حکمت 23 نهج البلاغه : روش يارى كردن مردم

حکمت 23 نهج البلاغه : روش يارى كردن مردم

متن اصلی حکمت 23 نهج البلاغه

موضوع حکمت 23 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 23 نهج البلاغه

23 وَ قَالَ عليه السلام مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ

موضوع حکمت 23 نهج البلاغه

روش يارى كردن مردم

(اخلاق اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

23- امام عليه السّلام (در سفارش ستمديدگان و افسردگان) فرموده است

1- از كفّارات (سبب هاى آمرزش) گناهان بزرگ داد رسى ستمديده و شاد نمودن غمگين است (چون گناهكار بر اثر گناه خاطرها را اندوهگين نموده جا دارد كه دلهاى افسرده را شاد نمايد تا خدا از او در گذرد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1097)

ترجمه مرحوم شهیدی

24 [و فرمود:] از كفاره گناهان بزرگ، فرياد خواه را به فرياد رسيدن است، و غمگين را آسايش بخشيدن.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 364)

شرح ابن میثم

19- و قال عليه السلام

مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ- وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ

اللغة

الملهوف: المظلوم يستغيث: و التنفيس. التفريج من الغمّ الّذي يأخذ بنفسه.

المعنى

و جعلها من كفّارات الذنوب العظام لكونها فضيلة عظيمة تستلزم فضايل كالرحمة و العدل و السخاء و المروّة و غيرها. و ظاهر أنّ حصول هذه الملكات في النفس ممّا يستلزم ستر الذنوب و محوها و منافات ملكات السوء الّتي يعبّر عنها بالسيّئات و الذنوب كما سبقت الإشارة إليه.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 250)

ترجمه شرح ابن میثم

19- امام (ع) فرمود:

مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ- وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ

لغات

ملهوف: ستمديده اى كه ياور بطلبد تنفيس: رهايى از غمى كه او را فرا گرفته بود.

ترجمه

«از كفاره هاى گناهان، به داد ستمديده رسيدن، و غمگين را شاد گرداندن است».

شرح

امام (ع) اين اعمال را از كفاره هاى گناهان بزرگ قرار داده از آن رو كه آنها فضيلت بزرگى هستند كه فضيلتهايى همچون شفقت، عدالت، سخاوت، مروّت و نظاير آنها را در پى دارند و بديهى است كه وجود اين خصلتها در آدمى باعث پوشش و محو گناهان و از بين رفتن خصلتهاى بدى مى گردند كه از آنها به بديها و گناهان تعبير مى شود، چنان كه قبلا به اين مطلب اشاره شد.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 424 و 425)

شرح مرحوم مغنیه

23- من كفّارات الذّنوب العظام إغاثة الملهوف و التنفيس عن المكروب.

المعنى

التنفيس عن المكروب عطف تفسير على إغاثة الملهوف. و الصدقة عامة و خاصة كما أشرنا في شرح الحكمة 6 و كلام الإمام هنا عن الخاصة، و من أمثلة الملهوف مريض لا يملك أجرة الطبيب و ثمن الدواء، و ذو عيال و أطفال يعجز عن قوتهم و نفقتهم، و مدين لا سبيل له الى الوفاء، و مظلوم لا يجد المعين على ظالمه إلا اللّه.

و لكل واحد من هؤلاء و من اليه- كبد حرى لاهفة تائهة لا تدري ما الحيلة و الوسيلة فمن رد لهفتها، و رحم حيرتها صفح اللّه تعالى العظيمات من سيئاته و كان في عونه دنيا و آخرة. و في الحديث: من لا يرحم لا يرحم. و قال الإمام: كما تدين تدان، و كما تزرع تحصد.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 230)

شرح شیخ عباس قمی

266- من كفّارات الذّنوب العظام إغاثة الملهوف، و التّنفيس عن المكروب.

قد جاء في هذا المعنى آثار كثيرة و أخبار جميلة لا يتّسع لذكره نطاق البيان.

( شرح حکم نهج البلاغه، ص 208)

شرح منهاج البراعة خویی

الثالثة و العشرون من حكمه عليه السّلام

(23) و قال عليه السّلام: من كفّارات الذّنوب العظام، إغاثة الملهوف و التّنفيس عن المكروب.

اللغة

(الكفارة) مؤنث الكفّار: ما يكفر به أى يغطّي به الاثم، ما كفّر به من صدقة أو صوم أو غيرهما (الملهوف) الحزين ذهب له مال أو فجع بحميم المظلوم ينادى و يستغيث (نفّس) عنه الكربة: لطفها و فرّجها- المنجد-

الاعراب

من كفارات الذّنوب- إلخ- جار و مجرور متعلّق بفعل مقدّر، و الجملة خبر مقدّم، و إغاثة الملهوف مبتداء مؤخّر.

المعنى

هذه الحكمة تدلّ على أنّ الذنوب قابلة للتكفير و التدارك و إن كانت كبارا و عظاما، فاذا ارتكب الانسان ذنبا لا يتعلّق بحقّ النّاس ثمّ عمل خيرا كمن يغيث ملهوفا أو يفرّج عن مكروب، يزول ذنبه و يغفر له.

الترجمة

يكى از كفارات گناهان بزرگ، دادرسى از بيچاره، و كارگشائى از گرفتار بلا است.

  • كفاره گناه بزرگ تو، مى شود گر درد مستمند و حزين را دوا كنى

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص40و41)

شرح لاهیجی

(38) و قال عليه السّلام من كفّارات الذّنوب العظام اغاثة الملهوف و التّنفيس عن المكروب يعنى و گفت امير المؤمنين عليه السّلام كه از كفّارهاى گناه بزرگست بفرياد رسيدن درمانده گان و خوشحال گردانيدن غمناكان

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 294)

شرح ابن ابی الحدید

24: مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ- وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ قد جاء في هذا المعنى آثار كثيرة و أخبار جميلة- كان العتابي قد أملق- فجاء فوقف بباب المأمون يسترزق الله على يديه- فوافى يحيى بن أكثم فعرض له العتابي- فقال له إن رأيت أيها القاضي- أن تعلم أمير المؤمنين مكاني فافعل فقال لست بحاجب- قال قد علمت- و لكنك ذو فضل و ذو الفضل معوان- فقال سلكت بي غير طريقي- قال إن الله أتحفك منه بجاه و نعمة- و هو مقبل عليك بالزيادة إن شكرت- و بالتغيير إن كفرت- و أنا لك اليوم خير منك لنفسك- لأني أدعوك إلى ما فيه ازدياد نعمتك و أنت تأبى علي- و لكل شي ء زكاة و زكاة الجاه رفد المستعين- فدخل يحيى فأخبر المأمون به- فأحضره و حادثه و لاطفه و وصله

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 135)

شرح نهج البلاغه منظوم

[23] و قال عليه السّلام:

من كفّارات الذّنوب العظام اغاثة الملهوف، و التّنفيس عن المكروب.

ترجمه

از كفّارات گناهان بزرگ: در مانده را بفرياد رسيدن، و اندوهناك را خورسند ساختن است

نظم

  • برفع رنج مردم هر كه پرداختگناهان را برد سرپوش انداخت
  • كس ار درمانده را شد بفريادنشان بيچاره را گر چاره داد
  • خدا بر جرم و عصيانش ببخشدز چهرش نور آمرزش درخشد

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 27 و 28)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
Powered by TayaCMS