سخنان آیت الله العظمی وحید خراسانی درباره ایام فاطمیه (1393/12/10)

سخنان آیت الله العظمی وحید خراسانی درباره ایام فاطمیه (1393/12/10)

سخنان آیت الله العظمی وحید خراسانی درباره ایام فاطمیه (1393/12/10) 

امروز مقدمه فاطمیه است؛ مهم این است که ما بفهمیم[فاطمه کیست]، نفهمیدیم، این اکسیر اعظم است؛ کمال علم این است.

این گوهر چه گوهری است؟ نه کسی شناخته! نه کسی می‌تواند بشناسد!

روایاتی که در موضوع صدیقه کبری است، به قدری بهت انگیز است که فقهاء تراز اول در درک آن‌ها متحیرند، از اسم گرفته تا مسما. اما اسم: لفاطمة تسعة أسماء عند الله. [او] کسی است که اسم او در مقام عندیت ملیک مقتدر است، آیا مسما کجاست؟ فهم این روایات دونه خرط القتاد. لفاطمة...، برای فاطمه نه اسم است، اما کجا؟ عند الله.

امروز به یک حدیث اکتفاء می‌کنیم آن هم به بعضی، نه به همه؛ چون درک کلمه به کلمه در نهایت اشکال است. صدوق- اعلی الله مقامه- در معانی الاخبار. کتب صدوق همه حساب های خاصی دارد. در معانی الاخبار زبده معانی روایات را جمع کرده. روایت از جهت سند از کسی شروع می‌شود که ابن طاووس درباره او می‌‌گوید: وثاقت او مورد اجماع است. منتهی می‌شود[این سند] به سدیر صیرفی که از رجال تفسیر علی بن ابراهیم قمی است.

متن روایت مهم است:

زمان خلقت فاطمه - سلام الله علیها

عن أبی عبد الله، عن آبائه، قال: قال رسول الله: خلق نور فاطمة قبل أن یخلق الأرض والسماء. چه گوهری است؟ آفریده شد نور او قبل از آفرینش زمین و آسمان ها. میلیاردها سال نوری بر عمر این آسمان می‌ گذرد، این خلق[فاطمه] بر همه مقدم.

مبدأ خلقت فاطمه - سلام الله علیها

قَالَ بَعْضُ النَّاسِ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! فَلَیْسَتْ هِیَ إِنْسِیَّة؟ سؤال شد: پس اگر چنین است فاطمه از انس نیست. بعد جواب حضرت این است؛ قَالَ : فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّة. مرکب است از این دو مایه. مهم اینجاست قالوا: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! وَکَیْفَ هِیَ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّةٌ؟ قَالَ: خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ. مبدأ خلق در این وجود، نور خداست؛ الله نور السماوات والأرض. این است که برهان، عاجز [و] عقل، راجل؛ [او] کسی است که مبدأ خلقتش نور خداست.

مکان آسمانی فاطمه - سلام الله علیها

قِیلَ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! وَأَیْنَ کَانَتْ فَاطِمَةُ؟ وقتی آسمان ها نبود، زمین هم نبود پس فاطمه کجا بود؟ بعد جواب بهت انگیز این است: قِیلَ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! وَأَیْنَ کَانَتْ فَاطِمَةُ؟ قَالَ: کَانَتْ فِی حُقَّةٍ تَحْتَ سَاقِ الْعَرْشِ. مکان در حقه ای بود زیر ساق عرش رحمان.

طعام فاطمه - سلام الله علیها

بعد سؤال شد: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! فَمَا کَانَ طَعَامُهَا؟ قَالَ: التَّسْبِیحُ والتقدیس وَالتَّهْلِیلُ وَالتَّحْمِیدُ. این چهار طعام او بود؛ پرورده این روح به تقدیس و تحمید ، به تهلیل و به تکبیر. آن وقت بشر می‌ فهمد کلام امام ششم را: إنما سمیت فاطمة فاطمة لأن الخلق فطموا عن معرفتها. همه خلق مفطوم اند از شناخت او.

اعطای سیب بهشتی به خاتم انبیاء صلی الله علیه وآله وسلم

فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ آدَمَ وَأَخْرَجَنِی مِنْ صُلْبِهِ وأَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَجَل ‏أَنْ یُخْرِجَهَا مِنْ صُلْبِی...- أحب الله أن یخرجها من صلبی. کسی دیگر از انبیاء صدف این گوهر نبود - أحب الله أن یخرجها من صلبی جَعَلَهَا تُفَّاحَةً فِی الْجَنَّةِ وَأَتَانِی بِهَا جَبْرَئِیلُ، فَقَالَ لِی: السَّلَامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ یَا مُحَمَّدُ! قُلْتُ: وَعَلَیْکَ السَّلَامُ ورَحْمَةُ اللَّهُ ... فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! إِنَّ رَبَّکَ - کسانی که اهل فقاهت اند خوب دقت کنند- إِنَّ رَبَّکَ، رب تو به تو سلام می‌رساند. در جواب، حضرت بیانش این است: مِنْهُ السَّلَامُ وَإِلَیْهِ یَعُودُ السَّلَامُ. قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! إِنَّ هَذِهِ تُفَّاحَةٌ أَهْدَاهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْکَ مِنَ الْجَنَّةِ فَأَخَذْتُهَا وَضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِی. جبرئیل گفت: این سیب هدیه خداست به تو. اجر رسالت این جاست. هدیه خدا به تو این سیب است. گرفتم به سینه، ضم کردم؛ بعد گفت: باید تناول کنی. بعد که سیب را شکافتم...- کسی که شب معراج را دیده، آن مقامی که لایدرک ولایوصف، نه ملک مقربی نه پیغمبر مرسلی درک نکرده، رفت و همه را طی کرد - وقتی این سیب شکافته شد، نوری درخشید که خود پیغمبر فزع کرد. حالا کیست این جوهر؟ نوری که درخشش در حدی باشد که خاتم انبیاء، عقل کل، کل عقل، کل الکمال، کمال الکل، در فزع از دیدن این نور باشد.

