حجاب

حجاب

حجاب

از حکیمی پرسیدند

به مادر شیخ انصاری گفتند

قرآن می فرماید:

علامه طباطبائی می فرماید

علامه طباطبائی می فرماید :

علامه می فرماید

علامه جمله زیبایی می فرماید:

به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام که می فرماید:

امام صادق علیه السلام می فرماید:

امام صادق علیه السلام می فرماید:

قرآن می فرماید

حجاب

یکی از مسائل شیعه حجاب است.

حجاب چیست و چه نقشی دارد؟

اگر خانمی با حجاب شد چه امتیازی دارد؟

آثار بد حجابی بر خانواده و جامعه چیست؟

آیاتی از سوره نور در رابطه با حجاب است و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در روایت می فرماید: سوره نور را به خانم ها آموزش دهید. در این سوره خداوند بسیاری از شرح وظایف خانم ها را بیان کرده است. نکات ظریف اخلاقی در روابط خانوادگی و روابط اجتماعی و... در این سوره بیان شده است.

در دو آیه 30 و 31 این سوره خداوند نسبت به مردها و زنها دستوراتی را بیان می فرماید:

قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یحَفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَالِکَ أَزْکیَ لهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصْنَعُون.(1)

خدا می فرماید: رسول ما به مردان مؤمن بگو اگر مؤمن هستید اگر دین دارید

یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ

اگر چشم شما به صحنه حرام افتاد دیگر نگاه نکن اگر قهراً چشمانت به حرام افتاد چشمانت را فرو بیفکن.

وَ یَحفَظُواْ فُرُوجَهُمْ،

فروج خودتان را از نگاههای حرام دیگران بپوشانید. دو نکته دیگر در این آیه هست یک شما نگاه نکنید و دیگری خودتان را بپوشانید تا دیگران به شما دید نزنند.

خانمی که رعایت موازین اسلامی را نمی کند و با پوششی که اسلام اجازه داده در جلو شوهرت ظاهرشوی جلو جوانش که در اوج شهوت است ظاهر می شوی، استارت آلودگی او را در خانه می زنی و او را آلوده به جامعه تحویل می دهد. بخشی از فساد اخلاقی در خانواده ها رقم می خورد. گاهی اوقات تبعات این رعایت نکردن مسائل اخلاقی در جامعه زمینه ساز مفاسد و گناهان بزرگی در خانواده را رقم می زنیم.

امام صادق می فرماید:

کُلُّ آیَهٍ فِی الْقُرْآنِ فِی ذِکْرِ الْفُرُوجِ فَهِیَ مِنَ الزِّنَا- إِلَّا هَذِهِ الْآیَهَ فَإِنَّهَا مِنَ النَّظَرِ فَلَا یَحِلُّ لِرَجُلٍ مُؤْمِنٍ أَنْ یَنْظُرَ إِلَی فَرْجِ أَخِیهِ- وَ لَا یَحِلُّ لِلْمَرْأَهِ أَنْ تَنْظُرَ إِلَی فَرْجِ أُخْتِهَا.(2)

امام صادق می فرماید:

در قرآن هر کجا در آیه اسم فروج آمده بحث منافی عفت یعنی زنا نکنید، ارتباط نامشروع نداشته باشید، است. اما در این آیه که بحث فروج آمده منظور از آن این است که ای مرد مؤمن خود را در معرض نگاه حرام دیگران قرار نده، نه به حرام نگاه کن و نه بگذار به حرام نگاهت بکنند.

از حکیمی پرسیدند

فرزند را از کی باید تربیت کرد؟گفت: از ده سال قبل از تولد. تعجب کردند گفتند ده سال قبل از تولد؟ گفت: بله باید ببینید چه چیزی دارید می خورید؟ با چه کسانی نشست و برخاست دارید؟ در چه مجلسی می روی؟

به مادر شیخ انصاری گفتند

فرزندت شیخ مرتضی انصاری بزرگ عالم اسلام است؛ گفت: اینکه چیزی نیست من انتظار بیشتری از او داشتم، زیرا با کاری که من برای این فرزند کردم خیلی بیش از اینها از او انتظار داشتم، پیش از حامله شدنم خوراک و روابطم را کنترل کردم، وقتی حامله شدم پای هر سفره ای ننشستم، خوراک هر کس را نخوردم. دائماً با قرآن مأنوس بودم پیوسته با وضو و طهارت بودم.

قرآن می فرماید:

مردان مؤمن هم به حرام نگاه نکنید و هم خود را در معرض حرام دیگران قرار ندهید. در ادامه می فرماید زنان مؤمن نباید به حرام نگاه کنید و خود را در منظر نگاه حرام قرار ندهید. دلم پاک است چرا تو نگاه می کنی، تو نگاه نکن این خلاف فرهنگ قرآن است.

در شأن نزول این آیه آمده است که زنان در مدینه روسریشان را که می پوشیدند از پشت سر می آوردند و گره می زدند دور گردنشان، طبیعتاً مقداری از گوشها و مویشان پیدا می شد امام باقر می فرماید: جوانی از انصار در یکی از کوچه های مدینه رد می شد که خانمی جوان با همین وضعیت بود، چشم جوان به این خانم افتاد همین طور به این خانم نگاه می کرد جوان همین طور نگاه می کرد تا این خانم داشت می رفت همینطور که می رفت مرد جوان به پشت سرش نگاه می کرد که صورتش خورد به تیزی استخوانی که در دیوار گذاشته شده بود و صورتش چاک خورد و خون جاری شد و لباس و سینه اش پر از خون شد و یک دفعه به خود آمد با همان وضعیت به خدمت پیامبر رسید و ماجرا را برای ایشان تعریف کرد.

