آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

عدم سنجش كسى از اُمّت با مرتبه و مقام اهل بيت عليهم السلام
امير مؤمنان على عليه السلام در سخنى مى فرمايد:

لا يقاس بآل محمّد من هذه الأُمّة أحد ولا يسوّى بهم من جرت نعمتهم عليه أبداً؛(1)
هيچ كس با مرتبه و مقام خاندان پيامبر از اُمّت اسلامى سنجيده نمى شود و هيچ گاه كسانى كه خود مشمول نعمت هاى اهل بيت هستند، با خود آنان برابر نمى شوند.
اين عبارت شامل گفتارى همه جانبه است و آن چه مى فرمايد: «و هيچ كس از اين اُمّت با خاندان محمد سنجش نمى شود»؛ يعنى: در تمام رتبه ها و داشته ها؛
منظور از «از اين اُمّت»؛ يعنى: و از ديگر اُمّت ها نيز كسى با شما سنجش نمى شود؛ و اين به دليل اولويّت اُمّت اسلامى بر ديگر اُمّت هاست؛ زيرا قرآن، اُمّت اسلامى را از تمام اُمّت ها برتر مى داند، آن جا كه مى فرمايد:

(كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ)؛(2)
شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شديد.
و منظور از «أحداً»: هر كس كه باشد.
معناى «و برابرى نمى كند با آن ها...»: گرچه در ظاهر برترى داده شد، ولى به صورت قطعى برترى داده نخواهد شد.
«كسانى كه مشمول نعمت هاى آن بزرگواران شده اند»، نعمت در اين گفتار، شامل همه ي نعمت هاست.
«هرگز» نفى و انكار هميشگى است، يا اين كه هر نعمتى كه بوده و خواهد بود تا هميشه ي زمان از اهل بيت عليهم السلام جارى خواهد بود.
اين معناى بسيار دقيق و ظريف است كه در ادامه برخى از موارد آن را توضيح خواهيم داد.(3)
امير مؤمنان على عليه السلام با اين گفتار باب برترى جويى بين پيامبران بزرگ الاهى و هم چنين فرشتگان بلند مرتبه خداوند را با اهل بيت عليهم السلام به طور كامل مى بندد تا چه رسد به سنجش آنان با اصحاب رسول و فرستاده پروردگار جهانيان.
يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:
هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.
پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
چرا در آفرينش برترند؟ زيرا با پيامبر از يك نور و از يك ريشه و درخت آفريده شدند؛ همان گونه كه از روايت هاى فراوان مورد اتّفاق همگان برمى آيد:

آفرينش نورى اهل بيت
احمد بن حنبل از عبدالرزاق از معمر از زهرى از خالد بن معدان از زاذان اين گونه روايت مى كند كه سلمان گويد: پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:

كنت أنا وعلي بن أبي طالب نوراً بين يدي اللّه تعالى قبل أن يخلق آدم بأربعة آلاف عام، فلمّا خلق آدم قسّم ذلك النور جزءين؛ جزء أنا و جزء علي؛(4)
من و على بن ابى طالب چهار هزار سال پيش از آفرينش آدم، نورى در پيشگاه خداوند بوديم، پس هنگامى كه آدم آفريده شد، آن نور را دو بخش كرد: بخشى من شدم و بخشى ديگر على.
روايت ديگرى را در اين زمينه گنجى از خطيب بغدادى و ابن عساكر از ابن عباس نقل كرده اند كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود:

خلق اللّه قضيباً من نور قبل أن يخلق الدنيا بأربعين ألف عام، فجعله أمام العرش، حتّى كان أوّل مبعثي، فشقّ منه نصفاً فخلق منه نبيّكم، والنصف الآخر علي بن أبي طالب؛(5)
خداوند چهل هزار سال پيش از آفرينش دنيا شاخه اى از نور آفريد و آن را پيشاپيش عرش خود قرار داد تا اين كه ابتداى مبعث من شد. پس نيمى از آن را جدا نمود و پيامبر شما را از آن آفريد و از نيمه ديگر نيز على را.
حاكم نيشابورى حديث ديگرى را از جابر بن عبداللّه روايت كرده است كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به على عليه السلام مى فرمود:

يا علي! الناس من شجر شتّى وأ نا و أنت من شجرة واحدة؛
اى على! تمامى مردم از ريشه ها و اصل هاى گوناگون هستند؛ ولى من و تو از يك ريشه و درخت هستيم.
آن گاه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله اين آيه را خواندند:

(وَجَنّاتٌ مِنْ أَعْناب وَ زَرْعٌ وَ نَخيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوان يُسْقى بِماء واحِد)؛(6)
و باغ هايى از انگور و كشتزارها و درختان خرما، چه از يك ريشه و چه از ريشه هاى گوناگون كه با يك آب سيراب مى شوند.
حاكم نيشابورى پس از نقل اين حديث مى گويد:
اين حديث از نظر سند كاملاً درست است.(7)

