حکمت 158 نهج البلاغه : خود پسندى و محرومیت ها

حکمت 158 نهج البلاغه : خود پسندى و محرومیت ها

متن اصلی حکمت 158 نهج البلاغه

موضوع حکمت 158 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 158 نهج البلاغه

158 وَ قَالَ عليه السلام الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ مِنَ الِازْدِيَادِ

موضوع حکمت 158 نهج البلاغه

خود پسندى و محروميّت ها

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

158- امام عليه السّلام (در زيان خود پسندى) فرموده است

1- خود پسندى (شخص را) از بدست آوردن افزونى باز مى دارد (زيرا خودپسند در هر مقامى گمان دارد كه منتهى درجه آنرا يافته و اين گمان او را از بدست آوردن مقام بالاتر باز مى دارد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1167)

ترجمه مرحوم شهیدی

167 [و فرمود:] خود پسنديدن مانع به زيادت رسيدن است.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 391)

شرح ابن میثم

153- و قال عليه السّلام:

الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ مِنَ الِازْدِيَادِاَلِازْدِيَادَ

المعنى

إعجاب المرء بفضيلته الداخلة كعلمه أو الخارجة كغناه و قينته إنّما يكون عن تصوّر كماله فيها و اعتقاده أنّه قد بلغ منها الغاية، و الاعتقاد يمنعه عن طلب الزيادة منها.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 335 و 336)

ترجمه شرح ابن میثم

153- امام (ع) فرمود:

الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ مِنَ الِازْدِيَادِ

ترجمه

«خودبينى آدمى را از كسب فضيلت باز مى دارد».

شرح

خودبينى به خاطر فضيلت درونى مانند علم و يا فضيلت بيرونى مثل ثروت و اندوخته تنها سبب تصور كمال آن شخص در اينها بوده و اعتقاد بر اين كه نسبت به اينها به حد نهايى رسيده است همين اعتقاد او را از زياده جويى و فضيلت خواهى باز مى دارد.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 567)

شرح مرحوم مغنیه

166- الإعجاب يمنع من الازدياد.

المعنى

المعجب بنفسه يرى أنه قد بلغ القمة، فكيف يبتغي المزيد و لا شي ء يفسد العلم و العقل و الدين كالعجب.. ان المعجب بنفسه لا نظير له بين الخلائق حماقة و سخفا. و سبق الكلام عنه مرارا و من ذلك عند شرح قول الإمام: «أوحش الوحشة العجب» في الحكمة 38.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 325)

شرح شیخ عباس قمی

31- الإعجاب إنّما يمنع من الازدياد. إعجاب المرء بفضيلته الداخلة كعلمه، أو الخارجة كغناه إنّما يكون عن تصوّر كماله فيها و اعتقاده أنّه قد بلغ منها الغاية القصوى، و هذا الاعتقاد يمنعه عن طلب الزيادة منها، و إنّما يطلب الزيادة من يستشعر التقصير لا من يتخيّل الكمال.

و ورد في ذمّ العجب روايات كثيرة منها قوله عليه السّلام: «ثلاث مهلكات: شحّ مطاع، و هوى متّبع، و إعجاب المرء بنفسه».

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص 50)

شرح منهاج البراعة خویی

الثامنة و الخمسون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(158) و قال عليه السّلام: الإعجاب يمنع من الإزدياد.

المعنى

قال الشارح المعتزلي: و أصل الاعجاب من حبّ الانسان لنفسه، و قد قال عليه السّلام: «حبّك الشّي ء يعمي و يصمّ» و من عمي و صمّ تعذّر عليه رؤية عيوبه و سماعها- انتهى.

أقول: الظاهر أنّ العجب المذموم الّذي عدّ من المهلكات و يمنع المعجب من الازدياد هو العجب بالفضائل النفسانيّة من العلم و الزّهد و العبادة، لا العجب بالمال و ما هو خارج عن وجود الانسان، فانّ الازدياد فيه غير مطلوب.

الترجمة

فرمود: خودبينى مانع از افزودن است.

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص247)

شرح لاهیجی

(195) و قال (- ع- ) الإعجاب يمنع من الازدياد يعنى و گفت (- ع- ) كه خود پسندى منع ميكند ازدياد كردن كمالات را

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 308)

شرح ابن ابی الحدید

169: الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ مِنَ الِازْدِيَادِ قد تقدم لنا قول مقنع في العجب- و إنما قال ع يمنع من الازدياد- لأن المعجب بنفسه ظان أنه قد بلغ الغرض- و إنما يطلب الزيادة من يستشعر التقصير- لا من يتخيل الكمال- و حقيقة العجب ظن الإنسان بنفسه استحقاق منزلة- هو غير مستحق لها- و لهذا قال بعضهم لرجل رآه معجبا بنفسه- يسرني أن أكون عند الناس مثلك في نفسك- و أن أكون عند نفسي مثلك عند الناس- فتمنى حقيقة ما يقدره ذلك الرجل- ثم تمنى أن يكون عارفا بعيوب نفسه- كما يعرف الناس عيوب ذلك الرجل المعجب بنفسه- . و

