حکمت 228 نهج البلاغه : زشتى دنياى حرام

حکمت 228 نهج البلاغه : زشتى دنياى حرام

متن اصلی حکمت 228 نهج البلاغه

موضوع حکمت 228 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 228 نهج البلاغه

228 وَ قَالَ عليه السلام وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عُرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ

موضوع حکمت 228 نهج البلاغه

زشتى دنياى حرام

(اخلاقى، اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

228- امام عليه السّلام (در نكوهش دنيا) فرموده است

1- بخدا سوگند اين دنياى شما در چشم من خوارتر و پست تر است از استخوان بى گوشت خوك كه در دست گرفتار به بيمارى خوره باشد (خوره دردى است كه موجب خوردن و از بين بردن گوشت و اعضاء شخص شود و آن بدترين بيماريها است، و اين فرمايش دليل است بر منتهى درجه بيزارى آن حضرت از دنيا، و كسيكه در حالات آن بزرگوار «هنگاميكه با پيغمبر اكرم بوده و وقتى كه گوشه نشينى اختيار نموده و زمانيكه بر حسب ظاهر بخلافت رسيده» انديشه نمايد براز اين سخن پى مى برد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1192)

ترجمه مرحوم شهیدی

236 [و فرمود:] به خدا كه اين دنياى شما در ديده من خوارتر از استخوان خوكى است كه در دست گرى باشد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 400)

شرح ابن میثم

222- و قال عليه السّلام:

وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ- أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ

اللغة

عراق: جمع عرق و هو جمع غريب كتؤام و توأم و هو العظم الذى يسحت عنه اللحم،

المعنى

و ذلك مبالغة في هون الدنيا و حقارتها في عينه و نفرته عنها لأنّ العرق لا خير فيه فإذا تأكّد بكونه من خنزير ثمّ بكونه في يد مجذوم بلغت النفرة منه الغاية.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 360)

ترجمه شرح ابن میثم

222- امام (ع) فرمود:

وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ- أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عُرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ

ترجمه

«به خدا قسم، اين دنياى شما در نظر من پست تر از استخوان بى گوشت خوكى است كه در دست مبتلاى به خوره باشد.»

شرح

عراق جمع عرق، از نوع جمعهاى غريب، مثل تؤام جمع توأم است، و آن استخوانى است كه گوشت را از آن زدوده اند. و اين مبالغه اى است در پستى و حقارت دنيا و نفرت از آن، زيرا استخوان بى گوشت هيچ فايده اى ندارد، بويژه آن كه با انتساب به خوك مورد تأكيد قرار داده است، و بعد هم با اين كه در دست جذامى باشد نفرت را به حد اعلا رسانده است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 611 و 612)

شرح مرحوم مغنیه

235- و اللّه لدنياكم هذه أهون في عيني من عراق خنزير في يد مجذوم.

المعنى

قيل في معنى العراق: انه عظم بلا لحم، و قيل: هو الكرش.. و من الذي يأكل كرش الخنزير أو عظمه من يد مشوهة بالجذام و هل في الكون كله أبشع و أشنع من هذا الطعام و اليد التي تحمله.. هذه هي الدنيا في نظر علي قولا و فعلا، و عاطفة و عقلا، و هذا هو واقعها، و إن تحلت بالذهب، و رفلت بالديباج، و تعطرت بالعنبر.. و اذا خدعت بها أنا و غيري من طلابها و كلابها فهل يخدع بها العقل السليم الذي خاطبه خالق الكون و خالقه: «ما خلقت خلقا أحب إليّ منك، و لا أكملتك إلا فيمن أحب» و علي هو الذي قال عنه من لا ينطق إلا بالوحي: «يحب اللّه و رسوله، و يحبه اللّه و رسوله». نقل هذا الحديث أصحاب الصحاح و السنن (أنظر كتاب فضائل الخمسة من الصحاح الستة ج 2 الباب 96 من المقصد الثاني).

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 358)

شرح شیخ عباس قمی

355- و اللّه لدنياكم هذه أهون في عيني من عراق خنزير في يد مجذوم.«» العراق: جمع عرق، و هو العظم عليه شي ء من اللحم. و ذلك نهاية حقارة الدّنيا و هوانها في عينه عليه السلام، لأنّ العرق لا خير فيه، فإذا تأكّد بكونه من خنزير ثمّ بكونه في يد مجذوم بلغت النفرة منه الغاية. و من تأمّل سيرته في حالتي خلوّه من العمل و ولايته الخلافة يعرف أنّ الدّنيا كانت في عينه بهذه المنزلة بل أهون. صلوات اللّه و سلامه عليه.

( شرح حکم نهج البلاغه، ص 258 و 259)

شرح منهاج البراعة خویی

السادسة و العشرون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام

(226) و قال عليه السّلام: و اللَّه لدنياكم هذه أهون في عيني من عراق خنزير في يد مجذوم.

اللغة

(العرق) بالفتح فالسكون: العظم الّذي اخذ عنه اللحم، و الجمع عراق بالضمّ و في الحديث ثريد و عراق- مجمع البحرين.

المعنى

قال في الشرح المعتزلي: العراق جمع عرق و هو العظم عليه شي ء من اللحم و هذا من الجموع النادرة نحو دخل و دخال و توأم و توام.

أقول: و قد جاء عليه السّلام في هذا الكلام من عجيب التمثيل و التشبيه الموجب لكمال النفرة و الانزجار عن حلال الدّنيا و ما فيها من الحرام بما يقرب من حدّ الاعجاز في الفصاحة و الاسلوب.

الترجمة

فرمود: سوگند بخداوند هر آينه اين دنياى شما پست تر است نزد من از تكه استخوان خوكي كه در دست بيمار گرفتار بخوره و جذام است.

  • فرمود علي كه طرفه دنياى شما اندر نظرم چه استخوانيست ز خوك
  • اندر كف مجذوم تهى گشته ز لحممى ليسد از آن نزار و خنگ مفلوك

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص305و306)

شرح لاهیجی

(267) و قال (- ع- ) و اللّه لدنياكم هذه اهون فى عينىّ من عراق خنزير فى يد مجذوم يعنى و گفت (- ع- ) كه سوگند بخدا كه هر اينه اين دنياى شما خارتر است در نظر من از استخوان خوكى كه در دست خوره دارى باشد

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 313)

شرح ابن ابی الحدید

233: وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ- أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عُرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ العراق جمع عرق و هو العظم عليه شي ء من اللحم- و هذا من الجموع النادرة- نحو رخل و رخال و توأم و تؤام- و لا يكون شي ء أحقر و لا أبغض إلى الإنسان- من عراق خنزير في يد مجذوم- فإنه لم يرض بأن يجعله في يد مجذوم- و هو غاية ما يكون من التنفير- حتى جعله عراق خنزير- . و لعمري لقد صدق و ما زال صادقا- و من تأمل سيرته في حالتي خلوه من العمل و ولايته الخلافة- عرف صحة هذا القول

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 67)

شرح نهج البلاغه منظوم

[227] و قال عليه السّلام:

و اللّه لدنياكم هذه أهون فى عينى من عراق خنزير فى يد مجذوم.

ترجمه

سوگند با خداى اين جهان شما (كه همچون سگان و كركسان در سر جيفه كنديده آن با يكديگر بزد و خورديد) در ديده من از استخوان بى گوشت خوكى كه در دست شخص خوره دار باشد خوارتر است

نظم

  • بخلقت خوك حيوانى است ناپاك نجس چون سگ بشرع و عقل و ادراك
  • خوراك لحمش از آن نيست مطلوبكه افزايد بخون پاك ميكروب
  • ز گوشتش هر كه سود و بهره گيرد رك غيرت بشريانش بميرد
  • دگر هر كس گرفتار جزام استخوره را در تنش جا و مقام است
  • ز شير آنسان كه انسان در فرار است گريز از مرد مجذومش بكار است
  • كنون بنگر كه شه گوهر چه سفتهسخن در خوارى گيتى چه گفته
  • جهان فرمود چون ستخوان خوكستكه آن بى گوشت و بى مغز و پوك است
  • خوره دار ارورا شد در مكيدنتو را دل زو چسان خواهد رميدن
  • بچشم من جهان اين گونه خوار استبدينسان اين بنا ناپايدار است
  • كنون ايكه بگيتى پاى بندىاگر هشيار مردى ارجمندى
  • بگوش دل مثال از شاه بشنو ز دنيا جانب عقبا روان شو

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10 ص 11 و 12)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد
سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
 جلوه هایی از حقیقت وجودی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در قرآن و نهج البلاغه

جلوه هایی از حقیقت وجودی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در قرآن و نهج البلاغه

ستایش پیامبر اعظم را به اوج رسانده ، ویژگیهای آن حضرت را پی درپی بیان می کند . ازجمله درآیات ۴۵ و ۴۶ سوره احزاب می فرماید :« یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا" و مبشرا" و نذیرا" و داعیا" الی الله باذنه و سراجا" منیرا" » ؛ «ای پیامبر ، ما تو را فرستادیم تا شاهد و مژده دهنده و بیم دهنده باشی و مردم را به فرمان خدا به سوی او بخوانی و چراغی تابناک باشی .»
Powered by TayaCMS