حکمت 295 نهج البلاغه : ارزش دنيا دوستى

حکمت 295 نهج البلاغه : ارزش دنيا دوستى

متن اصلی حکمت 295 نهج البلاغه

موضوع حکمت 295 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 295 نهج البلاغه

295 وَ قَالَ عليه السلام النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ

موضوع حکمت 295 نهج البلاغه

ارزش دنيا دوستى

(اخلاقى، تربيتى) و درود خدا بر او، فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستى مادرش نمى توان سرزنش كرد.

ترجمه مرحوم فیض

295- امام عليه السّلام (در سرزنش دوستداران دنيا) فرموده است 1- مردم پسران دنيا هستند، و مرد را به دوست داشتن مادرش سرزنش نمى كنند (اين از قبيل آنست كه گويند چون كردار بد و كارهاى زشت طبيعىّ و جبلّى فلانى گشته او را نبايد سرزنش نمود).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1232)

ترجمه مرحوم شهیدی

303 [و فرمود:] مردم فرزندان دنيايند، و فرزندان را سرزنش نكنند كه دوستدار ما در خود چرايند.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 415)

شرح ابن میثم

287- و قال عليه السّلام:

النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا- وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ

المعنى

و هو توبيخ للناس على حبّ الدنيا. و لفظ الأبناء مستعار لهم باعتبار تولّدهم منها و ميلهم إليها بالطبع. و قوله: و لا يلام. إلى آخره. لوم لهم. و هذا كما تقول لمن توبّخه مثلا على اللؤم: إنّ طبيعتك اللؤم و لا لوم عليك فيما جبّلت عليه.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 396)

ترجمه شرح ابن میثم

287- امام (ع) فرمود:

النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا- وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ

ترجمه

«مردمان فرزندان دنيايند، و انسان را به محبت مادر نمى شود ملامت كرد».

شرح

اين گفتار سرزنش مردم در مورد دلبستگى به دنياست، كلمه «أبناء» استعاره براى مردم آورده شده است، از آن جهت كه تولّد مردم از دنياست و علاقه طبيعى به دنيا دارند.

و عبارت: و لا يلام...

سرزنشى براى مردم است، چنان كه در مورد كسى كه او را سرزنش مى كنى و مى گويى، طبيعت تو سرزنش كردنى است و به سمت چيزى كه در سرشت تو است بر تو ملامتى نيست

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 671)

شرح مرحوم مغنیه

303- النّاس أبناء الدّنيا، و لا يلام الرّجل على حبّ أمّه.

المعنى

يلتقي هذا مع النظرية القائلة: ان الإنسان ابن الظروف المحيطة به، و ان لها أعظم الأثر في تكوين مشاعره، و انه لا يتغير إلا إذا تغيرت ظروفه الاقتصادية و الاجتماعية.. حتى الجماد تكيفه البيئة و تجعله ملائما لطبيعتها، و لا تنافر أبدا بين الدين و هذه النظرية، لأن رسالة الأنبياء تحمل الدعوة الى تغيير الأوضاع و الاصلاح من الجذور.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 399)

شرح شیخ عباس قمی

352- النّاس أبناء الدّنيا، و لا يلام الرّجل على حبّ أمّه.«» و قال عليه السلام في موضع آخر: «الناس بزمانهم أشبه منهم بآبائهم».«

( . شرح حکم نهج البلاغه، »ص255)

شرح منهاج البراعة خویی

(292) و قال عليه السّلام: النّاس أبناء الدّنيا، و لا يلام الرّجل على حبّ أمّه.

المعنى

قد شاع التعبير عن الوطن بالامّ، و هذا تعبير يعمّ بين الشعوب و يمدح العقلا من جميع الملل هذه المحبّة و يفتخرون بها و يدعون أبناء الشعب على اعتناقها، و قد روى في الحديث «حبّ الوطن من الايمان».

و الدّنيا هي الوطن أو ما يحتويها و بهذا الاعتبار يكون النّاس أبناء الدّنيا على وجه الحقيقة لأنّ الأب و الامّ ألصق كلّ أعضاء دنيا كلّ انسان، بل لا دنيا للناس ما داموا أطفالا إلّا الأب و الامّ.

