نگاهی به فضایل حضرت معصومه (سلام الله علیها)

نگاهی به فضایل حضرت معصومه (سلام الله علیها)

مقدمه:

پاداش زیارت کریمه اهل بیت:

معرفت شأن:

نتیجه:

فضایل حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) که موجب شناخت بیشتر است،

1-پیشگویی امام صادق(علیه السلام)

2ـ نیز امام صادق(علیه السلام) قبل از ولادت حضرت معصومه(علیهاالسلام) در ضمن گفتاری در شأن او فرمود:

3ـ پدرش به فدایش

مقدمه:

همانطور که می دانیم پاداش و ارزش امور به شناخت و معرفت نسبت به آن هاست . یعنی به عنوان مثال برای زیارت حضرت معصومه(علیها السلام) باید ایشان را بشناسیم و برای شناخت باید از فضایل ایشان بدانیم و برای درک این امر از خداوند یاری می طلبیم.

از آنجا که شناخت، پایه دین است، و اظهار عقیده و انجام کارهای نیک از روی شناخت، به عقیده و اعمال، ارزش چندین برابر می دهد، و از آنجا که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به کمیل فرمود:

ما مِنْ حَرَکَهٍ اِلا وَ اَنْتَ مُحْتاجٌ فِیها اِلی مَعْرِفَهٍ؛ هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو به شناخت خیر و شر آن نیازمند هستی."(1)

پاداش زیارت کریمه اهل بیت:

و حضرت رضا(علیه السلام) در مورد پاداش زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه(علیه السلام) فرمود:

مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهُ؛ کسی که او را در حالی که حقش را شناخته، زیارت کند، برای او بهشت است."(2)

معرفت شأن:

و در فرازی از زیارتنامه حضرت معصومه(علیهاالسلام) که از حضرت رضا(علیه السلام) نقل شده می خوانیم:

وَ اَنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ اِنَهُ وَلِیُ قَدِیرٌ؛

از خدا می خواهیم که معرفت به شأن شما را از ما سلب نکند، او سرپرست توانا است."

نتیجه:

نتیجه می گیریم که قبل از هر چیز باید امامان(علیهم السلام) و شخصیت های بزرگی چون حضرت معصومه(علیهاالسلام) را شناخت، و درک پاداش و درجات ارزش، بستگی به شناخت آنها دارد،

فضایل حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) که موجب شناخت بیشتر است،

1-پیشگویی امام صادق(علیه السلام)

پیشگویی از حضرت معصومه(علیهاالسلام) قبل از ولادتش

از اموری که به روشنی بیانگر عظمت مخصوص مقام حضرت معصومه(علیهاالسلام) است، این که امام صادق(علیه السلام) قبل از ولادت او، حتی قبل از ولادت پدر او، از او یاد کرده است، این موضوع بیانگر آن است که این بانوی خاندان نبوت، از امتیازات و ویژگی های عمیق و ارجمندی برخوردار بوده است، و در سطح بالایی از شخصیت و ارزش های انسانی و ملکوتی قرار داشته است، به عنوان مثال:

1ـ یکی از شیعیان به محضر امام صادق(علیه السلام) آمد، دید آن حضرت در کنار گهواره کودکی، با آ‌ن کودک گفتگو می کند، تعجب کرد و گفت: آیا با کودک نوزاد سخن می گویی؟

امام صادق(علیه السلام) فرمود: اگر تو هم مایل هستی نزد این کودک بیا و با او گفتگو کن.

او می گوید: کنار گهواره آن کودک نوزاد رفتم، سلام کودکم، جواب سلام مرا داد، به من فرمود: نامی که برای دختر تازه متولد شده ات برگزیده ای عوض کن، زیرا خداوند آن نام را دشمن دارد.(با توجه به این که او چند روز قبل از او دارای دختر شده بود نامش حْمیرا گذاشته بود.)

آن شخص می گوید: سخن گفتن نوزاد، و اطلاع او از اخبار پنهان، و نهی از منکر او، مرا بیشتر به تعجب واداشت، بهت زده شدم، امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: تعجب نکن، این کودک فرزندم موسی است خداوند از او دختری به من عنایت کند که نامش فاطمه است، او در سرزمین قم به خاک سپرده می شود، و هر کس(مرقد) او را در قم زیارت کند، بهشت بر او واجب است.(3)

2ـ نیز امام صادق(علیه السلام) قبل از ولادت حضرت معصومه(علیهاالسلام) در ضمن گفتاری در شأن او فرمود:

وَ سَتُدفَنُ فِیها اِمْرَأَهٌ مِنْ اَوْلادِی تُسَمی فاطِمَهُ، فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَهُ؛ و به زودی در قم بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دفن شود، پس هر کس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب می گردد."

