سرپرستی خانواده(1)

سرپرستی خانواده(1)

چكیده

مسئله «سرپرستی خانواده» از جمله مباحث مهمی است كه در همه نظام‌های حقوقی، از جمله نظام حقوقی اسلام مورد توجه قرار گرفته و آیاتی از قرآن درباره آن نازل شده است. از دیدگاه صاحب‌نظران مسلمان در حقوق خانواده، ریاست مرد بر خانواده پذیرفته شده است، اما در محدوده این ریاست و نیز در شرایط آن و در علل انتخاب مرد به عنوان رئیس خانواده اتفاق‌نظر وجود ندارد. این مقاله با نگاهی به آیات قرآن، درصدد تبیین معنا و مفهوم این ریاست و نیز بیان محدوده آن است. به نظر نگارنده، مراد از «قوّامیت مردان بر زنان» در آیه 34 سوره نساء، مسئول بودن و سرپرستی ایشان نسبت به زنان در چارچوب مسائل خانواده است.

كلیدواژه‌ها: قوّامیت، سرپرستی، حقوق، سلطه، زنان، مردان، خانواده.

مقدّمه

از مباحث مهم و مورد توجه در تمام نظام‌های حقوقی جهان، بحث «سرپرستی خانواده» است. خانواده، كه می‌توان آن را اولین و كوچك‌ترین جامعه‌ای دانست كه به دست انسان به وجود می‌آید، مانند همه جوامع خرد و كلان دیگر، نیازمند سرپرست و رئیسی است كه امور آن را سامان بخشد و در مواقع گوناگون، با تصمیم‌گیری صحیح، مشكلات آن را برطرف سازد. اما نكته اساسی و مهم این است كه ریاست و سرپرستی آن با چه كسی است؟ آیا مرد یا زن و یا هر دو ریاست آن را بر عهده دارند؟

آنچنان‌كه تاریخ حیات بشر نشان می‌دهد، در ادوار گوناگون زندگی بشر و در جوامع گوناگون، به دلایل متعدد، این ریاست متغیّر بوده است. هرچند غالبا مردان مدیریت خانواده را بر عهده داشته‌اند، اما خانواده گاه مردسالار و گاه مادرسالار بوده و كمتر اتفاق افتاده كه هر دو با هم ریاست خانواده را بر عهده داشته باشند.

اما آنچه در این‌باره مهم است، آن است كه دیدگاه اسلام و نظام حقوق خانواده در اسلام را در این مورد بدانیم كه:

  1. آیا اسلام مدیریت و سرپرستی خانواده را به مرد سپرده است یا به زن؟
  2. اساسا معنای این ریاست چیست؟
  3. معنای «قوّامیت مردان بر زنان» چیست؟
  4. حدود این ریاست و سلطه تا كجاست؟
  5. علت این انتخاب و ملاك انتخاب مرد به عنوان رئیس خانواده چیست؟
  6. آیا این ریاست دائمی است یا می‌تواند تغییر كند؟

بدون شك، برای رسیدن به نظر اسلام در این خصوص، قرآن مهم‌ترین منبع برای استخراج و استنباط احكام اسلامی مورد اتفاق همه مسلمانان است و در قرآن می‌توان گفت: آیه 34 سوره نساء تبیین‌كننده دیدگاه قرآن درباره سرپرستی خانواده است كه محور بحث این نبشتار نیز همین آیه است.

اهمیت بحث درباره آیه

«الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ‌اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِیّا كَبِیرا»(نساء: 34)؛ مردان سرپرست زنانند به دلیل آنكه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و (نیز) به دلیل آنكه از اموالشان خرج می‌كنند. پس زنان درستكار فرمانبردارند و به پاس آنچه خدا (برای آنان) حفظ كرده اسرار (شوهران خود) را حفظ می‌كنند. و زنانی را كه از نافرمانی آنان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (بعد) در خوابگاه‌ها از ایشان دوری كنید و (اگر تأثیر نكرد) آنان را بزنید، پس اگر شما را اطاعت كردند (دیگر) بر آنها هیچ راهی (برای سرزنش) مجویید كه خدا والای بزرگ است.

پیش از تبیین مراد آیه، توجه به این نكته مهم است كه آیه مذكور از سه جهت دارای اهمیت فراوان است كه حساسیت بحث درباره آن را بیشتر می‌كند:

الف. این آیه از پردامنه‌ترین آیات حقوقی قرآن است كه در فقه اسلامی نیز به آن توجه بسیاری شده و در مسائل گوناگون، مورد استدلال فقها قرار گرفته است، مثلاً:

  1. در مسئله حاكم شدن زنان در جامعه و به دست گرفتن اداره جامعه؛
  2. در مسئله قضاوت زنان در جامعه اسلامی؛
  3. انجام فعالیت‌های اجتماعی و حضور فعّال زنان در مشاغل گوناگون در جامعه؛
  4. سرپرستی و ریاست خانواده كه خود شامل بحث‌های مهمی همچون نفقه، حضانت كودكان، حق طلاق، تبعیت زن از مرد در محل سكونت، ولایت قهری بر اطفال و بسیاری مباحث دیگر است.

