بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

حدود پانصد سال از گردآوری نهج البلاغه توسط سید رضی گذشته بود که نخستین ترجمه فارسی این اثر گران سنگ منتشر شد. یعنی در قرن دهم هجری و مصادف با حکومت صفویان. به تدریج اقبال عمومی به شرح و ترجمه این اثر فزونی یافت. تا جایی که علاوه بر شیعیان، برخی علمای اهل تسنن نیز به ترجمه و تفسیر این کتاب رو آوردند؛ شرح «ابن ابی الحدید» یکی از مهم ترین شرح های اهل تسنن و شرح «ابن میثم» و «قطب راوندی» از معروف ترین شرح های علمای شیعه است؛ اما در میان ترجمه های منتشر شده نیز، برخی بیش از سایرین دارای اهمیت می باشند.
ترجمه فیض الاسلام(ره)

قدری کتاب قدیمی است. و انگار از بس که خوانده شده گذرش به صحافی هم خورده است. صفحه اولش را باز می کنی عکسی از یک سید نورانی و خط نستعلیق زیبایی که بزرگ نوشته است ترجمه نهج البلاغه فیض الاسلام حاج سید علی نقی اصفهانی معروف به «فیض الاسلام» در مدت ده سال و در شش جلد ترجمه ای بر نهج البلاغه نوشت که به دلیل قلم روان مرحوم فیض الاسلام، در نیم قرن اخیر این ترجمه با استقبال کم نظیر فارسی زبانان مواجه شد و تقریباً در اکثر خانه های ایرانی، در کنار آسمانی ترین کتاب، قرار گرفته است. خط زیبای طاهر خوشنویس تبریزی زیبایی این اثر را دو چندان نموده است. مرحوم فیض الاسلام در بیان انگیزه این ترجمه می گوید: «گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.»
ترجمه علامه جعفری(ره)

کسی در رؤیای صادقه، علامه امینی صاحب کتاب الغدیر را دید. علامه از او پرسید: جعفری را می شناسی؟ پاسخ داد: آری. مرحوم امینی فرمود: نامه ای به تو می دهم که آن را به او برسانی. پرسید: اجازه دارم خودم پاکت را باز کنم و صاحب الغدیر اجازه داد. نامه را گشود و خواند. در تعریف خواب خود برای علامه گفت: الفاظ نامه با کلماتی که ما در نامه هایمان به کار می بریم شباهت داشت اما فروغی خاص در آنها دیده می شد. با خواندن نامه در رؤیا منقلب شدم. بعد علامه امینی به من گفت: به محمدتقی جعفری سلام مرا برسان و بگو ما در عالم برزخیم نمی توانیم کاری بکنیم ولی شما که در دنیایی شرح نهج البلاغه را شروع کن و به تأخیر نینداز. علامه پس از شنیدن رؤیا کارهایش را رها کرد و مشغول نگارش شرح نهج البلاغه شد اما بیماری سرطان، مجال نداد و نهج البلاغه را تا خطبه 185 تفسیر نمود. اما ترجمه کتاب را کامل نمود. خطبه 185 را در لندن تفسیر نمود. علامه جعفری نهج البلاغه و شرح را در 27 جلد ترجمه نموده است.
ترجمه نهج البلاغه سید جعفر شهیدی(ره)

دکتر سید جعفر شهیدی در سال 1368، نهج البلاغه سید رضی را ترجمه کرد. با ورق زدن صفحات این ترجمه، تفاوت آن با سایر ترجمه ها به خوبی مشخص است. رعایت ویژگی های ادبی بی نظیر، به کار بردن صنایع لفظی و آرایش های ادبی از قبیل استعاره و تشبیه و جناس و مراعات نظیر و به ویژه سجع به جاودانگی این اثر کمک شایانی نموده است. در مقدمه کتاب می خوانیم: «در میان هزاران نام که مصنفان، مؤلفان و یا مترجمان حوزه مسلمانی بر کتاب های خود نهاده اند هیچ نامی چون نهج البلاغه (راه سخن رسا گفتن) با محتوای کتاب منطبق نیست و می توان گفت این نام از عالم غیب بر دل روشن شریف رضی(ره) افاضه گردیده است که « الاسماء تنزل من السماء». راه سخن گفتن را در این مجموعه باید آموخت.»
ترجمه نهج البلاغه استاد محمد دشتی(ره)

عمومی بودن ترجمه، نامگذاری خطبه ها، حکمت ها و نامه ها در 1500 عنوان، ثبت شأن صدور خطبه ها و نامه ها و حکمت ها از مهم ترین دلایل استقبال عمومی از ترجمه دشتی است. آوردن جدول اختلاف نسخه های مختلف نهج البلاغه در آخر کتاب نیز از ابتکارات مرحوم دشتی است که این اثر را ارزشمندتر نموده است. زمستان 78 زمانی بود که استاد محمد دشتی کار ترجمه خود را به پایان رساند. در توصیف اثر و شخصیت وی همین بس که رهبر معظم انقلاب فرمودند:

آقای دشتی جزو عناصر مفید بودند. زحمت هایشان با ارزش بود. وقتی ایشان پیش ما آمدند من خیلی خوشحال شدم. قبلاً فهرست ایشان را بر نهج البلاغه دیده بودم. حیف شد. ایشان می توانست سال ها خدمت کند. ایشان خیلی پر شور و پر انرژی بودند. خداوند انشاءالله این زحمات را از ایشان قبول کند. احترام به ایشان احترام به اسلام، امیرالمؤمنین و نهج البلاغه است.

منبع : دیدار آشنا ؛ شهریور 1388 - شماره 107؛ ص  23

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS