انسان شناسی

انسان شناسی

قسمتی از خطبه 001

عجائب خلقة الانسان

ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ الْأَرْضِ وَسَهْلِهَا، وَعَذْبِهَا وَسَبَخِهَا، تُرْبَةً سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّی خَلَصَتْ، وَلَاطَهَا بِالْبَلَّةِ حَتَّی لَزَبَتْ، فَجَبَلَ مِنْهَا صُورَةً ذاتَ أَحْنَاءٍ وَوُصُولٍ، وَأَعْضَاءٍ وَفُصُولٍ، أَجْمَدَهَا حَتَّی اسْتَمْسَکَتْ، وَأَصْلَدَهَا حَتَّی صَلْصَلَتْ، لِوَقْتٍ مَعْدُودٍ، وَأَمَدٍ مَعْلُومٍ؛ ثُمَّ نَفَخَ فِیهَا مِنْ رُوحِهِ فَمَثُلَتْ إنْساناً ذَا أَذْهَانٍ یُجِیلُهَا، وَفِکَرٍ یَتَصَرَّفُ بِهَا.
وَجَوَارِحَ یَخْتَدِمُهَا، وَأَدَوَاتٍ یُقَلِّبُهَا، وَمَعْرِفَةٍ یَفْرُقُ بِهَا بَیْنَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ، وَالْأَذْوَاقِ وَالْمَشَامِّ، والْأَلْوَانِ وَالْأَجْنَاسِ، مَعْجُوناً بِطِینَةِ الْأَلْوَانِ الُْمخْتَلِفَةِ، وَالْأَشْبَاهِ الْمُؤْتَلِفَةِ، وَالْأَضْدَادِ الْمُتَعَادِیَةِ، وَالْاَخْلاطِ الْمُتَبَایِنَةِ، مِنَ الْحَرِّ وَالْبَرْدِ، وَالْبَلَّةِ وَالْجُمُودِ.
وَاسْتَأْدَی اللَّهُ سُبْحَانَهُ الْمَلاَئِکَةَ وَدِیعَتَهُ لَدَیْهِمْ، وَعَهْدَ وَصِیَّتِهِ إلَیْهِمْ، فِی الْإِذْعَانِ بِالسُّجُودِ لَهُ، وَالْخُنُوعِ لِتَکْرِمَتِهِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ: «اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إلَّا إبْلِیسَ»
اعْتَرَتْهُ الْحَمِیَّةُ، وَغَلَبَتْ عَلَیْهِ الشِّقْوَةُ، وَتَعَزَّزَ بِخِلْقَةِ النَّارِ، وَاسْتَوْهَنَ خَلْقَ الصَّلْصَالِ، فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَةَ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ، وَاسْتِتَْماماً لِلْبَلِیَّةِ، وَإِنْجَازاً لِلْعِدَةِ، فَقَالَ: «إنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ، إلَی یَوْمِ الْوَقْتِ االمعْلُومِ».
ترجمه: شگفتی آفرینش آدم علیه السلام و ویژگی های انسان کامل
سپس خداوند بزرگ، خاکی از قسمت های گوناگون زمین، از قسمت های سخت و نرم، شور و شیرین، گِرد آورد، آب بر آن افزود تا گِلِی خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چبسناک گردید، که از آن، اندامی شایسته، و عضو هایی جدا و به یکدیگر پیوسته آفرید. آن را خشکانید تا محکم شد، خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد، و تا زمانی معیّن، و سرانجامی مشخّص، اندام انسان کامل گردید، آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد، قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسد، و حواس چشایی، و بویایی، و وسیله تشخیص رنگها، و أجناس مختلف در اختیار او قرار داد. انسان را مخلوطی از رنگهای گوناگون، و چیزهای همانند و سازگار، و نیروهای متضاد، و مزاج های گوناگون، گرمی، سردی، تری، و خشکی، قرار داد. سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عُهده دارند انجام دهند، و عَهدی را که پذیرفته اند وفا کنند، اینگونه که بر آدم سجده کنند، و او را بزرگ بشمارند، و فرمود:
«بر آدم سجده کنید، پس فرشتگان همه سجده کردند جز شیطان»(1).
غرور و خود بزرگ بینی او را گرفت، و شقاوت و بدی بر او غلبه کرد، و به آفرینش خود از آتش افتخار نمود، و آفرینش انسان از خاک را پَست شمرد، خداوند برای سزاوار بودن شیطان به خشم الهی، و برای کامل شدن آزمایش، و تحقّق وعده ها، به او مهلت داد و فرمود:
«تا روز رستاخیز مهلت داده شدی»(2).
*****
1.سوره بقره، آیه 34.
2.سوره حجر، آیه 37 و 38.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

عيب پوشى

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
 امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
صله رحم در نهج البلاغه

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.

پر بازدیدترین ها

 امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
عيب پوشى

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
صله رحم در نهج البلاغه

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
Powered by TayaCMS