اینکه انسان بفهمد مریض است این خود یک قدم برای خوب شدن است؛ درد داشتن دلیل این است که دنبال سلامتی هستید. اگر درد روح پیدا کردیم باید آن را درمان کنیم. ماجرا را برای پیغمبر تعریف کرد و این آیه نازل شد.

علامه طباطبائی می فرماید

فرق است بین غض بصر و غمض بصر، غمض یعنی بستن، قرآن نمی فرماید چشمهایتان را ببندید، می فرماید نگاه نکنید چشمها را فرو افکنید چشمها را از دیدن صحنه حرام منحرف کنید و به جهت دیگر نگاه کن و غض بصر یعنی خودتان را هم از نگاه حرام دیگران کنترل کنید.

اسلام برای مبارزه با گناه با ریشه گناه مبارزه می کند. باید با علت مبارزه کرد.

علامه طباطبائی می فرماید :

چرا خداوند در این آیه می فرماید چشمها را فرو بیفکنید؟ چرا بحث چشم هست؟ شاید شبهه ای در ذهن ایجاد شود و بگویند گفته شده به نامحرم نگاه نمی کنیم ولی تلفن زدن که اشکالی ندارد قرآن نفرموده است که صحبت نکنید. قرآن دو نکته را بیان فرموده:

یک چشمها را فرو افکنید و دو خودتان را در معرض نمایش حرام قرار ندهید.

علامه می فرماید

می شود انسان چشمها را ببند و با نامحرم بگوید و بخندد، اینها که قطعاً حرام است و در آیه از آنها یاد نشده است.

علامه جمله زیبایی می فرماید:

عامل عمده انحرافات بشر چشم است.

به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام که می فرماید:

مردم خدا بهترین طبیب شما ست مراقب باشید آنچه صلاح شماست را برای شما رقم زده است.

چشمها را کنترل کنید، خود کنترل چشم بسیاری از گناهان را کنترل می کند مانند هوسرانی ها، آلودگیهای گفتاری، آلودگی های رفتاری، از این رو پیامبر می فرماید: نگاه به حرام تیر سمی شیطان است که این تیر دقیق به قلب می خورد.

النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ فَمَنْ تَرَکَهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَعْطَاهُ إِیمَاناً یَجِدُ حَلَاوَتَهُ فِی قَلْبِه.(3)

اگر کسی نگاه کرد چراغ سبز ی را برای شیطان روشن کرده است.

اعضای بدن مجموعه ای است که خدا در اختیار ما قرار داده است چرا اسلام این قدر باید و نباید کرده؟ به حرام نگاه نکنید؟ ... چرا ما هر گونه که می خواهد نمی توانیم عمل کنیم؟

باید بدانیم چشم امانتی در نزد ما ست.

امام صادق علیه السلام می فرماید:

نگاه اول در اختیار تو ست یعنی قهراً اگر نظرت به جایی افتاد چشمت را فروبستی روایت هم داریم

یَجِدُ حَلَاوَتَهُ فِی قَلْبِه

حلاوت این ایمان را در قلبتان احساس می کنید یعنی قلبتان روشن می شود.

نظر اول در اختیارت است اما نظر دوم بر علیه تو ست.

امام صادق علیه السلام می فرماید:

اگر نگاه به حرام کردی حداقل مکافات نگاه به حرام حسرت است، و نهایت پیامدش هلاکت. یکی از معضلاتی که امروز آمار طلاق در جامعه را زیاد کرده است همین خانم های شوهر داری هستند که خودشان با وضع بد بیرون می آیند و ضربه را به کانون خانواده خود می زنند. خانم در خانه مثل یک آشپز خانه است بیرون مثل عروسی که می خواهد برود به حجله. آقا می گوید، خانم من چرا برای بیرون رفتن این قدر به خودش می رسد ولی در برابر من هیچ توجهی ندارد این عاطفه و محبت را کم می کند، بنیاد خانوادگی را متزلزل می کند وقتی با این وضع بیرون می رود در جامعه چه قدر به خانواده های دیگر آسیب می رساند.

قرآن می فرماید

زن مسلمان تو هم چشمانت را فروافکن و تو هم خودت را در معرض نگاه حرام قرار نده

قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ.(4)

اسلام نمی خواهد زندگی یک جوان به تباهی کشانده شود. اسلام دارد خود را فدای شما می کند که شما زندگی خوبی داشته باشید احکام دینی همه برای زندگی بهتر است نه آخرت، خداوند اول دنیای حسنه می خواهد. لقمان به فرزندش گفت: پسرم دو چیز را فراموش کن و دو چیز را فراموش نکن در زندگی دو چیزی که نباید فراموش کنی خدا را در زندگی و دیگری مردن را فراموش نکن. دو چیزی که باید فراموش کنی بدیهای مردم در حق خودت و دیگری خدمات خودت را به دیگران فراموش کن تا در جا نزنی زیرا

وَ کَفی بِاللَّهِ وَکیلا.

پاورقی

  1. سوره نور،آیه 30.
  2. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج2،ناشر: دار الکتاب، نوبت سوم، سال 1404 ق، ص101.
  3. شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار( للشعیری)، ناشر: مطبعه حیدریه، نوبت اول، بی تا، ص145.
  4. سوره نور،آیه 31.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
Powered by TayaCMS