فاطمه - سلام الله علیها - ذخیره روز قیامت

... فَأَخَذْتُهَا وَضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِی، قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! یَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ: کُلْهَا، فَفَلَقْتُهَا فَرَأَیْتُ نُوراً سَاطِعاً فَفَزِعْتُ مِنْهُ ، فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! مَا لَکَ لَا تَأْکُلُ، کُلْهَا وَلَا تَخَفْ فَإِنَّ ذَلِکَ النُّورَ للْمَنْصُورَة فِی السَّمَاءِ وهِیَ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَةُ. این نور کسی است که در آسمان اسم او منصوره است، در زمین اسم او فاطمه است. مطلب به قدری مهم است که پیغمبر خاتم سؤال کرد... وَهِیَ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَة. قُلْتُ : حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ! لِمَ سُمِّیَتْ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ؟

بشناسید، به مردم بشناسانید تا بفهمند که این مملکت باید در فاطمیه یکپارچه غوغا بشود. اگر شعوری باشد، اگر درکی باشد، اگر فقاهتی باشد، این احادیث را بفهمد، آن وقت می‌ فهمد [شب دفن او] چه شبی بود و چه بدنی زیر خاک رفت، چه قبری! چه دفنی! -لا اله الا الله -

... حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ! لِمَ سُمِّیَتْ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ وَفِی الْأَرْضِ فَاطِمَةَ؟ قَالَ: سُمِّیَتْ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِیعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَفُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا وَهِیَ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ. در آسمان اسم او منصوره است. وَ ذَلِکَ - هر چه هست در این جمله است ، ختامه مسک، غوغای علم حکمت در این جمله است- وذلک قَوْلُ اللَّه‏ عَزَّ وَجَلَّ: یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ. یعنی چه؟ یعنی اسم او در آسمان منصوره است، این ذخیره برای روز قیامت است، آن روزی که تمام انبیاء همه بگویند: وانفسا! آن روز، روز سلطنت زهراست، آن روز روزی است که او را می‌ آورد، ویفرح المؤمنون بنصر الله. دیگر شرح این جمله وقت نیست.

روشنائی عالم از نور آن حضرت پس از ولادت

غنیمت بشمارید این ایام[فاطمیه] را؛ متفرق بشوید در بلاد؛ به مردم بفهمانید [فاطمه] کی بود؟! چه دید؟! چه جور رفت؟! و چه خواهد کرد! عقل حیران است. روایات متضافر است که لما سقطت إلی الأرض، همین که از مادر به زمین نهاده شد، نوری اشراق شد که تمام عالم امکان منور شد. این چه گوهری است؟!

غم و اندوه ابدی امیرالمؤمنین علیه السلام

کسی او را شناخت که در جنگ احد پیغمبر آمد به دیدنش، نگاه کرد، دید بدن سوراخ سوراخ است، فتیله در این سوراخ های بدن می‌ گذرانند، تا چشم خاتم افتاد گریه کرد، اما خود او گفت: یا رسول الله! آیا خدا راضی است؟ صبح نوزدهم، شمشیری که به هزار درهم خریده شده بود، به هزار درهم به زهر آلوده شد، بر فرق او رسید، جبرئیل بین زمین و آسمان گفت: تهدمت والله أرکان الهدی اما خود او گفت: فزت ورب الکعبة ؛

ولی همچو کسی وقتی جنازه[فاطمه] را برداشت، خواست تحویل پیغمبر بدهد، گفت: قلّ یا رسول اللَّه عن صفیّتک صبری ، ورقّ عنها تجلَّدی ... أما حزنی فسرمد وأما لیلی فمسهد؛

دیگر شب ها خواب در چشم من راه ندارد، حزن و اندوه دل من ابدی است. یا رسول الله! سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ...

این جمله از امیرالمؤمنین فوق العاده مهم است. خواست بگوید یا رسول الله! استخبرها الحال؛ از فاطمه استخبار کن. معلوم می شود آنچه کشیده به علی نگفته. گفت یا رسول الله! استخبرها الحال... وسَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا. یا رسول الله!... یک جمله ختم کرد، گفت: یا رسول الله! نفسی على زفراتها محبوسة * یا لیتها خرجت مع الزفرات

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد
سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
 جلوه هایی از حقیقت وجودی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در قرآن و نهج البلاغه

جلوه هایی از حقیقت وجودی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در قرآن و نهج البلاغه

ستایش پیامبر اعظم را به اوج رسانده ، ویژگیهای آن حضرت را پی درپی بیان می کند . ازجمله درآیات ۴۵ و ۴۶ سوره احزاب می فرماید :« یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا" و مبشرا" و نذیرا" و داعیا" الی الله باذنه و سراجا" منیرا" » ؛ «ای پیامبر ، ما تو را فرستادیم تا شاهد و مژده دهنده و بیم دهنده باشی و مردم را به فرمان خدا به سوی او بخوانی و چراغی تابناک باشی .»
Powered by TayaCMS