ب. دومین وجه اهمیت این آیه آن است كه در قانون مدنی ایران هم، كه در حقوق خانواده بیشتر برگرفته از فقه اسلامی است، تأثیر فراوان داشته و موادی از قانون مدنی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر اساس این آیه نوشته شده است. برای مثال:

  1. ماده 1105: در روابط زوجین، ریاست خانواده از خصایص شوهر است.
  2. ماده 1114: زن باید در منزلی كه شوهرش تعیین می‌كند مسكن نماید، مگر آنكه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
  3. ماده 1117: شوهر می‌تواند زن خود را از حرفه و صنعتی كه منافی مصالح خانواده یا حثیت خود یا زن باشد، منع كند.
  4. ماده 976: هر زن تبعه خارجی، كه شوهر ایرانی اختیار كند، تبعه ایران محسوب می‌شود.
  5. ماده 1005: اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است.

حقوق‌دانان این مواد قانونی را مبتنی بر آیه 34 سوره نساء دانسته‌اند.[1]

ج. سومین وجه اهمیت آیه 34 سوره نساء آن است كه منتقدان و مخالفان نظام فقهی و حقوقی اسلام در نقد مبانی حقوقی اسلام، توجه خاصی به این آیه كرده‌اند و برای اثبات مدعای خود، كه اسلام را دینی زن‌ستیز و مردسالار می‌دانند، به این آیه استشهاد نموده‌اند. نگاهی كوتاه به مقالات، كتب، سخنرانی‌ها و یا مصاحبه تمام كسانی كه تحت عنوان دفاع از حقوق زنان و در غالب سازمان‌های بین‌المللی یا سازمان‌های غیردولتی (N.G.O) و یا به صورت مستقل مطرح شده است، نشان می‌دهد كه آنها حملات خود علیه نظام حقوقی اسلام را بیشتر مبتنی بر همین آیه و تفسیر سنّتی آن كرده‌اند. حتی پیروان دیگر ادیان در حمله علیه اسلام و متهم كردن اسلام به برخورد ناعادلانه با زنان، به همین آیه استشهاد كرده‌اند.[2]

دیدگاه برخی عالمان و مفسّران به آیه

آیه مورد نظر با توجه به اهمیت فوق‌العاده‌اش، مورد توجه تمامی مفسّران و عالمان اسلامی بوده است. در ذیل، به اجمال، به برخی از دیدگاه‌های آنان و سپس به مدلول آیه اشاره می‌شود. درباره شأن نزول آیه گفته‌اند: آیه درباره سعدبن ربیع بن عمر و زنش حبیبه نازل شده است كه سعد همسرش را به دلیل نافرمانی كتك زد، حبیبه هم به اتفاق پدرش خدمت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رسید و شكایت كرد و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آلههم حكم به قصاص فرمود. اما هنوز آنها نرفته بودند كه جبرئیل نازل شد و این آیه را بیان نمود و پیامبر فرمود: ما چیزی اراده كردیم و خدا چیز دیگری اراده كرد و آنچه خدا اراده كرده بهتر است و قصاص را رفع كرد.[3]

اما مرحوم علّامه طباطبائی این شأن نزول را مردود می‌داند و می‌نویسد: این داستان با عصمت پیامبر مخالف است؛ چراكه آیه حكم پیامبر را باطل نموده و ایشان را تخطئه كرده است و در واقع، بیان داشته كه پیامبر در تشریع خود، اشتباه نموده و این با عصمت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آلهمنافات دارد.[4]

هرچند دیدگاه‌های مختلفی در این آیه ارائه شده است، ولی در مجموع، دو دیدگاه كلی درباره آیه وجود دارد:

الف. گروهی معتقدند: آیه بیان‌كننده سلطه و قوّامیت مردان بر زنان است و این قوّامیت بر تمام شئون زندگی زن است و مرد سلطه كامل بر زندگی همسر خود دارد.

وهبه زحیلی در الفقه الاسلامی و ادلته، برخی از حقوق شوهر را چنین ذكر می‌كند:

  1. اطاعت از شوهر و تمكین و عدم خروج از منزل بدون اذن شوهر؛
  2. حفظ اموال و فرزندان شوهر؛
  3. حق تأدیب زن در صورت عصیان او؛
  4. همراهی شوهر در مسافرت؛
  5. معاشرت نیكو داشتن با همسر.[5]

برخی از مفسّران شیعه همچون علّامه طباطبائی و شیخ طوسی در تبیان، و طبرسی در مجمع‌البیان، و نیز بیشتر فقها و مفسّران اهل‌سنّت هم می‌گویند: مفاد آیه این است كه مردان بر زنان حاكمیت و سلطه دارند و این سلطه بر تمامی شئون زندگی زن است و به عبارت دیگر، مرد سلطه كامل دارد.[6] مرحوم علّامه این سلطه را به واسطه قدرت و قوّت فكر و تعقّل و افزونی نیروی بدنی مرد می‌داند.[7]