يگانگى تبار
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و امير مؤمنان على عليه السلام از يك ريشه و تبارند.
در اين باره گنجى حديثى را از طبرانى و ابن عساكر حديثى را از ابوامامه باهلى نقل مى كنند كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:

إنّ اللّه خلق الأنبياء من شجر شتّى و خلقني و عليّاً من شجرة واحدة، فأنا أصلها، وعلي فرعها، وفاطمة لقاحها، والحسن والحسين ثمرها؛ فمن تعلّق بغصن من أغصانها نجا، ومن زاغ عنها هوى، ولو أنّ عبداً عَبَدَ اللّه بين الصفا والمروة ألف عام ثمّ ألف عام، ثمّ لم يدرك محبّتنا أكبّه اللّه على منخريه في النار؛
خداوند تمام پيامبران را از ريشه ها و درختان گوناگونى آفريد و من و على را از يك درخت. پس من ريشه آن درخت هستم، على شاخه آن، فاطمه بارورساز آن، حسن و حسين ميوه آن درخت هستند. پس هر كس به شاخه اى از شاخه هاى آن درآويزد، رستگار شود و هر كس از آن منحرف گردد، به هلاكت مى رسد و اگر بنده اى هزار سال بين صفا و مروه خداوند را پرستش نمايد و هزار سال ديگر نيز همين گونه باشد؛ ولى دوستى ما را درك ننمايد، خداوند او را با رو در آتش اندازد.
آن گاه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله اين آيه را قرائت فرمود:

(قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى)؛(8)
[به مسلمانان] بگو: از شما هيچ اجر و پاداشى نمى خواهم مگر مهرورزى به خاندانم.(9)

بهترين خاندان و برترين قبيله
خاندان پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بهترين خاندان و تيره و قبيله آن حضرت، برترين قبيله و تيره هاست. حضرت امير مؤمنان على عليه السلام به اين مورد اشاره كردند و فرمودند:

عترته خير العِتَر، واُسرته خير الاُسر، وشجرته خير الشجر، نبتت في حرم، وبسقت في كرم، لها فروع طوال، وثمر لا ينال؛(10)
خاندان نزديك او بهترين خاندان ها و قبيله او بهترين قبيله ها، درخت وجود و ريشه هاى هستى اش بهترين درخت هاست كه در حرم [كبريا و عظمت] روييده است و در بستان بزرگى و مهترى باليده است، شاخه هاى بسيار بلند دارد و ميوه هايى كه دست [فرومايگان] به آن نمى رسد.
آن حضرت در جاى ديگرى فرموده است:

اُسرته خير اُسرة، وشجرته خير شجرة، أغصانها معتدلة، وثمارها متهدّلة؛(11)
قبيله و تبارش بهترين قبيله و درختش بهترين درخت است، شاخه هاى اين درخت موزون و ميوه هايش در دسترس [شايستگان] است.
امير مؤمنان على عليه السلام در سخنى ديگر فرموده است:
نحن شجرة النبوّة؛(12)
ما درخت پيامبرى هستيم.

پاره اى از وجود شريف
خاندان پيامبر جزئى از وجود پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله هستند؛ در روايتى كه مورد قبول همگان است، آمده است كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:

علي منّي وأنا منه؛(13)
على از من است و من از على.
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله در حديث ديگرى فرمودند:

فاطمة بضعة منّي، فمن أغضبها أغضبني؛(14)
فاطمه پاره اى از تن من است، پس هر كس او را به خشم آورد مرا خشمگين كرده است.
آرى، حافظ سهيلى(15) با استناد و پشتوانه اين حديث گفته است كه فاطمه عليها السلام از ابوبكر و عمر برتر است؛(16) زيرا كه او جزئى از پيامبر است.
حافظ بيهقى(17) نيز اين گونه گفته است:
ترديدى نيست كه دو فرزندشان و امامان از فرزندان امام حسين عليهم السلام جزء و پاره اى از آن دو هستند. پس آنان پاره اى از تن پيامبر گرامى هستند.(18)
فراتر اين كه «خاندان محمد» خود پيامبر هستند؛ زيرا كه حضرت على عليه السلام به دليل آيه مباهله(19) خود اوست. از طرفى پيامبر فرزندش حسن عليه السلام را اين گونه مورد سخن قرار مى داد:

وجدتك بعضي بل وجدتك كلّي؛(20)
تو را جزئى از خود يافتم؛ بلكه تو را تمام خود مى بينم.
البته امام حسين و امامان از فرزندانش عليهم السلام نيز اين گونه هستند.