و الظاهر أنّ مقصوده عليه السّلام بيان حقيقة الرابطة بين النّاس و الدّنيا، و أنها رابطة ودّيّة و لا ملامة فيها بطبعها، و إنّما يذمّ حبّ الدّنيا بالنظر إلى سوء أعماله فيما لا ينبغي كما مرّ منه عليه السّلام في الانتقاد على من ذمّ الدّنيا بحضرته، فما ذكره ابن ميثم من أنّه توبيخ للناس على حبّ الدّنيا مورد نظر، كسائر ما أفاده في هذا المقام.

الترجمة

فرمود: مردم زادگان دنيايند و كسي را سرزنش نشايد بدوستي مادرش.

  • مردمان فرزند و دنيا مامشانسرزنش بر حبّ او لائق مدان

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 393 و 394)

شرح لاهیجی

(339) و قال (- ع- ) النّاس أبناء الدّنيا و لا ينام الرّجل على حبّ امّه يعنى و گفت كه مردمان پسران دنيايند و ملامت كرده نمى شود مرد را بر دوست داشتن مادر خود

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 320)

شرح ابن ابی الحدید

309: النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا- وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ قد

قال ع في موضع آخر الناس بزمانهم أشبه منهم بآبائهم

- و قال الشاعر

و نحن بني الدنيا غذينا بدرها و ما كنت منه فهو شي ء محبب

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 209)

شرح نهج البلاغه منظوم

[294] و قال عليه السّلام:

النّاس أبناء الدّنيا، و لا يلام الرّجل على حبّ أمّه.

ترجمه

مردم فرزندان جهانند، و مرد بر مهر مادرش نكوهش نمى شود.

نظم

  • بگيتى هر چه خلق از مردمانندهمه فرزندهاى اين جهانند
  • پسر را سرزنش بر مهر مادرنكرده هيچ مردى اى برادر
  • كنون اى جان مكن اشكال اينجا گه نبود زشت عشق و مهر دنيا
  • اگر گرديد كس دور از سعادتبديها در نهادش گشت عادت
  • از آن بد طينت آمد زشتخوئى توقّع كس نمى دارد نكوئى
  • بمردى نيك اگر اين بد بدى كردوز آن بد نيك فرياد ار برآورد
  • بدو گويند كم كن اين تجزّع ندارد از فلانى كس توقّع
  • مگو فرمايش حضرت دليل استكه اين فرمايشش از اين قبيل است
  • بقرآن و باخبار و بآثار نكوهش از جهان گرديده بسيار
  • خدا فرموده دنيا چون سراب استاز اين سرچشمه شور و تلخ آب است
  • اساسش گفته لهو و لعب و بازى است حقيقتهاش پوچ است و مجازيست
  • پيمبر نيز از آن كرده مذمّتبترساند از محبّتهاش امّت
  • كسى كه مرد عقبا هست و تقوا است كجا دل بسته و پابند دنيا است
  • جهان زالى سپيدش ابروان استكفش رنگين ز خون شوهران است
  • چه مايه زد بشير اين بد زن انگشت چه شيرانى كه اين سگ گربه سان گشت
  • جوانمردان كه بيدار و غيورانداز اين لغزنده پل اندر عبوراند

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 80 و 81)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 امر به معروف و نهى از منكر

امر به معروف و نهى از منكر

ما اءعمال البر كلها و الجهاد فى سبيل الله، عند الامر بالمعروف و النهى عن المنكر، اءلا كنفثة فى بحر لجى تمامى اعمال و كارهاى نيك، حتى جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منكر، مانند قطره اى در مقابل يك درياى بزرگ و پهناور است.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
 نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

ان شئتَ ثنّيتُ بموسى كليم الله حيث يقول: (ربّ انى لِما أنزلت إلىّ من خير فقير)؛ و اللهِ ما سأله الّا خبزا يأكله، لانه كان ياكل بقلة الارض. اگر بخواهى پيامبر دیگرى را به عنوان الگو نام ببرم او موسى عليه السلام است، آن گاه كه فرمود: (پروردگارا! من به آنچه از خير و نيكى برايم نازل کنى نيازمندم) به خدا سوگند، حضرت موسى عليه السلام به جز نانى كه بخورد از خدا نخواست، زيرا او گياهان زمين مى خورد.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
Powered by TayaCMS