علماء جهنمی

علماء جهنمی

    از من بپرسید

    الامام الصادق عليه السلام: إنَّ مِنَ العُلَماءِ مَن يُحِبُ‏ أن‏ يَخزُنَ‏ عِلمَهُ‏ ولا يُؤخَذَ عَنهُ، فَذاكَ فِي الدَّركِ الأَوَّلِ مِنَ النّارِ. ومِنَ العُلَماءِ مَن إذا وُعِظَ أنِفَ و إذا وَعَظَ عَنَفَ، فَذاكَ فِي الدَّركِ الثّاني مِنَ النّارِ. ومِنَ العُلَماءِ مَن يَرى‏ أن يَضَعَ العِلمَ عِندَ ذَوِي الثَّروَةِ وَالشَّرَفِ، ولا يَرى‏ لَهُ فِي المَساكينِ وَضعاً، فَذاكَ فِي الدَّركِ الثّالِثِ مِنَ النّارِ. ومِنَ العُلَماءِ مَن يَذهَبُ في عِلمِهِ مَذهَبَ الجَبابِرَةِ وَالسَّلاطينِ، فَإِن رُدَّ عَلَيهِ شَي‏ءٌ مِن قَولِهِ أو قُصِّرَ في شَى‏ءٍ مِن أمرِهِ غَضِبَ، فَذاكَ فِي الدّرِكِ الرّابِعِ مِنَ النّارِ. ومِنَ العُلَماءِ مَن يَطلُبُ أحاديثَ اليَهودِ وَالنَّصارى‏ لِيُعزَّرَ بِهِ ويَكثُرَ بِهِ حَديثُهُ، فَذاكَ فِي الدَّركِ الخامِسِ مِنَ النّارِ. ومِنَ العُلَماءِ مَن يَضَعُ نَفسَهُ لِلفُتيا ويَقولُ: سَلوني، ولَعَلَّهُ لا يُصيبُ حَرفاً واحِداً، وَاللَّهُ لا يُحِبُّ المُتَكَلِّفينَ، فَذاكَ فِي الدَّركِ السّادِسِ مِنَ النّارِ. [1]

    امام صادق عليه السلام: در ميان عالِمان، كسانى هستند كه دوست دارند دانش خويش را پنهان بدارند و [كسى‏] از آنان نياموزد. چنين كسانى در دَرَكِ‏ اوّلِ آتش‏ اند. در ميان عالمان، كسانى هستند كه هر گاه پندشان دهند، نمی ‏پذيرند و چون پند می ‏دهند، درشتى می كنند. چنين كسانى در دَرَك دوم آتش‏ اند. از عالمان، كسانى هستند كه دانش [خود] را در اختيار ثروتمندان و بزرگان قرار می ‏دهند و مستمندان را شايسته دانش خود نمی دانند. چنين كسانى در دَرَك سوم آتش‏ اند. از عالمان، كسانى هستند كه در علم خويش، چونان متكبّران و پادشاهان رفتار مى‏كنند [يعنى‏]: اگر چيزى از گفته او را رد كنند يا در [اطاعت‏] امر او كوتاهى‏اى كنند، به خشم مى‏آيد. چنين كسانى در دَرَك چهارم آتش‏اند. از عالمان، كسانى هستند كه در جستجوى احاديث يهود و نصارا هستند تا بِدان وسيله، حديث خود را قوّت و افزونى بخشند. چنين كسانى در دَرَك پنجم آتش‏اند. از عالمان، كسانى هستند كه خويشتن را در مسند فتوا قرار مى‏دهند و مى‏گويند: «از من بپرسيد»، در صورتى كه شايد حتّى يك كلمه درست نگويند و خدا مدّعيان بى‏صلاحيّت را دوست نمى‏دارد. چنين كسانى در دَرَك ششم آتش‏اند.

منابع:

  1. الخصال: ص 352 ح 33، منية المريد: ص 139، أعلام الدين: ص 97، روضة الواعظين: ص 11، بحارالأنوار: ج 2 ص 108 ح 11.
  2. .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
Powered by TayaCMS