دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

شرح دعای روز بیست و هفتم

 

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ خدایا روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را

 وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الی الیُسْرِ و بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی

واقْبَلْ مَعاذیری و بپذیر عذرهایم

وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ و بریز از من گناه و بار گران را

یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین ای مهربان به بندگان شایسته خویش

اللهم ارزقنی فیه فضل لیله القدر

فضیلت شب قدر

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: ”لیله‌القدر خیر من الف شهر”‌(قدر ،3) یعنی ”شب قدر از هزار ماه بهتر و والاتر است”‌ چرا که در شب قدر قرآن نازل گردید ”انا انزلناه فی لیله القدر”‌(قدر ،1) یعنی ”ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم”‌ و در این شب سرنوشت انسان‌ها رقم می‌خورد و فرشتگان در این شب به زمین تنزل می‌کنند ”تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر”‌(قدر ،4) یعنی ”ملائکه و روح به اذن ذات اقدس پروردگار از (برای) هر امر و فرمانی در (این شب) نازل می‌گردند”‌ و این شب تا صبحگاه سلامت و رحمت است ”سلام هی حتی مطلع الفجر”‌(قدر ،6) ”این شب تا صبحگاه رحمت و تحیت و سلامت است”‌ که ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم آن فضیلتی را که شب قدر دارد و با توجه به آیات بالا بیان گردید نصیب ما گرداند.

انسان هنگامی که سختی بر کار او باشد به حتم در کنار آن آسایش و راحتی خواهد داشت و منظور از راحت بودن عسر و سختی کار شاید صبری باشد که خداوند در تحمل ن کار به انسان می‌دهد تا به ن راحتی و سایش دست یابد، چرا که خداوند نیز برای بندگانش سختی نمی‌خواهد بلکه سایش و راحتی را برای نان می‌خواهد

 و صیر اموری فیه من العسر الی الیسر

منظور از (من العسر الی الیسر) چه می‌باشد؟

منظور از ”من العسر الی الیسر”‌ ”از سختی به سوی آسایش و راحتی”‌ می‌تواند همان وعده خداوند باشد که دو بار در یک سوره مکرر می‌فرماید: ”إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا”‌(انشراح ،6) یعنی ”به درستی که همراه هر سختی آسانی می‌باشد”‌ یعنی انسان هنگامی که سختی بر کار او باشد به حتم در کنار آن آسایش و راحتی خواهد داشت و منظور از راحت بودن عسر و سختی کار شاید صبری باشد که خداوند در تحمل آن کار به انسان می‌دهد تا به آن راحتی و آسایش دست یابد، چرا که خداوند نیز برای بندگانش سختی نمی‌خواهد بلکه آسایش و راحتی را برای آنان می‌خواهد .چنانچه در قرآن می‌فرماید: ”یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ”‌(بقره ،185) یعنی ”خداوند برای شما آسانی و آسایش می‌خواهد و برای شما سختی و مشقت نمی‌خواهد”‌ چرا که خداوند به انسان‌ها به خاطر ضعیف بودنشان در خلقت تخفیف دهد چنانچه می‌فرماید: ”یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا”‌(نساء ،28) یعنی ”خداوند می‌خواهد بر شما آسان گیرد”‌

هنگامی که خداوند عذر بنده خویش را بپذیرد به یقین گناه او را می‌آمرزد چرا که وقتی بنده به درگاه خداوند تضرع نموده و بگوید ”‌رب انی ظلمت نفسی فاغفرلی”‌‌ یعنی ”‌خدایا من به خودم ظلم کردم پس مرا ببخش”‌‌ خداوند نیز در جواب او می‌فرماید: تو را آمرزیدم که ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که به حق آن نظر رحمتی که بر بندگان صالح خود دارد عذر ما را پذیرفته و گناهانمان را بیامرزد

اقبل معاذیری و حط عنی اذنب و العذر یا رئوفا بعباده الصالحین

رابطه پذیرش عذر و بخشش گناهان

 

همان‌طور که در قسمت قبل دعا توضیح داده شد خداوند برای انسان‌ها آسایش و راحتی می‌خواهد و سختی و مشقت نمی‌خواهد پس باید یقین داشته باشیم که اولاً خداوند عذرهای ما را می‌پذیرد، اما باید این نکته را رعایت کرد و آن این است که هنگامی که از روی جهالت و نادانی گناهی را انجام دادیم سریعاً به سوی خداوند بازگشته و به درگاهش توبه کنیم ”ثم یتوبون من قریب"؛ ”سپس به زودی توبه کنند”‌ که اگر این عمل را انجام دهیم خداوند نیز توبه ما را پذیرفته و گناهان ما را می‌آمرزد ”فاولئک یتوب الله علیهم”‌ ؛ ”پس خداوند توبه آنان را می‌پذیرد”‌ و باید این را بدانیم که هیچ کس جز خداوند نمی‌تواند گناهان ما را بیامرزد ”وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ”‌(آل عمران ،135) یعنی ”و چه کسی غیر از خداوند گناهان ما را می‌آمرزد”‌ و ثانیاً هنگامی که خداوند عذر بنده خویش را بپذیرد به یقین گناه او را می‌آمرزد چرا که وقتی بنده به درگاه خداوند تضرع نموده و بگوید ”رب انی ظلمت نفسی فاغفرلی”‌ یعنی ”خدایا من به خودم ظلم کردم پس مرا ببخش”‌ خداوند نیز در جواب او می‌فرماید: تو را آمرزیدم که ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که به حق آن نظر رحمتی که بر بندگان صالح خود دارد عذر ما را پذیرفته و گناهانمان را بیامرزد.

نماز شب بیست و هشتم

شش ركعت در هر ركعت حمد و صد مرتبه آیةالكرسى و صد مرتبه توحید و صد مرتبه كَوْثَرْ و بعد از نماز صـد مـرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʂ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(2)

در نامه يي كه علي (علیه السلام) به قثم بن عباس بن عبدالمطلب حاكم مكه نوشته اند، مي فرمايد: «وَ لَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ اِلاّ عامِلُهُ وَ لا يُجْزي جَزاءَ الشَّرِّ اِلاّ فاعِلُهُ؛ (نامه 33) و هرگز به خير و نيكي نرسد مگر نيكوكار و هرگز كيفر بدي نبيند مگر بدكردار.»
 برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

وهمانا امامان تدبيركنندگان امر خداوند برمردمان وكارگزاران بربندگان اويند. كسي به بهشت نرود جز اينكه او را شناخته باشند و او نيز آنان را بشناسد و به آتش درنيايد جز آنكس كه منكر آنان بوده و ايشان نيز او را نپذيرفته و محرم ندانند.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʂ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(2)

علي (علیه السلام) در نامه يي به يكي از عمّالش مي نويسد: «فَكَأَنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ الْمَدي وَ دُفِنْتَ تَحْتَ الثَّري وَ عُرِضَتْ عَلَيْكَ اَعْمالُكَ بِالمَحَلِّ الَّذي ينُارِي الظّالِمُ فيهِ بِالحَسْرَةِ وَ يَتَمَنَّي الْمُضَيِّعُ فيهِ الرَّجْعَةَ؛ (نامة 41) به آن ماند كه تو به آخرت رسيده يي و زير خاك پنهان گشته يي و كردارت به تو نمايانده شده است در جايي كه ستمگر به صداي بلند، دريغ مي گويد و تبهكار آرزوي برگشت به دنيا مي كند.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
Powered by TayaCMS