مناظره با خوارج

مناظره با خوارج
قبلاً ماجرای خوارج را به طور خلاصه، خاطر نشان ساختیم. خوارج همان یاران دیروز علی (علیه السلام) بودند که بر اثر کوردلی و لجاجت و نادانی، در مساله «حکمیت» موضع گرفتند و سرانجام همه آنها ـ جز اندکی ـ در یک جنگ شدید (جنگ نهروان) به دست سپاه علی (علیه السلام) کشته شدند.
قبل از جنگ، امام از راه های گوناگون با آنها تماس گرفت تا اختلاف با مذاکره و مناظره حلّ گردد و کار به جنگ نکشد، ولی آنها گوش به نصایح علی (علیه السلام) ندادند و آتش جنگ را شعله ور ساختند.
یکی از راهها این بود که امام، پسر عمویش ابن عباس را، که به خوبی آنها را می شناخت، چندین بار بین خود و آنها واسطه قرار داد، ولی از آنجا که آنها در حصار باورهای کج و دروغین خود محبوس بودند، گاهی قبل از آن که با ابن عباس سخن بگویند، به ذکر مسائل جزئی می پرداختند مثلاً در حالی که ریختن خون بهترین بندگان خدا مانند «عبدالله بن خَبّاب» و همسر باردار او را جایز می دانستند[1] به ابن عباس که برای مناظره نزد آنها می آمد، می گفتند: «این لباس زیبا (به قول امروزی ها: طاغوتی) چیست که پوشیده ای؟!...».
امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً؛ به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت».[2]
توضیح این که: مثلاً ابن عباس، شاگرد هوشیار و آگاه علی (علیه السلام) می خواست از آیات قرآن، صحت اصل حکمیت را (صرف نظر از کیفیت آن) برای آنان ثابت کند، ولی آنها بر اثر جمود و کوته فکری و ناآگاهی به معانی و مفاهیم قرآن، با توجیهات و احتمالات سخن ابن عباس را رد می کردند و می پنداشتند که باید برای هر موضوعی، آیه بخصوصی باشد و چون قرآن درباره «حکمیت سیاسی دو گروه» چیزی نگفته است، پس حکمیت دو گروه مسلمانان باطل است.
دانشمند معتزلی، ابن ابی الحدید می گوید: سخن فوق (که امام، به ابن عباس فرمود) در جای خود بی نظیر است و مفهوم بسیار عالی دارد... سپس می گوید: اگر سئوال شود که پس از ابن عباس با کدام سنت باید با خوارج گفتگو کند، در پاسخ گوییم: منظور امام، سخنان آشکار (و توجیه ناپذیر) پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) است مانند این که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: «علی مع الحق و الحق مع علی، یدور معه حیثما دار؛ علی با حق است و حق با علی (علیه السلام) است و هر جا که باشد، علی (علیه السلام) نیز همراه و به هم پیوسته با حق است».
و یا مانند حدیث غدیر که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، و انصر من نصره و اخذل من خذله؛ خداوندا، دوست بدار آن که علی (علیه السلام) را دوست بدارد، و دشمن بدار آن که علی (علیه السلام) را دشمن بدارد، و یاری کن آن که علی (علیه السلام) را یاری کند، و واگذار آن کس را که علی (علیه السلام) را واگذارد».
و امثال این گونه روایات را که اصحاب از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) شنیده بودند و مورد قبول همه بود، و اگر خوارج حتی در مقابل این گفتار آشکار و قاطع نیز سرباز می زدند، برای علی (علیه السلام) ثابت می شد که خوارج هدف دیگری دارند، نه این که حسن نیت داشته ولی نمی فهمند. هر چقدر علی (علیه السلام) در این مورد کوشش کرد و اتمام حجت نمود، آنها بر لجاجت خود افزودند، سرانجام علی (علیه السلام) ناگزیر شد با آنها پیکار کند و آن چنان با آنها بجنگد که همه آنها ـ جز اندکی ـ را به هلاکت رسانده و سر به نیست نماید.[3]
[1]. شرح نهج البلاغه خویی، ج4، ص128.
[2]. نگاه کنید به نهج البلاغه نامه 77.
[3]. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج18، ص72 ـ در نامه 78 نهج البلاغه نیز مطالبی در مورد خوارج آمده است.
منبع :محمد محمدي اشتهاردي ؛داستان هاي نهج البلاغه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
اعلام آماده باش

اعلام آماده باش

در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

پر بازدیدترین ها

معنی ایمان

معنی ایمان

یقین نیز دارای چهار شعبه است: 1. بینش درهوشیاری 2. رسیدن به دقائق حکمت 3. پند گرفتن از حکمتها 4. توجّه به روش پیشینیان. عدالت، نیز چهار شعبه دارد: 1. دقت در فهم 2. غور در علم و دانش 3. قضاوت صحیح 4. حلم استوار و ثابت. جهاد، نیز چهار شعبه دارد: 1. امر به معروف 2. نهی ازمنکر 3. صدق و راستی در جبهه جنگ 4. کینه و دشمنی با فاسقان...
وقت شناسی سیاسی

وقت شناسی سیاسی

امیرمؤمنان که سابقه سوء ابوسفیان را می دانست و شرائط را مساعد نمی دید در پاسخ آن ها سخنی فرمود که در نهج البلاغه در خطبه 5 آمده است.نخست فرمود: ای مردم! امواج کوه پیکر فتنه ها را با کشتی های نجات درهم بشکنید، و به اختلاف و پراکندگی دامن نزنید.و در پایان فرمود: و مجتنی الثّمره لغیر وقت ایناعها کالزّارع بغیر ارضه: «دست انداختن به میوه ای که هنوز نرسیده، مانند بذر پاشی در زمین شوره زار و نامساعد می باشد».
No image

ویژگیهای برادر و دوست علی (ع)

فعلیکم بهذه الخلائق فالزموها و تنافسوا فیها، فان لم تستطیعوها فاعلموا انّ اخذ القلیل خیرٌ من ترک الکثیر: بر شما باد به داشتن این گونه اخلاق نیک و در داشتن این ویژگی ها از همدیگر سبقت بگیرید و اگر قدرت اجرای همه آنها را ندارید، بدانید که انجام اندکی از آنها بهتر از ترک بسیار است
No image

گوشه ای از زهد پیامبر اسلام (ص)

از شما می پرسم: آیا خداوند، محمد (صلی الله علیه و اله و سلم ) که چنین روشی برای خود انتخاب کرده بود، را گرامی داشت، یا به او اهانت نمود، اگر کسی بگوید: خدا او را تحقیر کرده که به خدا سوگند، دروغ بزرگی به خدا نسبت داده است، و اگر بگوید: او را گرامی داشته، پس باید بداند که خداوند غیر او را (که روش او را انتخاب نکرده و دلبستگی به زرق و برق دنیا پیدا کرده)، تحقیر کرده است.
قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
Powered by TayaCMS