پي نوشت ها :

1- نهج البلاغه: 47.
2- سوره آل عمران: آيه 110.
3- ر.ك: ص 61 از همين كتاب.
4- تذكرة خواصّ الامّه: 46، الرياض النضره: 2 / 217.
5- كفاية الطالب: 314.
6- سوره رعد: آيه 4.
7- المستدرك على الصحيحين: 2 / 241.
8- سوره شورى: آيه 23.
9- كفاية الطالب: 220.
10- نهج البلاغه: 139.
11- نهج البلاغه: 229.
12- همان: 162.
13- اين حديث ارزشمند را تمام صحيح نگاران و مسند نويسان اهل سنّت و بزرگان ديگر مانند: احمد بن حنبل، ترمذى، ابن ماجه، نسائى، طبرانى، بغوى و ديگران نقل كرده اند.
14- اين حديث را تمامى صحيح نويسان و مسند نويسان و در رأس آن ها بخارى نگارنده صحيح معروف، آورده اند.
15- سهيلى شرح دهنده سيره و تاريخ پيامبر از بزرگان و پژوهش گران مهم اهل سنّت است كه در سال 581 هجرى درگذشته است.
16- اين سخن سهيلى را علاّمه مناوى در فيض القدير: ج 4، ص 421 آورده است.
17- بيهقى از بزرگان فقه و روايت اهل سنّت است كه در سال 458 هجرى درگذشته است.
18- اين سخن را علامه عجيلى در ذخيرة المآل ـ كه تصويرى از نسخه آن در اختيار ماست ـ آورده است.
19- ر.ك: كتاب آيه ي مباهله از همين نگارنده.
20- نهج البلاغه: 391.
منبع :ميلاني، سيّدعلي؛ (1389)، اهل بيت عليهم السلام در نهج البلاغه، مرکز حقايق اسلامي، دوم

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 آيات قرآن در نهج البلاغه

آيات قرآن در نهج البلاغه

وَ لَهُ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ. (خطبه 182)
 اقتباس های قرآنی در نهج البلاغه

اقتباس های قرآنی در نهج البلاغه

پيوند ناگسستني و همه سويه نهج البلاغه با قرآن کريم، از مسائل حائز اهميت است. يکي از مظاهر اين پيوند، اقتباس هاي قرآني نهج البلاغه است. اهميت بررسي اين اقتباس ها به چند امر باز می گردد: نخست، گونا‌گوني اقتباس هاي قرآني است. دوم، کارکردهاي متفاوت اين اقتباس ها.در اين نوشتار می ‌کوشيم با رويکردي تحليلي اين اقتباس ها را بررسي کنيم. گونه هاي اقتباس قرآني نهج البلاغه عبارت است از: اقتباس کامل، جزئي، متغير، اشاره اي و نهايتاً استنباطي.
 نهج البلاغه و قرآن

نهج البلاغه و قرآن

حضرت علی(ع) می فرماید: «کتاب ربکم فیکم: مبیناً حلاله و حرامه و فرائضه و فضائله...»«کتاب پروردگار میان شماست؛ که بیان کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثل ها، مطلق و مقید، محکم و متشابه می باشد، عبارات مجمل خود را تفسیر و نکات پیچیدۀ خود را روشن می کند؛ از واجباتی که پیمان شناسایی آن را گرفت و مستحباتی که آگاهی از آنها لازم نیست. قسمتی از احکام دینی در قرآن واجب شمرده شد .»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʁ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(1)

«فترت»در لغت به معني انقطاع و سستي در كار است و در آية شريفه به اتّفاق جميع مفسّرين مراد انقطاع وحي و فاصله يي است كه بين آمدن پيغمبران حاصل مي شود و در اينجا مقصود فاصله يي است كه بين حضرت عيسي و پيغمبر خاتم (صلّي الله عليه و آله) رخ داد كه حدود 600 سال بوده است و ذكر اين مطلب در آيه براي امتنان و اتمام حجّت خداوند بر بندگان است تا نگويند چرا بعد از اين مدت طولاني براي ما راهنما و پيغمبري نفرستادي. چنانكه اين معني از ذيل آيه شريفه و خطبة مباركه نيز ظاهر مي گردد.
 ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغهʂ)

ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغه(2)

آيت الله خويي درباره حجيت ظواهر قرآن كريم كه برخي از علماي حديث [3] بر آن اشكال وارد كرده اند، مي نويسد:«ظواهر قرآن، حجيت و مدركيت دارد و ما مي توانيم در موارد مختلف به معناي ظاهري آن تكيه كرده، آن را مستقلا مورد عمل قرار دهيم و در گفتار و نظريات و استدلالهاي خويش به آن تمسك جوييم ؛ زيرا ظواهر قرآن براي عموم مردم، حجت و مدرك است.»[4] وي سپس پنج دليل را براي اثبات اين موضوع مطرح مي كند.
Powered by TayaCMS