ب. در مقابل گروه دیگری می‌گویند: اگرچه آیه مذكور ریاست خانواده را به مردان سپرده، اما محدوده این ریاست تنها امور زناشویی و زندگی خانوادگی است و مردان تسلط دیگری بر زنان ندارند. به عبارت دیگر، این سلطه درباره شوهران بر زنانشان، آن هم در قلمرو زندگی خانوادگی است.[8]

جمال محمد فقهی رسول، در زن در اندیشه اسلامی می‌نویسد: سرپرستی مرد از دیدگاه اسلام، بر دو نقطه استوار است:

  1. جنبه فطری، كه مراد توانایی‌ها و برتری‌های بدنی و روحی مرد است، كه در این خصوصیات، مرد بر زن برتری دارد و مردها دارای بنیه كامل و عقل غالب بر عاطفه هستند.
  2. جنبه اكتسابی، كه مردها با دادن نفقه زن بر امور زندگی سلطه می‌یابند. البته او می‌افزاید: روح آیه 34 سوره نساء می‌رساند كه ولایت مرد بر زن در ادامه ولایت پدر است و فقط شامل همان ولایت‌هایی است كه پدر بر دختر دارد.[9]

پى نوشت ها

[1]  در این خصوص، علاوه بر این آیه، روایات متعددى نیز وجود دارد كه بحث آنها در جاى خود مفید است، اما نگاه این مقاله به این آیه است؛ چون در پى بازشناسى دیدگاه قرآن در این خصوص است. علاوه بر این، مبناى ریاست مرد بر خانواده در حقوق مدنى بیشتر بر اساس آیه است تا بر روایت؛ چنان‌كه در منابع حقوقى هم به این آیه اشاره شده است. ر.ك. سیدحسین صفایى، حقوق خانواده، تهران، دانشگاه تهران، 1374، ص 163.

[2]  براى مثال، به چند پایگاه اطلاع‌رسانى و نشریه اینترنتى نك. 1. رهایى زنان www.rahai-zan.com؛ 2. تریبون فمینیستى ایران (www.irane-ayandeh.com)؛ 3. سازمان آزادى زنان (www.azadizan.no-ip.com)؛ 4. مجله آواى زنان؛ 5. مجله آیینه زنان؛ 6. نادى الفكر العربى (www.nadyelfikr.net/Today.html)؛ 7. مركز الكلمة المسیحى (www.Serant13.net/html)؛ 8. افرادى همچون مهرانگیز كار و نیلوفر بیضایى.

[3]فضل‌بن حسن طبرسى، مجمع‌البیان، بیروت، دارالمعرفة، 1408، ج 5، ص 134.

[4]سید محمّدحسین طباطبائى، المیزان، ترجمه محمّدباقر موسوى همدانى، قم، انتشارات اسلامى، 1363، ج 4، ص 552.

[5] وهبه زحیلى، الفقه الاسلامى و ادلته، چ سوم، بیروت، دارالفكر، 1400، ص 327.

[6]ر.ك. سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 4، ص 547 / شیخ طوسى، تفسیر تبیان، نشر مكتب الاعلام الاسلامى، 1409، ج 3، ص 189 / فضل‌بن حسن طبرسى، مجمع‌البیان، انتشارات فراهانى، 1352، ج 5، ص 135/ ابوالفتوح رازى، روض‌الجنان، چ مظفرى، ج 1، ص 760ـ761 / مولى محسن فیض كاشانى، تفسیر صافى، قم، الهادى، ج 1، ص 448 / جلال‌الدین سیوطى، الدر المنثور، تهران، چ افست، ج 2، ص 151 / فخرالدین رازى، مفاتیح‌الغیب، چ عثمانیه، ج 3، ص 316 / سیدمحمود آلوسى، روح‌المعانى، بیروت، دارالتراث العربى، ج 5، ص 220ـ230 / فخرالدین طریحى، تفسیر غریب‌القرآن، قم، زاهدى، ص 518.

[7] سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 4، ص 547.

[8] ر.ك. عبداللّه جوادى آملى، زن در آئینه جلال و جمال، دارالهدى، 1378، ص 391 / سید محمّدحسین فضل‌اللّه، من وحى القران، چ بیروت، ج 3، ص 160 / سید كاظم حائرى، القضاء فى فقه الاسلامى، قم، باقرى، 1415، ص 76 / محمّدتقى جعفرى، تفسیر نهج‌البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ص 274 / جمال محمّد فقهى رسول، زن در اندیشه اسلامى، ترجمه محمود ابراهیمى، ناشر احسان، 1384، ص 143. افراد مزبور قایل به این قول هستند كه در ادامه به اقوال آنها اشاره مى‌شود.

[9]جمال محمّد فقهى رسول، پیشین، ص 143.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
Powered by TayaCMS