قيل للحسن من شر الناس قال من يرى أنه خيرهم

- . و قال بعض الحكماء- الكاذب في نهاية البعد من الفضل- و المرائي أسوأ حالا من الكاذب- لأنه يكذب فعلا و ذاك يكذب قولا- و الفعل آكد من القول- فأما المعجب بنفسه فأسوأ حالا منهما- لأنهما يريان نقص أنفسهما و يريدان إخفاءه- و المعجب بنفسه قد عمي عن عيوب نفسه- فيراها محاسن و يبديها- . و قال هذا الحكيم أيضا- ثم إن المرائي و الكاذب قد ينتفع بهما- كملاح خاف ركابه الغرق من مكان مخوف من البحر- فبشرهم بتجاوزه قبل أن يتجاوزه- لئلا يضطربوا فيتعجل غرقهم- . و قد يحمد رياء الرئيس إذا قصد أن يقتدى به في فعل الخير- و المعجب لا حظ له في سبب من أسباب المحمدة بحال- . و أيضا فلأنك إذا وعظت الكاذب و المرائي- فنفسهما تصدقك و تثلبهما لمعرفتهما بنفسهما- و المعجب فلجهله بنفسه يظنك في وعظه لاغيا- فلا ينتع بمقالك- و إلى هذا المعنى أشار سبحانه بقوله- أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً- ثم قال سبحانه فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ- تنبيها على أنهم لا يعقلون لإعجابهم- . و قال ع ثلاث مهلكات- شح مطاع و هوى متبع و إعجاب المرء بنفسه

- . و في المثل إن إبليس قال- إذا ظفرت من ابن آدم بثلاث لم أطالبه بغيرها- إذا أعجب بنفسه و استكثر عمله و نسي ذنوبه- . و قالت الحكماء- كما أن المعجب بفرسه لا يروم أن يستبدل به غيره- كذلك المعجب بنفسه لا يريد بحاله بدلا و إن كانت رديئة- . و أصل الإعجاب من حب الإنسان لنفسه- و قد قال ع حبك الشي ء يعمي و يصم

- و من عمي و صم تعذر عليه رؤية عيوبه و سماعها- فلذلك وجب على الإنسان- أن يجعل على نفسه عيونا تعرفه عيوبه- نحو ما قال عمر أحب الناس إلي امرؤ أهدى إلي عيوبي- . و يجب على الإنسان إذا رأى من غيره سيئة- أن يرجع إلى نفسه- فإن رأى ذلك موجودا فيها نزعها و لم يغفل عنها- فما أحسن ما قال المتنبي-

و من جهلت نفسه قدره رأى غيره منه ما لا يرى

- . و أما التيه و ماهيته فهو قريب من العجب- لكن المعجب يصدق نفسه و هما فيما يظن بها- و التياه يصدقها قطعا كأنه متحير في تيه- و يمكن أن يفرق بينهما بأمر آخر- و يقول إن المعجب قد يعجب بنفسه- و لا يؤذي أحدا بذلك الإعجاب- و التياه يضم إلى الإعجاب الغض من الناس- و الترفع عليهم فيستلزم ذلك الأذى لهم- فكل تائه معجب و ليس كل معجب تائها

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 391-393)

شرح نهج البلاغه منظوم

[158] و قال عليه السّلام:

الإعجاب يمنع من الإزدياد.

ترجمه

خودخواهى موجب محروميّت از فزونى است.

نظم

  • كسى گر مبتلا بر خود پسندى استبه تيه پستى از اوج بلندى است
  • نخواهد شد بدان پايه كه بايدشود محروم از آن جائى كه شايد
  • و ليك از شخص همّت گر كه عالى است بتخت عزّت و فرخنده حالى است
  • چو دل از پايه خود خوش نداردقدم بر فرق گردون مى گذارد

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص195)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
اعلام آماده باش

اعلام آماده باش

در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

پر بازدیدترین ها

ناله نیمه شب علی (ع) در محراب عبادت

ناله نیمه شب علی (ع) در محراب عبادت

گواهی می دهم که شبی از نیمه آن گذشته بود و پرده های تاریکی و ظلمت خود را بر جهان گسترده بود، او در محراب ایستاده و محاسنش را گرفته و همچون انسان مار گزیده به خود می پیچید و می گریست و می گفت: «یا دنیا یا دنیا، الیک عنّی ابی تعرّضت، ام الیّ تشوّقت؟ لا حان حینک، هیهات! غرّی غیری لا حاجه لی فیک...؛ ای دنیا، ای دنیا! از من دور شو! آیا خود را به من عرضه می کنی؟
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
کشته شدن پایه گذار فرقه خوارج

کشته شدن پایه گذار فرقه خوارج

آن گاه سوار بر مرکب شد و از میان کشته های دشمن گذشت و فرمود: لقد صرعکم من غرّکم: «آن کس که شما را مغرور ساخت، این چنین شما را به خاک هلاکت افکند» از آن حضرت سوال شد: چه کسی آن ها را مغرور کرد؟
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
فرمان بسیج و سخن جمجمه!

فرمان بسیج و سخن جمجمه!

امید آن که با خواندن این سرگذشت، تا مرگ به سراغ ما نیامده، هم اکنون تصمیم بگیریم تا پیرو واقعی امام امیرمؤمنان علی (علیه السلام) شویم، تا واحسرتای پس از مرگ ما بلند نشود.
Powered by TayaCMS