن ابی الحدید

228 وَ قَالَ ع: فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ- الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ هذا تفسير صحيح اتفق عليه المفسرون كافة- و إنما دخل الندب تحت الأمر- لأن له صفة زائدة على حسنه- و ليس كالمباح الذي لا صفة له زائدة على حسنه- . و قال الزمخشري العدل هو الواجب- لأن الله عز و جل عدل فيه على عباده- فجعل ما فرضه عليهم منه واقعا تحت طاقتهم- و الإحسان الندب و إنما علق أمره بهما جميعا- لأن الفرض لا بد أن يقع فيه تفريط فيجبره الندب- و لذلك

قال رسول الله ص لإنسان علمه الفرائض فقال- و الله لا زدت فيها و لا نقصت منها- أفلح إن صدق

- فعقد الفلاح بشرط الصدق و السلامة من التفريط- و

قال ص استقيموا و لن تحصوا

- فليس ينبغي أن يترك ما يجبر كسر التفريط من النوافل- . و لقائل أن يقول إن كان إنما سمي الواجب عدلا- لأنه داخل تحت طاقة المكلف- فليسم الندب عدلا لأنه داخل تحت طاقة المكلف- و أما قوله إنما أمر بالندب- لأنه يجبر ما وقع فيه التفريط من الواجب- فلا يصح على مذهبه و هو من أعيان المعتزلة- لأنه لو جبرت النافلة بالتفريط في الواجب- لكانت واجبة مثله- و كيف يقول الزمخشري هذا و من قول مشايخنا- إن تارك صلاة واحدة من الفرائض- لو صلى مائة ألف ركعة من النوافل- لم يكفر ثوابها عقاب ترك تلك الصلاة

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 58)

شرح نهج البلاغه منظوم

[222] و قال عليه السّلام

فى قوله عزّ و جلّ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ: العدل: الإنصاف، و الإحسان: التّفضّل

ترجمه

و نيز در معنى اين آيه شريفه سوره آيه كه خداوند جليل فرمايد إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ فرمود: عدل ستم نكردن، و احسان جود و بخشش نمودن است.

نظم

  • دگر زين آيت از آيات قرآنكه از حق امر شد بر عدل و احسان
  • شه دين گفت آن داد است و انصافگزيدن دورى از هر جور و اجحاف
  • نكوئى معنيش جود است و بخشش شفا بخشودن دلها ز رنجش
  • تو (انصاری) ستم را کن فراموش باحسان و ببخششها ز جان كوش

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10 ص 7)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغهʁ)

ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغه(1)

نهج البلاغه، اخو القرآن و بهترين و نابترين منبعي است كه مي تواند ره پويان طريق را در شناخت صحيح و حقيقي قرآن مجيد ياري دهد. در نگاه اميرمؤمنان علي عليه السلام، قرآن نسخه اي جامع و جاوداني است كه از نيازهاي بشر براي رسيدن به سرمنزل سعادت و كمال، فروگذار نكرده است. حضرت در موارد گوناگون و به شيوه هاي زيبا و حكيمانه به ترسيم اين ويژگي پرداخته است ؛ در يكي از خطبه هاي نهج البلاغه[1] با استناد به آيات قرآن، جامعيت آن را بوضوح تشريح كرده است.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
Powered by TayaCMS