در ذیل این روایت آمده؛ امام صادق(علیه السلام) این سخن را قبل از ولادت امام کاظم(علیه السلام) فرمود.(4)

با توجه به اینکه امام کاظم(علیه السلام) در سال 128 هـ . ق چشم به جهان گشوده است، و تولد حضرت معصومه(علیاالسلام) در سال 173 رخ داده، نتیجه می گیریم که امام صادق(علیه السلام) این سخن را 45 سال قبل از تولد حضرت معصومه(علیه السلام) فرموده است.

این پیش گویی امام صادق(علیه السلام)، در سخن دیگری نیز آمده که فرمود:

"در قم بانویی از فرزندانم رحلت می کند که به شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می گردند."(5)

این پیش گویی ها دلالت ضمنی و در عین حال عمیق و آشکار بر عظمت جلال و مقام رفیع حضرت معصومه(علیهاالسلام) دارند، و در ضمن دعوت شیعیان به توجه بیشتر به مقام این بانو، و آرمان های مقدس او است.

این مطلب نیز به نوبه خود حاکی از فضایل مخصوص حضرت معصومه(علیاالسلام) و مقام ارجمند و ممتاز او است.

3ـ پدرش به فدایش

یکی از فضایل حضرت زهرا(علیهاالسلام) این است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در موارد متعدد، در شأن او فرمود:

فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد."(6)

این تعبیر بیانگر اوج مقام ارجمند حضرت زهرا(علیهاالسلام) است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در شأن او گفته است.

در مورد حضرت معصومه(علیهاالسلام) نیز نظیر این مطلب از پدرش امام کاظم(علیه السلام) روایت شده، در این راستا به ماجرای جالب زیر توجه کنید:

مرحوم آیت الله مستنبط (داماد اول آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی) از کتاب کشف اللثالی که نسخه خطی آن در کتابخانه شوشتری های نجف اشرف موجود است، و تألیف دانشمند محقق صالح بن عرندس دانشمند قرن نهم هجری می باشد، چنین نقل می کند:

عصر امام کاظم(علیه السلام) بود، روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ از سؤال های خود، به مدینه وارد شدند تا به محضر امام کاظم(علیه السلام) برسند، آن حضرت در مسافرت بود، نظر به اینکه آنها ناگزیر به مراجعت بودند، پرسش های خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم(علیه السلام) تحویل دادند تا در سفر بعد، به آن نائل شوند، مدتی بعد هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه(علیهاالسلام) پاسخ پرسش های آنها را نوشته و آماده کرده است، آنها شادمان شدند و آن پاسخ ها را دریافت کردند و به سوی وطن رهسپار شدند، در مسیر راه به امام کاظم(علیه السلام) برخورد نمودند، و ماجرا را به عرض آن حضرت رساندند، امام کاظم(علیه السلام) آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه کرد، پاسخ های حضرت معصومه(علیهاالسلام) را درست یافت، سه بار فرمود:

فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد."

با اینکه حضرت معصومه(علیهاالسلام) در آن هنگام خردسال بود، این ماجرای جالب نیز، ما را به عظمت ویژه حضرت معصومه(علیهاالسلام) از نظر علم و معرفت آشنا می کند، ‌و در جای خود بی نظیر و استثنایی است.(7)

نوید به دنیا آمدن کودکی و وعده بهشت برای زیارتش از جانب امام معصوم و همچنین علم و معرفت این بزرگوار تا آنجا که پدرشان می فرمایند"پدرش به فدایش" نشان دهنده فضایل مخصوص و مقام ارجمند حضرت معصومه (سلام الله علیها) است. و ما باید با شناخت بیشتر به توصیه اهل بیت به زیارت این بزرگوار برویم و قدر حضور ایشان را در ایران بدانیم.

  1. تحف العقول(ترجمه شده)، ص 183.
  2. بحار، ج 48، ص 317، و ج 102، ص 266.
  3. منهاج الدموع، ص 441.
  4. بحار، ج 60، ص 117.
  5. بحار، ج 60، ص228.
  6. این مطلب از جمله در بحار، ج 43،‌ص 86 و 88 نقل شده است.
  7. اقتباس از کتاب کریمة اهل بیت،‌تألیف علی اکبر مهدی پور، ص 63 و 64.
 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
Powered by TayaCMS